عطنا - حجتالاسلام والمسلمین مجتبی عبدخدایی؛ دانشیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۶ مهرماه در نشست علمی «نقد نظریات رایج در علوم انسانی» با بیان اینکه علم روابط بینالملل با هدف خاصی شکل گرفته است و پایه آن در جنگ جهانی اول گذاشته شده است، گفت: جنگ جهانی دوم سبب شد تا این علم در آمریکا رشد زیادی پیدا کند لذا علمی آمریکایی شناخته میشود بنابراین شرایط و فضای این کشور بر این علم حاکم است.
وی افزود: جنگهای جهانی بشر را متوجه ابعاد مختلفی کرد؛ این جنگها در دل اروپا در قرن بیستم رخ داد و بعد از آن تمدن غرب به این نتیجه رسید که چون بشر به عقلانیت و رشد فکری رسیده است جنگ حلال مشکلات نیست و این رویه باید به همه دنیا صادر شود. این جنگها در کشورهایی رخ داد که مظهر و سمبل تمدن و تکنولوژی بودند و سخن از ۱۱۰ میلیون کشته در این جنگها است.
عبدخدایی با بیان اینکه جنایاتی که در این جنگها رخ داد در جهان بیسابقه بوده است و هنوز هم شاید کلکسیونی از جمجمه سربازان این جنگها وجود داشته باشد، تصریح کرد: عمق جنایات بسیار عمیق است لذا این مسئله پیش آمد که اگر ما با علم و صنعت توانستیم این همه رشد کنیم چرا نوعی دیسیپلین علمی برای رفع مشکلات ایجاد نکنیم و همین پایه ایجاد علم روابط بینالملل شد.
قرآن راه حل تنازعات را ارائه می دهد
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مبانی هستیشناسانه و انسانشناسانه طبیعتا بر این علوم اثر میگذارد و در استنتاجات خیلی مؤثر است، اضافه کرد: این سؤال مطرح است که نظریات علمی مبانی خود را از کجا تغذیه میکنند؟ در نظریه ما دنبال بررسی چگونگی ارتباط پدیدهها یا چگونه باید باشدها هستیم؛ قرآن کریم هم در هستها و هم بایدها و نبایدها وارد میشود اینکه روابط بشر چرا به منازعه و جنگ میکشد، قرآن کریم همه این مسائل را تحلیل میکند و ریشه آن را بیان فرموده است.
عبدخدایی با بیان اینکه قرآن راه حلی برای رفع تنازعات ارائه میدهد، اظهار کرد: آیات محوری قرآن بر این تاکید دارد که بشر همگی یکی بودند و خداوند پیامبران را فرستاد تا موضوعاتی که با هم منازعه دارند را کنار بگذارند؛ آیا در ساحت علم نمیتوان سراغ این موضوعات برویم؟
عبدخدایی تصریح کرد: امروز سکولاریسم عنانگسیخته بر مراکز دانشگاهی ما حاکم شده است که نمونه آن این مسئله است که وقتی ما در محیطهای دانشگاهی بگوییم قرآن در فلان موضوع سیاسی و اجتماعی حرف برای گفتن دارد فورا برخی میگویند مسائل را با هم مخلوط نکنید و علم را با ایدئولوژی درگیر نکنید.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه روابط بینالملل از اساس علمی آمریکایی است، گفت: اروپاییها اولین گروهی بودند که تلاش کردند تا در جنگ سرد زیربار هژمونی آمریکا نروند و اتحادیه اروپا را هم برای همین شکل دادند. یکی از اندیشمندان انگلیسی از دل گزارههای نظریات غربی، گزارههایی استخراج کرد و از دل آن نظریه روابط بینالملل انگلیسی را تاسیس کرد و هیچ کسی هم به او خرده نگرفت.
