نشست «اعتراضات و نا آرامیهای آبانماه؛ ریشهها و پیامدها» به همت انجمن جامعهشناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش عطنا، ابوالفضل دلاوری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در این نشست در سخنانی گفت: رویدادهای مشابه آبانماه امسال، در سالهای گذشته نیز در کشور ما اتفاق افتاده است. برای تشریح این وقایع ابتدا باید به تعریف دولت پرداخت.
او ادامه داد: دولت به معنی ساده کلمه، تمرکز اقتدار یا قدرت اجتماعی برآمده از یک الگوی ارتباطی است که در مواقع ضروری از خشونت مشروع استفاده میکند. آیا چنین نوعی از قدرت در کشور ما وجود دارد؟ واکنش ساختار حاکمیت به اعتراضات اخیر، نشاندهنده کاستیهای قدرت است. گفتوگو و مناظره مردم با پلیس ضدشورش در اعتراضات اخیر یعنی درماندگی جامعه. جامعه نیز هیچ قدرتی ندارد.
وی افزود: نداشتن قدرت، هم از طرف نهاد دولت و هم جامعه نشاندهنده نوعی فرسودگی است.
دلاوری با تعبیر این وضعیت به «زوال و استهلاک دولت و جامعه» اظهار کرد: اگر هوشیاری عمیق و بهموقع در مورد وقایع اخیر صورت نگیرد نمیتوان به آینده این کشور آنچنان که باید امیدوار باشیم. در چند دهه اخیر استهلاک قدرت به دلیل نبود روابط تعاملی میان جامعه و دولت متوقف شده است. حداقل قدرت در این است که در اعلام برنامه افزایش قیمت بنزین ترسی وجود نداشته باشد و لو این برنامه غلط یا صحیح باشد. ما حتی اقتدار و توان فضاسازی رسانهای حداقلی را در بحث اعلام قیمت افزایش بنزین نداشتیم و این عمل با چراغ خاموش انجام شد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه این سخنرانی اظهار داشت: من برای برونرفت از این وضعیت «دولت حل منازعه» را پیشنهاد دادم. رویکرد این دولت مهمتر از ساختار آن است.
او گفت: دولت حل منازعه باید تمام تجربیات گذشته خود را بازاندیشی کند. ما همچنان به دولت، سازمان، قدرت و توسعه نیازمندیم. در الگوی دولت حل منازعه، نوعی تعامل وجود دارد که بنیادش بر قرارداد اجتماعی است، بدون تأکید بر اینکه بخشی از نهادهای جامعه را حذف کند.
وی تاکید کرد: دولت حل منازعه نهادهایی را که دربرگیرنده همه نیروهای جامعه و منشأ اجتماعی قدرت است، بازنمایی و بازآفرینی میکند. این الگو نهادها و سازوکارهای دموکراسی خاص در جامعه را به وجود میآورد. امیدوارم پیشنهاد دولت حل منازعه مورد توجه قرار گیرد زیرا ضربه اعتراضات اخیر چندان سنگین بود که دیگر گوشنواز نبود بلکه تکاندهنده مغز بود. امیدوارم این فرصتها را هم ما و هم متولیان سیاسی مغتنم بشماریم.