استاد دانشگاه علامه طباطبائی و مشاور اقتصادی مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری، اظهار کرد: ترجیح افراد کمبنیه، فساد مدیران و ضعف حکمرانی، عوامل اصلی عدم ارائه کالای عمومی با کیفیت در اقتصاد توسط دولت است. ضمن اینکه دولت وظیفه سازماندهی را برعهده دارد و اعتمادسازی، بسیج نیروهای سیاسی، روشنفکران و دانشگاهیان و سپس تکتک شهروندان از گامهای اصلی توسعه است.
به گزارش عطنا، نشست «معمای توسعهنیافتگی؛ از اقتصاد تا اقتصاد سیاسی» به عنوان سومین نشست از سلسله نشستهای دورهای اقتصاد سیاسی با حضور علی سرزعیم، استاد دانشگاه علامه طباطبائی، مشاور اقتصادی مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری و نویسنده کتاب «پوپولیسم ایران» یکشنبه، دوم مهرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این نشست، استاد دانشگاه علامه طباطبائی به دو نکته در مورد معمای توسعهنیافتگی ایران اشاره کرد و گفت: نکته اول این است که با وجود اینکه همه ما خیرخواه کشورمان هستیم و دوست داریم کشوری آباد و آزاد داشته باشیم اما برخورداری از عزت و احترام در خارج از کشور را تنها تابعی از رفتار شخصی ندانسته بلکه آن را منوط به سطح توسعهیافتگی کشور میدانیم و در همین راستا احساس توسعهیافتگی در جهت حفظ عزت در داخل و خارج از کشور را دوست داریم.
او ادامه داد: ایران با بعضی از کشورهای منطقه و بسیاری از کشورهای آفریقایی از جهت بسیاری از مواد اولیه رشد مانند منابع نفتی عظیم، موقیت جغرافیایی بسیار مناسب و همچنین معادن زیاد تفاوت فاحشی دارد، ضمن اینکه بسیاری از امکانات موجود در کشور از قبیل دسترسی به آبهای آزاد به علت تسهیل و تسریع تجارت، رشد را تسهیل میکند.
سرزعیم با بیان اینکه نظریههای جدید رشد اقتصادی ناظر بر این هستند که علاوه بر منابع طبیعی، وجود نهادها نیز برای رشد کافی ضرورت دارند، اظهار کرد: با وجود سابقه صد ساله نهادهایی از قبیل مجلس، قانوناساسی، سازمان ثبتاحوال، سابقه هشتاد ساله بانک و همچنین سابقه بسیار طولانی دانشگاه تهران و وجود سرشماری از سال 35 و با نظر به اینکه کتابهای اقتصادی، حفظ حقوق مالکیت را پیششرط رشد اقتصادی میدانند اما سوال از چرایی عدم رشد مطرح میشود.
او افزود: با وجود گلاویز شدن نخبگان و روشنفکران و همچنین مردم عادی در زمینه رشد اقتصادی، تفاوت اصلی ایران با کشورهای دیگر به چگونگی پاسخ به سوال از رشد اقتصادی برمیگردد.
استاد دانشگاه علامه با تفکیک کالای عمومی از خصوصی، بیان کرد: موبایل به عنوان کالای خصوصی برای داشتن آن رقابت وجود دارد اما استنشاق هوای خوب کالایی عمومی است که بر سر آن رقابتی وجود ندارد.
تنوع کانالها و رسانهها زیاد است که میتوان از طریق آن به توسعه کمک کرد.
او ادامه داد: از نظر کالای خصوصی از قبیل رفاه موجود در طبقه متوسط، ایران با کشورهای اروپایی و آمریکایی تفاوت فاحشی ندارد اما حسرت عمده در مورد ضعف کالاهای عمومی در زمینههایی مثل دانشگاهها، مدارس، بانکها، صندوق بازنشستگی و غیره است و چون تامین این کالاها بر عهده دولت است لذا نشاندهنده این است که دولت در تامین با کیفیت آنها دارای مشکل است.
سرزعیم افزود: در همین راستا باید به آسیبشناسی دولت پرداخت که منظور از دولت، نه صرفاً قوه مجریه بلکه حاکمیت است. چرا که حاکمیت نتوانسته کارکرد اصلیاش را که عرضه کالای عمومی باکیفیت است در کشور انجام دهد، بنابراین سوال این است که چرا دولت یا حاکمیت نمیتواند کالای عمومی باکیفیت در اقتصاد عرضه کند.
