این پژوهشگر اقتصادی گفت: امروز در ایران، فساد یک مسئله نیست، چراکه مسئله چیزی است که می توان برای آن راه حل یافت، در ایران فساد یک جلوه از تناقض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما است و تناقض زمانی از بین میرود که بستر درست شود.
به گزارش عطنا، همایش یک روزۀ «مبارزه با فساد در ایران؛ نظاممند یا موردی؟» به مناسبت روز جهانی مبارزه با فساد به همت هستۀ پژوهشی مطالعات سلامت اداری و مبارزه با فساد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران شنبه، 17 آذرماه در همین دانشکده برگزار شد.
محمد مالجو، دانشآموخته اقتصاد، پژوهشگر و نویسنده در این همایش دربارۀ «بسترهای فساد نظاممند در ایران» صحبت کرد و در ابتدا گفت: عمده نگاهها در رابطه با مسئله فساد و رشد آن، از منظر عرضه فسادها، یعنی مجموعه عوامل و شرایط واجد فرصتهای فساد آلود مانند عدم نظارت و از این دست است.
وی با اشاره به اینکه عوامل ذکر شده، در عرضه فساد بسیار مهم هستند ادامه داد: موضوع بحث من تقاضای فساد است، به عبارت دیگر، پرسش این است که اگر فرصتهای فساد آلود در دسترس افراد قرار دارد، افراد تا چه میزان فساد پذیر یا فساد گریز هستند.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد، با ارائه یک فرضیه و با بیان اینکه تمام بحث، بر مبنای این فرضیه ادامه خواهد یافت تصریح کرد: فرضیه من این است که طی چند دهه اخیر، نسبت فسادپذیری در کلیت جامعه، هم در توده و هم در نخبگان افزایش یافته است.
مالجو در ادامه، با بیان این پرسش که «چرا نسبت فسادپذیری در دهههای اخیر افزایش یافته» بیان کرد: پاسخ من دقیق نیست اما به گمانم بخشی از پاسخ جامع باشد،
وی افزود: در گذر دهههای اخیر، کلیت جامعه شاهد دگرگونیهای شدید در مشغولیتها و دل مشغولیهای خود بوده است و اگر طی یک فرض، انقلاب را شروع یک دوره و جنگ را پایان آن در نظر بگیریم، بهنظر میآید که در آن دوره، جمعیت بیشتری در صدد تحقق آرمانهای جمعی بودند.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد تصریح کرد: به مرور این دل مشغولی جمعی وزن کمتری پیدا کرد و دل مشغولیهای دیگری چون تحقق و پیگیری منافع شخصی جای آن را گرفتند.
مالجو تاکید کرد: البته من این نوع دغدغههای نوین را متهم نمیکنم، بحث بر سر تجربه دگردیسی مشغولیتها در جامعه ایرانی است و این نشان دهنده این است که جامعه، به دنبال کنشهای فردیتر حرکت میکند.
وی با تأکید بر حرکت جامعه به سمت کنشهای فردی ادامه داد: گمان میکنم بتوان علت را در 3 جزء سیاست، روانشناسی اجتماعی نخبگان و اخلاقیات فردگرایانه پیگیری کرد.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد در توضیح جزء اول گفت: در حوزه سیاست، نوع رویکرد از 22 بهمن 1357 به بعد به گونهای بوده که امکان «ما» شدن و هویت یافتن به اغیار را نداده است و توجه بر روی نیروهایی بوده که به شکلهای گونان به نظام سیاسی نزدیک هستند.
مالجو افزود: اگر اغیار نتوانند تبدیل به ما شده و خواستهای خودشان را پیگیری بکنند، ناچار به انجام کنشهای فردی میشوند.
وی اظهار کرد: جامعه به شکلی سیستماتیک به سمت موفقیت هل داده میشود، اما نه به شکلی جمعی و این امر میتواند پیامدهایی چون، شکلگیری کسب و کار یا فسادهای اقتصادی، برای کسی که به فساد دسترسی دارد، به همراه داشته باشد.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد در ادامه و در توضیح جزء دوم گفت: بسیاری از صاحبان قدرت کسانی هستند که در زمان جنگ و در راه انقلاب، تمام توان و امکانات خود را برای پیروزری و منافع عمومی به کار بستند، اما انقلاب 57 از حیث رسیدن به آرمانهای خودش، عمیقا شکست خورده است.
مالجو اظهار کرد: این امر باعث شد تا این افراد، ضمن اینکه به آرمان ها شک نکنند، راه دیگری را برای رسیدن به آن آرمان انتخاب کنند، به عبارتی این افراد دچار نوعی سرخوردگی شده و همچنان به دنبال موفقیت هستند.
وی افزود: منافع شخصی، نوعی ایدئولوژی ایجاد کرده که با انجام درست کارهای فردی، به نتایج جمعی موثر خواهیم رسید و نوعی خوراک، برای افراد و صاحبان قدرت ایجاد کرده است.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد در رابطه با جزء سوم ادامه داد: اخلاقیات فردگرایانه سومین و آخرین جزء است، ما شاهد اشاعه سیستماتیک فردگرایانه برای افرادیم، به این معنی که اگر تو در گرو منافع شخصی باشی، منافع جمعی مرتفع میشوند.
مالجو اظهار کرد: امروز در ایران، فساد یک مسئله نیست، چراکه مسئله چیزی است که می توان برای آن راه حل یافت، در ایران فساد یک جلوه از تناقض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما است و تناقض زمانی از بین میرود که بستر درست شود.
وی در پایان گفت: مهمترین موانع مبارزه با فساد سیستماتیک در ایران دو بال است؛ بال اول، نظام جمهوری اسلامی ایران و بال دوم، نظام جمهوری اسلامی ایران.