نظام دانشگاه و آينده فلسفه در ايران با سخنراني حداد عادل، منصوري و شاپور اعتماد برگزار شد:
۰۶ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱
کد خبر: ۶۲۰۲۷
ruze-jahani-fasafe

در نشست «نظام دانشگاه و آينده فلسفه در ايران: بررسي رويكردها، سياستگذاري و علوم انساني» كه عصردوشنبه 29 آذرماه از سوي مركز سپهر انديشه جهاد دانشگاهي و انجمن علمي فلسفه دانشگاه تهران در دانشكده ادبيات و علوم انساني برگزار شد، حداد عادل قايل به پيشرفت فلسفه در ايران است اما به باور منصوري و اعتماد كشتي فلسفه به گل نشسته است.


به گزارش عطنا، شواهد و قراين نشان مي‌دهد كه استادان فلسفه در ايران نسبت به وضعيت اين شاخه بنيادين از معرفت در نظام دانشگاهي ايران، اتفاق نظر ندارند. يعني در حالي كه غلامعلي حداد عادل، استاد قديمي فلسفه در دانشگاه تهران معتقد است وضعيت فلسفه در دانشگاه‌هاي ما نسبت به گذشته بهبود يافته است و دانشجويان امروز در مقايسه با دانشجويان نيم قرن پيش به منابع فارسي بهتر و بيشتري دسترسي دارند، رضا منصوري، استاد شناخته شده فيزيك كه همواره نقدهاي جدي بر سياستگذاري علمي در ايران دارد، معتقد است جهت‌گيري اين مقايسه دقيق نيست و اتفاقا در مقايسه با دانشگاه‌هاي خارج از كشور وضع فلسفه و به طور عام علوم انساني در ايران، مطلوب نيست. او حتي ترجمه‌هاي كثير مورد اشاره حداد عادل را مورد پرسش قرار مي‌دهد و معتقد است بسياري از اين ترجمه‌ها قابل استفاده نيست. بگذريم كه شاپور اعتماد ديگر استاد فلسفه ايراني، اساسا وضعيت ما را شكست مطلق ارزيابي مي‌كند و معتقد است علوم انساني و به طور كلي دانشگاه‌هاي ما در وضعيت ناگواري به سر مي‌برند.


در نشست «نظام دانشگاه و آينده فلسفه در ايران: بررسي رويكردها، سياستگذاري و علوم انساني» كه عصردوشنبه 29 آذرماه از سوي مركز سپهر انديشه جهاد دانشگاهي و انجمن علمي فلسفه دانشگاه تهران در دانشكده ادبيات و علوم انساني برگزار شد، اين سه استاد دانشگاه كه از قضا هر سه تحصيلات خود را در رشته فيزيك آغاز كرده بودند حضور داشتند و هر يك از منظر خود به نقد و ارزيابي وضعيت فلسفه در ايران پرداختند. اين نشست با سخنراني حميد طالب‌زاده، مدير گروه فلسفه دانشگاه تهران آغاز شد. طالب زاده، در سخنان كوتاه خود، به اهميت جايگاه علوم انساني در نظام دانشگاهي ايران تاكيد كرد. در ادامه، اردشير منصوري، دانش‌آموخته فلسفه علم و استاد دانشگاه، ضمن معرفي سخنرانان و اشاره به پيشينه پژوهشي ايشان، به طرح بحث پرداخت و پرسش‌هايي را از هر يك از سخنرانان مطرح كرد. سپس استادان حاضر در جلسه به پاسخگويي پرداختند كه در ادامه گزارشي اجمالي از اهم سخنان ايشان از نظر مي‌گذرد. لازم به ذكر است در پايان جلسه پرسش‌هاي انتقادي دانشجويان و اساتيدي كه در جلسه حضور داشتند با سخنرانان مطرح شد. در اين نشست، استاداني چون غلامحسين كريمي دوستان، حميده كوكب، حسين شيخ رضايي، لاله قدكپور، مالك شجاعي و شاهد طباطبايي نيز حضور داشتند.



وضع فلسفه به طور كلي بهتر شده است


غلامعلي حدادعادل، استاد فلسفه و رئيس شوراي تحول علوم انساني بحث خود را با اشاره به وضعيت فلسفه در ايران آغاز كرد و گفت: بنده قديمي‌ترين عضو گروه فلسفه دانشگاه تهران هستم كه بيش از ٥٣ سال است در اين دانشگاه فعاليت مي‌كنم. وقتي وضعيت دانشجويان امروز را با دانشجويان گذشته مقايسه مي‌كنم، مي‌بينم سطح آموزش و پژوهش فلسفه نسبت به زمان ما خيلي پيشرفت داشته است.


وي نشانه اين پيشرفت را فراواني منابع اصلي در زبان فارسي خواند و گفت: مثلا در رشته تخصصي من كه فلسفه كانت است در تمام آن سال‌ها تنها ١٢ صفحه موجود بود اما امروزه خوشبختانه كمتر اثر مهمي از كانت وجود دارد كه به فارسي ترجمه نشده باشد. همچنين در زمينه متون ديگر نيز آثار متعددي تاليف و ترجمه شده است. براي نمونه در آن زمان در همه كشور حتي يك كتاب ١٠٠ صفحه‌اي راجع به فلسفه علم وجود نداشت اما خوشبختانه حالا هم فلسفه به معناي كلي و هم رشته‌هاي تخصصي مثل فلسفه علم، فلسفه منطق، فلسفه اخلاق و... گسترش يافته است.



توليد انبوه فلسفه خوانده لازم نيست


حدادعادل در ادامه به جنبه منفي رشد فلسفه در ايران اشاره كرد و گفت البته اين نگراني من اختصاص به رشته فلسفه ندارد و مشكل همه رشته‌ها است و آن توسعه آماس‌گونه اين رشته است. مطابق آمارها در حال حاضر حدود ٨ هزار دانشجوي فلسفه در كشور داريم كه ٦ هزار و پانصد نفر از آنها در دانشگاه آزاد و پيام نور درس مي‌خوانند. به خاطر دارم كه در همان زمان دانشجويي ما دكتر يحيي مهدوي مي‌گفت رشته فلسفه مانند برخي رشته‌ها همچون پزشكي و داروسازي نيست كه در آنها نياز به تعداد فراواني فارغ‌التحصيل باشد. امروز حجم بالاي دانشجويان فلسفه معضل اشتغال اين دانشجويان را به وجود آورده كه نتيجه آن ياس و نااميدي فلسفه خوانده‌ها است.


حدادعادل در بخش ديگر از سخنان خود در پاسخ به اين سوال كه فلسفه به چه درد مي‌خورد گفت: فلسفه به پرسش‌هايي مي‌پردازد كه هيچگاه انسان را رها نمي‌كند و هيچ علمي هم نمي‌تواند به آنها پاسخ دهد. وي تاكيد كرد مشكل ما اين است كه در كارهاي‌مان فكر نمي‌كنيم. من كه از عالم سياست مي‌آيم و خبر دارم و الان هم در آن هستم، اعتراف مي‌كنم در بسياري از موارد مجال فكر كردن نبوده و تفكر غريب است. ما به بچه‌هاي‌مان فكر كردن را ياد نمي‌دهيم. وي گفت اگر بخواهيم در علوم تجربي و مهندسي هم پيشرفت كنيم محتاج پشتوانه فلسفي هستيم.


اين استاد فلسفه با اشاره به سنت فلسفي در ايران گفت: ايران كشوري نيست كه قبل از ترجمه دكارت و كانت فلسفه نداشته باشد. ما زمينه فلسفي براي شكوفايي فكر داريم. الان در كشور ما فلسفه در حوزه‌هاي علميه بيشتر از دانشگاه‌ها رشد كرده است. ما متاسفانه به فلسفه خودمان بي‌توجه هستيم در حالي كه پنجاه سال پيش پروفسور ايزودسو كه به همراه هانري كربن به ايران آمده بود و فلسفه‌هاي غربي و شرقي را به خوبي مي‌دانست مقدمه‌اي بر شرح منظومه حاج ملاهادي سبزواري نوشته و اهميت فلسفه اسلامي را نشان داد.



وضع فلسفه مساعد نيست


ديگر سخنران اين نشست رضا منصوري، عضو هيات علمي فيزيك دانشگاه شريف بود كه بحث خود را با اشاره به وضعيت فلسفه در ايران آغاز كرد و گفت: البته من قبول دارم همان طور كه آقاي حدادعادل گفتند وضعيت ما نسبت به ٤٠ سال پيش بهتر شده است و اين در حوزه فيزيك نيز مشهود است. اما نمي‌توانم بگويم وضع ما در زمينه فلسفه خوب است. زيرا بايد وجه مقايسه روشن شود. الان يك دانشجوي علوم انساني در دانشگاه‌هاي كشورهاي پيشرفته در هر ترم كتاب‌هاي متعددي مي‌خوانند كه الزاما كتاب درسي او نيستند اما در ايران بعيد مي‌دانم دانشجويان اين اندازه كتاب بخوانند.



اكثر ترجمه‌هاي فارسي آثار فلسفي قابل خواندن نيست


 منصوري در ادامه به وضعيت ترجمه‌هاي فلسفي در ايران اشاره كرد و گفت: من به رشد تفكر فلسفي در زبان فارسي بسيار اهميت مي‌دهم و آثاري كه در اين زمينه منتشر شده را مرور مي‌كنم. متاسفانه از ١٠ كتابي كه در يك حوزه فلسفي انتخاب مي‌كنم تنها يكي را مي‌توانم بخوانم. ترجمه‌ها قابل خواندن نيست. بنابراين دانشجويان نمي‌توانند آثار ارزشمند فلسفي را به زبان فارسي بخوانند. وي تاكيد كرد وقتي به عنوان ايراني مي‌خواهيم يك مكتب فكري يا فلسفي را نقد كنيم لازم است كه آثار اصلي آن حوزه را خوانده باشيم و درك كرده باشيم. در حالي كه بسياري از اين آثار هنوز به فارسي ترجمه نشده‌اند. بنابراين چطور مي‌توانيم بگوييم كه وضع فلسفه پيشرفت داشته است؟


 



در ايران جاي تفكر خالي است


منصوري در ادامه در پاسخ به اين پرسش كه فلسفه به چه درد مي‌خورد گفت: طرح اين سوال عجيب است و در كشور ما متاسفانه اين پرسش تنها به فلسفه اختصاص ندارد. براي مثال در خاطر دارم كه در ابتداي انقلاب در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مي‌گفتند كه فيزيك به چه درد مي‌خورد؟ خودمان درس مي‌دهيم. به عبارتي هر نوع كار بنيادي در ايران عبث تلقي مي‌شود و اين ويژگي كشورهاي توسعه نيافته است. وي در همين راستا افزود: اما وقتي در سطح ديگري به اين سوال نگاه مي‌كنيم، متوجه مي‌شويم كه طرح پرسش‌هاي بنيادي از زمان مشروطه به بعد براي ما پديد آمد و ما متوجه شديم كه با مساله عقب‌افتادگي مواجه هستيم. توجه به توسعه زماني معنا مي‌يابد كه به فلسفه توجه كنيم. فلسفه به پرسش‌هايي مي‌پردازد كه هيچ رشته‌اي به تنهايي نمي‌تواند به آنها جواب دهد. ما متاسفانه فكر نمي‌كنيم و كسي كه اهل فكر باشد نداريم. در ايران جاي تفكر خالي است. هر كس بگويد فلسفه به درد نمي‌خورد، نادان است.



شكست مطلق خورده‌ايم


شاپور اعتماد عضو هيات علمي انجمن حكمت و فلسفه ايران سومين سخنران اين نشست بود كه بحث خود را در واكنش به اظهارات اردشير منصوري مدير اين نشست آغاز كرد و گفت: اينكه كارنامه ما در اين جلسه مد نظر قرار نگيرد را نمي‌پسندم. آنچه الان در ايران در زمينه نظام دانشگاهي داريم نتيجه تصميم‌گيري‌ها و دخالت‌هاي افرادي چون من و آقاي دكتر منصوري و آقاي دكتر حداد عادل است. براي نمونه بنده در سال ٢٠١٠ در برگزاري همايش روز جهاني فلسفه در خدمت دكتر حداد عادل بودم. ايشان رييس و بنده مرئوس بودم و تصميماتي اتخاذ كرديم كه تبعات پر دامنه‌اي داشت. شاپور اعتماد با اشاره به اينكه در حدود ٣٠ سال است كه در حوزه سياستگذاري علمي فعاليت مي‌كند، افزود: اگر بخواهم ارزيابي خودم را در يك كلمه مطرح كنم بايد بگويم كه شكست مطلق خورده‌ايم. من در اين ارزيابي براي اينكه شرمنده نباشم بايد بگويم كه اين شكست تبعاتي دارد.