او به پاسخهای پیرامون این سوال اشاره کرد و گفت: یک پاسخ به ساختار سیاسی کشور و ناکارآمدی مدیران و همچنین ترجیح افراد کمبنیه بر افراد توانمند در راس کار و ترس حاکمیت از قدرت یافتن افراد توانمند برای عرض اندام برمیگردد.
نویسنده کتاب پوپولیسم ایران، ادامه داد: برکناری آقای کرباسچی در عرصه شهرداری مثالی است که روشنفکرها در این زمینه میزنند، اینکه حکومت ترجیح داد فرد ناکارآمدی که نسبت به وفاداری و جاهطلبی سیاسی او حساسیت وجود نداشته باشد در راس شهرداری قرار گیرد و نتیجه این تصمیم، تهرانی است که نتوانست با همان سرعت رشد و توسعه پیدا کند، بنابراین راهحل، ایجاد ساختار نخبهگزینی و حل مشکلات در عرصه سیاسی است.
او این دیدگاه را مورد نقد قرار داد و گفت: تردیدی در مسئله سفلهگزینی نیست اما میتوان معادله را طوری تعریف کرد که به جای تعارض بین مردم و حاکمیت، بده بستان کرده و از این طریق نگرانی از تصرف قدرت را از بین برده، همچنین با کاهش عوامل تهدیدزا برای قدرت و دادن ابزارهای اعتمادبخش به حاکمیت، افراد کارآمد را سرکار بیاوریم ضمن اینکه ما در برجام داخلی بسیار ضعیف هستیم و نمیتوانیم با حاکمیت گفتوگو کنیم لذا به اعتقاد من، بیش از برجام خارجی به برجام داخلی نیاز داشتیم.
سرزعیم با بیان اینکه توده مردم، مدیران ما را فاسد میدانند، در مورد پاسخ دوم به سوال موردنظر، خاطرنشان کرد: از نظر مردم، مدیران با هدف منافع شخصی روی کار میآیند و لازمه وجود دولت کارآمد، حاکم کردن طبقهای پاکدست در جامعه است.
نقد او در خصوص تبیین دوم اینگونه بود: باید گفت هر کسی که در راس کار قرار میگیرد، معادلات سیاسی چنان تعریف میشود که خروجی آن تصمیم، همانند تصمیمات قبلی است.
سرزعیم با اشاره به اینکه بهترین نظریهپردازی در مورد نگاه روشنفکران، مقاله«ساختار نظام پاترین بونیتالیزم، آسیبها و بدیلها» است که حدود سال 74 در نشریه اطلاعات اقتصاد سیاسی توسط سعید حجاریان نوشتهشد، پاسخ سوم را به ضعف حکمرانی ارتباط داد و اظهار کرد: چرایی عدم توسعهنیافتگی ایران به عدم آشنایی با اصول حکمرانی و دولتمداری برمیگردد، بنابراین مشکل، ندانستن حکمرانی درست است.
باید از سوی نیروهای سیاسی برداشته شود و به حاکمیت این اعتماد را بدهد که به دنبال بهدست گرفتن قدرت نیست بلکه در پی توسعه کشور است.
او تصریح کرد: حکومتداری صرفاٌ انتقال قدرت، دموکراسی و رعایت حقوق شهروندی نیست بلکه بخش زیادی از آن، چگونگی رفتار با قدرتی است که بدست آوردهایم، مانند اینکه برای خوب کار کردن بانکها، چگونه نظام پایشی ایجاد کنیم، چگونه میتوان با تاسیس یک سیستم آموزش عالی، جلوی مدرکفروشی را گرفت.
این استاد دانشگاه افزود: واقعیت این است که بسیاری از نخبگان علوم سیاسی ما فقط در مورد استبداد، دیکتاتوری، دموکراسی و مسایلی از این قبیل تحقیق و مطالعه کردهاند در حالی که در مورد چگونگی حکمرانی تحقیق و مطالعهای نداشتهاند؛ عمده مسائل دانشکدههای کشور ما، اندیشههای سیاسی است در صورتی که بعد از جنگ جهانی دوم، مهمترین مسالهای که علوم سیاسی با آن روبهرو شد، پدیده دولت رفاه بود.
مشاور اقتصادی مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری با بیان اینکه باید حکمرانی مدرن را یادگرفته و همچنین مسائل سیاسی که پیشروی هر تصمیمگیری است باید عوض شود، اظهار کرد: در گذشته تصور اقتصاددانان این بود که منابع طبیعی، مهمترین موادی است که باعث رشد میشود در حالی که علم اقتصاد توسعه به اینجا رسید که معتقد است هر کشوری که دارای نهادهای خوب و مناسب باشد، میتواند پیشرفت کند و لازمه آن توجه به مسئله اقدام جمعی است.
او با اشاره به سوال دیوید هیوم مبنی بر اینکه یک دیکتاتوری چگونه دوام میآورد، گفت: دیکتاتوری یعنی حکومت اقلیت بر اکثریت و رمز بقای آن عدم اتحاد اکثریت است، عین همین موضوع در مورد تمام اجزای حیات جمعی ما وجود دارد، به اعتقاد برخیها حل این مسئله در گرو فرهنگ و اقدام فرهنگی است، بنابراین ممکن است کار زمان زیادی طول کشیده و فرآیند توسعهیافتگی به تعویق افتد.
سرزعیم تصریح کرد: اکثریت جامعه ایران تمایل به بهبود دارند اما مسئله اساسی عدم سازماندهی جامعه است، دولت که وظیفه سازماندهی را برعهده دارد دارای ضعفها و آسیبها و به تعبیر من دچار بحران اعتماد است لذا نمیتواند این کار را انجام دهد بنابراین مشکل، حل مسئله جمعی و نهادی است که وظیفه سازماندهی را برعهده دارد.
او با بیان اینکه تمدن یا توسعه یعنی اینکه افراد سختی بیشتری بکشند، عنوان کرد: تصور رایج در ایران این است که جامعه پیشرفته یعنی راحتتر زندگی کردن، در صورتی که توسعهیافتگی یعنی اینکه تکتک افراد به این دلیل که نمیخواهند کار را سرسری انجام دهند، سختیهای بیشتری به خود میقبولانند.
نویسنده کتاب پوپولیسم ایران، ادامه داد: سوالی که مطرح میشود این است که آیا اکثر جامعه ایران تمایل دارند سختی بیشتری به خود بدهند تا میوه توسعهیافتگی را بچشند، برخی معتقدند جامعه ایران، جامعهای تنبل بوده و نیازمند تغییر فرهنگ و ارزش پیدا کردن سختکوشی است، در حالی که به نظر من در این زمینه، نشانههای فرهنگی ما به شکل سنتی به نفع سختکوشی و کار کردن بوده و این فرهنگ تا حدی عملی بوده است که بعداً تغییر یافته است.
او اضافه کرد: نکته دوم این است که برخی معتقدند توسعه عامل تغییر فرهنگ است به این معنی که ابتدا سیستم، افراد را وادار به تغییر رفتار میکند، سپس افراد با دیدن نتایج مثبت این تغییر، رفتارها را درونی میکنند ضمن اینکه بر طبق جمله معروف «انگلیسیها در قرنهای هیجده و نوزده میلادی، آلمانیها را افرادی تنبل میدانستند که هیچوقت توسعه پیدا نمیکنند و استرالیاییها نیز ژاپنیها را مردمی خنگ میدیدند» در کتاب 23 گفتار درباره سرمایهداری نوشته چانگ، اصلاح سیستمهای آموزشی منجر به اصلاح رفتارها و درونی کردن آنها میشود.
سرزعیم راهحل این مشکلات را به سازوکار دولت، مرتبط دانست و گفت: دولت وظیفه سازماندهی را برعهده دارد و گام اول افزایش اعتمادسازی است، در این زمینه نویسنده کتاب دامهای اجتماعی ترجمه دکتر محمد فاضلی در واکاوی فرهنگی کشور سوئد، این کشور را در دهه سی دارای فرهنگی با مشکلات زیاد میداند اما با اقدامات اصلاحی دولت، تبدیل به حکومتی با پایینترین میزان فساد، برابری اجتماعی و اعتماد بین حکومت و مردم میشود.
او گام دوم را از سوی نیروهای سیاسی دانست و تصریح کرد: گام دوم باید از سوی نیروهای سیاسی برداشته شود و به حاکمیت این اعتماد را بدهد که به دنبال بهدست گرفتن قدرت نیست بلکه در پی توسعه کشور است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گام سوم باید از سوی روشنفکران و دانشگاهیان و گام چهارم باید توسط تکتک شهروندان باشد، باید افراد همدیگر را به سوی بازی برد برد بین جامعه و حاکمیت سوق دهند، اگرهمه گروهها در این مسیر حرکت کنند قیود اقتصاد سیاسی که دست و پای هر سیاستمداری را در کشور میبندد، کمکم باز شده واینگونه میتوان گره توسعهنیافتگی را باز کرد.
او در مورد علت تاخیر در این حرکت، گفت: تصور میکنم مسئولیتی که در آینده خواهیم داشت کمابیش در ترازوی آقای روحانی است و سیاستمداری را که فاصله عملکردی بیشتری داشته باشد، نداریم، زمانی مسئله در ایران، شناخت سیاستمداران از وضعیت کشور بود اما اکنون سیاستمدار بنا به فرض، هزینه- فایده سیاسی میکند و در این شرایط اگر روشنفکرها، دانشگاهیان و نخبهها، جامعه را در به حرکت درآوردن دولت بسیج نکنند بعید است سیاستمدار حرکت انتحاری کند.
سرزعیم با بیان اینکه ضعف نظام روشنفکری، دانشگاهی و رسانههای کشور در این است که جامعه را برای کارهای سخت بسیج نمیکنند، اظهار کرد: مثلاً تنها راهحل برای کارخانه فولادسازی که در کویر تاسیس شده، تعطیلی آن است چرا که تزریق دائم منابع دولتی برای چیزی ورشکسته به خلاف مصالح کشور است این درحالی است که همچین اقدامی از سوی سیاستمدار، منجر به اعتراض کارگران و روزنامههای روشنفکری میشود.
او افزود: روشنفکران و نظام رسانه باید از سیاستمدار و تصمیم درست حمایت کنند، در ماجرای موسسه اعتباری کاسپین، چون سود موسسههای دولتی، بیست درصد و سود موسسه 35 درصد بود، بخشی از مردم در این موسسه سرمایهگذاری و هزینه کرده و سپس خواهان دریافت مال خود از بانک مرکزی شدند، در این مورد تمام رسانهها و نمایندگان مجلس به جای بانک مرکزی از سپردهگذاران کاسپین حمایت کردند، بنابراین در چنین شرایط دولت، تغییر رئیسجمهور تفاوتی در وضع کشور ایجاد نمیکند.
مشاور اقتصادی مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری، ادامه داد: نظام روشنفکری باید دست از تعارض بین دولت، ملت و دموکراسی دیکتاتوری برداشته و از دولت به منظور افزایش جرئت لازم جهت انجام اقدامهای مناسب برای توسعهیافتگی، حمایت کند.
او تصریح کرد: اگر رسانهها در ماجرای کاسپین به شکل صحیح به موضوع میپرداختند و سهم دولت را به دلیل عدم توجه به فعالیت موسسهای غیرمجاز و همچنین سهم مردم را در طمع و اشتباهشان مشخص میکردند، میتوانستیم به یک گفتوگوی منطقی- اجتماعی برسیم.
سرزعیم با اشاره به اینکه در خیلی از بخشها مثل امنیت، هوا، آب، مسکن، درمان، آموزش، بانک و غیره زیان ایجاد شده است، گفت: در این شرایط، مسئله چگونگی گفتوگو و فهم نحوه توزیع زیان بهینه است، برای حل مسائل در بخشهای مختلف، نیازمند جراحی هستیم، در این صورت یا آگاهانه به سمت جراحی رفته و مشکل، برطرف و یا موضع مخالف در پیش گرفته و اوضاع وخیمتر میشود.
او ادامه داد: با ایدهآل شدن جامعه و حمایت از سیاستگذار در همه عرصهها، چهار سال طول میکشد تا وضعیت اقتصادی سامان یابد در حالی که این راهحلها نادیده گرفته شده و مسائل وخیمتر شده و در نهایت در سال 1400 این بحرانها به شورشها و مهاجرتها تبدیل میشوند.
این استاد دانشگاه در این مورد که تفکراتی مبنی بر هدایت جامعه توسط امام زمان (عج) وجود دارد، گفت: این یک تفکر بسیار غلط در جامعه است، خداوند در آیهای از قرآن میفرماید «خدا سرنوشت هیچ قومی را عوض نمیکند مگر اینکه خودشان عوض کنند» این آموزه رسمی دین ما است که به آن توجه نکرده و روزبهروز اوضاع بدتر میشود.
او همچنین در مورد اینکه برای توسعه باید به کدام یک از مولفههای صنایع، عدالت اجتماعی و افزایش هزینههای ملی توجه کرد، اظهار کرد: در مورد توسعه، زیرساختهای توسعه را داریم و در حال حاضر اولویت اول، صنعت نیست اما در بحث عدالت اجتماعی و جراحی اقتصادی باید مراقب باشیم که قشر ضعیف بیش از حد آسیب نبیند برای این کار نیز باید در اصلاحات اقتصادی، بخشی از زیان را متوجه ثروتمندان کرد.
سرزعیم افزود: در این جراحیها، همه فشارها بر روی قشر فقیر است و پولدارها دائماً منتفع میشوند، به همین دلیل «اصلاح حکمرانی» اولویت اول در کشور است این در حالی است که دولت به دلیل نداشتن استراتژی درست و تخصیص نادرست منابع، وظیفهاش را به درستی انجام نمیدهد.
او در مورد تنوع حاکم و گروههای ذینفع و منافع آنها اظهار کرد: ما با جامعه کاملاً متفاوت با ارزشهای متفاوت روبهرو هستیم که صحبت درباره ماهیت ایدئولوژیک حکومت، ما را به جوابی نمیرساند ضمن اینکه بحث توسعه، تنها نقطهای است که میتواند مشکل تنوع فرهنگی را حل کند چرا که همه خواهان زندگی بهتر هستند.
براساس محاسبههای انجام گرفته توسط برخی افراد، چیزی حدود هفت تا هشت میلیارد دلار در کل چند سال اخیر صرف حمایتهای مالی سایر کشورها شده است و در کنار اینها سالانه صد میلیارد دلار انرژی سوزانده شده و محیط زیست آلوده میشود.
نویسنده کتاب پوپولیسم ایران، خاطرنشان کرد: صاحبان قدرت ملاحظات و تمایلات ایدئولوژیک دارند و جامعه باید تلاش کنند به جای جنگیدن با آنها به دنبال گفتوگو و بازی برد برد باشد ضمن اینکه باید این اطمینان را به حاکمیت داد که هدف تصاحب قدرت نیست بلکه جامعه به دنبال توسعه است.
او در خصوص نسبت دادن عدم توسعه ایران به حمایتهای مالی از سایر کشورهای منطقه، گفت: براساس محاسبههای انجام گرفته توسط برخی افراد، چیزی حدود هفت تا هشت میلیارد دلار در کل چند سال اخیر صرف حمایتهای مالی سایر کشورها شده است و در کنار اینها سالانه صد میلیارد دلار انرژی سوزانده شده و محیط زیست آلوده میشود.
سرزعیم اضافه کرد: باید با حاکمیت تعامل کرده و راهحلی برای جلوگیری از این زیانها یافت درصورتی که این مسئله الزاماتی دارد و آن بهای بیشتر به افراد کارآمد است.
او با بیان اینکه موانع موجود در توسعه ایران، موانع ذهنی گفتوگو است، اظهار کرد: در کشور ما رئیسجمهور با رئیس قوه قضاییه به جای اینکه به شکل رودررو و رسمی بحث کنند در تریبون با هم بحث میکنند یا به راحتی گفتوگویی بین اصولگرایان واصلاحطلبان اتفاق نمیافتد بنابراین ما نیازمند گفتوگوی نیروهای سیاسی کشورمان هستیم.
استاد دانشگاه علامه با اشاره به نقش رسانهها در توسعه، بیان کرد: سیستم رسانههای ما قدیمی نبوده و در ایران روزنامههایی منتشر میشد که صدای آزادیخواهی را به همه میرساندند. بنابراین تنوع کانالها و رسانهها زیاد است که میتوان از طریق آن به توسعه کمک کرد.
او افزود: شواهد توسعهنیافتگی در کشور زیاد است و مواردی مثل تخصیص منابع به خاطر قیود اقتصاد سیاسی اختلال پیدا میکند، گروههای ذینفع و بخشهای مطالبهگر در کشور وجود دارند و گاهی شاهد پول گرفتن به اجبار بخشهای مطالبهگر از جامعه و دولت هستیم؛ وظیفه ما متقاعد کردن جامعه در راستای کمک به دولت و حل معادلات اقتصاد سیاسی است.
سرزعیم با تاکید بر اعتمادسازی دولت، گفت: دولت باید مشروعیت لازم را داشته باشد تا نخبهها را به کار بگیرد و این نیازمند حمایت جامعه است، برای ترغیب مردم در جهت حمایت دولت علاوه بر رسانهها افراد مشهور جامعه نیز نقش بسیاری دارند.