عطنا - یک استاد اقتصاد دانشگاه معتقد است: «رشد اقتصادی نشان دهنده تمام حقایق مربوط به اقتصاد یک کشور نیست. درست است که هزینه ها جزئی از رشد حساب میشوند، اما رشدی نیست که رفاه مردم را فراهم کند. هزینهها زمانی که زیرساختها و خدمات را ارتقاء دهند، فراهم کننده رفاه مردم هستند نه زمانی که صرف بهداشت و درمان مردم شوند.»
بر اساس اعلام بانک مرکزی تولید ناخالص داخلی کشور در بهار ۱۴۰۰ (به قیمتهای پایه سال ۱۳۹۵)، با نفت به رقمی حدود سه میلیون و ۴۷۷ هزار میلیارد ریال و بدون نفت به حدود سه میلیون و ۱۴۸ هزار میلیارد ریال رسید که در مقایسه با دوره مشابه سال قبل به ترتیب ۶.۲ و ۴.۷ درصد رشد داشته است. بانک مرکزی اعلام کرده در این دوره به استثنای ارزش افزوده گروه کشاورزی که متاثر از خشکسالی و کاهش تولید محصولات زراعی با کاهش عملکرد ۰.۹ درصدی مواجه شد، ارزش افزوده سایر گروههای اقتصادی شامل «نفت»، «صنایع و معادن» و «خدمات» به ترتیب معادل ۲۳.۳، ۲.۱ و ۷.۰ درصد افزایش یافته است. این آمار در حالی اعلام می شود که نرخ تورم در ماههای اخیر روند افزایشی داشته و قدرت خرید مردم کاهش یافته است. لذا سوالی که مطرح می شود این است که آیا رشد تولید نباید خودش را در افزایش رفاه اقتصادی جامعه نشان دهد؟
در این باره دکتر حمیدرضا ارباب دانشیار اقتصاد بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی در گفتگو با عطنا بیان کرد: «حتی اگر آمار انتشار یافته در رابطه با رشد اقتصادی را درست و دقیق در نظر بگیریم و بگوییم سه ماهه اول سال نسبت به سال قبل رشد داشته است، نتیجه رشد اقتصادی به این صورت ساده که مردم انتظار دارند نیست.»
وی با بیان اینکه تحلیلهای اقتصادی نیازمند داشتن آماری دقیق و همه جانبه از موضوع است، اظهار کرد: «اگر آمار و شاخصهای اندازهگیری رشد اقتصادی صحیح باشد، نتیجه رشد را طی چندین سال میتوان در زندگی مردم مشاهده کرد.»
این استاد دانشگاه گفت: «رشد اقتصادی شاخص کلان است و ارزش افروده بخشهای مختلف اقتصادی تعیین کننده رشد اقتصادی میباشد. اقتصاد چهار بخش اصلی دارد که شامل نفت، کشاورزی، خدمات، صنایع و معادن است. ابتدا باید توجه کنیم که این رشد مربوط به کدام بخش است و سپس زیر بخش های آنها را در نظر بگیریم.»
رشد اقتصادی در بخش صنایع با وقفه تبدیل به کالای مصرفی میشود
وی اظهار کرد: «طبق آمار اعلام شده، ارزش افزوده در قسمت نفت، صنایع و معادن و خدمات افزایش یافته است. رفاه به این معنی است که مصرف کننده باید احساس کند که نسبت به دوره قبل میتواند کالای بیشتری را خریداری کند و با پولی که در دست دارد قدرت خرید بیشتری دارد. در حالی که این رشد اقتصادی در صنایع بوده و مثلاً مصالح ساختمانی، صنایع سنگین، صنایع فلزی و ... رشد داشته اما این موارد وارد سفره مردم نمیشود و اگر هم وارد شود کالای مصرفی نهایی نیست.»
این استاد دانشگاه افزود: «این موارد با وقفه وارد چرخه تولید شده و منجر به تولید کالای مصرفی نهایی می شود و با توجه به اینکه ما در سالهای گذشته رشد منفی داشتهایم و اخیراً بهبودی نسبی مشاهده شده است، پس مدتی باید صبر کرد تا این رشد وارد چرخه زندگی مردم شده تا رفاه حاصل از آن به طور ملموس احساس شود.»
ارباب تصریح کرد: «در واقع میشود گفت اجرای سیاستها به زمان احتیاج دارد تا آثارش دیده شود. نکته حائز اهمیت این است که زمانی که گفته می شود رشد اقتصادی داشتهایم و تولیدات نسبت به چند سال قبل افزایش یافته است باید این مسئله را در نظر گرفت که همچنان تولیدات از تقاضا کمتر است؛ پس نباید توقع رفاه از رشد اندک داشته باشیم؛ این رشد باید مداوم باشد تا منجر به تغییرات ملموس شود.»
تحلیل ها باید پویا باشند و جزئی تا بتوان نتیجه گیری درستی داشت
او گفت: «تحلیلهایی که مسئولین ارائه میدهند تحلیلهای جزئی نبوده و ایستا هستند. برای مثال گفته شده که امسال نسبت به سال قبل رشد داشتهایم اما گفته نمیشود که در این یک سال چه مشکلاتی در اقتصاد وجود داشته، در حالی که اقتصاد ما در طول سال نوسانات و بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشته است.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «مسئله دوم این است که این آمار و ارقام برای اقتصاددانان نیست، بلکه برای مردم است تا یک خبر خوب در رابطه با اقتصاد بشنوند. به همین دلیل مسائل اقتصادی و تحلیلهای آن با جزئیات کمتر گفته میشود. مثلا در بخش بانکداری یا بدهیهای دولت و بانکها و ... مردم عادی به اندازه یک کارشناس اقتصادی سر در نمیآورند تا بخواهند تمام تحلیل ها را بشنوند.»
وی افزود: «تداوم رشد در همه بخشها و زیر بخشها و اصلاح مالی در بخش بانکداری که ابزار اصلی تجارت است و رعایت قوانین و مقررات حاکم بر موسسات پولی و مالی در نهایت منجر به رشدی میشود که در زندگی مردم قابل مشاهده خواهد بود. در حالی که تورم در مدت زمان طولانی در کشور حاکم بوده و انتظارات مردم، انتظاراتی بر اساس تورم شده به این معنی که افزایش قیمت ها امری عادی تلقی میشود و بنگاههای اقتصادی نیاز به سالهای متمادی رشد اقتصادی دارند تا کشور از تورم خارج شود.»
یکی از اشکالات شاخص رشد روش های اندازه گیری آن است
ارباب اظهار کرد: «مسئله دیگری که وجود دارد این است که رشد اقتصادی به معنای افزایش تولید کالا و خدمات به قیمت ثابت از یک سال نسبت به سال دیگر است که با روشهای مختلف اندازه گیری میشود. یکی از این روشها، روش هزینه ای است. طبق آمار منتشر شده بخشی از افزایش ارزش افزوده سه ماه اول سال در زمینه بهداشت و مددکاری اجتماعی بوده که با توجه به شرایط کرونایی کشور این رشد حاصل هزینهای بود که مردم صرف درمان بیماری کردهاند و این مسئله خود یکی از اشکالات شاخص رشد است.»
وی ادامه داد: «لذا باید اشکالات شاخص رشد را در نظر گرفت. در اقتصاد دو نوع کالای بد و خوب وجود دارد. به عنوان مثال کالای خوب محصولات کشاورزی یک کشور و کالای بد هزینه درمان یا هزینه تولید سلاح هستند که هر دو به عنوان رشد اقتصادی حساب میشوند. وقتی اینگونه مسائل جزئی در نظر گرفته شود متوجه میشویم که این رشد در قسمت کالاهای بد بوده و به اصطلاح چیزی سر سفره مردم برده نشده است.»
رشد اقتصادی لزوما به معنای افزایش رفاه مردم نیست
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «بنابراین کل بحث را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: رشد اقتصادی نشان دهنده تمام حقایق مربوط به اقتصاد یک کشور نیست. درست است که هزینه ها جزئی از رشد حساب میشوند، اما رشدی نیست که رفاه مردم را فراهم کند. هزینهها زمانی که زیرساختها و خدمات را ارتقاء دهند، فراهم کننده رفاه مردم هستند نه زمانی که صرف هزینههای بهداشت و درمان شوند.»
فهمیه خواجوند صالحی
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: