مبدع نظریه «فرانظریه اسلامی روابط بینالملل» و استاد دانشگاه علامه مهمترین ناکامی دولت هاشمی را «ناکامی در ارائه الگوی توسعهیافته از ایران» دانست و گفت: ما نتوانستیم در داخل یک دولت توسعهیافته مانند مالزی بسازیم و به جهان بگوییم این مدل ما در کنار مدل سایر کشورها است.
به گزارش عطنا، همایش «ایران و میراث هاشمی؛ تأملی آکادمیک بر کارنامه سیاسی آیتالله» به همت انجمن علوم سیاسی ایران و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن مطالعات صلح ایران چهارشنبه ۶ بهمن در سالن فردوسی، خانه اندیشمندان علوم انسانی در دو بخش سیاست داخلی و سیاست خارجی برگزار شد.
در نشست «آیتالله هاشمی و سیاست خارجی» این همایش که با حضور دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، دکتر داوود هرمیداس باوند، دکتر محمدرضا دهشیری و دکتر امیرمحمد حاجی یوسفی و همچنین دکتر قدیر نصری به عنوان مدیر میزگرد صورت گرفت، دکتر دهقانی فیروزآبادی به ایراد سخنرانی با موضوع «توسعهگرایی در سیاست خارجی آیتالله هاشمی » پرداخت.
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: در یک تعریف در سیاست خارجی توسعهگرا منافع ملی کشور بر اساس توسعه و رفاه اقتصادی تعریف میشود و اولویت و محوریت همه اهداف در ذیل توسعه اقتصادی قرار میگیرد، اما سیاست خارجی آقای هاشمی بر این معنا از توسعه منطبق نیست.
وی تاکید کرد: اینگونه نیست که در این سه دهه تنها هدف سیاست خارجی آیتالله هاشمی توسعه اقتصادی صرف باشد.
دهقانی فیروزآبادی افزود: در تعریف دیگر، پیگیری و ارتقای توسعه و رفاه اقتصادی در سلسله مراتب منافع ملی و اهداف سیاست خارجی مد نظر است که این معنا به نگاه هاشمی نزدیکتر است. چرا که نگاه اول و تاکید بر رفاه اقتصادی مختص کشورهایی نظیر کره جنوبی، آلمان و سوئیس است و فهم غلطی که در ادبیات سیاسی ما از توسعهگرایی شده این است که معنای اول را مد نظر قرار میدهند در حالی که این معنا در شرایط خاورمیانه اصلا عملگرایانه نیست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراین توسعه اقتصادی یا به معنای پایه و پیشنیاز سایر منافع است یا معنای ارتقای توسعه در سلسله مراتب سیاست خارجی است که در این دو حالت این سیاست در نگاه هاشمی اتفاق افتاد.
وی اظهار کرد: با نگاهی به سیاست خارجی هاشمی می بینیم علاوه بر اینکه توسعه اقتصادی در سلسله مراتب بالاتری قرار میگیرد بعد اقتصادی امنیت ملی نیز ارتقا پیدا میکند، البته با یک سری ضرورتهایی که این نوع نگاه ایجاب میکرد.
وی با طرح این پرسش که آیا این اتفاق در سیاست خارجی فقط معلول نگاه هاشمی بود یا دلایل دیگری نیز داشت، تصریح کرد: از جمله دلایل این امر، اول ظهور گفتمان واقعگرایی در سیاست خارجی ایران که طی آن در کنار آرمانها، مقدورات، معذورات ملی و محدودیتهای ساختاری با عملگرایی و مصلحتمحوری مد نظر قرار گرفت، دوم پایان جنگ، از آنجا که جنگ به ناچار سیاست خارجی ما را امنیتمحور (به معنای امنیت نظامی) کرد، لذا بعد از پایان این دوره، رویآوری به فوریت بازسازی اقتصادی طبیعی است، امری که ایجاب میکند منافع اقتصادی در سلسله مراتب سیاسی ارتقا پیدا کند.
این پژوهشگر برتر دانشگاه علامه طباطبائی دلیل سوم را «شخصیت آیتالله هاشمی» دانست و عنوان کرد: چرا که شخصیت کارگزار در سیاست خارجی خیلی تاثیرگذار است و استفاده از ظرفیتهای شخص تصمیمگیرنده و نقش او علیرغم محدودیتهای ساختاری به مراتب اهمیت دارد.
وی در این نمونه، نقش هاشمی را چنین برشمرد: خود شخصیت ایشان، اقتصادی و توسعهگرا است که میخواست در جهان سوم مانند کسانی چون ماهاتیر محمد (نخست وزیر مالزی که فرایند مدرنسازی را تسریع بخشید) و امیرکبیر (صدراعظم نامدار ایرانی و موسس دارالفنون) در خدمت جامعه عمل کند، کما اینکه توانست بعدها لقب سردار سازندگی را از خود به نمایش بگذارد.
دهقانی فیروزآبادی با اشاره به شخصیت عملگرا، میانهرو و اعتدالگرای آیتالله هاشمی در کنار تعاملگرایی و منطقهگرایی گفت: توسعهگرایی مستلزم چنین ویژگیهایی به لحاظ شخصیتی است که آیتالله هاشمی از آنها برخوردار بود.
مبدع نظریه «فرانظریه اسلامی روابط بینالملل» در ادامه گفت: میخواهم این ادعا را مطرح کنم که در واقع آقای هاشمی پدر سیاست خارجی اعتدالگرا و توسعهگرا است و این دولت اخیر که روی کار است به نوعی در آرمانها ترجمانی از سیاست خارجی دولت کارگزاران است که با نگاهی به حضور چهرههای مشترک در آن میتوان به این مهم پی برد.
به بیان این استاد دانشگاه تدوین مدل اقتصادی جدید ایران دیگر کار مهم دولت هاشمی بود که طی آن اقتصاد ایران به سمت اقتصاد بازار آزاد پیش رود، کما اینکه میدانید این امر الزامات خارجی دارد و با هر سیاست خارجی قابل امکان نیست.
دهقانی فیروزبادیآباآبادی با بیان اینکه گذر به اقتصاد بازار مدل توسعه را نیز تغییر میدهد، افزود: در این مدل جایگزینی، باید واردات جای خود را به صادرات بدهد. برای همین نمیتوان با هر الگویی در این عرصه حرکت کرد، لذا بازنگری در سیاست خارجی و رویکرد تعاملی گام مهمی بود که در زمان هاشمی برداشته شد.
او با تاکید بر اینکه مبدع تعاملگرایی در سیاست خارجی ایران آقای هاشمی است، افزود: الزامات سیاست توسعهگرا شامل نکاتی چون همزیستی مسالمتآمیز، اعتمادسازی، تنشزدایی، تعاملگرایی، چندجانبهگرایی و منطقهگرایی بود که در رویکرد ایشان بهویژه در «گذشت نسبت به برخی مسائل» شاهد بودیم.
وی آثار، نتایج و پیامدهای سیاست خارجی توسعهگرا را چنین عنوان کرد: عادیسازی و توسعه روابط با اعراب حوزه خلیج فارس، بازسازی روابط با اروپا، تلاش برای تنشزدایی با آمریکا (از جمله سیاست حسن نیت در بیطرفی جنگ عراق و کویت؛ و اینگونه نبوده که ما همیشه تقابل برخورد کرده باشیم و بعضاً پیشآمده که جواب حسن نیت ما را با سوء نیت دادهاند)، توسعه روابط با روسیه و چین برای ایجاد یک توازن، توسعه روابط با کشورهای جهان سوم، توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، آغاز روابط با سازمانها و نهادهای بینالمللی و حضور موثر در آنها، ارائه یک الگوی توسعهیافته از ایران و در نهایت تقویت توسعه چندجانبه ایران در جهان.
استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی برایند این آثار را چنین توضیح داد: خروج سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از امنیتمحوری مطلق به سوی یک سیاست خارجی توسعهگرای نسبی که بعد از آن کسی نتوانست آن را زیر سوال ببرد و نادیده بگیرد، مهمترین دستاورد این نوع نگاه بود.
دهقانی فیروزآبادی مهمترین ناکامی دولت هاشمی را «ناکامی در ارائه الگوی توسعهیافته از ایران» دانست و گفت: ما نتوانستیم در داخل یک دولت توسعه یافته مانند مالزی بسازیم و به جهان بگوییم این مدل ما در کنار مدل سایر کشورها است. البته این یکی از آرزوهای وی بود که عملی نشد. دیگر ناکامی حضور قدرتمند ایران در قفقاز بود که نتوانست روی دهد.
وی دستاورد دیگر آیتالله هاشمی را رابطه با عربستان دانست و گفت: همانطور که دیدیم عربستان برای خانواده آیتالله هاشمی تسلیت فرستاد.
دهقانی فیروزآبادی افزود: یکی از میراثهای ماندگار آیتالله هاشمی توسعهگرایی و بسط این نگرش در نگاه سیاستمداران ایرانی بعد از خود بود.