کارگاه آموزشی و پژوهشی «یک فیلم، یک تجربه حقوقی» همراه با اکران فیلم «آینههای رو بهرو» شنبه ۶ آذر با حضور عوامل آن برگزار شد، در این نشست وظیفه فیلمسازان، نگران کردن و آگاهی دادن و وظیفه نظام قضایی کشور، بازتعریف مشکلات کشور عنوان شد.
به گزارش عطنا، در این نشست، فرشته طائرپور، تهیه کننده، نگار آذربایجانی، کارگردان و شایسته ایرانی، بازیگر اصلی فیلم، در کنارمهدی مهدوی زاهد، مدیریت بخش پنل و وحید آگاه و تهمورث بشیریه از اعضای هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی حضور داشتند.
مهدی مهدوی زاهد، پژوهشگر جامعهشناسی حقوق در ابتدا به معرفی فرشته طائرپور، تهیهکننده فیلم پرداخت و گفت: این تهیه کننده به حق نماینده سینمای مستقل است و در چند سال اخیر نقش بدیعی را در بقای خانه سینما و استقلال آن از نهادهای حکومتی ایفا کرده است.
مهدوی زاهد ضمن خیر مقدم به کارگردان و بازیگر هم خاطرنشان کرد: دانشکده حقوق مدتها به دلایل مدیریتی از این برنامهها بیبهره بوده است، اما در دوره جدید، از سال 92 به بعد فضاهای این چنینی رونق گرفت.
او با توجه به ضرورت توجه به مقوله جنسیتی در جامعه اظهار کرد: از بعد جامعهشناختی، متاسفانه همجنسگرایان و ترنسها با هم خلط مفهوم میشوند و نکتهای که قابل تامل است، مسئله تفاوت و تبعیض بین افراد فراجنسیتی و ترنسها با افراد همجنسگرا است.
او افزود: در همجنسگرایی فرد با رضایت از هویت جنسی خود، نسبت به همجنس خودش یک تمایل عاطفی و یک تمایل جنسی دارد، اما در ترنسکشوال به گونهای دیگر است و افراد از جنسیتی که به ظاهر از آن برخوردار هستند به طور جسمی رضایتی ندارند و به همین جهت هم درصدد تغییر جنسیت و جراحی بر میآیند.
در ادامه فرشته طائرپور، تهیهکننده فیلم در مورد نشست اظهار کرد: شاید تاکنون بیش از 30 مورد نشست دانشگاهی در ایران و خارج داشتهایم اما این اولین نشستی است که به طور ویژه با دانشکدهای است که موضوع آن حقوق است و خوشحالم که این فیلم هنوز زنده است و نفس میکشد و مورد توجه جماعت دانشجویی قرار میگیرد.
طائرپور همچنین به آمار بالای جراحی جنسیتی در یاران اشاره کرد و گفت: وقتی فهمیدم ایران آمار بالاترین جراحی را در این خصوص دارد، آموختم که ایران در میان کشورهای اسلامی با اختلاف بسیار زیاد متفاوت است و امام خمینی(ره) هم فتوای این عمل را دادهاند، این در حالی است که خارجیها خیلی از آن وحشت داشتند و با وجود این در ایران چنین اتفاقی سالهاست که رخ میدهد.
این تهیه کننده سینما ادامه داد: یک نکتهای که دکتر جراح به ما یاد داد این است که ترنس شدن یک دختر یا پسر در 3 تا 5 ماهگی مادر اتفاق میافتد و یک سری آسیبها میتواند منجر به اختلالات هورمونی شود و لذا نباید با این قضیه یک رفتار تعصبآمیز داشت که نه مشکل را حل میکند و نه اطرافیان صاحب همچنین فردی را میتواند به آرامش برساند.
مهدی مهدوی زاهد در ادامه پنل، به طرح چند سوال پرداخت و گفت: آیا اساسا ترنسکشوالتی یک بیماری است که باید با عمل جراحی مداوا شود یا اینکه ذیل یک اقلیت جنسی شناخته میشود؟ آیا یک ترنس میتواند ذیل آن هویتی که تحت عنوان ترنس است یک زندگی عادی و متعارف را دنبال کند؟ یک ترنس که به ظاهر یک جسم مردانه یا یک جسم زنانه دارد اما تمایلات عاطفی و تمایلات جنسی نسبت به جنس مقابلی دارد، حالا اگر بین اینها یک رفتار جنسی واقع شود، آیا طبق آنچه که در قوانین مجازاتهای جنسی در نظام عمومی ایران شناخته شده، این رفتارها بر این ترنس بار میشود یا نه؟
در ادامه، وحید آگاه با ذکر سه نکته قابل ارزیابی در فیلم، اظهار کرد: نکته اول وجوه ارتباطی، نکته دوم تصویر یا تجلی حقوقی و نکته سوم پیام یا محتوای خروجی فیلم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: در یک سکانسهایی از فیلم، کارگردان دغدغهاش این بوده است که من میخواهم محتوا را به گوش مخاطب برسانم و یک جاهایی به مخاطب توجه نکرده و خواسته است یک نکاتی را فقط گوشزد کند.
آگاه اضافه کرد: این فیلم، فیلمی با محوریت اجتماعی است که از لحاظ فرم سینمایی، شاید چیز خاصی نداشته باشد، اما چه اتفاقی میافتد که این فیلم اجتماعی با پیام انسانیاش می گیرد، به عبارتی یخ فیلم میگیرد که این مربوط به قضیه هنر در این گوشه دنیا و در خاورمیانه است که ظاهرا فیلم اجتماعی خیلی بهتر از فیلم سیاسی و تاریخی و اکشن مخاطب جذب میکند.
او علت موفقیت فیلم را بیان برخی از حرفها در ساحت هنر دانست و گفت: در لایههای حقوقی، آزادی بیان و حقوق شهروندی صحبت کردن از یک ساحتهایی سخت است، اما در ساحت هنر یک مقدار خط قرمزها، دورتر است و هنرمندان میتوانند از لایهها عبور کنند و حرفشان را بزنند.
وحید آگاه تاکید کرد: فیلم یک فیلم محافظهکارانه است و قهرمان فیلم بسیار دست و پا میزند که به حقش برسد اما با این وجود او مودب است به عبارتی فیلم ما را به اینجا هدایت میکند که دعوا نکنیم و با گفتوگو مشکلات را حل کنیم و در پایان قهرمان فیلم فقط در حد گریه و ناراحتی است که پاسپورت را میگیرد و میرود.
او ادامه داد: نکته دوم این است که ما با یک فیلم اجتماعی قهرمانانه روبهرو هستیم که اتفاقا اون قهرمان اما فیلم محافظه کار است یعنی در نهایت می گوید بلیت و پاسپورت را از پدرم بگیرم و برم، در واقع موضوع فیلم خیلی جسور است اما قهرمان فیلم جسور نیست... یعنی خودشو سپرده دست تقدیر اما در نهایت موفق می شود.. مثلا عماد به پدرش می گوید ما هیچ وقت در روی تو وایناستادیم و خانواده با این که سنتی و غیر متمدن است اما مودب هستند..
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه ادامه داد: ما در تاریخ و جغرافیای ایران صحبت میکنیم و راهحل فیلم این است که در این جامعه پر از تناقض صدا را اگر بالا بردی باز مودب باش و بیاحترامی نکن، مثلا دختر از دست پدرش فرار میکند اما به پدر توهین نمیکند و در فیلم تمام نقشها به نوعی به هم کمک میکنند.
فرشته طائرپور، تهیهکننده فیلم در ادامه سخنان آگاه چنین پاسخ داد: این فیلم در جوامع غرب به خاطر همین نوع نگاه بیشتر مورد استقبال قرار گرفت و در ایران به آن مجال استقبال ندادند. در دنیا پایتخت همجنسگرایان سانفرانسیسکو است که در آنجا آزادی بیان، آزادی رفتار و امکاناتی است که برای این گروه در نظر گرفته شده است.
طائرپور ادامه داد: در شهر سانفرانسیسکو جشنوارهای وجود دارد که مختص فیلمهای ترنسها و همجنسگرایان است و بزرگترین جشنواره فیلمهای جهانی است و اگر فیلمی حتی در این جشنواره حضور پیدا کند مورد استقبال خواهد گرفت و ما در آن جشنواره جایزه بهترین فیلم را بدست آوردیم.
این تهیه کننده سینما خاطرنشان کرد: این فیلم، فیلمی دو قهرمانه است که شخصیت مثبت و منفی ندارد بلکه رعنا و آدینه موازی با هم هستند و این کار کارگردان را خیلی خطیرتر می کند و در فرانسه 340 سالن این فیلم را در سراسر فرانسه اکران کردند که تصویر اصلی، تصویر رعنا بود.
طائرپور تاکید کرد: کلمه محافظه کارانه را نمیپذیرم و ساخت این فیلم اصلا نمیتواند با محافظه کاری سنخیتی داشته باشد، فیلم در وهله اول تشخیص میدهد یک فیلم قصهگو باشد و این فیلم یک فیلم ایرانی است و نمیتواند خارج از عادات ایرانی و شخصیت ایرانی به این موضوع نزدیک شد.
تهیهکننده فیلم آینههای روبهرو ادامه داد: تمام آن اتفاقاتی که ممکن است در مورد یک ترنس در جامعه ایران بیفتد، تمام پس زدنها، تردیدها و سوالها را میشود در دیالوگها و برخوردهای رعنا دید. به نظرم راز موفقیت فیلم نیز همین است.
در ادامه مهدوی زاهد با ذکر نکتهای درباره این موضوع گفت: بحث مهریه، ارث و نفقه بعد از عمل به حدی است که میشود در موردش سخن گفت و مقالات زیادی در این زمینه نگاشته شده است که قابل دسترس است.
مهدوی زاهد ادامه داد: در تحلیل جامعهشناختی زنهایی که میخواهند به مرد تغییر جنسیت دهند راحتتر در جامعه پذیرش اجتماعی پیدا میکنند و چون جامعه ما یک جامعه مرد سالار است لذا یکی از مشکلات اجتماعی در مورد ترنسها گروههایی هستند که از مرد به زن میخواهند تغییر جنسیت دهند.
در ادامه پنل، یک ترنس که از پسر به دختر تغییر جنسیت داده بود، از تجربه زیسته خود گفت: از سن 7 سالگی متوجه این بیماری شدم و با این که ظاهرم پسرانه بود اما دوست داشتم با دخترا بازی کنم و به همین دلیل در مدرسه توسط همکلاسیها به شدت اذیت میشدم، تمام رفتار و حرف زدنم دخترانه بود و در مدرسه خودم را به شدت تنها میدیدم.
او ادامه داد: در سن 9 سالگی، مدرسه خانوادهام را صدا زد و گفت این پسر شما با همه متفاوت است و رفتار و حرکاتش دخترانه است، در آن زمان، آدرس یک دکتر غدد دادند که پدر و مادرم من را به دکتر بردند و ایشان من را به دکتر روانپزشک ارجاع دادند و بعد از آزمایشات گفتند که ایشان ترنسکشوال کلاسیک هستند یعنی هیچ راهی ندارد، پدرم به شدت مخالف کرد.
او افزود: از سن 9 تا 13 سالگی توسط خانواده به شدت محدود شدم و بعد از دوره دبیرستان بود که پنهان از چشم خانوداه به دکتر رفتم و جواز عمل جراحی را گرفتم، از سن 13 سالگی تا 17 سالگی 4 بار خودکشی کردم تا این که در سن 23 سالگی در مشهد عمل کردم و بعد از آن با یک ترنس شبیه خودم ازدواج کردم.
او در ادامه گفت: اولین مشکلی که ترنسها دارند مخصوصا دخترانی که پسر میشوند کارت معافیت همجنسگرایان است و در ایران خیلی از افراد اختلالات هویت جنسی را نمیدانند. از این موضوعی که مردم من را به عنوان یک همجنسگرا میدیدند خیلی ناراحت میشدم و اولین خودکشی من به این خاطر بود که داییام به من همجنس گرا گفته بود.
در بخش بعدی تهمورث بشیریه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در سخنانی اظهار کرد: من دلم میخواهد اگر جلسه فیلمی باشد در مورد «چای قندپهلو/ کمرباریک» باشد! اما چه کنیم که مشکلات اجتماعی زیاد است و نمیشود فقط از این زاویه به آن پرداخت.
بشیریه عنوان کرد: رشته ما به گونهای است که با معضلات اجتماعی سروکار دارد و به طور خاص در بین گرایشهای حقوقی هم، گرایش حقوق جزا و جرمشناسی به ویژه با آسیبهای اجتماعی سروکار دارد و لذا من باید علاقه شخصیام را رها کنم و فقط به قسمتهایی از این فیلمها بسنده کنم و باید آفرین گفت به آن افرادی که مشکلات اجتماعی را طرح میکنند و طرح مشکلات، مقدمهای است برای چارهجویی.
او ادامه داد: ما به عنوان یک عضو اجتماع وظیفه داریم به مشکلات جامعه بپردازیم، و این بهانهای است برای پرداختن به آن مسائل، یک مسئله در اجتماع راجع به تابوهای جنسی است، ما اول که متولد میشویم، میگویند پسر است یا دختر! یعنی اولین چیزی که با آن سروکار داریم بحث هویت جنسی ماست که حتی از نام که مهمترین مولفههای شخصیتی ماست مهمتر است.
تهمورث بشیریه تاکید کرد: این فیلم به نوعی روشنگری میکند و باید هزار سال دیگر نمایش داده شده و ترویج شود، تا این تابوها در اجتماع شکسته شود.
او افزود: یکی از دیالوگهای فیلم از زبان پدر آدینه میگوید «کاش کور، کر و چلاق بود اما این مشکل را نداشت» و اینها خیلی خوب ترسیم شده و باعث شده که ما خیلی خوب به ماجرا ورود پیدا کنیم.
در ادامه، شایسته ایرانی بازیگر نقش آدینه در مورد نقشی که بازی کرده بود گفت: پیشنهاد این نقش برایم کمی ترسناک بود، بابت اینکه آیا من میتوانم این نقش را خیلی خوب بازی کنم؟ برای اینکه من در آن موقع 30 ساله بودم و شناخت زیادی هم از ترنسها نداشتم.
ایرانی ادامه داد: برای اینکه نقش را خیلی خوب ایفا کنم باید در یک پروسه 40 روزه با جنسیتام مشکل پیدا میکردم و از خودم خیلی دور میشدم و این بسیار سخت بود و خوشبختانه توانستم با کمک خانم طائرپور و خانم آذربایجانی و همچنین بازی خوب خانم شاکری به این نقش نزدیک شوم. بعد از فیلم هم پیامهای زیادی از طرف خانواده ترنسها داشتم که برای من خیلی ارزش داشت.
تهمورث بشیریه در ادامه پنل در مورد موازی بودن نقشها در فیلم گفت: یک وزنکشی بین مشکلات زیستی و مشکلات اجتماعی است و فیلم به صورت موازی پیش میرود، از طرفی شخصی است با مشکلات ترنس و از طرف دیگر شخصی است با مشکلاتی از قبیل ورشکستگی و در حبس بودن همسر و ناکامی های اجتماعی ناشی از آن و به نظر من در نهایت وزنه به سمت پایین و به سمت آن جنبههایی میآید که ما در حال حاضر در مورد آن صحبت میکنیم.
بشیریه عنوان کرد: فیلم مبتنی بر یک جامعه مردسالار است که مردها قضاوت میکنند، یعنی دختری را به تصویر میکشد که میخواهد پسر شود، در حالی که اگر از لحاظ علمی بررسی کنیم عکس آن بیشتر است و یا حداقل اختلاف کمی وجود دارد، حتی در فیلم لانتوری اگر کسی که اسید بر روی صورتش ریخته، مرد بود فیلم به این میزان فروش نمیکرد.
او افزود: ما در اینجا یک بار با جنبههای زیستی و جنسیتی سروکار داریم و یک بار با جندرها، یعنی آثار حقوقی و اجتماعی آن و در اینجاست که ما به سراغ برداشتهای اجتماعی یعنی برداشتهای ایجابی و سلبی زن در یک جامعه میرویم.
او ادامه داد: برداشت ایجابی یعنی اینکه یک زن چکار باید بکند و چکار نباید بکند و بعد شکل آنها در جامعه سنتی و جامعه مدرن تعریف میشود، یعنی مفاهیم یکی است ولی برداشتها متفاوت است، در فیلم یکی از سمبلهای زنانگی، انگار نوع پوشش است و یکیدیگر نوع غذا خوردن و نحوه سفارش دادن غذا است که در اینجا غذا خوردن یک زن با یک مرد متفاوت است، اینها را جامعه به ما تحمیل کرده است.
بشیریه خاطرنشان کرد: یک کارگردان به عنوان یک فرد صاحب دغدغه اجتماعی باید این مشکلات را مطرح کند و ما باید این را ترویج دهیم و سوالاتی در مورد فیلم در من ایجاد شده که به نظرم قابل باور به نظر نمیرسد، مثلا چادر سر کردن رعنا که با شناختی که من در جامعه دارم همچنین شخصیتی این دغدغه چادر را ندارد، گرچه شاید خواستهاند مفهوم دیگری را منتقل کنند یا پولهای نقدی که در دست آدینه است و با خود حمل میکند.
بشیریه در باره مسئله جراحی جنسیتی اظهار کرد: از لحاظ تحلیل دینی عمده متدینین معتقد هستند که چنین رفتاری و عمل جراحی، دخالت در مشیت الهی است و لذا حرام است و نمی توانیم انجام دهیم، حتی در فقه شیعه وجهه سیاسی امام باعث شد که فتوای ایشان جریان پیدا کند.
بشیریه علت این امر را که در کشور ایران بیشتر از سایر کشورها عمل میشود، چنین عنوان کرد: در نقاط دیگر دنیا از جمله منچستر، محلههای مخصوصی برای این افراد است و آنها ابراز به گونهای دیگر را مجاز هستند، در حالی که برای جامعه ما این ابراز ممکن نیست و به همین دلیل جراحیها در اینجا بیشتر صورت میگیرد.
در پایان نشست، نگار آذربایجانی در پاسخ به پرسش یکی ازدانشجویان که چه اتفاقی افتاد که به عنوان اولین فیلم سراغ این موضوع رفتید، بیان کرد: اولین موضوعی بود که فکر میکنم به اندازه کافی در مورد آن دغدغه پیدا کرده بودم و علت آن به شانس تجربهای بود که من در دوره نوجوانی داشتم و با یک ترنس آشنا شدم. مرحله تحقیقات زمان زیادی طول کشید چرا که باید یک شخصیتی طراحی میشد که برای تماشاچی و برای خود ترنسها قابل باور باشد.
این کارگردان در پاسخ به سوال دیگری مبنی دلیل وجود سکانس «باز کردن در منزل رعنا توسط آدینه» گفت: با در باز کردن آدینه با آن شکل و شمایل ممکن است یک بحران برای رعنا ایجاد شود که بر روی زندگیاش تاثیر بگذارد و با این وجود رعنا پای آن شناختی که از آدینه پیدا کرده است میایستد.
آذربایجانی در ادامه گفت: یک مسئله دیگر چادر سر کردن رعنا است که در اینجا، رعنا نماینده مخاطب فیلم است که با ترنسها آشنایی ندارد و این برای ما مهم بود که بتوانیم آدمی را طراحی کنیم که برای آن جنس از مخاطب باورپذیر باشد.
همچنین طائرپور، تهیهکننده فیلم گفت: یک جملهای که من با واسطه از یک قضات شنیدم این بوده است که گفته است، وای بر ما که تا الان نمیدانستیم با تصمیماتی که ما در پادگانها و زندانها و مکانهای تفکیک جنسیت که میگیریم با این افراد چه رفتاری میکنیم و چه خطراتی تهدیدشان میکند.
این تهیهکننده در ادامه تاکید کرد: به نظر من وظیفه فیلمسازان نگران کردن و آگاهی دادن است و زمان آن است که در نظام قضایی کشور راجع به این مشکلات بازتعریف داشته باشند.
در پایان نشست، مهدی مهدوی زاهد، دبیر نشست، به پاس تشکر از زحمات عوامل فیلم به فرشته طائرپور، تهیه کننده، نگار آذربایجانی، کارگردان و شایسته ایرانی، بازیگر اصلی فیلم لوح تقدیری به رسم یادگار اهدا کرد.
گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.