ایراندخت فیاض، مدیرگروه آموزش و پرورش دانشکده روانشناسی، گفت: «مایر» در بررسیهای خود به این نتیجه رسیده که یکی از بحرانهای امروز این است که نسل جدید ما عمدتا در سطح جهانی میانتهی از عقیده و ایدئولوژی هستند و پایبند به ارزشهای ثابتی نیستند.
به گزارش عطنا، نشست تخصصی «چالش بحران ارزش در نظام تعلیم و تربیت» صبح امروز 21 آذر، در سالن شورای دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی برگزارشد.
در این نشست، دکتر ایراندخت فیاض، مدیرگروه آموزش و پرورش دانشکده روانشناسی در میان جمعی از استادان برجسته این دانشکده با ارائه سخنرانی درمورد تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت در نظام آموزشی کشور پرداخت.
وی با نگاهی تحلیلی به بررسی اختلالات انتقال ارزشها به نسل جوان پرداخت و گفت: بحران ارزشی در این حوزه بحثی جهانی است و تنها مخصوص کشور ایران نیست. بسیاری از صاحبنظران غربی اذعان دارند که نظامهای تعلیم و تربیت جهانی در پرورش انسانهای ارزشمند و انتقال ارزشهای انسانی ناکارآمد هستند و عمدتا مهارتها و دانشهای ابزاری را به نسل جدید منتقل کردهاند.
مدیرگروه آموزش و پرورش دانشکده روانشناسی به بیان نقطه نظرات صاحبنظران غربی در این حوزه اشاره و اذعان کرد: «مایر» در بررسیهای خود به این نتیجه رسیده که یکی از بحرانهای امروز این است که نسل جدید ما عمدتا در سطح جهانی میانتهی از عقیده و ایدئولوژی هستند و پایبند به ارزشهای ثابتی نیستند.
وی به رفتارهای ارزشی سینوسی و زیگزاگی این افراد اشاره کرد و گفت: این افراد به برخی از ارزشها پایبند و به برخی پایبند نیستند، در برخی از برههها و موقعیتها به اصول پایبند و در برخی نیز آنها را نادیده میگیرند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا نسل جوان ما در مواجهه با آموزههای دینی رابطه تقابلی برقرار میکنند؟ بیان کرد: انسان ارزشی کسی است که دارای باورها و اعتقادات پایهدار نسبت به اصلهای دینی باشد و این باورها را با وجود خود دریافته و نسبت به آنها احساس تعلق خاطر و وفاداری داشته باشد که در این زمان اتوماتیک به آنها پایبند است.
فیاض با بیان مثالی در این خصوص اظهار کرد: در بعد باوری، دانشهای سردی در درون ما وجود دارد. به طور مثال همه ما عمل قرآن خواندن را نیکو میدانیم. اما زمانی که ما عاشق قرآن خواندن شده و اگر روزی سراغ آن نرویم دلتنگ میشویم، در این زمان دانش این عمل در وجود ما رخنه کرده است.
وی به اختلالات روشی در حوزه تعلیم و تربیت اشاره کرد و گفت: یکی از اختلالات روشی تایید بر اعتبار بدون ضابطه است. زمانی که ما به دنبال انتقال یک اعتبار ارزشی هستیم، عامل اعتبار این پیام به اعتبار و شخصیت گوینده است که آن عامل میتواند تخصصی، مذهبی یا عاطفی باشد.
فیاض ادامه داد: آموزههایی که به دلیل اعتبار یا شخصیت گوینده به شنونده منتقل میشود، مبتنی بر تحلیل و استدلال و منطق نیست و به دلیل این اختلاف تخصصی یا عاطفی بین گوینده و شنونده، فرد سخن را میپذیرد.
وی به بیان اختلال دیگری در این حوزه پرداخت و اذعان کرد: ما گاهی در انتقال ارزشها الگوهای ثابت مطلوب اندیشهای و رفتاری را با اجبار به گوینده القا میکنیم. در این شرایط به دلیل عدم وجود تبیین و استدلال فرد به ناچار سخن را میپذیرد اما اتفاقی که در این راستا رخ میدهد این است که زمانی که فرد با واقعیت آن الگو روبهرو شود، دچار پوچی و بیمعنایی خواهد شد.
فیاض از عاملی تحت عنوان مطلقانگاری در حوزه انتقال ارزش نام برد و افزود: گاها در مواجهه با آموزههای دینی نگاههایی وجود دارد که ممکن است، مخدوش و نادرست باشد. اگر ما به گونهای مطلق به آنها بیندیشیم که امکان نقد آن ارزشها وجود نداشته باشد و فرد تحت عنوان اجبار درونی یا بیرونی آنها را بپذیرد، در این صورت قدرت دفاع از آن ارزشها در فرد وجود نخواهد داشت.
مدیرگروه آموزش و پرورش دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی خاطر نشان کرد: در انتقال ارزشها در بعد روشی سه نکته حائز اهمیت است. انتقال ارزشها باید با انتقال دانش و اطلاعات همراه باشد به نحوی که شنونده در وجود خود آن را بپذیرد و دچار کج فهمی و خرافات نشود.
وی تصریح کرد: اگر میان دانش و معرفت منتقل شده و علایق و ترجیهات فرد نسبتی برقرار نباشد در این صورت دانش سرد در افکار شنونده، نمینشیند. زمانی که ما در انتقال دانش معیار منطقی و قابلسنجش را به شنونده منتقل نمیکنیم یک نوع عدم انتخابگری در این نوع ضابطهها ایجاد میشود که سبب عبور نسل جوان از ارزشها میشود.
فیاض در خصوص علت ناکارآمدی نظام تعلیم و تربیت در حوزه انتقال ارزشها، گفت: برخی از ارزشها پاسخگوی نیازهای زمان خود نیستند که باید مورد واکاوی قرار گیرند. اگر ما این ارزشها را با اقتضائات زمان یکسان نکنیم خود به خود دچار بحران ارزشی خواهیم شد چراکه نسل جوان آنها را نپذیرفته و به راحتی از آنها عبور خواهد کرد.
گوشه هایی از این نشست: