«نوروز و جشن نوشوندگی»
مولانا: هر نفس نو میشود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقا
عمر همچون جوی نو، نو میرسد
مستمری مینماید در جسد
اسطوره و اخلاق، فرهنگ و سیاست، آئین و سنت و حتی تجدد و پسا تجدد، آنقدر به نوروز و آداب و رسومش به نکویی نگریستهاند و مینگردند که میتوان از آن مرهمی برای درمان دردهای کهنه فرصتی برای خلق آیندهای نو ساخت. در نوروز و با نوروز میشود بهتر باهم بود، بهتر باهم گفت و بهتر باهم اندیشید. نوروز وقت «گفتوگو»ست، زمان چیرگی «ارتباطات انسانی» بر «گسستگیهای ارتباطی» است. زمینه درهمتنیدگی دیدهها و دلها و دستهاست. سالی سرنوشتساز برای ملک و ملت در پیش روی ماست. سالی که باید بیشتر در اندیشه ایران و مردم بود و با دوراندیشی و خردورزی و کنشگری برای پیشبرد و بهبود امور جامعه نقشآفرینتر بود. پس در این «زمان مقدس» که انسان در نزدیکی خداوند است،دستهای نیاز بهسوی آن بینیاز برآوریم و برای سربلندی سرزمین و آیینمان و برای آسایش مردم و شهروندانمان خالصانه دعا کنیم که:
خداوند همه روزهای میهن ما را نوروزی و همه فصول حیات ما را بهاری کند.
پروردگار، ذهن و زبان ما را با دوستی و گفتوگو که آیین نوروزی است، آشنا نگه دارد.
هادی خانیکی٬ نورزوز ۹۶