انتشار خبر پلاسکو در تمام شبکههای تلویزیونی موجب آسیب روانی 80 میلیون نفر جمعیت میشود و این یعنی سیاسی کردن حادثه پلاسکو که به ضرر مردم است.
به گزارش عطنا، نشست اینترنت و جامعه با موضوع پیامدهای روانی و اجتماعی پوشش اخبار بحران در فضای مجازی (با نگاهی به حادثه پلاسکو) روز سهشنبه (۱۲ بهمن ماه) در سالن انجمنهای علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با حضور هادی خانیکی، مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی و رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، احمد جلیلی، رئیس انجمن روانپزشکی ایران و فردین علیخواه، عضو هیئت علمی جامعهشناسی دانشگاه گیلان برگزار شد.
در ابتدای این نشست هادی خانیکی، حادثه پلاسکو را عاملی برای چارهاندیشی حل مشکلات جامعه دانست و اظهار کرد: شاید از این به بعد در ادبیات ارتباطی، جامعهشناسانه، روانشناسانه و حتی روانپزشکانه و مطالعات شهری پدیدهای به عنوان پلاسکویی شدن شهر تهران، ارتباطات، مدیریت شهری، خدمات شهری و امثال اینها بخشی از مطالعات پیچیده را به خود اختصاص دهد.
همیچنین فردین علیخواه، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان در ادامه نشست اذعان کرد: اتفاقی که در دهه اخیر در خصوص فضای مجازی و به ویژه در ساختارهای جوامع در حال توسعه افتاده است حرکت از «mass media» به سمت «my media» است.
وی افزود: اختراع تلفن همراه یک سری معادلات را که در مورد رسانههای سنتی وجود داشت، به هم ریخته است و به رسانه «my media» تبدیل شده که به راحتی قابل حمل است.
او گفت: در دهههای اخیر در خصوص بحث رسانه و سیاست، واژههایی از قبیل «سی.ان.ان افکت» به این معنا است که در تحولات سیاسی، «سی.ان.ان» چه تاثیری داشته است لذا باید در هر تحولی اثرات رسانهها را مشاهده کنیم چراکه رسانهها در جامعه نقش تاثیرگذاری دارند.
علیخواه در خصوص نقش رسانههای جایگزین، خاطرنشان کرد: موقعیتهای مصرفکننده و تولیدکننده پیام ضعیف و وجود رسانههای جایگزین، روایتهای جایگزین را به وجود آورده است، در مدل «لاسول» عنصر چه کسی سازمانهای تخصصیاند اما امروزه این چه کسیها و روایتهای جایگزین روایتهای رسمی زیاد شده است.
وی درخصوص برخورد شبکههای اجتماعی با حادثه پلاسکو، بیان کرد: در نتیجه جمعآوری پیامها در این خصوص به شش مقوله دست یافتم، اولین مقوله، تمرکز زیاد بر روی جانفشانی آتشنشانها است که همراه با اینکه یک کار انسانی بوده، به لحاظ نگاه ارتباطی، برجسته شدن یک پیام منجر به نادیده گرفتن پیامهای بعدی میشود.
علیخواه افزود: مقوله دوم سرزنش «سلفینگری» در ایران است، این پدیده مختص جوامع در حال توسعه یا جوامع فاقد سواد نیست، بلکه در دنیا نیز مطرح میشود و در زمینه این پدیده نگاه بسیار کمالگرایانهای وجود دارد.
او به مقوله سوم و چهارم اخبار منتشر شده در شبکههای اجتماعی اشاره کرد و گفت: مقوله سوم، نقد مسئولان و تصمیمگیران است که در این زمینه حرفهای جدی بسیار کم بود و مقوله چهارم مقایسه امکانات بین ایران و غرب بوده است.
علیخواه اضافه کرد: مقوله پنجم، انعکاس رفتارهای مثبت مردم از قبیل رفتن به جلوی مکانهای آتشنشانی و مقوله ششم پچ پچهایی از قبیل دلیل فرو ریختن پلاسکو است در حالیکه در این زمینه روایتها زیاد و تفاسیر صورت نمیگیرد.
او همچنین در خصوص آثار اجتماعی حادثه پلاسکو در فضای رسانهای، اظهار کرد: شیوه انعکاس خبر در روان و رفتار افراد تاثیر دارد، یک بحث مطرح، اصطلاح ترس از حوادث است به این معنی که استفاده پرمصرف یا کممصرف از رسانهها تاثیرات متفاوتی در روان و رفتار افراد میگذارد.
علیخواه اضافه کرد: در حادثه پلاسکو افراد پرمصرف رسانههای اجتماعی، ترس از حوادثشان بیشتر شد، یا افسردگی خبرنگاران در حوزه حوادث بیشتر از سایر خبرنگاران است. به عبارت دیگر به قول زیمل قرار گرفتن در معرض اخبار بد و حوادث تاثیراتی مثل دلزدگی از جهان را ایجاد میکند.
وی با ابراز نگرانی از اتفاقات اخیر جامعه گفت: بررسی بحثهای شبکههای اجتماعی در چند ماه گذشته از قبیل اتوبوس سربازان، مرگ عباس کیارستمی، حادثه قطار، دستفروش فومن، فوتهاشمی، حادثه پلاسکو، سیستان و بلوچستان و بحث کولبران من را نگران جامعه خودمان میکند که اینها بر روی کلیت جامعه تاثیر میگذارد.
او همچنین در مورد آنچه که در شبکههای اجتماعی درباره حادثه پلاسکو بازنمایی شد، تاکید کرد: خود ترمیمگری و خود تخریبگری دو اصطلاحی هستند که در شبکهها بازنمایی شد، گاهی انعکاس موجب ترمیم شده و به راهکار عملی میرسد اما آنچه که در شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد، خود تخریبگری است.
علیخواه ادامه داد: تنفر و تمسخر در فضای مجازی باعث کاهش دیالوگهای منطقی شده، همچنین پیامهای مثل مقایسه ایران با غرب باعث یاس و ناامیدی درباره پیشرفت مملکت شده و هراس از زندگی را در ایران ایجاد میکند و در آن سو یک جامعه کمالگرا را به نمایش میگذارد.
او خاطرنشان کرد: زمانی که ساختمان پلاسکو فرو ریخت باید مدیریت کلان در مورد افرادی که در آنجا حضور نداشته و روانشان صدمه دیده است، وجود داشته باشد تا به آنها کمک کرده و نگاهشان را به شرایط مثبتتر کند.
علیخواه همچنین افزود: رسانههای اجتماعی پاسخ اجتماعی میخواهند، گاهی مسئولان در مورد برگزاری کنسرت حساسیتهایی نشان میدهند، در حالیکه اینها برنامههای شادی هستند که میتواند هراس از زندگی در ایران را تعدیل کرده و نگاهها را مثبت کند.
وی با اشاره به نقش مسئولان در بروز پدیده خود تخریبگری، اظهار کرد: متاسفانه مسئولان به اتفاق افتادن خود تخریبگری کمک کردهاند، مثلا بحث مسئولیتپذیری را در مسئولان حادثه پلاسکو ندیدهایم و همه خود را کنار کشیده و کسی مسئولیت را برعهده نگرفت.
علیخواه در خصوص بحث سواد رسانهای در حوزه شبکههای اجتماعی، بیان کرد: باید بدانیم که پیامهایی که در این شبکهها منتشر میکنیم تاثیرگذار است، بنابراین باید دست به دست هم داده و این پیامها را مدیریت کنیم.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان در پایان ابراز کرد: امیدوارم که بعد از این حادثه یک برنامه کلانی برای شادی و ایجاد دلخوشی تدوین شود، چرا که طبق آنچه که من مشاهده میکنم یک نوع تقدیرگرایی کور در جوانها رو به رشد است و من امیدوارم که یک فضایی ایجاد شود که امید را در قشر جوان ایجاد کند.
