با گسترش کرونا در سطح کشور و تعطیلی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، مسیر آموزش در فضای مجازی در پیش گرفته شد. هرچند این شیوه آموزش تاکنون موفقیتهایی را در پی داشته است اما از دید برخی صاحبنظران و استادان، آموزش مجازی تنها میتواند به عنوان مکمل آموزش حضوری و موازی با آن ادامه داشته باشد و جایگزینی آن هم تنها در شرایط خاص و بحرانی نظیر دوران کرونایی امکانپذیر است. در همین زمینه گفتوگویی با «محمد مهدی فرقانی» استاد دانشگاه علامهطباطبائی و متخصص حوزه ارتباطات انجام شده که شرح آن، خواندنی ست؛
به گزارش عطنا و به نقل از ایرنا، محمد مهدی فرقانی معتقد است که کرونا با وجود همه مصیبتها و مشکلاتی که برای مردم ایران و جهان و نیز دولتها داشته، به مانند هر بحران دیگری فرصتهایی را هم ایجاد کرده است؛ از تغییر در بخشی از سبک زندگی و توجه به سلامت خود و زندگی جمعی و اصلاح پارهای رفتارهای فردی و اجتماعی تا توجه به پاسداشت و احترام به محیط زیست و آب و هوا همه از جمله این مواردند.
یکی دیگر از این فرصتها هم الزام برای راهاندازی سیستمهای آموزشی مجازی برای مدارس و دانشگاهها بود. تقریباً میتوان گفت نظام آموزشی ما چه در دانشگاه و چه در مدارس آمادگی و زیرساخت لازم برای این نوع آموزش را نداشت و خلاء چنین سیستم آموزشی هم در نظام آموزشی کشور ما به خوبی احساس میشد. اما از آنجا که آموزش حضوری جریان داشت چندان التزامی به این نوع آموزش هم وجود نداشت. در مورد دانشگاهها باید گفت که شرایط الزام آوری فراهم آمد که موجب شد تا همه قسمتها و ظرفیتهای کشور و حتی بودجه هم بسیج شده تا بتوانند سیستم آموزش مجازی را راه اندازی کنند. البته چارهای هم جز این نبود و همه دانشگاهها ملزم به چنین کاری بودند و به نوعی ترم تحصیلی حضوری در سال جاری به طور کامل تعطیل شد. این وضع نه تنها دانشجویان را از شرکت حضوری در کلاسها دانشگاهی محروم کرد بلکه ورود آنها را به جامعه هم به تعویق انداخت.
با توجه به این شرایط و وجود مشکلات در فضای مجازی و سرعت اینترنت در کشور، موفقیتی که تا این لحظه و با توجه به تمام مشکلات موجود برای نظام دانشگاهی به وجود آمده قابل توجه است. به این معنی که با توجه به تمام مشکلات و موانعی که بر سر راه آموزش مجازی ایجاد شده، نتیجه این آموزش مجازی بیش از حد انتظار است. در مجموع این شیوه آموزش منهای مشکلاتی نظیر «قطعی صدا» و «بارگذاری فایلها» و... موفق بوده است. البته امید است تا صدا و سیما هم آنچنان که گفته شد بخشی از پهنای باند خود را در اختیار فضای مجازی آموزشی قرار داده و از این طریق بخش زیادی از مشکلات دانشگاه قابل حل باشد. به عبارتی هر دستگاهی باید به سهم خودش در مرتفع کردن مشکلات موثر باشد تا این سیستم بتواند از این مشکلات عبور کرده و کارایی خود را ارتقا دهد.
تجربۀ شما از آموزش مجازی در این ایام چیست؟
طبیعتاً آموزش مجازی و حضور در فضای آنلاین و بهرهگیری از تکنولوژیهای جدید برای مدرسین مسنتر قدری سختتر هست چرا که این افراد تا به حال بدین گونه عمل نکرده و کلاسهای درس را به صورت حضوری برگزار میکردند. بدین ترتیب بدیهی است که این دسته از افراد در گام نخست با این شیوه از آموزش مشکلاتی داشتند. این مسئله به ویژه در مورد برگزاری کلاسهای دوره تحصیلات تکمیلی که نیازمند شرکت افراد به صورت حضوری بود بیشتر احساس میشد. چرا که مشارکت در مباحث کلاس و بحث و گفتوگو پیرامون مسائل، بخش عمدهای از کلاس آموزشی است. بنابراین پیشزمینهای از قبل وجود داشت که ممکن است این شیوه جوابگو نبوده و به همین دلیل مقاومتهایی در گوشه و کنار قابل مشاهده بود، اما بر خلاف انتظار خروجی چیز دیگری را نشان داد. البته باید در نظر داشت که چارهای جز این کار نبود و بایستی افراد خودشان را با این شرایط کاملاً وفق میدادند. به عنوان مثال خود من در ابتدا تا حدودی با این مسئله مشکل داشتم اما به سرعت با آن منطبق شده و مسائل را به پیش بردم.
در شرایطی که جامعه ما در آن قرار داشت و ناگزیر به رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و تعطیلی مراکز آموزشی بود، این شیوه آموزشی هم تنها راه باقیمانده برای دانشگاه محسوب میشد. در نتیجه همه افراد به سرعت خودشان را با این سیستم وفق دادند. حتی با وجود سرعت اینترنت ضعیف، بسیاری از استادان و دانشجویان، کلاسهای خودشان را به ساعاتی منتقل کردند که ترافیک کمتری وجود داشت. در دانشگاه علامه بیش از ۹۴ درصد کلاسها به صورت آنلاین برگزار شد و آن ۶ درصد باقیمانده هم بناست تا به زودی با برگزاری کلاسهای جبرانی در هفتههای اخیر، آموزش مورد نظر را در این ایام به اتمام برسانند. در مجموع همه استدان از این مسئله راضی هستند چرا که مشارکت دانشجویان در کلاس بسیار بیشتر بود و وقتی از آنها علت این امر را جویا شدم، دانشجویان در پاسخ گفتند که در فضای مجازی به دلیل اینکه حضور فیزیکی سایر همکلاسیها چندان احساس نمیشد لذا تمرکز آنها هم بیشتر بوده و امکان مشارکت بیشتر هم برای آنها ایجاد شده است. در کلاسهای حضوری تعداد غیبتها هم بیشتر بود در حالیکه در این کلاسهای مجازی تعداد شرکتکنندگان کلاسها خیلی هم بیشتر است، چون در هر کجای کشور که باشند امکان حضور در کلاس مجازی را دارند.
تا پیش از این چه تصوری از آموزش مجازی داشتید و اکنون چه نگاهی دارید؟
چنانچه پیشتر هم بدان اشاره داشتم، تا قبل از بحران کرونا و ورود به شرایط جدید، برای بسیاری از استادان دانشگاه تصور چنین شرایطی دور از انتظار بود. چرا که امکانات فنی و زیرساختهای لازم برای ورود به چنین فضایی غیر قابل تصور مینمود. اما به سرعت انطباقپذیری هم در زمینه فنی و هم در زمینه مسائل استادان و دانشجویان صورت گرفت. البته این موضوع بدین معنی نیست که کارایی کلاسهای مجازی به اندازه کلاسهای حضوری است، خیر. درواقع از آنجایی که کلاسهای حضوری امکان مشارکت فیزیکی و شرکت در مباحث و گفتوگوها را فراهم میآورد بسیار بهتر از کلاسهای مجازی است. هرچند کلاسهای مجازی هم قابلیتهای بسیار بالایی دارند اما این امر نباید به معنای حذف کامل کلاسهای حضوری باشد. درواقع کلاسهای مجازی به نوعی ارزش کلاسهای حضوری را بیشتر نشان داد.
از نظر شما چه تفاوتهایی میان آموزش مجازی و حضوری وجود دارد؟
این مسئله در رابطه با کلاسهای تحصیلات تکمیلی به دو دلیل بسیار بیشتر برجسته میشود. یکی اینکه هماکنون در کلاسهای دکتری شیوه «آموزش معکوس» جریان دارد. به این معنا که دانشجو در این نوع کلاسها محور بوده و استاد تنها منابع را معرفی میکند تا دانشجویان پس از مطالعه آنها بتوانند در کلاس موضوعات خود را پیدا کرده و با راهنمایی استاد آن را به پیش ببرند. مسلماً چنین چیزی در سیستم آموزشی مجازی چندان قابل تحقق نیست و برای دورههای آموزشی کارشناسی این کار قابلیت اجرای بیشتری دارد.
نکته دوم شکلگیری «فرهنگ آکادمیک» در فضای حضوری است. دانشگاه تنها یک ساختمان فیزیکی شامل کلاس درس و محوطه نیست، دانشگاه یک فرهنگ و فضای ارتباطی و تربیتی است. به عنوان مثال در تعامل بین دانشجو و استاد در کلاس حضوری، استادان با نوع نگاه و ارتباط کلامی حضوری میتوانند بازخورد کلاس خود را در چهره دانشجویان مشاهده و در موارد لزوم تجدیدنظر کنند. حتی تعامل دانشجویان با استادان، دانشجویان با یکدیگر نه در سر کلاس درس، بلکه در راهروهای دانشگاه و در محیط دانشگاه با حرکات دست و بدن و ... همگی به نوعی بیانگر یک نوع فرهنگ آکادمیک هست که تنها به صورت حضوری امکان تحقق دارد و در فضای مجازی به شکل ملموس امکانپذیر نیست. بنابراین باید دقت داشت که نمیتوان در درازمدت کلاسهای مجازی را جایگزین کلاسهای فیزیکی دانست، بلکه آموزش مجازی صرفاً مکمل و موازی کلاسهای حضوری و در شرایط بحران جایگزین آنند، نه جایگزین همیشگی آن.
کیفیت تعامل و مشارکت دانشجویان در آموزش مجازی را چگونه ارزیابی میکنید؟
نکات جالبی در این زمینه اتفاق افتاد که به طور شخصی برای خود من بسیار جالب توجه بود. به عنوان مثال دانشجویان در این کلاسهای مجازی به نسبت کلاسهای حضوری «سوال» بیشتری میپرسیدند و زمانی که از آنها علت این کار را جویا شدم، تمرکز بالا در کلاسهای مجازی را به عنوان اصلیترین مورد پاسخ دادند. این امر به قدری در کلاس مجازی اتفاق افتاد که من مجبور بودم تا وقت بیشتری را برای سوالات دانشجویان اختصاص بدهم. هرچند کلاسهای حضوری در نظر من از اهمیت بیشتری برخوردار است اما مشارکت دانشجویان در این کلاسها بیشتر از حد انتظار من بود.
مزایای کلاسهای حضوری همچنان به قوت خود باقی است اما تصور میشد در فضای مجازی شیوه آموزش بیشتر به صورت یکطرفه باشد، ولیکن این اتفاق رخ نداد و در مجموع کیفیت کلاسهای مجازی قانع کننده و بسیار بیشتر از حد انتظار بود. اما همچنانکه پیشتر هم متذکر شدم، آموزش مجازی تنها در کنار آموزش حضوری و مکمل آن میتواند عمل کند و جایگزینی کامل این شیوه آموزش با آموزش حضوری منطقی نیست.