توزیع دو میلیون و 600 هزار قطعه سکه پیشفروش شده با سررسید ششماهه از روز گذشته آغاز شد. حراج و پیشفروش سکه از ابتدا سیاست نادرستی بود که بانک مرکزی بهتنهایی تصمیم به اجرای آن گرفت و در این طرح بیش از هفت میلیون قطعه سکه را به فروش رساند.
به گزارش عطنا، وحید شقاقی شهری، اقتصاد دان، در رابطه با توزیع قطعات پیشفروش شده سکه و پیامد آن در بازار، یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نگاشته است که در ادامه آن را با هم میخوانیم:
توزیع دو میلیون و 600 هزار قطعه سکه پیشفروش شده با سررسید ششماهه از روز گذشته آغاز شد. حراج و پیشفروش سکه از ابتدا سیاست نادرستی بود که بانک مرکزی بهتنهایی تصمیم به اجرای آن گرفت و در این طرح بیش از هفت میلیون قطعه سکه را به فروش رساند. در شرایطی که بیاعتمادی در اقتصاد به حداکثر خود رسیده و پیشبینیپذیری در آن بیمعناست، اجرای چنین طرحهایی صرفاً بر التهاب بازار میافزاید.
از سوی دیگر، با عبور حجم نقدینگی از رقم 1500میلیارد تومان دیگر مکانیزم عرضه و تقاضا نتیجه مثبتی به وجود نمیآورد. ابزار عرضه و تقاضا برای تعدیل قیمتها زمانی پاسخگو خواهد بود که بازار دارای ثبات باشد و بتوان آیندهای برای آن در نظر گرفت؛ اما پیشفروش سکه باهدف بهبود عرضه در این شرایط بههیچوجه مبتنی بر دانش اقتصاد نبود.
متأسفانه بانک مرکزی در تحلیلهای خود از بازار اصل را فراموش کرد و باسیاستهای فرعی و حاشیهای راه را برای سوداگران و رانت بازان باز گذاشت. درواقع مدیران این بانک تصور میکردند که اگر حراج و پیشفروش سکه اجرا شود، عرضه از تقاضا فزونی میگیرد و قیمتها روند نزولی را میپیمایند و درنهایت تعادل در بازار حکمفرما میشود، اما در شرایط هیجانی هر چه عرضه در بازار صورت بگیرد، به دلیل نقدینگی عظیم، تقاضا هم رشد مییابد و آثار سوء دیگری برای اقتصاد به وجود میآید.
همانطور که شاهد بودیم در این طرح بالغبر هفت میلیون قطعه سکه به فروش رفت و در تحلیل و بررسی آن متأسفانه عبارتی جز «به حراج گذاشتن منابع ملی» نمیتوان به کار برد.
در این طرح عدهای دلال و واسطهگر یکشبه ره صدساله را پیمودند و مطمئناً با توزیع این سکهها که روز گذشته آغاز شد، آنها را وارد بازار میکنند و بیش از گذشته نظم بازار را بر هم میزنند.
یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد که هر قطعه سکه 3/2 میلیون تومان سود به جیب خریداران سکه واریز میکند. این فعالیتی است که از آن مالیاتی هم دریافت نمیشود و واقعاً جای پرسش است که مسئولان با چه چشماندازی حاضر به اجرای آن شدند.
حتی افرادی هم که پیشازاین فعالیت سوداگرانه نداشتند، مشخص است که با چنین طرحهایی وسوسه میشوند که سرمایه خود را چند برابر کنند، چراکه این فعالیت قانونی است و کسانی که در آن سرمایهگذاری کردهاند بدون هیچ ریسک و مالیاتی ثروتمند میشوند.
داراییهای سایر بازارها نیز نظیر مسکن و بانک نیز وارد این بازار شده است و مشخص نیست چه آیندهای برای آن رقم میخورد. اکنون نیز مجریان این طرح باید به مردم توضیح دهند که چرا این طرح را اجرا کردند و اگر هم آن را طرحی موفق میدانند، درباره علت افزایش قیمت سکه در طول ماههای اخیر سخن بگویند تا شاید کارشناسان هم بتوانند در تحلیلهای خود از این طرح دفاع کنند.
ابزار عرضه و تقاضا زمانی پاسخگوست که تقاضا بهطور مقطعی، کوتاهمدت و به مقدار کم از عرضه پیشی گرفته باشد، نه زمانی که حتی مردم عادی هم سعی میکنند منابع پولی خود را تبدیل به سکه و ارز کنند.