احمد جلیلی، رئیس انجمن روانپزشکی ایران در خصوص پیامدهای روانی انعکاس رسانهای حادثه پلاسکو، اذعان کرد: در مورد اختلالات روانی سه سطح وجود دارد، سطح اول پیشگیری است به این معنا که چه باید کرد که افراد جامعه کمتر بیمار شوند، سطح دوم تشخیص بیماری است تا بتوان به درمان آن پرداخت و سطح سوم درمان افرادی است که در اثر این بیماری ناتوان شدهاند.
جلیلی ادامه داد: در خصوص حوادث ما بیشتر با سطح یک سروکار داریم، اینکه چکار باید کرد که در این حوادث و جریانات، مردم کمتر دچار آسیب شوند.
او در مورد تاثیر حوادث گفت: تاثیر حوادث به شکل کلاسیک نمونهای از اثرات رسانههاست، یعنی همان چیزی که در رادیو، مطبوعات، تلویزیون و بستههای خبری است و یک قواعدی دارد.
جلیلی افزود: در قسمت کلاسیک، معمولا با وقوع این حوادث ناخوشایند، سازمان جهانی بهداشت و همینطور سلامت روان وزارت بهداشت، ضوابط و قواعدی دارد که بسیاری از اوقات رعایت نمیشود، اینکه این رسانهها چه چیزهایی را باید رعایت کنند که آسیب به مردم، کمتر شود.
وی ادامه داد: اهالی خبر میگویند خبر، خبر بد است و خبرهای خوب جاذبهای ندارند، در حالیکه باید پای منفعت جامعه در میان باشد و پیامدهای اخباری که منتشر میکنیم را در نظر بگیریم اما این به معنای سانسور نیست بلکه نحوه تنظیم خبر اهمیت دارد که به دلیل حفظ سلامت جامعه ضوابطی دارد.
جلیلی بیان کرد: انتشار خبر پلاسکو در تمام شبکههای تلویزیون موجب آسیب زدن به 80 میلیون نفر جمعیت می شود و این یعنی سیاسی کردن حادثه پلاسکو، سیاسی کردن هر حادثهای نیز به ضرر مردم است.
او در مورد دسته دوم از تاثیر حوادث، گفت: دسته دوم، رسانههای مدرن است که اشاره به آن چیزی دارد که در فضای مجازی اتفاق میافتد، در فضای مجازی ما با دشواریهای بسیار زیادی روبهرو هستیم.
وی اضافه کرد: در حادثه پلاسکو، نحوه پوشش خبری به طریقی بود که به سلامت روانی مردم آسیب میرساند و این کار عواقبی دارد. اگر حادثه پلاسکو 60 سال پیش اتفاق میافتاد به این اندازه انعکاس نداشت و این از پیامدهای فضای مجازی است.
جلیلی خاطرنشان کرد: کار رسانههای مدرن، ایجاد استرس و ناامیدی در بیداری و رویای افراد است، چه کسانی که از نزدیک آنها را میبینند و چه کسانی که نمیبینند. خبرنگاران که از نزدیک با این رویداد مواجه هستند باید قبل از آن آمادگی و آموزش لازم در آنها ایجاد شود تا با آمادگی با این حوادث روبهرو شوند.
در ادامه نشست هادی خانیکی، رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، اذعان کرد: حادثه پلاسکو یک شوک به جامعه و یک تکانهای به سطوح مختلف اجتماعی و حتی مدیریتی و فنی وارد کرده است، این است که ایجاب میکند در این خصوص صحبت کنیم تا رسانهای شود تا شاید بتوان از صحبتها استفادهای کرد.
خانیکی اظهار کرد: در حوزه ارتباطات، این تکانی که مسئله همشکل و هممحتوای آتشسوزی پلاسکو در جامعه به وجود آورد، به آنجا رسید که مثل مهرههای دومینو از هر مرحلهای به مرحله دیگر وارد شدیم.
او افزود: از ابتدای روز پنجشنبه و در آستانه تعطیلی رسانههای جریان اصلی و یا زمانی که مردم کمتر پای تلویزیون نشسته بودند، یک حادثهای رخ داد که این حادثه توسط شبکههای مجازی مورد پوشش قرار گرفت.
خانیکی همچنین بیان کرد: در فرآیند پوشش از جمله در شبکه خبر و وجود دوربین در منطقه و فرو ریختن ساختمان، موجب تبدیل شدن آن به یک تصویر زنده شد و روان افراد را تحت تاثیر قرار داد و برانگیختن احساسات سبب شد فرآیند اطلاعرسانی از یک مسئله به مسئله دیگر منتقل شود.
وی در خصوص نقدهای به وجود آمده در پی حادثه پلاسکو، گفت: بعد از پلاسکو جریانی از نقد به وجود آمد و در واقع این جریان نقد همه علیه همه شد، دستگاه رسمی علیه مردم، مردم علیه دستگاههای رسمی و از این جریان کسی از نقد در امان نماند، از کسبه گرفته تا مسئولان و ادارهکنندگان.
خانیکی تاکید کرد: مهمترین مسئله مدیریت بحران است، در دوره جنگ تحمیلی، تلفات فرار از شهر بیشتر از تلفات جنگ بود. همچنین هراسی که از آتشسوزی ساختمان پلاسکو به وجود آمد شبیه همان هراسها در دوران جنگ بود.
وی اضافه کرد: بعد از جنگ قرار بر این بود که پناهگاهها ساخته شوند اما نادیده گرفته شدند و بعد از حادثه پلاسکو موجی ایجاد شده است که ساختمانها ایمن سازی شوند اما بعد از مدتی نادیده گرفته میشوند.
خانیکی ادامه داد: شاید مسئله اصلی ما این باشد که چه میشود کرد که مسئلهای مثل پلاسکو اولا رخ ندهد و یا اگر رخ داد عوارض و تبعاتش کمتر شود، به این اعتبار مسئله ما در حوزه ارتباطات توجه کردن و سوق دادن به فهم ارتباطات مخاطره و ارتباطات بحران و بعد از آن روزنامهنگاری بحران است.
او همچنین در مورد ارتباطات مخاطره، خاطرنشان کرد: ارتباطات مخاطره یا ارتباطات ریسک با ارتباطات بحران متفاوت است، جامعه در ریسک احتمالا جامعه بحرانی نیست و در این شرایط خود ریسک میتواند باعث هشیاری شود و ببیند در چه مراحلی ضعف وجود دارد که آن ضعفها را بپوشاند.
وی در همین رابطه مثالی را ذکر کرد و گفت: در پدیده شبکههای اجتماعی در همان روزهای اول سقوط پلاسکو موج منفی پیرامون شهروند خبرنگار ایجاد شد اما بعد از مدتی به نقش مثبت آنها در اطلاعرسانی و حساسسازی جامعه پی برده شد.
خانیکی ادامه داد: ارتباطات ریسک یا ارتباطات مخاطره در یک جایی میتواند ما را از بحران نجات دهد، نه این که موجب بحران شود. ارتباطات بحران یعنی اینکه به هر صورت که حادثهای رخ داد باید چکار کرد.
او تاکید کرد: مسائلی که مربوط به ارزشهای اخلاقی و ارزشهای حرفهای است، این است که چه نوع خبرهایی باید منعکس و منتشر شود و اینکه آیا همیشه ارزشهای خبری ارزشهای منفی است یا میشود ارزشهای مثبت خبری هم داشت.
وی در ادامه گفت: ما در دو طیف افراط قرار میگیریم، یا افراد در اوج ایثار و فداکاری هستند مثل آتشنشانها و یا در اوج زیرپا گذاشتن ارزشهای اخلاقی هستند مثل آدمهایی که در محل حادثه حاضر بودند.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در پایان تاکید کرد: آموزشها در ارتباطات بحران به طور مشخص ضرورت دارد که اگر به آنها توجه کنیم همه مسئولیتها بر روی دوش شهروندان و یا خبرنگاران نیست بلکه بر روی دوش همه جامعه و مسئولان و نهادهای رسمی نیز خواهد بود.