عبدخدایی با بیان اینکه هدایت امری است که در معرفت نهفته است و اگر انسان معرفت به عالم هستی و مناسبات داشته باشد در این صورت اقتدار مرکزی پیدا خواهد کرد، افزود: اگر ما معادلات قدرت را بفهمیم در این صورت پی خواهیم برد که چگونه اقتدار و عزت خود را حفظ کنیم اما اگر مناسبات این عرصه را نفهمیم و چگونگی و چرایی آن را متوجه نشویم در این صورت به مسیر درست هدایت نمیشویم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه علوم نسبت به اهدافشان مختلف هستند و وحی خود را به عنوان یک منبع معرفتی مطرح کرده است نه جانشین همه منابع، اظهار کرد: از این رو قلمروهای علوم و سطح تحلیل آنها متناسب با ورود وحی تفاوت خواهد کرد و ما متوجه میشویم که منبع معرفتی تا چه حدی میتواند در یک علم دخالت داشته باشد و اگر خیلی نقش ندارد جا را به منبعی دیگر واگذار میکند از این رو نمیتوان گفت اگر ما مکانیک اسلامی نداریم اقتصاد اسلامی هم نمیتوانیم داشته باشیم.
علوم انسانی به فهم عمیقتر از قرآن کمک میکند
محمدرضا حسنزاده توکلی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث، نیز در این نشست علمی با بیان اینکه اگر به زبان توجه کنیم زبان فقط لغات نیستند بلکه باورها و ویژگیهای یک قوم است، گفت: سؤالی که مطرح است این است که آیا برخی آیات قرآن یک نکته علمی را بیان فرموده است یا اینکه موضوعی را از زبان قوم بیان کرده است؛ مثلاً قرآن در مورد گردش آب سخن گفته است ولی آیا قصد او بیان یک نظریه علمی بوده است یا خیر؟ بنابراین گزارههای قرآن همگی علم آماده نیست که بتوان مورد استفاده قرار داد.
وی افزود: پایاننامهای را یکی از بانوان دانشگاه ارائه دادند که موضوع آن تأثیر روانشناسی مفسران قرآن در برداشت آنان از قرآن بود، ایشان در تفاسیر جستوجو کرد و تستهای مختلفی را براساس ۶۰ سؤال انجام داد و مشخص شد که رابطه معناداری در این عرصه وجود دارد یعنی در فهم قرآن هم میتوان از علوم مختلف استفاده کرد تا برداشت ما از قرآن هم اصلاح شود تا گرفتار تحمیل نظر نشویم.
توکلی تأکید کرد: هم علوم انسانی به فهم عمیقتر از قرآن کمک میکند و هم قرآن میتواند به توسعه علوم انسانی کمک کند.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه یکی از پشتوانههای فکری غرب امروز، متون مقدس است که با متون مقدس ما قرابت اندکی دار، گفت: بنابراین در عین تفاوت قرابتهایی هم وجود دارد و مفاهیم نسبتا مشترکی هست لذا امکان گفتوگوی زیادی را بین ما و غرب فراهم میکند برعکس رابطه بین ما و مثلاً اندیشمندان ژاپنی. گاهی عین مطالبی که در عرفان شیعه مطرح است در کتب آنان هم وجود دارد.
وی با بیان اینکه قدم اول در شناسایی پیشرفت کار در علوم انسانی، نقد خودمان است، گفت: بهترین رویکرد این است که به جای آن که بگوییم قرآن برای ما هست یا دیگران و تضاد درست کنیم به این موضوع بنگریم که علم رسمی چه چیزی را بررسی میکند. طبیعتاً انسان و طبیعت و جمادات و حیوانات و ... به عنوان مخلوقات خدا یعنی یک دانشمندی که از روش تجربی برای شناخت جهان استفاده میکند، کتاب آفرینش و تکوین را مطالعه میکند و مطالعه قرآن هم بررسی کتاب تشریع است و خالق این دو یک خدا هست.
توکلی بیان کرد: اگر روشهای ما در فهم طبیعت و قرآن درست باشد قاعدتاً نباید با هم تعارض داشته باشند و اگر تعارضی وجود داشت، باید در روش و برداشت خودمان شک کنیم کما اینکه وقتی بین دو برداشت علمی تضاد بود، بررسی میکنیم که کدامیک درست است یا در تفسیر روایات و آیات باید دنبال رفع تعارض باشیم.
در ادامه عباس کاظمی، استاد حقوق خصوصی دانشگاه علامه طباطبایی در سخنانی با بیان اینکه علوم انسانی دانشها و عناصر و مسائل تکرارشوندهای هستند که اینها را درباره انسان استخراج و استنباط میکنیم، افزود: گاهی ما اشیاء را مورد بررسی قرار میدهیم که در حیطه علم فیزیک است؛ قواعدی بر علم فیزیک حاکم است که در آفرینش وجود دارد؛ زمین در همه جای دنیا یکی است؛ گاهی قواعد ریاضی را بررسی میکنیم و در آن هم دو ضرب در دو در همه جا یکی است؛ در زیستشناسی هم بدن انسان مورد مطالعه است ولی بدن انسان ساکن قاره آفریقا با اروپا و آسیا و ... یکی است.