كشتي فلسفه به گل نشسته است


نظر من اين نيست كه كلا تدريس فلسفه و انتشار كتاب‌هاي آن را تعطيل كنيم بلكه به معناي دكارتي قضيه بهتر است در اين وضعيت شك كنيم و از قضا اين شك همان‌طور كه دكارت مي‌گفت بايد دستوري باشد. يعني همه‌چيز را زير سوال ببريم تا نقطه اتكا را بيابيم و يك جا بايستيم. الان زير پاي ما خالي است. وي در ادامه براي روشن شدن آنچه صورت مساله مي‌خواند، تصويري از درياچه اروميه را نشان داد (با استفاده از ويديو پروژكتور) كه در آن يك كشتي به گل نشسته بود و گفت: وضعيت علم الان چنين است و ما در نمك به گل نشسته‌ايم و اميدوارم جان سالم به در ببريم. ما الان به كف كفي كه رسيده‌ايم. وي در ادامه افزود: اين كف كف كي بوده را دكتر حداد و دكتر منصوري شاهد هستند. ما از نظر تحقيقات به ٨٧ مقاله در سال رسيديم. آن هم در سال‌هاي ٦٥ تا ٦٧. آن موقع من در سازمان انرژي اتمي ميزان فرار مغزها را بررسي مي‌كردم و دكتر منصوري نيز تعداد مقاله‌هاي‌ آي.آس.آي را ارزيابي مي‌كرد. ما به يك نتيجه رسيديم؛ وضع سقوط تحقيقاتي ما محرز است. بايد كاري كرد. من نمي‌دانم چه اتفاقي افتاد. در سطح آن نيز نبودم. شايد دكتر حداد بداند. نمي‌دانم. نمي‌دانم. اتفاقي كه در شوراي انقلاب فرهنگي در سال ١٣٦٨ افتاد اين بود كه گفتند ما مختاريم و مي‌توانيم تمامي سطوح آموزشي، تحقيقاتي، پژوهشي و علمي را در كشور بنيانگذاري كنيم. نمي‌دانم در شوراي انقلاب فرهنگي ابلاغ شده بود يا نه. اما اين امر تبعات فوق‌العاده‌اي داشت. زيرا ما از زمان تاسيس دانشگاه رضاخاني يك چيز داشتيم. ما دانشگاهي تاسيس كرديم و نسبت به آن نگاه خودمان را داشتيم و معتقد بوديم كه اول بايد علوم انساني در اين دانشگاه تدريس و تحصيل شود. نخستين بار در سال‌هاي بعد از انقلاب اين نگاه خودمان را به صورت جدي به كار بستيم. در طول سال‌هايي كه قبل از انقلاب در كشور دانشگاه تاسيس و ساخته شده بود با همه مشكلاتي كه براي آن قايل بوديم اما در عين حال شاهد نوعي نظم و نظام در ساخت و ساز اين دانشگاه‌ها بوديم. اما متاسفانه از سال ١٣٦٨ به بعد ما به تاسيس و ساخت دانشگاه‌هاي متعدد و فراوان اما بي‌رويه و نامنظم روي آورديم كه نتيجه آن را امروز در جامعه دانشگاهي كشور شاهد هستيم.


دشمن بين رشته‌اي هستم


شاپور اعتماد در بخش ديگري از صحبت‌هايش به وضعيت فلسفه بين رشته‌اي در ايران انتقاد كرد و گفت: من دشمن بين رشته‌اي هستم. دليلش هم اين است كه تاكيد بر گسترش بين‌رشته‌اي اهميت سياستگذاري علمي را نشان مي‌دهد. وي با توضيح وضعيت بين رشته‌اي در دانشگاه‌هاي امريكا گفت: متاسفانه ما از دنيا بي‌خبر هستيم. دولت حق ندارد در سياستگذاري علمي دخالت كند. من اهل تخصص رشته‌اي هستم و معتقدم تاكيد بر مطالعات بين رشته‌اي، رشته‌بندي را به هم مي‌زند. نتيجه‌اش هم آن مي‌شود كه امروز رييس ما آقاي خسروپناه موضوع «فلسفه فلسفه اسلامي» را پيشنهاد مي‌دهد و معتقد است كه همه مشكلات علوم انساني را با آن مي‌تواند حل كند.




شكست مطلق خورده‌ايم


 بنده در سال ٢٠١٠ در برگزاري همايش روز جهاني فلسفه در خدمت دكتر حداد عادل بودم. ايشان رييس و بنده مرئوس بودم و تصميماتي اتخاذ كرديم كه تبعات پر دامنه‌اي داشت. اگر بخواهم ارزيابي خودم را در يك كلمه مطرح كنم بايد بگويم كه شكست مطلق خورده‌ايم. من در اين ارزيابي براي اينكه شرمنده نباشم بايد بگويم كه اين شكست تبعاتي دارد.


 ما الان به كف كفي كه رسيده‌ايم. اين كف كف را دكتر حداد و دكتر منصوري شاهد هستند.


 متاسفانه از سال ١٣٦٨ به بعد ما به تاسيس و ساخت دانشگاه‌هاي متعدد و فراوان اما بي‌رويه و نامنظم روي آورديم كه نتيجه آن را امروز در جامعه دانشگاهي كشور شاهد هستيم.


 آنچه الان در ايران در زمينه نظام دانشگاهي داريم نتيجه تصميم‌گيري‌ها و دخالت‌هاي افرادي چون من و آقاي دكتر منصوري و آقاي دكتر حداد عادل است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار