اکثر مردم تصور روشنی از آتشنشان ندارند، عموم مردم بر این باورند که آتشنشانی خلاصه میشود در یک خودروکه حامل مخزن آب و متشکل از پرسنلی که همیشه در حال انجام ورزشهایی چون والیبال و بسکتبال و گذران شفیت کاری در حال استراحت هستند.
به گزارش عطنا، نشستی به مناسبت بیستمین سالگرد تاسیس انجمن مشاوره ایران با حضور کاظم غلامی مهتاج، رئیس بخش سلامت روانی سازمان آتشنشانی و پیشکسوتان حرفه مشاوره برگزار شد.
در ابتدای این نشست، کاظم غلامی مهتاج به معرفی حرفه آتشنشانی پرداخت: عموم جامعه فکر میکنند که آتشنشانی خلاصه در یک خودرو که حامل مخزن آبی و پرسنلی که در ایستگاها در حال والیبال بازی کردن و تفریح تا موقعی تا زمانی که حادثه ای روی داده تا این افراد در محل حاضر شوند، تا اینکه حوادثی چون پلاسکو سبب اهمیت برخی چیزها می شود. آتش نشانها دائما در معرض خطرند پلاسکو سبب تغییر دیدگاه مردم در خصوص این حرفه شد.
غلامی درباره فرآیند امدادرسانی تشریح کرد: هنگامی که حادثهای گزارش داده میشود همزمان با ثبت اطلاعات توسط واحد اپراتور زنگ ایستگاه به صدا در میآید و تیم در حد کمتر از یک دقیقه آماده اعزام میشود، نحوه فعالیت به گونهای است که برای هر مرحله از عملیات کدهای تعیین شده است.
وی ادامه داد: برای مثال زمانی که آتش نشانها لباس میپوشند، زمانی که در خوردور مستقر میشوند تا زمانی که در محل حادثه حاضر میشوند تمام این دقایق به صورت کد لحظه ثبت میشود شخص آتشنشان مجبور است خودش را در قالبی که سازمان اقتضاء میکند، تعریف کند.
رئیس بخش سلامت روانی سازمانی آتشنشانی افزود: در تهران شیفت کاری آتشنشانها بدین صورت است که 24ساعت فعالیت و 48 ساعت استراحت میکنند در برخی شهرستانها 24 و 24 است. در آتشنشانی زمان حضور در ایستگاه اصلا مهم نبوده نیمه شب، اگر هم زنگ به صدا در بیاید کمتر از یک دقیقه آتشنشانها باید حاضر شوند و این گونه از بیدار شدن سبب اختلال هایروانی میشود. آتشنشانها با تشعشعات و مواد شیمیایی در تماس هستند.
غلامی در ادامه به توجه نکردن به آسیب هایروانی اشاره کرد و گفت: قسمت تراژدی داستان از آنجا شروع میشود که با وجود رشد علم روانشناسی در دهههای اخیر، قشر تحصیل کرده هنوز به درجهای نرسیدهاند که علم روانشناسی و آسیبهای روانی را باور داشته باشند.
این مسئول ادامه داد: چرا که اگر باور داشتند، قطعا ما شاهد تغییر رفتار میبودیم. تاسف بزرگتر را مدیران سازمانها و نهادها مدیریت رقم میزنند، این دسته از افراد هنوز امکانات و تجهیزات سازمان را مورد اهمیت قرار میدهند، در حالی که بزرگترین سرمایه هر سازمانی نیروی انسانی آن سازمان است.
غلامی با اشاره به نیروی انسانی مورد نظر، گفت: در اینجا در مورد سرمایه انسانی سالم مد نظر میباشد. در حالی که اگر این افراد سالم نباشند نوعی سربار میشوند و امیدوارم روزی برسد که سلامت روانی در جامعه از درجهای ویژه ای برخوردار شود.
وی در پایان افزود: در سالهای اخیر به دنبال جا انداختن جایگاه روانشناسی در سازمان آتشنشانی بودیم که خوشبختانه امروزه خود پرسنل پیگری این جریان بودهاند.
در ادامه این نشست، دکتر سیدمهدی حسینی بیرجندی، استاد روانشناسی و مشاوره دانشگاه در سخنانی با بیان اینکه پس از پیروزی انقلاب همه فعالیتهای مشاوره تعطیل شد، گفت: با توجه به قدر و اهمیت این رشته، نزد بزرگانی که در خارج از کشور بودند شروع به تلاش برای بازسازی این رشته در شورای عالی برنامهریزی کردیم و برنامهریزی برای این رشته آغاز شد.
وی افزود: به طوری که 25 سال پیش، هر 15 روز جلسهای تشکیل میشد و پیشنهاد تشکیل برنامهریزی برای دکتری توسط دکتر شفیع آبادی کلید خورد و از دل همین جلسات بود که پیشنهاد تشکیل انجمن مشاوره توسط دکتر ثنایی مطرح شد.
حسینی بیرجندی ادامه داد: یازده نفر از متخصصین کشور در دفتر تحقیقات تربیتی در دانشکده تربیت معلم سابق در مورد لزوم تشکیل انجمن مشاوره گرد هم آمدند. همانطور که گفته شد در دنیا رشتههای که در حال گسترش هستند، برای آشکار ساختن و اهمیت خود در فکر تاسیس انجمن برمیآیند و برای عقب نماندن از انجمنهای روانشناسی ما نیز شروع به تاسیس انجمنی برای گرایش مشاوره کردیم.
او در اشاره به نحوه نگارش اساسنامه انجمن مشاوره ایران افزود: اساسنامه انجمن بر اساسنامههای موجود در دنیا تدوین شده در حین نوشتن اساسنامه قصد بر هماهنگ کردن اساسنامه بر طبق وزارت علوم مطرح شد اما با پافشاری هیئت موسس اساسنامه مستقل باقی ماند و بعدها یک نشریهای به نام ماجرا و پژوهشهای مشاوره منتشر شد که اولین شماره این نشریه در سال 1377 بود. در دورهای بعد دکتر احمدی رئیس انجمن شد، و بعدها تلاش دکتر ثنایی حرکت برای ایجاد انجمنی با اعتبار بالا بود.
این استاد روانشناسی و مشاوره در پایان به ارائه پیشنهاداتی پرداخت و گفت: اول توجه به آموزشهای علمی با توجه به کاربردی بودن رشته، دوم افزودن گرایشهای دیگر به رشته روانشناسی مشاوره از قبیل رشتههای مشاوره و بهداشت روانی و مشاوره سازمانی، سوم تجدیدنظر در برنامهریزی و حرکت بیشتر به سمت تالیف تا ترجمه با توجه به اوضاع و احوال فرهنگی و نیازهای کشور، چهارم همکاری تنگاتنگ با سازمانهایی که از خدمات مشاوره استفاده میکنند مثل سازمانهای بهزیستی، آموزش و پرورش، وزارت کشور، پنجم هم اینکه عضو هیئت علمی باید از لحاظ تدریس با کیفیت باشد.
حسینی بیرجندی در پایان بر اهمیت بحث کارورزی در دانشگاه اشاره کرد و تاکید کرد: مسئله مهم دیگر، سر و سامان دادن به کاروزیهای دانشجویان و ایجاد همکاری با سازمان روانشناسی و مشاوره ایران است.