این کتاب، به تازگی توسط دکتر علیاکبر تاجمزینانی، دانشیار گروه رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی، با همکاری گروهی از محققان برجسته از کشورهای مختلف در انتشارات پالگریو-مکمیلان به چاپ رسیده است. اهمیت کتاب سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام از آن روست که بهگونهای مؤثر خلأ موجود در ادبیات حوزه سیاستگذاری اجتماعی در کشورهای اسلامی را فروکاسته و به بررسی وضعیت سیاستهای اجتماعی در این حوزه جغرافیایی پرداخته است.
«پوشه» مجموعه ویدئوهاییست که با هدف پیوند جامعه و دانشگاه توسط پایگاه خبری تحلیلی عطنا تولید و منتشر میشود. در برنامه دوم پوشه، اعظم دهصوفیانی و هدی امامی گفتوگویی با نویسنده کتاب « سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام » داشتهاند؛ مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
بهطور کلی زندگی علمیام را با کارهای تطبیقی مثل ترجمه شروع کردم. بعد هم به سراغ مطالعات تطبیقی رفتم و همیشه به این حوزه علاقه داشتم. مدتی در حوزه مطالعات جوانان کار کردم و به سیاستگذاری اجتماعی و مطالعات تطبیقی در حوزه جوانان علاقهمند بودم. پروژههای تحقیقاتی از جمله مطالعه تطبیقی رفاه جوانان در کشورهای توسعهیافته و بررسی آنها در انواع نظامهای رفاهیبخشی از فعالیتهای علمی من بوده است.
پژوهشهای دیگری نیز برای شهرداری تهران انجام دادهام و در نقاط مختلف دنیا گونههای مختلف نظامهای رفاهی و سیاستگذاریهای اجتماعی در کلانشهرها را بررسی کردهام که آنها چه کارهایی برای گروههای مختلف هدف انجام میدهند. در سالهای اخیر نیز بحث کشورهای اسلامی به مطالعات تطبیقی من اضافه شده و حوزه سیاستگذاری تطبیقی را در کشورهای اسلامی دنبال میکنم.
دربارۀ این موضوع در سالهای اخیر در دانشکده علوم اجتماعی بررسی کردهایم که اگر بخواهیم فعالیتهای بینالمللیمان را گسترش دهیم، چه عرصهای میتواند مناسب باشد که کار کمتری در آن حوزه شده باشد و به آن حوزه کمتر در ادبیات جهانی پرداخته شده باشد و از طرفی ما نیز در آن حوزه دارای مزیت نسبی باشیم.
در واقع با گفتوگو با همکاران در دانشکده علوم اجتماعی و علایق شخصیام، کشورهای اسلامی و جوامع مسلمان را اولویت خود قرار دادیم؛ چراکه مطالعه کشورهای اسلامی جایی است که دانشکده علوم اجتماعی میتواند آن را بهعنوان مرکز ثقل خودش قرار دهد.
حوزه تخصصی من سیاستگذاری اجتماعی است. کار را شروع کردیم و اولین همایش بینالمللی « سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام » را کلید زدیم و خوشبختانه با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و ما بیش از 150 چکیده در این همایش دریافت کردیم که حدود 90 چکیده مقاله از خارج کشور بود.
بعد از آن همایش متوجه شدیم ظرفیت مناسبی برای کار علمی در این حوزه وجود دارد و یکی از آن کارها چاپ کتاب و انتشار ویژهنامهای در ژورنالهای بینالمللی بود. این روند را ادامه دادهایم و به دنبال برگزاری دومین همایش بینالمللی با موضوع «جامعه و فرهنگ در جهان اسلام» و راهاندازی ژورنال بینالمللی «جامعه و فرهنگ در جهان اسلام» رفتیم که اولین شماره آن منتشر شده و دومین شماره آن در دست انتشار است.
این ایده را هم به صورت سازمانی دنبال میکنیم؛ یعنی دانشکده علوم اجتماعی آن را با برگزاری چند همایش، انتشار نشریه و … دنبال میکند. همچنین به صورت فردی که حوزه علایق من بوده این کار را دنبال میکنم و حاصل بخشی از این کارها کتابی شده که در حال حاضر منتشر شده است.
مسلماً پژوهشگر وقتی یک کار را انتخاب میکند، عوامل گوناگونی روی آن تاثیر میگذارد. مثلا مکانی که در آن قرار داشته و یا مذهب. من کار مطالعات تطبیقی زیاد انجام دادهام و در سالهای اخیر احساس کردم در زمینه موضوعات سیاستگذاری اجتماعی در جوامع مسلمان کار چندانی نشده است و این تحقیق میتواند یک بصیرت جدید درباره این حوزه دهد.
در ادبیات بینالمللی که در حوزه سیاستگذاری اجتماعی است، نظامهای سیاستگذاری اجتماعی و نظامهای رفاهی بر اساس منطقه جغرافیایی میتوانند دستهبندی شوند. همچنین براساس ایدئولوژیهای رفاهی که در مکاتب فکری، سیاسی، اقتصادی و … ریشه دارند، نیز میتوانند دستهبندی شوند.
گاهی نیز تقاطع منطقه و ایدئولوژیها میتواند در این دستهبندیها لحاظ شده باشد. یکی از دستهبندیهای معروف از سیاستگذاری اجتماعی از گونههای مختلف نظامهای رفاهی و سیاستگذاری اجتماعی گونهشناسی اسپینگ-اندرسن است که بر اساس دو ملاک قشربندی اجتماعی و کالازدایی، نظام رفاهی لیبرال، محافظهکار و سوسیال دموکرات را معرفی میکند.
صاحبنظران دیگری وجود دارند که این دستهبندی را نقد میکنند و میگویند همه جای دنیا در این گونهشناسی دیده نشده و تنها در کشورهای صنعتی بوده و مناطق مختلف مانند منطقه خاوررمیانه و آفریقا، جنوب شرق آسیا، منطقه آمریکای لاتین و یا اروپای شرقی در آن لحاظ نشده است. گاهی نیز به مسئله دین اشارهای میشود؛ برای مثال بعضی از محققان در پژوهشها درباره سیاستگذاری اجتماعی در خاورمیانه به دین اسلام اشاره میکنند یا در جنوب شرق آسیا بحث کنفوسیوسیسم و تاثیر آن بر سیاستگذاری اجتماعی مطرح شده است، لذا احساس من این بود که در این حوزه کار کمی صورت گرفته است.
در واقع وقتی جهان اسلام مطرح میشود ممکن است از زوایا و پارادایمهای مختلفی بررسی شود. برخی با آن پارادایمها موافقند و برخی با آن مخالفند. برای مثال بعضی میگویند این اصطلاح «جهان اسلام» یک پارادایم ضداسلامی است تا اینکه یک مجموعه و هویت منسجمی از اسلام را به تصویر کشد و بگوید این جهان اسلام میتواند هویت غربی را به خطر بیندازد.
به همین دلیل بعضی افراد از استعمال این عبارت حذر میکنند. پارادایم دیگر نقطه مقابل آن است و آن پارادایم «اسلامگرا» است که از تمدن اسلامی و ریشهها و پایههای آن در تمدن اسلامی صحبت میکند و منظور از اصطلاح جهان اسلام، بستر تحقق تمدن اسلامی است.
یک گفتمان علوم اجتماعی نیز وجود دارد که با ابعاد سیاسی کاری ندارد و سوالش این است که آیا میتوان از این مفهوم برای درک بهتر استفاده کرد؟ به دنبال چیزی است که اشتراکاتی بین اندیشهها داشته باشد که به فهم اجزا آن موضوعی که میخواهیم مطالعه کنیم، کمک کند.
اینجا میتوان از سیاستگذاری اجتماعی کمک گرفت. به نظر من کشورهای اسلامی حتما این ویژگی را دارند. برای مثال فرض کنید جنوب شرق آسیا را با آن تنوعی از کشورها که درون آن است، به عنوان منطقه مطالعه کردهاند و یک نظام سیاستگذاری اجتماعی برای آن در نظر گرفتهاند.
حتما جوامع اسلامی هم به لحاظ فرهنگی اشتراکاتی دارند که میتوان آن را مطالعه کرد؛ یعنی میتوان از جهان اسلام به عنوان لنز مطالعاتی استفاده کرد. ما نمیخواهیم جهان اسلام را به عنوان یک امر یکسان و یکپارچه در نظر بگیریم. ممکن است ما به این معتقد باشیم که جهانهای مختلف اسلامی هم بتوانیم ترسیم کنیم و از تقاطع این جوامع با یکدیگر به فهمی از جهان اسلام برسیم.
کتاب سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام به دو بخش اصلی تقسیم میشود. بخش اول چارچوب و کلیات مفهومی، نظری و تطبیقی است که برای فهم بخش دوم لازم است. بیشتر مفاهیمی که در ادبیات رایج سیاستگذاری اجتماعی در سطح جهان استفاده میشود، مبتنی بر یک سری چارچوبهای نظری است که در غرب تولید شده و بعضاً همانها هم برای مطالعه همه جوامع از جمله جوامع اسلامی به کار میرود.
در بخش اول چند فصل وجود دارد تا مفاهیمی را که به حوزه جهان اسلام و اندیشه اسلام با رفاه اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی مرتبط است، بیان کنیم. مثلا فصلی را که بنده در این بخش تدوین کردهام، دو بخش مفاهیم و اصول و ارزشهای پایهای سیاستگذاری اجتماعی را بررسی میکند و ممکن است در اینجا اشتراکات لفظی در ادبیات اسلامی با ادبیات غربی وجود داشته باشد.
سعی کردهایم دیدگاه اسلامی را با منابع دست اول، بررسی کنیم. رویکرد ما در این فصل الهیات اجتماعی بوده و با استفاده از منابع دست اول به تشریح دیدگاه اسلامی درباره مفاهیمی مثل عدالت اجتماعی، برابری اجتماعی، نیاز اجتماعی و انواع حقوق و مسئولیت اجتماعی پرداختهایم. این کار کمک میکند به فهم بهتر رویهها و برداشتهایی که در کشورهای اسلامی وجود دارد، برسیم. قسمت دوم این فصل هم به راهبردها و راهکارهایی که در اندیشهها و منابع اسلامی برای تأمین رفاه اجتماعی وجود دارد، میپردازد.
خانم رانا جواد که شبکهای از محققان سیاست اجتماعی در خاورمیانه و شمال آفریقا را در دانشگاه بث انگلستان دارند، در این بخش دیدگاههای مختلف درباره تعالیم مذاهب مختلف در تأمین رفاه اجتماعی پرداخته و آنها را با اسلام مقایسه میکند و سپس به بیان نمونههای متنوع در درون جوامع اسلامی و همچنین اجتماعات مسلمانان در کشورهای غیرمسلمان میپردازد و لذا از جهانهای چندگانه اسلامی سخن به میان میآورد. مبحث خیریه و سنتهای خیریه در اسلام و مفهومپردازی آن در کشورهای مختلف و نسبت دولت با آن نیز موضوع فصل دیگری است که در این بخش جای دارد.
بخش دوم کتاب به بررسی تجربه سیاستگذاری اجتماعی در کشورهای مسلمان از مناطق مختلف جهان با نظامها و سوابق سیاسی مختلف میپردازد. مثلا از قاره آفریقا الجزایر، تونس و مصر وجود دارد. از خاورمیانه ایران و ترکیه بررسی میشوند. از آسیای میانه و قفقاز کشور جمهوری آذربایجان وجود دارد. در جنوب آسیا بنگلادش و از جنوب شرق آسیا مالزی بررسی شده است.
در واقع سیاستگذاری اجتماعی و جنبههای مختلف آن در مجموعه متنوعی از کشورهای اسلامی بررسی شده است. شاید از منظری باید گفت وجه توصیفی این بخش کتاب، برجستهتر از وجه تطبیقی آن است. برای اینکه اگر چیزی بخواهد کاملا تطبیقی باشد، الزامات خاص خودش را دارد و نیازمند تعریف یک پروژه پژوهشی با روششناسی خاص برای گردآوری دادهها به صورت استاندارد از همه جوامع و همچنین تحلیلهای خاص است. این امکان در این مراحل اولیه فراهم نبوده است.
برخی از فصول این بخش بر مبنای مقالات همایش برگزار شده بود و بخش دیگر از کشورهایی بود که با شناسایی و مکاتبه با محققان آن کشورها، از آنها خواستهایم تا در این کار مشارکت داشته باشند. لذا گامهای اولیه مطالعه تطبیقی را برداشتیم و بیشتر مطالعهها، موردی بوده که صورت گرفته است. البته اگر شما به مقدمه کتاب سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام مراجعه کنید چند نکته تطبیقی هم در آن میبینید.
امیدواریم در گامهای بعدی کارهای تطبیقی را جلو ببریم و خوب است که به لحاظ فردی، افراد این کارها را دنبال کنند. نهادهای بسیار بزرگ با بودجههای کلان کارهای مطالعه تطبیقی درباره سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام را در جهان انجام میدهند. مثلا شورای اروپا تک تک مسائل سیاستگذاری اجتماعی را برای گروههای هدف مختلف تعریف میکند و حدود سه دهه است که درباره آنها کار مطالعه تطبیقی انجام میدهد.
