۱۳ خرداد ۱۴۰۴ ۰۸:۴۳
کد خبر: ۳۰۶۱۵۹

عطنا - یکی از مخاطراتی که اکنون انقلاب اسلامی با آن روبه‌رو است، غفلت یا عدم معرفت نسبت به خوانش راستین امامین انقلاب اسلامی از مفهوم «انقلابی‌گری» و جای‌گیری خوانشی نادرست از این مفهوم در میان طیف‌هایی از بدنه‌ جریان انقلابی است. این خوانش نادرست که از ظرفیت‌ بالقوه‌ای برای ضدیت با انقلاب و نیز ریزش انقلابیون برخوردار است، باید مورد تدبیر و چاره‌اندیشی جدی قرار گیرد. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد که تبیین نظریه «نظام انقلابی» به عنوان منطق صحیح انقلابی‌گری می‌تواند راهگشا باشد و عرصه را بر بروز و ظهور خوانش‌های انحرافی تنگ کند.

از این‌رو با هدف تبیین نظریه «نظام انقلابی» به سراغ دکتر عباسعلی رهبر، استاد تمام و عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی رفتیم و با او در این زمینه هم‌کلام شدیم.

برخی از مهم‌ترین محورهای مطرح‌شده از سوی دکتر رهبر در این مصاحبه با تسنیم عبارتند از:

  • انقلاب اسلامی باور جدیدی را در قالب باور هویت‌ساز دینی برای تاسیس و تمشیت امور جامعه مسلمانان مورد توجه قرار داد.
  • نظریه نظام انقلابی که به نوعی در بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری تجلی پیدا کرده است، ذیل فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی جای می‌گیرد.
  • فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی را باید ذیل مکتب امام خمینی (ره) دید. در این راستا حضرت امام (ره) هم بر مولفه‌های مادی تاکید می‌ورزند و هم عوامل غیرمادی را مورد توجه قرار می‌دهند.
  • در دل نظریه نظام انقلابی، عنصر عینی مهمی بروز و ظهور یافته و آن «مردم‌سالاری دینی» است.
  • هسته اصلی مردم‌سالاری دینی که زیرمجموعه نظریه نظام انقلابی و نیز فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی محسوب می‌شود، «کرامت» است.
  • یکی از موضوعات بسیار مهم در مبحث مردم‌سالاری دینی، توجه به خط سیر و پیشرفت نظام اسلامی است که ولی فقیه به عنوان ناخدای کشتی جامعه این خط سیر را مشخص می‌سازد.
  • دشمن اصلی جامعه ما تحجر و التقاط است.
  • باید لوازم مورد نیاز برای «توانمندسازی شناختی» جامعه را فراهم کنیم.

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید.

لطفا در آغاز گفت‌وگو، توصیفی از نظریه «نظام انقلابی» و خاستگاه آن ارائه دهید. از نگاه شما این نظریه واجد چه مختصات و مولفه‌هایی است؟ 

رهبر: یکی از مباحث مهمی که به عنوان پدیده‌ای موثر در نظریات سیاسی و نیز سیاست عملی، نه‌تنها فضای ایران را بلکه جهان را متحول کرد، وقوع انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی مبحث تازه‌ای را مطرح کرد که آیا امکان کارکرد فطری دین و استفاده از فطرت سلیم انسانی در فهم سیاست و کاربرد آن در سیاستگذاری، امکان‌پذیر است یا خیر. بدین‌ترتیب، انقلاب اسلامی باور جدیدی را در قالب باور هویت‌ساز دینی برای تاسیس و تمشیت امور جامعه مسلمانان مورد توجه قرار داد. انقلاب اسلامی به نقد فلسفه رایج انقلاب‌ها، سوژه‌محوری پوزیتیویستی و نظریه‌های مدرن پرداخت؛ به ‌گونه‌ای که بحثی جدی حول این محور مطرح شد که با وقوع انقلاب اسلامی باید نظریه جدیدی را برای فهم این انقلاب مردمی صورت‌بندی کنیم. به موازات نقد روند سکولاریزم و امکان ارتباط دین و سیاست، مباحثی چون نظام‌سازی، دولت‌سازی، توجه به جامعه و نیز توجه به رویکرد و افق تمدنی در جمهوری اسلامی آغاز شد. در اینجا پرسش مهمی که مطرح شد این بود که آیا انقلاب اسلامی خارج از پدیده‌های نظری و فکری ما قرار دارد یا اینکه می‌توان قالبی نظری، فرانظری و روش‌شناسی برایش در نظر گرفت. به نظر می‌رسد که اگر انقلاب اسلامی را در چارچوب نظریه نظام انقلابی مورد بررسی قرار دهیم، می‌توانیم موضوعات و مولفه‌های بسیار مهمی را در دل آن شناسایی و واکاوی کنیم.

نظریه نظام انقلابی از یک فرانظریه سرچشمه گرفته است. وقتی ما از فرانظریه صحبت می‌کنیم، باید بگوییم که فرانظریه به نوعی در امتداد مبحث پارادایم‌‌شناسی جای می‌گیرد. فرانظریه سطح تفکری نظری از مبانی فلسفی را مورد توجه قرار می‌دهد تا بتواند کاربردی پژوهشی و عملی را در سطوح مختلف محقق سازد. به بیان دیگر، فرانظریه مدلی از علم را ارائه می‌دهد؛ در حالی که نظریه در چارچوب فرانظریه می‌گنجد، خود را مطرح می‌سازد و بدین ترتیب، مسائل جدید، مفاهیم نو و حتی زبانی تازه را ایجاد می‌کند. در مبحث ارتباط میان فرانظریه و نظریه، دو نکته وجود دارد؛ نکته نخست، ناظر به کسب دانش و نکته دوم، معطوف به بهبود وضعیت سیاسی است. نظریه نظام انقلابی که به نوعی در بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری تجلی پیدا کرده است، ذیل فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی جای می‌گیرد. تعبیر انقلاب کبیر اسلامی را مقام معظم رهبری در نسبت شأن و منزلت انقلاب و همچنین تاثیرگذاری حضرت امام خمینی (ره) بر آن مورد استفاده قرار می‌دهند. لذا نظریه نظام انقلابی را باید ذیل فرانظریه انقلاب اسلامی قرار داد و فهم کرد.

فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی دربرگیرنده چه اجزا و عناصری است؟

رهبر: در فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی، چند وجه بسیار مهم وجود دارد که باید به آنها اشاره کرد. وجه نخست این است که پرچم فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی، پرچم اسلام، توحید و لا اله الا الله است. وجه دوم اینکه انقلاب اسلامی شباهت عجیبی به معجزه انبیاء (ع) داشته و در بیانات مقام معظم رهبری هم به این نکته کلیدی اشاره شده است؛ بدین معنا یک سنت الهی و نوآوری بزرگ تاریخی ذیل فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی مشهود است و رهبر معظم انقلاب، تاکید می‌ورزند که این انقلاب، انقلابی دینی، و مبتنی بر عدالت است که می‌تواند کشور را از وابستگی‌ها نجات دهد و کلیدواژه‌هایی چون مردم‌سالاری، آزادی، اعتماد به نفس ملی و... در نسبت آن مطرح است. وجه بسیار بسیار مهم‌تر این است که انقلاب اسلامی، امکان اجرایی‌شدن احکام دین و شریعت را در کشور فراهم آورده است. در اینجا تاکید می‌شود که نهایت فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی مبتنی بر عزت‌مندی ایران عزیزمان است که بحمدالله این اتفاق در مسیر وقوع است.

وجه مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی را باید ذیل مکتب امام خمینی (ره) دید. در این راستا حضرت امام (ره) هم بر مولفه‌های مادی تاکید می‌ورزند و هم عوامل غیرمادی را مورد توجه قرار می‌دهند. ایشان به همان اندازه که بر عقلانیت و محاسبه‌نگری تاکید دارند، بر خضوع، خشوع و سلوک معنوی هم تاکید می‌فرمایند. بنابراین اگر فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی را که هم مفهومی دانشی و هم مفهومی شناختی است در نظر بگیریم، می‌توانیم در دل آن، نظریه نظام انقلابی را مورد کاوش قرار دهیم. پس بر خلاف تصور عده‌ای که فکر می‌کنند نظریه نظام انقلابی در خلأ شکل گرفته و مطرح شده است، ما این نظریه را در افق و وسعت بالاتری مدنظر قرار می‌دهیم و در چنین حالتی است که می‌توانیم امکان‌های آن را هم بهتر مورد جست‌وجو و تدقیق قرار دهیم.

در شرایط کنونی که دشمنان داخلی و خارجی نظام به واگرایی نیروهای انقلابی و ریزش هواداران انقلاب چشم دوخته‌اند، چگونه می‌توان تفسیری صحیح و منطبق با اندیشه و سیره عملی امامین انقلاب اسلامی از انقلابی‌گری ارائه کرد؟

رهبر: استاد شهید، مرتضی مطهری بحثی را حول محور انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی مطرح می‌کنند. بر این اساس، آنچه اهمیت دارد، انقلاب اسلامی است؛ عقلانیت اسلامی است؛ جهش و خیزش اسلامی است. اسلام باید معیار و مبنای تمامی فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و... ما قرار گیرد. جالب اینکه قسمت مهم این قرائت از اسلام، مبتنی بر همان عقلانیتی است که ما در زندگی عامه بشر می‌بینیم. این عقلانیت به ما می‌گوید که شما می‌توانید از تجارب مثبت بشری هم استفاده کنید. لذا ما باید قرائتی جدی از نظریه نظام انقلابی داشته باشیم. در دل نظریه نظام انقلابی، عنصر عینی مهمی بروز و ظهور یافته و آن «مردم‌سالاری دینی» است. اگر حقیقت مردم‌سالاری دینی و بصیرت لازم نسبت به سازه‌های آن مشخص شود، در این صورت می‌توانیم جریان سره را از ناسره تمیز دهیم. ما باید به این مسئله توجه داشته باشیم که در تاریخ اسلام، بیشتر مشکلات جامعه مسلمانان ناشی از عملکرد جریان‌های داخلی بوده است. در دوران پیامبر اکرم (ص) عده‌ای از داخل جمعیت مسلمانان مشکلاتی را برای ایشان ایجاد کردند، در زمانه حضرت امیرالمومنین علی (ع)، امام حسین (ع) و... نیز شرایط به همین ترتیب بود. چرا این اتفاقات رخ داده و عده‌ای از جریان اصیل اسلامی جدا شده‌اند؟ به اعتقاد بنده این امر ناشی از عدم شناخت کافی این عده نسبت به مدل مفهومی مردم‌سالاری دینیِ عینی‌شده است. 

به نظر می‌رسد که مردم‌سالاری دینی، هفت معیار دارد که این معیارهای هفت‌گانه باید بتوانند بر اساس نظام چشیدنی و نه شنیدنی، به «کارآمدی» تبدیل شوند.

هسته اصلی مردم‌سالاری دینی که زیرمجموعه نظریه نظام انقلابی و نیز زیرمجموعه فرانظریه انقلاب کبیر اسلامی محسوب می‌شود، «کرامت» است. اساسا نخستین درسی که خداوند به پیامبر اکرم (ص) می‌دهد، کرامت است؛ در سوره مبارکه علق، جایی که می‌فرماید: «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَم». اصلا چرا انقلاب شد؟ تفاوت انقلاب اسلامی با دیگر انقلاب‌های جهان در این بود که مردم انقلابی به دنبال کرامت خود بودند؛ زیرا تا پیش از این، احساس تحقیر می‌کردند و می‌خواستند هویت واقعی خود را پیدا کنند. لذا مصمم شدند که فعل توانستن را صرف و هویت راستین خود را بازسازی کنند. بنابراین اگر کرامت، هسته و مبنای مردم‌سالاری دینی واقع شود، صفات دیگری چون دیانت، عقلانیت، معنویت، جمهوریت، عدالت و خدمت بی‌منت را هم به دنبال خواهد داشت. خروجی همه این‌ها به کارآمدی نظام سیاسی منتج می‌شود و ازقضا این کارآمدی، می‌تواند در فصلی از مشروعیت نظام سیاسی هم موثر باشد. توجه داشته باشید که ما یک مشروعیت ابتدایی داریم که عبارت از مشروعیت الهی است؛ یک مشروعیت میانی داریم که عبارت از مشروعیت تاسیسی است و یک مشروعیت انتهایی داریم که همان کارآمدی است.

نظام مردم‌سالاری دینی این داعیه و امکان را دارد که بتواند کارآمدی خود را در مواردی چون تهیه لوازم دنیوی، رفاه نسبی، کفاف نسبی، معیشت، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... نشان دهد و همچنین راه را برای رسیدن مردم به سعادتی اصیل و جاودان بگشاید؛ به نحوی که صالح بودن برای مردم، راحت‌تر از طالح‌ بودن باشد، راستگو بودن برایشان آسان‌تر از دروغ‌گو بودن باشد، انتخاب آزادانه برای مردم ساده‌تر از انتخاب سخت و کلیشه‌ا‌ی‌ باشد. مردم‌سالاری دینی در چنین عرصه‌هایی خود را نشان می‌دهد. لذا اگر این مفاهیم به نحوی شایسته در جامعه ما بروز و ظهور پیدا کند، معیار بسیار خوبی برای تمیز جریان‌های انقلابی‌نما و اسلام‌نما از جریان‌های راستین انقلابی و اسلامی خواهد بود.

با این توصیف، تمایز میان انقلابی‌گری اصیل با رفتارهای بعضا خودسرانه و ساختارشکنانه که به نام کنش انقلابی صورت می‌پذیرد، چگونه تبیین می‌شود؟ 

رهبر: یکی از موضوعات بسیار مهم در مبحث مردم‌سالاری دینی، توجه به خط سیر و پیشرفت نظام اسلامی است که ولی فقیه به عنوان ناخدای کشتی جامعه این خط سیر را مشخص می‌سازد. هر حرکتی که در قالب این سیر باشد (نه جلوتر و نه عقب‌تر از آن) می‌تواند نسبت مردم‌سالاری دینی را با مفاهیمی که پیش‌تر بدان‌ها اشاره شد، تبیین کند. اگر از نظام ولایت فقیه جلوتر برویم و یا از آن عقب‌تر بمانیم، ممکن است انقلابی باشیم اما دیگر در چارچوب انقلاب اسلامی قرار نداریم، ممکن است مردم‌سالار باشیم اما در چارچوب مردم‌سالاری دینی نیستیم، ممکن است دین‌نما باشیم اما در چارچوب مردم‌سالاری دینی نخواهیم بود. لذا برآیند و شبکه‌ای از این مفاهیم، می‌تواند روند حرکت ما را در مسیر عقلانیت معطوف به کارآمدی برای خدمت بی‌منت به مردم، جهت‌مند سازد. لذا اینکه مقام معظم رهبری تعبیر آتش به اختیار را مطرح می‌فرمایند، ناظر به شرایطی است که شما در افق نظام ولایت حرکت کنید نه خارج از این نظام. نظام ولایت، منافع و مصالح ملی معطوف به آن، خطوط قرمزی را فراروی ما ترسیم می‌کند که باید به آنها پایبند باشیم. پس آتش به اختیار عمل کردن به معنای خلاف منافع و مصالح ملی عمل کردن نیست؛ بلکه اتفاقا عملی است که در حیطه مصالح و منافع ملی تعریف می‌شود و مبتنی بر تذکرات، بیداری، هوشیاری، عمل بهنگام و واکنش مناسب است. در هر عملی باید به پیامدهای آن توجه داشت که مبادا موجب بر هم ریختگی اتحاد و انسجام جامعه اسلامی شود و بتواند ما را یک گام به روشنگری و کارآمدی نزدیک‌تر سازد.

نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت این است که ما از بدو پیروزی انقلاب اسلامی انشا گفتیم، اما املا نگفتیم. انشا غلط ندارد اما وقتی پس از چهار دهه بخواهیم املا بگوییم، طبیعتا ممکن است غلط‌هایی هم در آن وجود داشته باشد که این اتفاق بالذات اشکالی ندارد. ما باید فراز و فرودهای چهار دهه اخیر را در کنار هم ببینیم. در اینجا نکته بسیار بسیار مهم آن است که باید لوازم مورد نیاز برای «توانمندسازی شناختی» جامعه را فراهم کنیم. توانمندسازی شناختی جامعه مبتنی بر ایمنولوژی شناختی است تا از این رهگذر، بتوانیم شرایط لازم را برای آسیب‌شناسی ادراکی، تهدیدشناسی فکری و نیز فرصت‌شناسی فراهم آوریم. آنچه که می‌تواند جامعه ما را مانند موریانه در معرض خطر قرار دهد، جدایی از عنصر عقلانیت، معنویت و عدالت، ذیل چتر ولایت است. به نظر می‌رسد که اگر ما بتوانیم این چهار عنصر را در بستر نظام جدیدی از فهم سیاسی و همدلی مناسب با مردم ایجاد کنیم، قادر خواهیم بود از دو جریان مخرب «التقاط» و «تحجر» جلوگیری کنیم و فضای لازم را برای رشد و پیشرفت همه‌جانبه کشور مهیا سازیم. دشمن اصلی جامعه ما تحجر و التقاط است. ما می‌توانیم با مهار این دو عنصر مخرب، دشمنان بیرونی نظام را سر جای خود بنشانیم؛ کما اینکه تجربه تاریخی ما این را ثابت کرده است. اما وقتی تحجر، التقاط، انقلاب‌نمایی، اسلام‌نمایی، مردم‌سالاری‌نمایی، استفاده ابزاری از مردم و استفاده ابزاری از مناسک بر خلاف جهت نظام ولایت صورت پذیرد، آن موریانه به راحتی می‌تواند جامعه ما را از بین ببرد. امیدواریم که در سایه ارتقای ادراک شناختی، توانمندسازی شناختی و ایمنولوژی شناختی، جامعه ما به شکلی روزافزون بتواند در فضایی آکنده از نشاط، امیدآفرینی و تحول به اهداف مطلوب خود دست یابد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
انجمن های علمی
سمینار و وبینار بین‌المللیِ «معرفی رهیاری نشانه‌شناختی؛ اثری بدیع و نوآور از لاله مولائی» برگزار شد
به همت انجمن سواد رسانه ای ایران و با همکاری فرهنگسرای رسانه، ساترا و مجمع رصتا؛

سمینار و وبینار بین‌المللیِ «معرفی رهیاری نشانه‌شناختی؛ اثری بدیع و نوآور از لاله مولائی» برگزار شد

همایش و وبینار بین‌المللیِ«معرفی رهیاری(کوچینگ) نشانه‌شناختی؛ اثری بدیع و نوآور از لاله مولائی»، از سوی انجمن سواد رسانه ای ایران و باهمکاری فرهنگسرای رسانه،ساترا ومجمع رصتا برگزار شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار