استادان اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی در نشستی به همت نمایندگی نهاد رهبری این دانشگاه به نقد و بررسی تحول علوم انسانی در کشور پرداختند و انتقادات و پیشنهادات خود را ارائه کردند. گزارش کامل این نشست را در ادامه میخوانید.
به گزارش عطنا، طرح تحول علوم انسانی موضوعی است که سالهای طولانی مورد مناقشه بسیاری از صاحبنظران بوده است و هنوز پس از گذشته چند دهه از انقلاب فرهنگی این موضوع حل نشده است. به نظر میرسد این طرح اکنون به مرحله جدیدی رسیده است، دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی کشور متولی تحول در علوم انسانی شده است. در همین راستا قرار است کارگروههایی به صورت دانشکدهای تشکیل شود و تحول و بازنگری هر رشتهای در دانشکدههای مربوط بحث و بررسی خواهد شد. نشست بررسی تحول در علوم انسانی روز شنبه، 20 خردادماه در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه برگزار شد و صاحبنظران این رشته درباره چگونگی تحول این رشته به بحث و بررسی پرداختند.
سیدمحمدرضا سیدنورانی، عضو گروه اقتصاد نظری دانشکده اقتصاد دانشگاه علامهطباطبائی با بیان اینکه محوریت دانشگاه علامه در حوزه علوم انسانی جای تأمل دارد، اظهار کرد: در حال حاضر در رشتههای دکترای مدیریت و اقتصاد بحث بهرهوری مطرح است، شاید در زمان کنونی تحول به این معنی باشد آن چیزی را که تمام دنیا از این رشتهها بهرهمند میشوند ما نیز به همان سمت برویم. ما اگر میخواهیم محور باشیم دانشگاه علامه بیاید فرایندهایی را که در خود دانشگاه است بازبینی کند، ببیند بهتر از این نمیتواند کار کند؟
سیدنورانی با بیان اینکه بهبود روشها ابتدا در دانشگاه علامه اجرا شود و سپس به سمت صنعت و تکنولوژی برود، گفت: دانشکده مدیریت باید کاری انجام میداد که روشها و فرایندهای امور در داخل دانشگاه بهبود یابد به عبارت دیگر دانشگاه علامه پیشتاز بهبود روشها شود و باقی کشور هم از آن تبعیت کند.
به گفته وی معنای پیشتازی قابل درک نیست، دانشجویان در تمام دانشگاهها پس از اتمام تحصیل به سمت بازار کار میروند دانشگاه علامه طباطبائی هم به مانند آنهاست و در حال حاضر پیشتازی در این دانشگاه دیده نمیشود و تنها به این دلیل که بزگترین دانشگاه علوم انسانی است نمیتوان گفت که پیشتاز تحول هم هست.
سیدنورانی با طرح این پرسش که آیا دانشکده اقتصاد برای این همه مشکل اقتصادی کشور راهکاری دارد؟ گفت: ما باید پروژه هایی میان رشتهای میان دانشکدههای مدیریت و اقتصاد تعریف میکردیم که مشکلات صنعت و اقتصاد کشور را حل کنند. پیشتازی باید به این معنا باشد مطالبی که میگوییم در دنیای واقع مشکلات جامعه را حل کند.
دانشیار گروه اقتصاد نظری دانشکده اقتصاد افزود: اگر درست از همان اقتصاد سرمایهداری استفاده میشد هم بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور تا امروز حل شده بود و هم اینکه اقتصاد ما اسلامیتر و نزدیکتر به عدالت بود
وی به زمان شکلگیری رشته اقتصاد اسلامی اشاره کرد وگفت: ما پیشنهادهایی برای برخی دورس ارائه کردیم اما عمل نشد. رشته اقتصاد اسلامی برای مقطع ارشد و دکترا پیشنهاد دادیم. ما گفتیم پایلوت این طرح در تهران باشد اما این رشته را در دانشگاه دیگری اجرا کردند که استاد متخصص نداشت.
سیدنورانی با اشاره به اینکه یک معنای تحول این است که منشأ علم چه در غرب و چه در شرق را دنبال کنیم، خاطرنشان کرد: مشکل ما این است که علم را با توجه به چیزی که هست پیاده نمیکنیم.
وی با بیان اینکه اگر دولت میخواهد در رشته اقتصاد تحول ایجاد کند کمیتههایی در چند دانشگاه تشکیل شود، گفت: دولت باید منابع این طرح را فراهم کند این طرح باعث میشود از یک طرف ما در برنامههای پنج ساله بهروز شویم و از طرف دیگر کرسیهای هم اندیشی؛ پایاننامهها و ...مسئله حل کن میشود.
سیدنورانی در خاتمه خاطرنشان کرد: الان درباره بانکداری و توسعه در دانشکده اقتصاد نظرات زیادی وجود دارد معتقدم دولت طرحهایی برای مسائل اقتصادی از چند دانشکده اقتصاد بگیرد و آن دانشکده متولی و مسئول آن بخش از اقتصاد باشد.
عبدالساده نیسی، مدیر امور پژوهشی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به سند پیشنویس تحول علوم انسانی و کارهایی که در دانشگاه انجام شده اظهار کرد: این سند پنج فصل و هر فصلی بین 11 تا 15 بند دارد در فصل سوم به 26 راهبرد برای تحول در علوم انسانی اشاره شده است که در دانشگاه علامه در رابطه با هر کدام کارهایی صورت گرفته است.
نیستی اضافه کرد: راهبرد اول تأسیس و حمایت از رشتهها، گرایشهای آموزشی و رویکردهای پژوهشی است که دانشگاه قدمهای زیادی در این زمینه برداشته شده است. راهبرد دوم بازنگری و تولید محتوا است در این زمنیه هم معاونت پژوهشی حمایتهای مالی و معنوی را تا به امروز انجام داده است. همچنین در بحث کرسیهای نظریهپردازی و دورههای دانشافزایی دانشگاه اقدامات خوبی داشته است.
مدیر پژوهشی دانشگاه علامهطباطبائی با بیان اینکه مجوز پژوهشگاه تحول علوم انسانی صادر شده است است، خاطرنشان کرد: این پژوهشگاه با همکاری دانشگاه علامهطباطبائی و شواری تحول علوم انسانی تأسیس شده و سه گروه دارد که یکی از آنها شورای پژوهشی متشکل از کسانی است که میخواهند این تحول صورت بگیرد، یکی از کارهای این شورا ارتباط دانشگاه با حوزه است.
وی با بیان اینکه شورای تحول، تولید محتوا و بازنگری در رشتههای علوم انسانی را به دانشگاه علامهطباطبائی واگذار کرده است، گفت: هر اتفاقی که در شواری تحول صورت میگیرد در دانشگاه اجرایی خواهد شد.
حسن طایی، عضو گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی به سند پیشین تحول علوم انسانی اشاره کرد و گفت پس از تحلیل محتوای سند به چند کلید واژه رسیدم؛ نوآوری، نظریهپردازی، روزآمدی، بومیسازی، بازسازی، معنویت، عقلانیت، اخلاق، یادگیری، درونزایی و برونگرایی کلید واژه های اصلی این سند بودند، اگر این سند صفحه اول را نداشت ما مطالعه میکردیم مطمئنا پس از مطالعه اسم سند را تحول میگذاشتیم.
طایی با تأکید بر اینکه سند تحول علوم انسانی به معنای کلمه سند است اما ابهام در مضافالیه این تحول است، گفت: مدیریت تحول در دانشگاهها کار دشواری است. اگر دانشگاه بخواهد تحولی انجام دهد این تحول باید در درونداد، فرایند و برون داد صورت بگیرد. البته کارهایی در دو دهه گذشته انجام شده است اما باید توجه کنیم که ما الان از دانشگاه نسل اول و دوم دور می شویم و وارد دانشگاه نسل سوم می شویم.
عضو گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی با بیان اینکه متولیان تحول علوم انسانی باید ویژگیهایی داشته باشند، خاطرنشان کرد: اولین ویژگی دانش است، برای تحول باید دانش آن را داشته باشیم، همچنین این افراد باید انعطافپذیری لازم را دارا باشند و در نهایت توانایی یادگیری است، متولیان تحول علوم انسانی باید در عین اینکه یاددهنده هستند یادگیرنده هم باشند.
وی در خاتمه اظهار کرد: بر اساس این سند تحول باید طرح درسها تغییر کند، از طرف دیگر نظام ارزشیابی ما برای قبل قرن قبل است و در دانشگاه نسل سوم کارایی ندارد و در نهایت هیئت علمی باید تغییر کند به این معنی که دانش، نگرش و روش استادهای دانشگاه باید تغییر کند.
سیدحسن قوامی، عضو گروه اقتصاد بازرگانی هم با بیان اینکه باید متولی طرح تحول باید ثابت باشد و به این کار معتقد باشد، اظهار کرد: تحول یک روند دراز مدت است . معتقدم مسئله محوری تحول ایجاد نمیکند اما میتواند مشکلات موجود را رفع کند.
قوامی با تأکید براینکه برداشتها از تحول علوم انسانی یکسان نیست و ما باید در این زمینه به یک فهم مشترک برسیم، گفت:تحول این نیست که فقط بهرهوری را افزایش دهیم یا روشهای نوین جایگزین کنیم که اصلاحات را راحتتر کند؛ تحول دارای شاخصههایی است و ما باید به این شاخصها برسیم.
فتحالله تاری، عضو گروه اقتصادبازرگانی هم که در گذشته در شورای تحول حضور داشته است با اشاره به تجربیات خود در این شورا گفت: در جلسات شورای تحول ما با دو دیدگاه مواجه بودیم: نگرش گروهی این بود که باید دانشجویان را برای دورههای تحصیلات تکمیلی آماده کنیم لذا آنجا بیشتر تأکید بر دروسی بود که از کارشناسی ارشد به کارشناسی انتقال داده شود.
تاری با بیان اینکه رویکرد گروه دوم تخصصگرایی بود، اظهار کرد: ما معتقد بودیم در دوره کارشناسی متخصصانی آموزش دهیم که جوابگوی بازار کار باشند.معتقدم دیدگاه تخصصی با توجه به بحث بومیسازی بیشتر مورد نیاز است. البته در آن جلسه این رویکرد را کنار گذاشته بودند و در نهایت جمعبندیشان این بود که پایه یکسانی در دوره کارشناسی باشد یعنی اقتصاد زا فقط یک اقتصاد باشد به جای گرایشهایی که دارد.
وی اضافه کرد: در نهایت آن شورا تصمیم گرفت که گرایشهای اقتصاد حذف شود و به جای آن خوشه تعیین شود و در هر خوشه چهار درس در تخصصها آورده شود.
تاری به چالشهای تحول در علوم انسانی اشاره کرد و گفت: تحول علوم انسانی با تئجه به بازار کار نیست. چالش دیگر در این زمینه بحث کارورزیها است که به نظر میرسد مغفول مانده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر ما همه برنامههای تحول را بنویسیم و به شکل مناسب هم تأیید شود در نهایت ضمانت اجرایی لازم را ندارد و ممکن است در عمل این برنامهها به شکل مناسبی اجرا نشوند.
سیداحسان خاندوزی، عضور گروه اقتصاد اسلامی با بیان اینکه در علوم اجتماعی تحول محصول یک ملاقات است، گفت: به نظر میرسد ما سه نوع ملاقات میتوانیم داشته باشیم که در علوم اجتماعی به آنها نیاز داریم ؛ ملاقات علم با علم، علم با عمل و علم با زمینه.
خاندوزی با اشاره به تلاقی علم با علم اظهار کرد: این ملاقات زمانی است که من اقتصاد خوانده با افق دیگری تلاقی پیدا کنم این امر برای من میتواند مبدأ تحول باشد. دانشگاه علامه طباطبائی چه قدر در داخل خودش توانسته پیوندهای بین رشتهای برای ایجاد تحول ایجاد کند؟ ما دانشکده اقتصاد و حقوق داریم اما چه قدر توانستیم آنها را به یکدیگر پبوند بزنیم؟
عضو گروه اقتصاد اسلامی با بیان اینکه ملاقات علم با عمل زمانی است که دانشگاه فرصتی را فراهم کند تا عالمان یک رشته، دانش خودشان را به کار ببندند، گفت: آزمایشگاه ما جامعه است، تا زمانی که امکان به کار بستن سیاستگذاریها وجود نداشته باشد من هیچ زمان نمیتوانم نظریه خودم را به آزمون بگذارم، آن را اصلاح کنم بنابراین تحول اساسی رخ نمیدهد.
وی با اشاره به اینکه تاریخ علم قواعد تحول را نشان میدهد اما تردید اینجاست که ما واقعا به دنبال تحول علوم اجتماعی هستیم، تصریح کرد: در اینکه کسی در این کشور تحول علوم انسانی را می خواهد تردید دارم. اگر کسانی خواهان تحول هستند چرا نخبگان دانشگاهی و دبیرستانی خودمان را به سمت علوم انسانی هدایت نمیکنیم و هنوز نخبگان ما بعد از 50 سال در ابتدای درس خودشان به سمت و سوی دیگری میروند؟ اگر تحول را میخواستیم آیا نمیتوانستیم به استادهای نوآور در زمینه روشهای آموزشی بهای بیشتری بدهیم؟.معتقدم اگر به اندازه ساخت یکی از موشکها صرف تحول علوم انسانی شده بود پس از آن میشد انتظار اتفاق ویژهای در این زمینه بود.
محمد مهدی مجاهدی، عضو گروه اقتصاد بازرگانی با بیان اینکه به نظر میرسد میخواهیم تحول علوم انسانی را در مقابل علوم غرب داشته باشیم، گفت: برداشت من این است که نمیخواهیم در زمین بازی غرب بیاییم و درسها را مرور دیگری کنیم و کاراییاش را بالا ببریم. به نظر میرسد ما باید یک بازنگری درباره آنچه که در سی سال گذشته انجام دادیم، بکنیم. به این معنا که ما اندیشه غرب را گرفتیم و فقه را محلل قرار دادیم.
مجاهدی به تجربه بانکداری اسلامی اشاره کرد و گفت: این تجربه نشان میدهد که نتوانستیم نیاز جامعه را متناسب با علم قرار دهیم. به نظرم بیش از آکه دنبال فقه باشیم باید نگاهمان را فلسفی کنیم. از اندیشه فلسفه اسلامی استفاده کنیم برای نگاه به بازنگری علوم انسانی به ویژه اقتصاد.
وی با تأکید بر اینکه برای تغییر نگاه به تحول علوم انسانی باید از فلسفه اسلامی بهره گرفت، تصریح کرد: برای تحول دو کار باید انجام داد: نقد غرب با اندیشه غرب، به این معنی که آنچه را گرفتیم دربست نپذیریم و از فقه استفاده نکنیم که مشکل را حل کنیم و دوم ارائه یک راهکار جدید برای اندیشه فکری است که مستلزم توجه به فلسفه است.
جواد طاهرپور، عضو گروه اقتصاد نظری هم با اشاره به اینکه تحول در علوم انسانی قابل درک نیست، گفت: اگر بحث کیفیتاست ما در علوم مهندسی هم مشکل داریم چرا از تحول در آن رشته سخنی نیست، در بین صحبتهایی که شد گوشههایی از این موضوع باز میشود اما معتقدم برای رسیدن به سرانجام باید به یک جمعبندی دقیقی از مسئله برسیم.
طاهرپور با بیان اینکه برخیها علوم را غربی عنوان میکنند و برای تحول از واژه بومیسازی استفاده میکنند، اظهار کرد: تعبیر دیگر از تحول این است که دنیا تغییر کرده است و علم ما برای 50 سال پیش است که در این اینجا بحث بهروزسازی است، تفسیر دیگر از تحول این است که ما کیفیت نداریم که در دیگر رشتهها هم ما کیفیت نداریم.
وی افزود: تفسیر دیگر از تحول این است که ما مسئلهمحور نیستیم، این چندگانگی باعث شده است تا پیشنهادهای ما هم چندگانه شود در عمل دچار مشکل شویم. شاید تمام این تفاسیر مسئله باشد و باید ما به یک جمعبندی برسیم. معتقدم اگر مسئله را روشن کنیم نتاج بهتری حاصل خواهد شد.
محمداسماعیل توسلی، عضو گروه اقتصاد اسلامی با تأکید بر اینکه بایستی رویکر تحول مشخص شود، تصریح کرد: با چه هدفی، چه عملکری و در چه سطحی میخواهیم تحول داشته باشیم؟ هر کدام از این گزارهها مشخص نشود ما با مشکل مواجه خواهیم شد.
توسلی با بیان اینکه نه تنها فلسفه را نیاز داریم بلکه باید به احکام هم توجه شود، گفت: برای تحول در اقتصاد که میخواهیم اسلامی باشد به اقتصادانانی نیاز داریم که فلسفه و جامعه شناسی را بدانند و اقتصاد را هم خوب خوانده باشند که تجربه بشری را با رویکرد اسلامی ارائه کنیم.
وی با بیان اینکه تحول میتواند مروج اقتصاد اسلامی در جامعه باشد، اظهار کرد: اما این تحول نمیتواند تولید کننده اقتصاد اسلامی شود چون این کار بسیار سنگین است و دانشکده اقتصاد چنین ظرفیتی ندارد و باید دانشگاه ویژهای برای این کار باشد.
در پایان، محمد قاسمی، عضو گروه برنامهریزی و توسعه اقتصادی با بیان اینکه مسائل اقتصادی کشور به گونهای است که فرصت برای آزمون و خطا وجود ندارد، اظهار کرد: اگر قرار باشد بخشی از انرژیها برای مسائلی گذاشته شود که نتایج آن مشخص نیست به نفع کشور باشد ممکن است ما فرصت این گفتگوها را نداشته باشیم.
قاسمی با تأکید بر اینکه بهتر است در برهه کنونی به مأموریت دانشگاه برای حفظ کشور باشد، گفت: اگر علوم انسانی علوم انسانی نیست، به این دلیل است که اساتید اخلاق و فقهای محترم مسلمان تربیت نکردهاند، اگر آنان کارشان را خوب انجام داده بودند ما نیز به این نتیجه میرسیدیم که تئوریها را تغییر دهیم. اگر زمینه تربیت اصلاح شود.