یا مثال دیگر، مطالعه تطبیقی سیاستگذاری امور جوانان یک پروژه عظیم است که از دهه 90 ادامه دارد و در حدود 25 کشور اروپائی انجام شده، بعد از آن مطالعه تطبیقی جهانی صورت گرفته و دائم این کار انجام میشود. بخشهای مختلف سازمان ملل هم کارهای تطبیقی انجام میدهند. اما در جایی مثل سازمان همکاری اسلامی (سازمان کنفرانس اسلامی سابق) اصلا چنین کاری را نمیبینیم، درحالیکه باید یکی از حوزههای آن مربوط به سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام باشد. امیدوارم این نهادهایی که بین کشورهای اسلامی مثل سازمان همکاری اسلامی شکل گرفتهاند، بتوانند این موضوع را دنبال کنند. هرچند ما در حد بضاعتمان این کار را پیش میبریم.
عقیده دارم شبکهسازی یکی از زمینههای لازم برای کار علمی است و هر کجا این شبکهها شکل گرفته، توانایی تک تک محققانی که در موسسات علمی مختلف وجود دارند، چند برابر میشود و تعامل ایدهها را به همراه دارد. لذا موضوع شبکهسازی در حوزههای آکادمیک یک اولویت برای محققان و اساتید ما در کشور است و میتوان از آن برای دیده شدن آثار، بالا بردن تاثیرگذاری بینالمللی، اعتبار بخشیدن به کارها و بصیرتهایی که از این تعاملها و همکاریها ایجاد میشود، استفاده کنند.
تجربه همایش « سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام » تجربه خیلی خوبی برای شبکهسازی بود. فراخوان بینالمللی این همایش که به موسسات و سازمانهای گوناگون فرستاده شد، سبب شد با بیش از صد نفر از محققانی که در زمینه رفاه اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی جوامع مسلمان در کشورهای اسلامی و دیگر کشورهای جهان کار میکنند، آشنا بشویم. این همایش فرصتی را به وجود آورد که این شبکه شکل بگیرد و باید این شبکهسازی را به صورت ساختارها و مکانیسمهای معتبر ادامه بدهیم.
در گام اول باید بگویم این شبکه شکل گرفته و حتی کسانی که خارج از این شبکه هستند این شبکه را میشناسند مثلا کسانی که در حوزه عام سیاستگذاری اجتماعی فعالیت میکنند این شبکه را میشناسند و حتی جزء کمیته علمی ما بودند و تولیدات ما را دیدهاند. در واقع این هویت در حال شکلگیری است.
این شبکهسازی از دل اولین همایش سیاستگذاری در جهان اسلام به دست آمد. برای آن بسیار تلاش شد تا اعتمادسازی در کشورهای مختلف به تدریج شکل بگیرد تا محققان کشورهای دیگر جزئی از کمیته علمی ما شوند. علاوه بر استادان و محققان برجسته از کشورهای اسلامی، رئیس انجمن بینالمللی سیاستگذاری عمومی، پروفسور گای پیترز که اهل آمریکا هستند، پروفسور جین میلر، رئیس انجمن بینالمللی سیاستگذاری اجتماعی بریتانیا، و دکتر رانا جواد رئیس شبکه مطالعات سیاستگذاری اجتماعی خاورمیانه و شمال آفریقا عضو کمیته علمی ما بودند.
در واقع این شبکه را ایجاد کردیم و بعد بر اساس ظرفیتی که ایجاد شده بود، به سراغ ناشران کتاب و مجله رفتیم. پس از ارسال فراخوان، استقبال خوبی شد و با چندین ژورنال بینالمللی مکاتبه کردیم. سه ژورنال ISI گفتند که در صورت تمایل ما و طی فرایندهای داوری، حاضرند یک ویژهنامه به مقالات همایش اختصاص دهند.
انتشارات مک میلان هم برای چاپ کتاب اعلام آمادگی کرد. اما در نهایت یک کتاب و یک ویژهنامه در «ژورنال بین المللی ISI جامعهشناسی و سیاستگذاری اجتماعی» که پرفسور ویلیام کولینز سردبیر آن هستند، منتشر شد. یک مجموعه مقالات انگلیسی هم توسط دانشگاه علامه طباطبایی منتشر شد و چند مقاله هم در دوفصلنامه انگلیسی زبان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی تحت عنوان "جامعه و فرهنگ در جهان اسلام" منتشر شد.
اعتمادسازی و اعتباربخشی در چندین مرحله به ما کمک کرد تا بتوانیم کتاب را چاپ کنیم و ناشر از آن استقبال کند. رئیس انجمن بینالمللی سیاستگذاری عمومی، پروفسور گای پیترز، حامی این ایده شد. کسانی که از این کتاب حمایت کردند پروفسور اولیور شاربروت، رئیس مرکز اسلامی دانشگاه چستر، پروفسور جین میلر و پرفسور ویلیام کولینز بودند. مجموعه این ایدهها از انتشار کتاب حمایت کرد و این موضوع روی ناشر تاثیر گذاشت. علاوه بر این، محتوای کتاب و ایده آن نیز چاپ آن را در یک انتشارات معتبر امکانپذیر کرد.
نوشتن سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام گام کوچکی در حد بضاعت ما بوده اما در همین حد شاهد هستم چقدر در حوزه سیاستگذاری اجتماعی چه برای کشور خودمان و چه برای جوامع اسلامی تاثیر گذاشته است. چه بخواهیم چه نخواهیم، مردم جهان، ایران و جهان اسلام را با یک سری کلیشهها میشناسند.
افراد برجستهای از کشورهای توسعهیافته در کنفرانسهای بینالمللی وجود داشتند که وقتی از آنها دعوت میشد تا به ایران بیایند، خیلی محترمانه دعوت را نمیپذیرفتند. اما رویداد سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام باعث شد آنها در همایش شرکت کنند و گفتند چقدر ذهنیتشان درباره ایران عوض شد. این ظرفیتی است که وجود دارد. بعد هم ایده کتاب به ما کمک کرد.
داوری چکیدهها به دست استادان برجسته کشورهای اسلامی و غربی بود. پس از آن که کتاب سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام تدوین شد، نقل قول یکی از این افراد برجسته درباره کتاب و پیشنهاد جدی به ناشر برای چاپ آن این بود که: «ما جهان اسلام را با یک سری کلیشهها میشناسیم، این کتاب کمک میکند تا از زاویههای دیگری جهان اسلام ببینیم».
من در سطح فردی و سازمانی امیدوارم موضوع سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام را دنبال کنیم. پیشنهادی نیز به علاقهمندان این حوزه دارم؛ بالاخره شما در ایران زندگی میکنید و در مورد این جامعه که عمده آن مسلمان است، تحقیق میکنید. هر تحقیقی درباره ایران انجام دهید، حتی اگر به اسم اسلام نباشد، باز هم جزئی از این شبکه هستید.
به همین دلیل، به جای اینکه به صورت انفرادی تحقیقات را انجام دهند، بهتر است تحقیقات سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام یا حداقل بخشی از آنها به صورت منسجم در این شبکه صورت گیرد. این کار منجر به همافزایی میشود که در جاهای مختلف خود را نشان میدهد و به نحو بهتری خود را عرضه میکند.
اگر بتوانیم در سطح فردی و ساختاری این شبکه از نخبگان را داشته باشیم، باید رویداد مستمر برگزار شود که این شبکه را به هم مرتبط کند. برای مثال ما به عنوان گام دوم، «همایش بینالمللی جامعه و فرهنگ در جهان اسلام» را کلید زدیم. تعداد 250 چکیده از 33 کشور نیز به این همایش ارسال شد، اما به دلیل شیوع کرونا، فعلا برگزاری آن را به تعویق انداختیم.
رویدادها باید پیوسته برگزار شود، چون بخشی از برندسازی و هویتسازی از این طریق شکل میگیرد. بخشی دیگر از این موضوع، دوفصلنامه جامعه و فرهنگ در جهان اسلام است که میتواند بخشی از آن به رفاه و سیاستگذاری اجتماعی بپردازد و به استمرار این روند کمک کند و بخشی از تحقیقات در این زمینه در اینجا چاپ بشود.
هرکسی که بخواهد در حوزه سیاستگذاری اجتماعی در جهان اسلام فعالیت کند، کافیست شناسایی کند که در این حوزه چه کسانی فعالیت میکنند. اگر بتواند چنین افرادی را شناسایی کند، میتواند یک پنل در این رویداد به طور مستمر برگزار کند و در فاصله زمانی 5 ساله برای خود یک زیرشبکه طراحی کند که هم به گسترش شبکه کلی و هم حوزه مورد نظر کمک میکند.
در دنیا نیز به همین طریق شبکهسازیها پیش میرود. بهطوری که از دل پنلهای یک همایش چندین کتاب و ویژهنامه فصلنامههای علمی معتبر بیرون میآید و ایدههای دیگر متولد میشود. این شبکه فعالیت، یک نوع همافزایی به وجود میآورد که یکی از فرصتهای آن، چاپ کتاب است. باید بتوانیم شبکهای از دانشگاههای مرتبط یا نهادهای بینالمللی را که در حوزه جهان اسلام فعالیت میکنند، پای کار بیاوریم.
خبرنگار: فاطمه ملکپائین / سئو: فاطمه ملک محمدی