وی ادامه داد: این قاعده در مورد علوم انسانی وجود ندارد زیرا تحت تأثیر اندیشه و آموزهها و ورودیهای فکری مختلف است و خروجی انسانها هم بر این اساس متفاوت خواهد بود. کار علوم انسانی بررسی چنین انسانی است یعنی انسانها در روابط اجتماعی چگونه با هم تعامل دارند و چه عناصری بر این رابطه اثرگذار است؛ در روانشناسی هم خواستهها، تمایلات و افکار انسانی مورد بررسی قرار میگیرد.
کاظمی با بیان اینکه خداوند انسان را انعطافپذیر آفریده است و هر انسانی یک اقیانوس از افکار و تمایلات و تشخیص و... است، اظهار کرد: خلقت انسان بسیار عظیم است؛ انسانها در خانواده بزرگ میشوند و خانواده میراثدار مسائل فرهنگی است و این فرهنگ تابع عوامل بسیاری از جمله سیره و سبک زندگی انسانهای ماقبل است، اینکه قبلاً آیا گرفتار قحطی بودهاند یا خیر؟ جنگ داشتهاند یا خیر؟ در کدام منطقه زیست کردهاند و از چه نوع خوراکی و مواد غذایی بیشتر استفاده کردهاند؛ در آن منطقه دین غالب چه بوده است و شخصیتهای برجسته آن چه کسانی و در چه زمینههایی بودهاند؟
وی اظهار کرد: بنابراین وقتی در خصوص رفتار انسانها در جوامع مختلف سخن بگوییم هر جامعهای یکسری خصوصیات رفتاری و اخلاقی دارند و انسانهای هر جامعه براساس باور و افکار و میراث خود متفاوت هستند لذا نحوه تعامل آنان هم متفاوت است لذا علوم انسانی برخلاف پزشکی و تجربی و ... در بستر جامعه شکل میگیرد؛ از این رو وقتی جامعه ژاپن، ایران و انگلیس را مقایسه کنیم هر کشوری ویژگی خاص خود را دارد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: در مطالعه هر جامعه به یکسری قواعدی میرسیم مثلا اینکه روابط اقتصادی مردم در جامعه انگلیس چگونه است؟ حال آیا میتوان آن نوع روابط و دادهها و نظریات را در ایران و چین و ژاپن هم پیاده کرد؟ قطعاً خیر چون افراد در هر جامعه متفاوت هستند بنابراین قواعد علوم انسانی در هر کشور مختص خود آن کشور است.
وی افزود: در روابط جنسی هم در غرب، براساس سابقه و فرهنگ به یکسری مسائل رسیدهاند ولی این قواعد آیا برای انسان شرقی هم صدق میکند و جواب میدهد؟ البته غرب فرهنگ خود را از طریق رسانهها توسعه داده است و قصد دارد جهانی کند ولی به هر حال هر جامعه ویژگی خود را دارد. غرب متأسفانه در تسریدادن فرهنگ خود در جهان موفق هم بوده است؛ الان مکدونالد نماد فرهنگ آمریکایی در همه کشورهای دنیا وجود دارد.
کاظمی با بیان اینکه نظریات علوم انسانی کاملاً مقطعی هستند و برای یک برهه زمانی خاص و برای یک جامعه خاص تجویز میشوند و جهانی نیستند، گفت: یعنی اگر حتی با قرآن هم تطبیق ندهیم و صرفاً با ویژگیهای جامعه و شرایط بومی و فطرت انسانی تطبیق بدهیم، باز سازگاری و ناسازگاری آن روشن خواهد شد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: در بحث علوم انسانی قائل نیستم نظریه محکمی وجود دارد که بخواهیم اساساً با قرآن تطبیق دهیم، البته یکسری ویژگیها را میتوان تطبیق داد؛ مثلاً در یک جامعه نظم وجود دارد؛ طبیعتاً نظم مورد تأیید روایات به فراوانی است.