عطنا - یک استاد دانشگاه معتقد است: «کاهش تولید مواد غذایی، امنیت غذایی را تحت تاثیر قرار میدهد؛ لذا این کاهش تولید به طور طبیعی نه تنها منجر به کم شدن دسترسی مردم به مواد غذایی میشود، بلکه افزایش قیمت آنها را نیز در پی خواهد داشت. لذا با وجود تنشهای آبی، در آینده تولیدات داخلی با چالش بزرگی مواجه خواهد شد و اگر بخواهیم با همین روند ادامه دهیم وابستگی زیادی به واردات مواد غذایی پیدا خواهیم کرد.»
چندی پیش رییس بنیاد ملی گندمکاران از کاهش سطح زیرکشت، افت تولید و نزول میزان خرید تضمینی گندم در مراجعات دولتی خبر داده بود. این یعنی امسال، کاهش سه میلیون تنی تولید گندم نسبت به پیش بینیها و نیاز به واردات پنج میلیون تن گندم داریم. توجه به این مهم، رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبائی (عطنا) را بر آن داشت تا در خصوص امنیت غذایی و اقتصادی کشاورزی گفتگویی با دکتر سمانه عابدی، استادیار رشته اقتصاد منابع طبیعی دانشگاه علامه طباطبائی داشته باشد.
عابدی خشکسالی را بلایی طبیعی با خسارات بالا بر میشمارد. او معتقد است که این خسارتها فعالیتهای حیاتی انسان، جوامع و محیط زیست را تهدید میکند و میافزاید: «باتوجه به موقعیت جغرافیایی ایران و کمبود نزولات جوی، خشکسالی و بحرانهای آبی از ویژگیهای ایران به شمار میآیند. اگر نگاهی به گزارشهای هواشناسی کشور داشته باشیم میبینیم که میزان بارندگی در سال زراعی جاری، نسبت به میانگین بلند مدت، حدود ۴۰ درصد کم شده است. علاوه بر کاهش میزان بارندگی، توزیع مکانی و زمانی نامناسب این بارشها، افزایش دما و افزایش تبخیر، منجر به این شده که خشکسالی را در بخشهای مختلف، مخصوصا کشاورزی شاهد باشیم.»
او در ادامه با اشاره به اینکه کشاورزی در ایران یکی از مهمترین فعالیتهایی است که در مقابل تغییرات آب و هوایی و کمبود آب و خشکسالی آسیب پذیر است، میگوید: «۸۲ درصد از کل تاثیرات خشکسالی به کشاورزی وارد میشود و تغییر یک میلی متر کمتر از متوسط در میزان بارندگی میتواند منجر به وارد شدن ضررهای اقتصادی زیادی شود.»
تاثیر خشکسالی از دو منظر اجتماعی و زیست محیطی
این استاد دانشگاه پیامدهای نامطلوب خشکسالی را از منظر اجتماعی اینگونه بر میشمارد: «یکی از عکسالعملهای اجتماعی کشاورزان و یا هرکسی که از بحران خشکسالی آسیب میبیند، مهاجرت است. یعنی مهاجرت به هر منطقهای از کشور که از شرایط نسبی مساعدتری برخوردار است. البته با توجه به وابستگیهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان مناطق مختلف، مهاجرت آخرین راه حل آنها برای مواجهه با این مشکل است. در واقع زمانی کشاورزان مهاجرت را راه مناسب برای برون رفت از بحران در نظر میگیرند که مسئولان سیاستگذار و برنامهریزان، توجه خود را از این گونه بحرانها دریغ میکنند.»
او دیگر پیامد اجتماعی ناشی از خشکسالی را متوجه مناطق حاشیهای میداند و میافزاید: «مناطق حاشیهای بیشتر در معرض مشکلات ناشی از خشکسالی قرار میگیرند؛ بنابراین مهاجرت از این مناطق میتواند تاثیر زیادی در بروز بحرانهای امنیتی داشته باشد. کاهش امنیت، قائدتا هم در بُعد امنیت غذایی ناشی از تنش آبی است و هم در بُعد امنیت مرزی؛ لذا پیامد آن نفوذ پذیرتر شدن مرزها و بالا رفتن هزینههای تأمین امنیت مرزی میشود.»
سمانه عابدی معتقد است در بسیاری از موارد، اختلافات میان مردم برای دسترسی به منابع آبی به حدی شدید میشود که حتما باید در آنها مداخله صورت بگیرد. او در ادامه تصریح میکند: «از دیگر پیامدهای اجتماعی، تهدید سلامتی انسانها، افزایش سوء تغذیه، خالی شدن مناطق روستایی از سکنه و کاهش کیفیت زندگی است که بخش اعظمی از این اثرات، متوجه جامعه روستایی است.»
استاد اقتصاد منابع طبیعی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به تاثیرات منفی خشکسالی در بُعد زیست محیطی میگوید: «در این مورد میتوان به کاهش حاصلخیزی جنگلها و مراتع، افزایش خطر آتشسوزی، افزایش مرگ و میر دام و حیاط وحش، شور شدن آبخوانها و فرونشست زمین اشاره کرد که در این روزها شاهد بسیاری از پیامدهای زیست محیطی ناشی از خشکسالی هستیم.»
پیامدهای بحران آب برای کشاورزی و اقتصاد کشور
«کاهش تولیدات محصولات کشاورزی، کاهش سودآوری کشاورزان در سالهای خشکسالی، کاهش سطح زیرکشت -چه دیم و چه محصولات آبی-، کاهش عملکرد محصولات، کاهش درآمد تولیدات محصولات کشاورزی، خروج از بخش کشاورزی، افزایش بیکاری و کاهش سرمایهگذاری کشاورزان و سرمایه گذاران در بخش کشاورزی، نمونههایی از اثرات خشکسالی بر اقتصاد کشاورزی است.» این موارد تکان دهنده را سمانه عابدی میگوید و میافزاید: «اگر اشتغال در این بخش کاهش یابد، کشاورزان به سمت شغلهای دیگر که عمدتا کاذب هستند میروند؛ لذا فرصتها و تنوع شغلی در بخش کشاورزی کاهش پیدا میکند.»
وی میافزاید: «کاهش توان اقتصادی کشاورزان، یکی دیگر از اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی است. بدهیهای کشاورزان چه به سازمانها و نهادهای دولتی و چه بدهیهای شخصی افزایش پیدا میکند و منجر به کاهش قدرت خرید خانوادههای روستایی در تامین مایحتاج زندگیشان میشود. همچنین خشکسالی میتواند منجر به افزایش وابستگی کشاورزان به کمکهای دولتی شود. یکی دیگر از اثرات خشکسالی بر جوامع و اقتصاد کشاورزی، کاهش توان تولیدی آینده کشاورز است؛ چراکه خشکسالی منجر به کاهش عرضه نهادههای تولیدی میشود و در نتیجه با کاهش توان تولید محصولات کشاورزی رو به رو خواهیم بود. علاوه بر آن، کاهش قدرت خرید نهادههای تولیدی برای سالهای بعد از خشکسالی و کاهش ذخیره محصولات کشاورزی برای سالهای آینده از دیگر پیامدهای بحران آب است.»
غذا در جهان گران خواهد شد، در ایران هم همینطور
این استاد دانشگاه میگوید: «بر اساس آخرین گزارشهای وزرات جهاد کشاورزی، خسارت خشکسالی به بخش کشاورزی تقریبا ۶۷ هزار ميليارد تومان برآورد شده که طبق همین گزارشات، بیشترین خسارت با ۴۳ درصد مربوط به کاهش تولیدات بخش زراعی است. بعد از آن تولیدات باغی با کاهش ۲۶ درصدی و تولیدات دام، طیور و آبزی پروری با کاهش ۱۳ درصدی بیشترین خسارتها را از خشکسالی دیدهاند. با این حساب خشکسالی منجر به عدم اطمینان در عرضه آب در بخش کشاورزی میشود. این مهم منجر به فشار بر عرضه مواد غذایی خواهد شد که میتواند نگرانیهایی برای امنیت غذایی ایجاد کند.»
