استاد اقتصاد دانشگاه علامه پنج تهدید را برای اقتصاد ملی مطرح کرد و گفت: هر شخصی که برنده انتخابات شود، باید این تهدیدها را درک کند و تنها راه برونرفت از این تهدیدها «برنامهریزی راهبردی بلندمدت» برای اقتصاد کشور است.
به گزارش عطنا، شاید مهمترین خواسته مردم در تمام انتخابات دنیا، حل مشکلات اقتصادی باشد و بخش عمده و نقطه اتکا در برنامههای تبلیغی نامزدها نیز همین مسئله. اکنون نیز در آستانه انتخابات ریاست جمهوری شاهدیم که بحث اصلی نامزدها درباره اقتصاد است و وعدهیشان نیز به همین ترتیب.
بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی برای بررسی این موضوع نشستی با عنوان «اقتصاد و دولت آینده» دوشنبه، 11 اردیبهشتماه با سخنرانی دکتر مسعود درخشان نو، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد برگزار کرد.
به گفته دکتر درخشان، هر شخصی که برنده انتخابات شود باید این تهدیدها را درک کند و راه برونرفت از این تهدیدها برنامهریزی راهبردی بلندمدت برای اقتصاد کشور است.
این اقتصاددان با بیان اینکه پنج تهدید برای اقتصاد ملی کشور وجود دارد و دولت آینده باید این تهدیدها را مدیریت کند، گفت: اولین تهدید عدم تعادلهای ساختاری ناشی از وابستگی به درآمدهای نفتی است، این مسئله از هفتاد سال قبل ظاهر شد و از پنجاه سال قبل جدیتر شده است.
عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد با اشاره به پیامدهای این مسئله، اظهار کرد: دولتهای نفتی رفاه طبقات متوسط شهرنشین را تکیهگاه خود میکنند و عمده شعارها نیز به این سمت هدایت میشود. همچنین وابستگی ساختاری به نفت رشد مدیریت نشده کلانشهرها را در پی داشت. پیامد دیگر این تهدید مهاجرت از روستاها به شهرها برای رفاه بیشتر که در نتیجه آن رشد حاشیهنشینی و اختلاف شدید طبقاتی در جامعه به وجود آمد.
وی اضافه کرد: توسعه نامتوازن منطقهای از دیگر پیامدهای وابستگی ساختاری به نفت است، صحبت یکی از نامزدها مبنی بر اینکه کنون باید شرق کشور را توسعه دهیم نشان میدهد برنامهریزیهای توسعه در حد توازن شرق و غرب هم نبوده است.
درخشان وابستگی به واردات کالا را دیگر پیامد وابستگی به نفت عنوان کرد و گفت: این وابستگی سودآوری را در واردات کالاو توزیع کالا افزایش میدهد به جای آنکه به نوآوری در تولید داخل ختم شود. در سالهای تحریم و جنگ سهم نفت در بودجه دولت کاهش یافت، اما پیامد این تهدید همچنان ادامه دارد، اصلاح وابستگی ساختاری جریان پیچیدهای است که با برنامهریزیهای راهبردی حل خواهد شد.
وی با تأکید بر اینکه اصلاح این نظام به یک برنامه بلند مدت نیازمند است، تصریح کرد: پیمودن مسیری که عدم تعادلهای ساختاری را اصلاح کند، توأم با رنج و درد است پس برای اصلاح آن باید تکیهگاه مردمی وجود داشته باشد. از سوی دیگر ضرورت یک وفاق ملی برای اصلاح ساختارها وجود دارد که متأسفانه پس از انقلاب اسلامی این امر دیده نشده است.
این اقتصاددان اضافه کرد: وفاق ملی زمانی حصال میشود که به در عرصه سیاسی به وفاق برسیم و مردم باید همنوایی بین دولتمردان را ببیند.
درخشان تهدید دوم را فقدان برنامه های راهبردی برای توسعه عنوان کرد و گفت: بدون برنامههای راهبردی وفاق دولتمردان و همراهی مردم به سمت پراکندگی میرود، مردم باید بدانند در چه وضعیتی هستند، به کدام سمت خواهند رفت و چگونه باید بروند، در حال حاضر ما در کشور برنامهای نداریم.
وی برنامههای پنج ساله را احکام تکلیفی وزارتخانهها خواند و تصریح کرد: پیش از انقلاب اسلامی راهبردهای توسعه وجود داشت که با استراتژی جایگزینی واردات بود گام نخست این برنامه تشکیل واحدهای صنعتی مانند ایران خودرو بود. درست است که آن واحدها صنایع مونتاژی بودند اما همه کشورها با همین سنایع آغاز کردند و سپس به مهندسی معکوس و نوآوری در تولید داخلی رسیدند.
در تمام بخشهای اقتصادی با نظام فسادآفرین و مفسدان بجنگد، دولتمردان آینده باید مردان اهل جنگ باشند که بتوانند از حقوق طبقات محروم دفاع کنند.
درخشان با بیان اینکه استراتژی جایگزین واردات، یک استراتژی دروننگر است، اضافه کرد: پس از مدتی اقتصادانان دنیا با توجه به اینکه اگر تمام کشورها این استراتژی را اجرا کنند، بازار صادرات کشورهای بزرگ محدود خواهد شد، لذا استراتژی بروننگر را پیشنهاد دادند. آنها گفتند استراتژی بروننگر باشد چون دیدند اگر همه کشورها بخواهند همین مسیر را بروند بازار صادارات برای کالاهای خارجی محدود میشود به همین دلیل در دنیا اقتصاد به سمت استراتژی بروننگر رفت.
وی با بیان اینکه در ایران داستان به گونه دیگری رقم خورد، اظهار کرد: ما در مرحله جایگزینی واردات بودیم که انقلاب شد و پس از آن به علت جنگ تحمیلی و تحریمها رابطه ایران با جهان قطع شد و تمام برنامههای اقتصادی متوقف شد.
درخشان با اشاره به اینکه جنگ تحمیلی سبک زندگی مردم را تغییر داد و جامعه پس از جنگ رفاهطلبی و مصرفزدگی را فراموش کرده بودند، اظهار کرد: اما پس از جنگ هیچ اقتصاددانی برای کشور برنامه طرح نکرد فقط یک شعار در جامعه مطرح شد: «مردم از جنگ خسته شدند نیاز به استراحت دارند»، بر همین اساس اولین اقدام برگزاری نمایشگاه گل و گیاه بود که به مردم اعلام کنند، جنگ تمام شده است.
به گفته این اقتصاددان پس از جنگ هیچ برنامه راهبردی برای توسعه صنعتی طراحی نشد حتی سیاست جایگزینی واردات هم فراموش شد، در این شرایط دیدگاهها به سمت رقابت تولید داخلی با تولید خارجی رفت که بر اساس همین تفکر درهای کشور به روی کالاهای خارجی باز شد و دوباره فرهنگ مصرفگرایی پیش از انقلاب به جامعه بازگشت، این جریان تا به امروز ادامه دارد فقط در مقطعی به دلیل تحریمها صنایع داخلی نفسی کشیدند.
وی در ادامه اضافه کرد: ما در کشورمان فاقد استراتژی توسعه کشاورزی، صنعت، آموزش عالی و.. هستیم و یک اقتصاد رها شدهای داریم بدون اینکه توجه کنیم در کدام نقطه از دنیا قرار داریم. ما در اسکاندیناوی نیستیم، در خاورمیانه و خلیج فارس هستیم و با تهدیدهای جهانی از بحرینی که زمانی یکی از استانهایمان بود تا آریکا و ترامپاش روبرو هستیم، با این شرایط نمیتوان اقتصاد رها شده داشت.
درخشان سومین تهدید را ناهمسویی تحولات سیاسی با تحولات اقتصادی عنوان کرد و گفت: سیاست ما از یک مسیر میرود و اقتصاد ما از مسیری دیگر برای اینکه این دو را پیوند دهیم اقتصاد مقاومتی را مطرح میکنیم که تا به امروز نتیجهای نداشته است و این تهدید همچنان به قوت خودش باقی است، اگر به این تهدید توجه نکنیم، تهدیدهای قبلی رفع نخواهد شد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: هماهنگی دولتمردان عرصه سیاست با دولتمردان عرصه اقتصاد یک ضرورت در کشور است و دولت آینده باید به این مفهیم ایمان بیاورد.
وی با اشاره اینکه فسادهای مالی و اقتصادی تهدید چهارم در اقتصاد ملی کشور است، گفت: فساد در بانکها بسیار جدی است؛ تبعیض در تخصیص اعتبارات بانکی، استفاده نابجا از سپردههای مردم و رشد بدون برنامه بانکهای خصوصی از شاخصهای پریشانی در بانکها است.
درخشان با تأکید بر اینکه بدون مبارزه با فسادها و تبعیضها تولید ملی شکوفا نخواهد شد، تصریح کرد: دولت آینده باید در تمام بخشهای اقتصادی با نظام فسادآفرین و مفسدان بجنگد، دولتمردان آینده باید مردان اهل جنگ باشند که بتوانند از حقوق طبقات محروم دفاع کنند.
استاد دانشکده اقتصاد پنجمین تهدید اقتصاد ملی را پنجمین تهدید اقتصاد کشور را سیاستهای آمریکا اعلام کرد و گفت: آمریکا سالهاست که با حربه تحریم یک تلاطم انتظارات در فعالان اقتصادی کشور ایجاد کرده است، یعنی با تحریم یا تهدید به تحریم جامعه سرمایهگذاران داخلی را مضطرب میکند.
وی اضافه کرد: در شرایط کنونی کشور که فعالیت اقتصادی راکد شده است مدیریت بهینه عرضه و تقاضا بهترین در این شرایط هر کسی با الفبای اقتصاد اشنا باشد مدیریت بهینه عرضه و تقاضاست. فعالان اقتصادی فعالیتشان قفل شده است.
درخشان با اشاره به اینکه در شرایط کنونی اگر نرخ بهره در کشورهای دیگر پایین نبود مطمئناً پولهای کشور به ارز تبدیل و از کشور خارج میشد، بیان کرد: برای مقابله با این تهدید باید اینطور تصور کنیم که تحریمها دائمی خواهد بود و در چارچوب آن برنامهریزی کنیم، اگر شرایط تحریم بهتر شد سودی نصیب کشور میشود و اگر تحریمها باقی ماند ما راهمان را ادامه خواهیم داد.
وی در خاتمه اظهار کرد: ما باید سازمان برنامهریزی و بانک مرکزی را تقویت کنیم که اندیشمندان اقتصادی کشور بدون توجه به گرایش سیاسیشان در آن حضور داشته باشند، حرکت در مسیر اصلاح اقتصاد ملی بسیار سخت است و دولتها باید این تهدیدهای پنجگانه را درک کنند.