یک استاد اقتصاد سیاسی در دانشگاه علامه گفت: «تصور کنید منطق کالایی شدن از دانشگاه به حوزه علمیه تسری پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد معنی آن این است که بسط منطق کالایی به حوزهها امری نابخردانه و مضحک است. اگر در دانشگاه بسط و تحکیم منطق کالایی عجیب جلوه نمیکند، این محصول اعمال موفقیتآمیز نوعی خاص از قدرت و مناسبات آن است».
به گزارش عطنا، نشست «نقد اجتماعی کالاییشدن دانش» با همکاری اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی سراسر کشور و با حضور دکتر محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، دکتر محمد مالجو، پژوهشگر حوزه اقتصاد سیاسی، حسام سلامت و جمعی از فعالان صنفی دانشجویی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، محمد مالجو، پژوهشگر اقتصادی بحث خود را با این سوال که برندهها و بازندههای کالایی شدن دانش در ایران چه کسانی هستند، آغاز کرد و گفت: خدمت آموزش عالی مثل هر خدمت دیگری یا فرض اینکه به حد اعلا، «کالاییشده» باشد، این کالایی شدن باعث ایجاد نوعی گسستگی در رابطه بین عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان میشود.
مالجو ادامه داد: وقتی آموزش کالایی میشود، مثل دیگر کالاها، دیگر صرف نیاز اهمیت ندارد و این تقاضا است که اهمیت پیدا میکند، چون پشتوانه مالی دارد و وقتی که آموزش عالی کالایی میشود، یگانه و تنها قطبنمای رفتار عرضه و تولیدکنندگان آموزش عالی سنجه سود اقتصادی است.
او با بیان اینکه، البته آموزش عالی به حد اعلا در ایران کالایی نشده است، تصریح کرد: در سالهای پس از انقلاب از ناکالایی آموزش عالی فاصله گرفتیم و به سوی کالایی شدن پیش رفتیم.
مالجو به نقش پول در دانشگاهها اشاره کرد و افزود: آموزش عالی دارای دو بخش رایگان و شهریهای است که ما تصویر تجربی از اندازه این دو بخش نداریم و براساس آمار وزارت علوم، در سال 80 نسبت بخش رایگان به شهریهای 41 صدم درصد و در سال 87 به 22 صدم درصد کاهش پیدا کرده است.
این پژوهشگر اقتصادی تاکید کرد: با توجه به مشاهدات، سرعت کالاییشدن در این سالها بعد از سال 87 رشد بیشتری پیدا کرده است.
مالجو درباره تفاوت شهریه در دانشگاه و حوزه علمیه هم اظهار داشت: «شهریه یعنی مبلغی که برای دریافت خدمات آموزشی، دانشجو به موسسه محل خدمت میپردازد، اما معنی دیگری هم از شهریه وجود دارد؛ یعنی اجرت و حقوق ماهیانه. دانشجویان شهریه را پرداخت میکنند، اما در حوزههای علمیه طلاب شهریه دریافت میکنند.
او ادامه داد: شهریه همهجا پرداختکردنی نیست، بلکه برخی جاها بر حسب تصمیمات مناسبات قدرت دریافتکردنی است. تصور کنید منطق کالایی شدن از دانشگاه به حوزه علمیه تسری پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد معنی آن این است که بسط منطق کالایی به حوزهها امری نابخردانه و مضحک است.
مالجو در اینباره تاکید کرد: اگر در دانشگاه بسط و تحکیم منطق کالایی، عجیب جلوه نمیکند، این محصول اعمال موفقیتآمیز نوعی خاص از قدرت و مناسبات آن است.
او افزود: کالاییسازی یکی از انواع سازوکارهایی است که به طور مستمر در جامعه جاری و ساری است و از این رهگذر تمرکزیابی ثروت در دست اقلیت و به زیان اکثریت رخ میدهد.
او درباره عوامل انباشت ثروت هم یادآور شد: خصوصیسازیها، الگوی خلق پول و اعتبار، الگوی توزیع پول، فساد اقتصادی در بدنه دولت، الگوی یارانهها و ... همگی سازوکارهایی هستند که باعث میشوند ثروت در نزد اقلیتی به زیان اکثریت تمرکز پیدا کند.
مالجو درباره کالاییسازی خدمات اجتماعی دولت هم تصریح کرد: بهداشت، مسکن، تربیتبدنی، بهزیستی و غیره همگی چیزهایی هستند که در قانون اساسی آمده است، مرز خودکفایی کشور در زمینه آموزش عالی در ایران مشخص نیست که چی و چگونه است.
او تاکید کرد: پس هرگونه کالاییسازی تخطی از قانون اساسی تلقی میشود و این اکثریت بازنده هستند و چیزی که میبازند در دستان اقلیتی به شکل منابع اقتصادی، ثروت و غیره متمرکز میشود. پس کالاییسازی آموزش عالی اکثریت تودهها را بازنده و اقلیت نزدیک به دولت را برنده میکند.
پؤوهشگر و مدرس اقتصاد سیاسی بازندگان کالاییشدن دانش را در شش گروه تقسیمبندی کرد و گفت: شش لایه از بازندهها را میشود تمیز داد، مرئیترین لایه دانشجویان و خانوادههای دارای عضو دانشجو هستند که برای حقی که دولت از آنها ستانده است، باید برای خدمات آموزشی پول بدهند و این فقط نهتنها به شهریه، بلکه به خوابگاه، سنوات، تغذیه و انواع خدمات پایین آموزش عالی هم برمیگردد.
او اضافه کرد: لایه دوم دانشجویان بخشهای رایگان هستند که آنها هم متضرر میشوند، در جنب آموزش عالی حجم خیلی از خدمات آموزش عالی از جیب خانوادهها پرداخت میشود. لایه سوم، پایگاه طبقاتی است، هرچه این پایگاه به لایههای فرودست نزدیکتر باشد، احتمال اینکه فرد بیشتر بازنده کالاییسازی آموزش عالی باشد بیشتر است. جنسیت، قومیت و ملیت هم لایههای دیگر از بازندهها را شکل میدهند. وقتی آموزش عالی کالایی میشود، تصور اینکه دختر یک خانواده نسبت به پسر آن خانواده بتواند به دانشگاه بیاید، کمتر است. میانگین زنان نسبت به میانگین مردان باخت دیگری را تجربه میکنند و به همین مقیاس میتوان در مورد قومیت و ملیت هم صحبت کرد.
مالجو ادامه داد: اما برندهها هم در سه لایه قرار میگیرند. دو لایه اول در خود سازمان تولید آموزش است؛ تا این اواخر آجری از بخش دولتی به خصوصی داده نشده است، بلکه به بخشخصوصی اجازه کار در آموزش عالی داده شده است و ما با برونسپاری و حضور بخشخصوصی مواجهیم نه خصوصیسازی آموزش عالی. غیرانتفاعیها مرئیترین برندگان هستند و اتفاقا غیرانتفاعی دروغ بزرگی است و بهتر است بگویند انتفاعی. اینها بازیگران و عرضهکنندگان آموزش عالی هستند.
او اضافه کرد: در میان تقاضاکنندگان برنده لایههای بالاتر نیروهای دولتی هستند. کسانی که دو سه سال به بازنشستگی آنها مانده است و میل به بالا بردن پایه حقوق دارند. اینها کسانی هستند که اگر کالاییسازی آموزش عالی اتفاق نمیافتاد دانشجویان دکتری و فوقلیسانس نمیشدند.
این مدرس در پایان گفت: کالاییسازی راه را برای کسانی که به اعتبار توانایی مالی بر روی صندلیهای دانشگاه نشستهاند، باز کرده است. لایه سوم برندهها هم نیروهای محافظهکار سیاسی و اجتماعی هستند. آنها خواهان بیشترین تغییر در وضع موجود هستند و به منابع مالی برای تحکیم خواستههای خود در حوزههای مختلف نیاز دارند.
محمدامین قانعیراد سخنانش را اینگونه آغاز کرد: ممکن است که مطلق کالاییشدن را منفی بدانیم و آیا اینکه نفس این خوب است یا نه، نیاز به بحث دارد. کالاییشدن یک بخش از زندگی بشری را تشکیل میدهد. ما کالاییشدن دانش را در غرب هم داریم، در غرب بعد از یک دوره خوشبینانه نسبت به دانش، با دورههایی مواجه هستیم که پدیده صنعتی علم رخ میدهد و این دانش به مثابه یک کالا درمیآید و علم و فناوری تبدیل به بخشی از ساختار تولید سرمایهداری پیشرفته میشود. اتفاقی هم که افتاد این بود که اجتماعات علمی به کارخانجات علمی تبدیل شدند.
او افزود: در دوره اولیه انقلاب علمی، پدیدهای اتفاق افتاد که دانشمندان در اجتماعات علمی بودند و بعدها تبدیل به کارگران علمی شدند. به تدریج شیوه خصوصی تولید دانش و اطلاعات یا شیوه صنعتی به مثابه کالا اتفاق افتاد.
رئیس انجمن جامعهشناسی ادامه داد: شاید بخشی از کالاییشدن دانش اجتنابناپذیر باشد، شما در هر جامعهای که زندگی کنید با این پدیده مواجه هستید، اما آنجایی که نباید دانش کالایی شود، دانشگاه است. من هرچند که از دانشگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی دفاع میکنم، اما این به معنای یک نهاد توزیعکننده خدمت اجتماعی نیست. امکان این وجود دارد که ما با شرایطی روبهرو شویم که دانشگاه رایگان باشد، اما با تولید کالا مواجه باشیم.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور افزود: دانشگاه علامه طباطبایی در دوره 8 ساله معروف مکانی برای تولید دانش کالایی شده بود. دانش کالایی یعنی دانشی که در خدمت منافع خصوصی قرار میگیرد و ممکن است این منافع خصوصی در خدمت دولت باشد، اما دانش عمومی از نظر من یک دانش غیرکالایی است.
او تاکید کرد: به نظر من باید از آن جوابهای مرسوم بین دولت و بازار و جامعه خارج شویم و به یک نوع نگرش سهجانبه و سهنوع نهادی برسیم که هرکدام از اینها در تعامل با هم میتوانند یک جامعه را شکل دهند. دولت، بازار و جامعه مدنی هرکدام نقشی در ساخت جامعه دارند. ما اکنون در شرایطی هستیم که باید کمک کنیم جامعه ساخته شود. همچنین به همین ترتیب ما دانشگاهیان باید کمک کنیم تا دولت هم شکل بگیرد.
قانعیراد ادامه داد: ما نیاز داریم تا دولت و بازار را بسازیم و کاری کنیم که این سه نهاد در ارتباط با هم قرار بگیرند. به این ترتیب ما با سه نیروی تحول اجتماعی روبهرو میشویم که این نیروها در همه جوامع انسانی بودند و در جامعه ما هم هستند و باید با این سه نهاد به نحوی در تعامل بود تا مفهوم درستی از دولت، جامعه و بازار را ایجاد کنیم بدون اینکه درگیر بنیادگرایی دولت، بازار یا جامعه شویم. بنیادگرایی دولت جایی است که میخواهد منطق خود را در همهچیز وارد کند و بنیادگرایی بازار منطق خود که همهچیز را در پول میبیند میخواهد به همهجا سرایت دهد.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه دانشگاه و دانشجو باید در برابر بازار، دولت و جامعه منتقد باشند،گفت: بحث توسعه در زمان اصلاحات به این معنا بود که از قدرت دولت کاسته شود، اما نه اینکه به قدرت بازار افزوده شود، بلکه جامعه قوی شود، چون جامعه مدنی مطرح بود.
قانعی راد ادامه داد: نیروی دولتیشدن در ایران تا حدی با نیروی بازاریشدن ائتلاف داشته است. دانشگاه به نظر من زنده بودنش به فعالیتهای دانشجویی و غیره است و بدون آن نمیشود اسم آن را دانشگاه گذاشت، اما باید با مفاهیم هم به صورت دقیق برخورد کرد. من قبول دارم در جامعه ما یک نیروی بازاری به دنبال تقویت رابطه دانشگاه و بازار است و نیرویی میخواهد دانشگاه را به سوی بازار یا دولت بکشاند، از آن طرف ما دانشگاهی میخواهیم که در خدمت جامعه قرار بگیرد.
قانعیراد در پایان افزود: دانشگاه ذات هستیشناختی ندارد ولی ما میتوانیم در دانشگاه ایده فلسفی داشته باشیم. مفهوم افلاطون از دانشگاه اقتدارگرایانه بود که ما هم با آن موافق نیستیم، اما در یک چیز مشترک هستیم؛ که دانشگاه باید در خدمت اخلاق و حقیقت قرار گیرد و جامعه ما به این نیاز دارد. دانشگاه، دانشجو و استادان باید در برابر بازار، دولت و جامعه منتقد باشند.
شایان ذکر است در این نشست امیر سعادت فعال دانشجویی ابتدا با ارائه اطلاعات و آمار به فعالیت های صورت گرفته توسط دانشجویان فعال صنفی پرداخت. همچنین حسام سلامت در این نشست با ارائه آمار از دانشجویان بخش غیردولتی مثل دانشگاه آزاد، علمی کاربردی، پیام نور، دانشگاه های غیر انتفاعی، دانشجویان شبانه و پردیسهای غیرانتفاعی به تشریح کالایی شدن دانش، بازاری شدن دانشگاه و رفتن به سمت درآمدزایی و دور شدن از اصل 30 قانون اساسی در ایران پرداخت.
سلامت تاکید کرد: تنها 6.5 درصد از دانشجویان 4 میلیونی ایران در دانشگاههای دولتی روزانه تحصیل می کنند و این در حالی است که سال گذشته دانشگاه آزاد بیش از 12 هزار دانشجو در مقطع دکترا پذیرش کرده است.
گفتنی است بنا بر اصل 30 قانون اساسی دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفائي كشور به طور رايگان گسترش دهد.