عابدی با اشاره به اینکه نتایج تحقیقات علمی حاکی از آن است که با تغییر الگوی بارش، احتمال کاهش غذای جهانی به میزان ۱۰ درصد در سال ۲۰۳۰ و بیشتر از ۲۰ درصد در سال ۲۰۵۰ میرسد، میافزاید: «به دلیل تغییر در الگوی بارش، پیشبینی میشود که قیمت غذا در جهان افزایش یابد. در ایران نیز به همین شکل است. به دلایلی که اشاره شد، کاهش تولید مواد غذایی، امنیت غذایی را تحت تاثیر قرار میدهد؛ لذا این کاهش تولید به طور طبیعی نه تنها منجر به کم شدن دسترسی مردم به مواد غذایی میشود، بلکه افزایش قیمت آنها را نیز در پی خواهد داشت.»
وی معتقد است پیامدهای خشکسالی در قالب کاهش تولیدات محصولات کشاورزی به صورت غیر مستقیم بر کل اقتصاد اثر میگذارد به طوری که نه تنها کاهش سهم بخش کشاورزی را در تولید ناخالص داخلی موجب میشود؛ بلکه کاهش حجم صادرات محصولات تولیدی را نیز در پی خواهد داشت.
عابدی میگوید: «از بین رفتن محصولات کشاورزی به دلیل خشکسالی، سبب میشود برای تأمین علوفه دامها، مقدار قابل توجهی نهاده دامی وارد کشور شود؛ لذا مسئولان ناچارند برای تأمین نیاز بازار، برنامهریزیهایی در خصوص واردات محصولات کشاورزی انجام دهند.»
بزرگ ترین مزرعه زیتون جهان در صحرای عربستان!
این استاد دانشگاه تصریح میکند: «ایران اراضی مستعد کشاورزی زیادی دارد که به دلیل کاهش بارندگی و خشکسالی در سالهای اخیر بخش اعظمی از آنها به زیر کشت نمیروند و هر ساله نیز به آن افزوده میشود.» او هشدار میدهد فعالیتهای کشاورزی، دام پروری و سایر صنایع کشاورزی نیاز به آب دارند و اگر آب نباشد به تعطیلی کشانده خواهند شد.
وی با اشاره به اینکه خسارتهای ناشی از خشکسالی در منطقه سیستان و بلوچستان باعث افزایش نرخ بیکاری به دو برابر متوسط کشوری شده است میافزاید: «خشکسالی مثل سیل یا زلزله به عنوان بلای طبیعی محسوب میشود؛ اما نکتهای که باید به آن توجه شود، مدیریت منابع آبی و مدیریت بحران است. برای نمونه، عربستان کشوری است که تا حدی با کمبود آب مواجه است و آب شرب مورد نیازش را با شیرین کردن آب دریا به دست میآورد. با این وجود بزرگترین مزرعه زیتون دنیا با وسعت هفت هزار هکتار با بیش از ۱۸ میلیون درخت زیتون و ۲۵ خط روغن کشی با ظرفیت تولید بیش از صد هزار تن در این کشور وجود دارد. عربستان تهدید خشکسالی را به عنوان یک فرصت برشمرده است و با راهکارها و مدیریت صحیحی که در بحث منابع آب دارد نه تنها توانسته بر این معضل طبیعی فائق آید بلکه با ایجاد صنایع و مشاغل مختلف در بخش کشاورزی اشتغال را هم افزایش دهد. همه میدانیم خشکسالی کاهش اشتغالزایی را در پی دارد؛ ولی این معضل با برنامهریزی و سیاستگذاریهای هدفمند مرتفع میشود.»
می توان تهدید بحران آب را به فرصت تبدیل کرد
عابدی می گوید: «با توجه به تمامی این موارد، باید در راستای مدیریت منابع آبی و مدیریت بحران آب در مواجهه با خشکسالی گام برداشت. با ایجاد فرصتهایی که زمینه فعالیتهای مرتبط در بخش کشاورزی را افزایش میدهد و همچنین به وجود آوردن فعالیتهای جدید با تغییر الگوی کشت، میتوان در راستای مواجهه با خشکسالی حرکت کرد.»
وی می افزاید: «از طرفی با بهره بردن از مباحث زیست فناوری میتوان بذور اصلاح شده و بذوری که نسبت به کم آبی مقاوم هستند ایجاد و عرضه کرد. از سویی دیگر استفاده از تکنولوژیهایی که منجر به کاهش مصرف آب میشوند و حرکت به سمت کشاورزی حفاظتی از جمله مواردی هستند که نه تنها میتوانند در دوران خشکسالی، در بخش کشاورزی تابآوری ایجاد کنند، بلکه منجر به ایجاد مشاغل جدید نیز خواهد شد. با عمل کردن به این موارد نه تنها رفاه جوامع روستایی افزایش مییابد؛ بلکه به دلیل تداوم در تولید محصولات کشاورزی، رفاه جامعه و اقتصاد حاصل میشود.»
این استاد اقتصاد منابع طبیعی معتقد است در ایران، حفر چاههای غیر مجاز، برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی و مدیریت بحران نادرست منجر به بحران جدی در حوزه آب در سالهای اخیر شده است به طوری که سالانه حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب اضافه برداشتِ آب از منابع زیرزمینی داریم.
وی در ادامه میافزاید: «آبهای سطحی هم به صورت غیراصولی مدیریت و مصرف میشود. همچنین سدهای غیرپایدار نیز بر مشکلات این بحران افزودهاند. همه این موارد ناشی از سیاستهای اشتباه اقتصادی در حوزههای مختلف مخصوصا در بخش کشاورزی است. عملا در آینده با وجود تنشهای آبی، تولیدات داخلی با چالش بزرگی مواجه خواهد شد که اگر بخواهیم با همین روند ادامه دهیم وابستگی زیادی به واردات مواد غذایی خواهیم داشت.»
کم آبی به دلیل کمبود آب نیست!
«کم آبی، به دلیل کمبود آب نیست!» این را استاد دانشگاه علامه میگوید و میافزاید: «کم آبی در آینده، ناشی از استفاده بدون برنامهریزی از منابع آبی خواهد بود. بر این اساس میتوان گفت حکمرانی آب در ایران به یک نگرانی تبدیل شده است؛ به طوری که خشک شدن حوزههای آبی و افت سطح سفرههای زیرزمینی از دستاوردهای همین سیاستگذاریها است. همچنین تصویب قوانین، بدون آگاهی و درک از مفاهیم اولیه مدیریت آب توسط قانونگذاران، یکی دیگر از معضلات این حوزه است. در این راستا برنامهریزی در جهت اصلاح، بازنگری و ساماندهی علمی و کاربردی مقررات، به عنوان ابزاری غیراقتصادی در جهت حفاظت از آب است که میتواند یک راهکار مناسب باشد. در سیاستگذاری، تفاوتهای منطقهای و بخشی بسیار مهم است؛ بنابراین مسائل آب باید با توجه به مسائل جمعیتی و ویژگیهای هر منطقه ارزیابی شود.»
راهکارهایی برای مدیریت منابع آب
عابدی با ذکر این نکته که ایجاد ساز و کارهای مناسب بر نظارت، در اجرای مقرراتِ حوزه مدیریت و حفاظت از منابع آب بسیار سودمند است، میگوید: «این نوع نظارتها باید هدفمند باشد. منابع اطلاعاتی، باید ابزارهای تنبیهی و انگیزشی حفاظت از آب را که مبتنی بر قوانین وضع شده هستند بر عهده بخشهای نظارتی قرار دهند. تجربه جهانی نشان میدهد سیاستگذاران در کنار ابزارهای غیر اقتصادی، باید از ابزارهای اقتصادی به صورت ترکیبی برای افزایش دستیابی به اهداف حفاظت از آب استفاده کنند. از جمله مهمترین این ابزارها میتوان به استراتژیهای مناسب قیمتگذاری، آب مجازی، پرداخت هزینه برای خدمات اکوسیستم، استفاده از ابزارهای تشویقی و تنبیهی مثل مالیات و جریمهها و در نظر گرفتن تسهیلات و اعتبارات برای ایجاد پایداری مالی اشاره کرد. بنابراین استفاده از ابزارهای اقتصادی در کنار قوانین و مقررات میتواند نقش موثر و تعیین کنندهای برای حفاظت و مدیریت از منابع آب در بحرانها و تنشهای آبی در شرایط خشکسالی ایجاد کند.»
راهکارهای اقتصادی برای پیشگیری از تاثیرات منفی بحران آب
عابدی بر این نظر است که کاربرد صحیح هر ابزار اقتصادی، نیازمند فراهم بودن زمینههای مناسب سخت افزای و نرم افزاری آن است. ضمن اینکه هر کدام از ابزارها و سیاستهای اقتصادی مبتنی بر پیشفرضها و ارتباطات متقابل متغیرهای اقتصادی است که لزوم استفاده از تجربه و مشاوره کارشناسان اقتصادی را در این حیطه محرز میکند.
این استاد اقتصاد منابع طبیعی بر این باور است که در شرایط فعلی برای تضمین تولید مواد غذایی پایدار تحت وضعیت تنش و خشکسالی، لازم است با توانمندسازی و احیای دانش بومیِ جوامع محلی در زمینههای مرتبط با حفاظت و بهره برداری بهینه از منابع آب اقدامات جدی صورت بگیرد.
او در این خصوص میافزاید: «سرمایه گذاری در تولید محصولاتی که به ازای هر واحد آب عملکرد بالاتری داشته باشند، حرکت به سمت تکنولوژیهای نوین آبیاری و سیستمهای کشاورزی حفاظتی، توجه به حقوق و تجارت آب، افزایش عرضه آب از طریق استفاده مجدد از آبهای غیرمتعارف مثل فاضلابها و پسابها، اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی و کنترل سیلابها، گسترش و ارتقاء برنامههای آموزشی حفاظت از منابع آب نه تنها در جامعه کشاورزان بلکه در کل جوامع، تدوین نظام حسابداری یکپارچه منابع و مصارف آب در کشور متناسب با اهداف و شرایط مختلف و تهیه پایگاه داده هیدرولوژیکی اقتصادی و زیست محیطی برای ساماندهی اطلاعات اقتصادی و محیطی مربوط به آب، از راهکارهای اقتصادی برای پیشگیری از تاثیرات منفی بحران آب است.»
وی با اشاره به اینکه به «آب سبز» کمتر از آنچه باید و شاید توجه میشود میگوید: «آب سبز، به صورت مرسوم در بسیاری از مناطقی که تحت تاثیر کم آبی هستند استفاده میشود و باید به آن توجه ویژه داشت. با همه اینها آموزش مدیریت مصرف آب، سیاستگذاری و تدوین قوانین صحیح در این زمینه میتواند راهکاری برای مدیریت منابع آبی باشد.»
اهمیت آب کمتر از نفت و گاز نیست
آب برای زنده ماندن بشر لازم است، پس مشارکت حداکثری مردم در مدیریت آن میتواند موثر واقع شود. عابدی نیز در همین راستا میگوید: «در تمام ابعاد مدیریت باید مشارکت مردمی را در نظر گرفت. مشارکت مردم و جوامع محلی زمانی اتفاق میافتد که فرهنگ استفاده از آب وجود داشته باشد و دانش مردم ارتقا پیدا کند. مسئولان بدانند در هیچ طرحی موفق نخواهند بود تا زمانی که مشارکت مردم و جوامع محلی را جلب کنند. بنابراین فرهنگ سازی در حوزه مصرف آب بسیار مهم است و به عنوان ابزار غیر اقتصادی در مدیریت منابع آب ارزش قابل توجهی دارد.»
اهمیت آب، کمتر از منابع انرژی تجدیدناپذیر نیست؛ پس چرا ما در مورد آب نگاه صیانتی نداریم؟ این استاد دانشگاه در این خصوص میگوید: «اگر نگاه صیانتی نسبت به آب و مخصوصا منابع آب زیرزمینی داشته باشیم میتوانیم همراه با حداکثرسازی ارزش اقتصادی آن، رعایت منافع نسل فعلی و نسلهای آینده را هم لحاظ کنیم. بهره برداری صیانتی از منابع آب میتواند یک مفهوم پویا باشد؛ چراکه عملا برداشت فردای ما از این منابع، یک تابع از کیفیت و کمیتی است که ما امروز از آن منبع استفاده میکنیم.»
بیشتر بخوانید:
خوزستان در بحران بیتدبیری خشک شد/ در آینده سایر شهرها نیز دچار کمبود آب خواهند شد
آب کالای تجاری نیست/ دکترین سیاستگذاری باید مبتنی بر حق بشری باشد
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: