استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه ما به خاطر اطلاعات ناقص و دستکاری شده درباره برخی واقعیتها در فهم آنها به مشکل میخوریم، دانشجویان را به حقیقتجویی و مطالعه عمیق درباره انقلاب دعوت کرد.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «ظهور و سقوط» به همت انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش به مناسبت انقلاب ۱۳۵۷ بهمنماه با حضور دکتر احسان خاندوزی و دکتر فرشاد مومنی، اعضای هیئت علمی گروه برنامهریزی و توسعه اقتصادی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در این نشست، فرشاد مومنی به یک خطای راهبردی در عنوان نشست (ظهور و سقوط) اشاره کرد و عنوان دقیقتر همایش را «سکوت و سقوط» عنوان کرد و گفت: در اثر انقلاب اسلامی یک رژیم سیاسی از قدرت به زمین نشست و یک رژیم انقلابی جایگزین آن شد که بسیاری آن را انقلاب 57 مینامند، در صورتی که عنوان دقیق آن انقلاب اسلامی است.
وی دو زاویه درباره ماجرای پیروزی انقلاب اسلامی را اینگونه معرفی کرد: اول اینکه در طرز اداره کشور در دوران پهلوی دوم چه کاستیها، محدودیتها و خطاهای بزرگ وجود دارد که سقوط آنها را توضیح میدهد و به ما هشدار میدهد که با قرار گرفتن در مسیر آنها خطر سقوط برای جمهوری اسلامی نیز وجود دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی دومین زاویه را بررسی تجربه پس از انقلاب اسلامی از طریق تجربه آرمانها و فداکاریهای بزرگ و بیسابقه خواند و افزود: ایرانیها پس از 2015 سال به این جمعبندی رسیدند که اگر رژیم حکومتی خصلت جمهوری داشته باشد، بهتر است.
مومنی با اشاره به نقش سازههای ذهنی که هویت جمعی پیدا میکند و در عملکرد اقتصادی اجتماعی به توسعه ملی مربوط میشود، گفت: به واسطه کاستیها، ضعفها و سهلانگاریهایی که انقلابیون در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشتهاند، در معرض سوءتفاهمهای بزرگ در نسلهای پسا انقلابی هستیم که بخشی از این سوءتفاهمها به کارنامه رژیم پهلوی و بخش دیگر آن به کارنامه جمهوری اسلامی باز میگردد.
وی نقص اطلاعات را به عنوان یک پدیده سرنوشتساز که بیتوجهی به آن باعث اختلال در فهم علمی و دینی میشود، معرفی کرد و گفت: انسانها با نقص اطلاعات روبهرو هستند، در حالی که یکی از حوزههای بنیادی که در حوزه بازارگرایی نقطه عظیمت تحلیلها قرار میگیرد، فرض اطلاعات کامل است.
وی افزود: به غیر از ناقص بودن اطلاعات، توزیع اطلاعات نامتقارن نیز در بین انسانها وجود دارد، این اطلاعات برای تبدیل شدن به انتخاب باید از صافی ذهن انسانها عبور کنند، یعنی انسانها نمیتوانند با داشتن اطلاعات یکسان انتخابهای یکسان انجام دهند.
فرشاد مومنی با اعتقاد به اینکه اگر ما دقت نداشته باشیم، در فهم واقعیت به مشکل میخوریم، بیان کرد: اگر توزیع اطلاعات نامتقارن باشد امکان برخورد فرصتطلبانه با واقعیتها و دستکاری واقعیتها به وجود میآید.
وی افزود: متاسفانه ما به موقع اوضاعی که به انقلاب منجر شد و ماجراهای پس از انقلاب را ثبت و ضبط نکردهایم.
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه تصریح کرد: کسانی که نمیتوانستند انقلاب اسلامی را بپذیرند و کسانی که منافع آنها در مقیاس ملی به مخاطره افتاد، به سمت دستکاری واقعیتها رفتند، درباره همه انقلابهای فراگیر در دنیا چنین مشکلات وجود داشته است.
وی با اعتقاد بر اینکه مطالعه عمیق اوضاع و احوال دوران پهلوی و دوران محمدرضا پهلوی برای همه کسانی که به ایران و آینده آن اهمیت میدهند ضروری است، گفت: فراز و نشیبهای شدید در جهتگیریها و عملکرد اقتصادی پس از انقلاب اسلامی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد.
مومنی با اشاره به انقلاب مشروطه اظهار کرد: درباره انقلاب مشروطه نیز، حوزه مشروطهگرایان در برابر مشروعهگرایان وجود دارد، در صورتی که انقلاب مشروطه سال 1906 پیروز شده است، هنوز درباره بسیاری از مسائل آن دانایی جمعی شکل نگرفته است.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی یادآور شد: در حال حاضر به اعتبار اینکه انقلاب اسلامی بخش قابل توجهای از وعدهها و آرمانها را محقق نکرده است، در برابر یک هجمه فکری و فرهنگی معطوف به سوءاستفاده از نقص اطلاعات شهروندان قرار گرفته است.
وی در ادامه اظهار کرد: میتوانم یک درس سه واحدی با عنوان «شگفتیهای اقتصاد ایران» با محتوای بحث درباره دوره پنجاه ساله اخیر اقتصادی ایران را ارائه دهم، تا نشان دهم که بخش بزرگ تصوراتی که درباره مسائل اقتصاد ایران وجود دارد و هویت جمعی پیدا کرده است در واقع غلط است.
مومنی در اینباره تصریح کرد: من با این ادعا میخواهم شما را متقاعد کنم که کشور ایران برای اینکه به سمت بهتر بودن حرکت کند به جنبش فراگیر فسفرسوزانی نیاز دارد و باید کارهای فکری زیادی صورت گیرد.
رئیس موسسه دین و اقتصاد در ادامه گفت: بعضیها میگویند انقلاب اسلامی یک جهتگیری ضدتولیدی داشته است؛ به همین دلیل به دلالها و واردکنندگان بعد از انقلاب کاری نداشتند، اما سختگیرانهترین کارها با صنعتگران انجام میشد و بالاترین صدور مصادرهها را در دوره بعد از انقلاب در زمینه واحدهای صنعتی داشتهایم و این را جزء خطاهای راهبردی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به حساب میآورند.
وی با اشاره به اینکه ساحت علم، ساحت واقعیتشناسی است، اضافه کرد: اگر ما یک نظام تبلیغاتی کارآمد یا یک نظام آموزشی و پژوهشی مسئلهمحور داشتیم، هرگز تصورات نادرست درباره وضعیت اقتصادی انقلاب اسلامی شایع نمیشد که حتی پژوهشگران غیرمتخصص در امر اقتصادی نیز کلیشههای نادرست را در آثار خود تکرار کنند.
مومنی با تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی یک نقطه عطف محسوب میشود، تصریح کرد: در تاریخ ایران همواره با تغییر حکومتها مالکیتها هم تغییر کرده است، از نظر تاریخی ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از متزلزلترین نظامهای حقوق مالکیت را در دنیا داشته است، پس از اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد، برای اولین بار در تاریخ ایران در ارتباط با حقوق مالکیت، دو اتفاق افتاد.
وی این دو اتفاق را چنین مطرح کرد: نکته اول در ایران اولین بار بوده است که با تغییر حکومتها تغییر مالکیت ایجاد شد، با اینکه نسبت به دورههای پیش از خود تغییر کمتر بوده است، نکته دوم اینکه تغییر مبتنی بر قانون بوده است، یعنی داراییهای اشخاص به خود آنها منتقل نشده است بلکه داراییهای اشخاص حقیقی به داراییهای حقوقی اشخاص متولی امور عمومی منتقل شده است، مثلا داراییهای محمدرضا پهلوی به خاطر جانشینی به امام خمینی منتقل نشده است.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه در سطح نظری گفته میشود که هیچ متغیری به اندازه امنیت حقوق مالکیت در سرنوشت توسعه تاثیر ندارد، با ابراز تأسف گفت: از پیروزی انقلاب اسلامی تا به حال یک مقاله هم در این زمینه نوشته نشده است و حتی به صورت شفاهی نیز به این مورد رسیدگی نمیشود.
وی با اعتقاد به اینکه اگر این میراث را گرامی بداریم و آن را توسعه ببخشیم، مسیر توسعه را هموارتر کردهایم، گفت: برای مثال، بخش اعظم آنچه که به عنوان مصادره مطرح شده است، مصادره نیست، بلکه ملی کردن بدهیهای سرمایه داران فراری است.
مومنی در ادامه به آرای میکائیل عظیم یکی از پژوهشگران در حیطه اقتصاد اشاره کرد و گفت: او با تقاضای من به موضوع مصادره پس از انقلاب پرداخت و مشخص شد آنچه که به عنوان مصادره مطرح میشود یکی از هوشمندانهترین و عالمانهترین کارهایی است که انقلابیون و در رأس آنها اعضای شورای انقلاب اسلامی با منطق حفاظت و توسعه صنایع ایران بوده است تا بدهیهای سرمایهداران فراری را که بخشی از سرمایههایشان را صرف تولید کردهاند، ملی کنند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی ماجرای مصادره را اینگونه تعریف کرد: یک شبکه قدرت و ثروت علیه بقای ایران و جمهوری اسلامی در گذشته وجود داشته است و حتی در حال حاضر نیز وجود دارد که به ساخت سیاسی و دربار، سیستم بانکهای خصوصی و غیر مولدها وصل است، از این شبکه روابط استفاده کردند و مثلا 100 واحد وام از سیستم بانک به ویژه در سالهای پایانی حکومت پهلوی گرفتند که20 واحد را صرف سرمایهگذاری تولیدی و 80 واحد آن را به ارز تبدیل کردند و از کشور خارج شدند.
وی ادامه داد: شورای انقلاب که با منطق حفاظت و توسعه سرمایه در ایران به احترام اینکه سرمایهگذاری خصلت تولیدی داشته است، قانون حفاظت از توسعه صنایع ایران را ایجاد کرده است که در متن این قانون و متن قانون متمم آن گفته شده است ما میدانیم که شما از طریق یک مناسبات فاسد پولهای بانک را به شکل ناسالم از کشور خارج کردهاید، اما بخشی از پولها را صرف تولید کردهاید، بازگردید ما فساد شما را نادیده میگیریم و از شما فقط این را میخواهیم که درباره ساز و کار بازگرداندن وامی که گرفتهاید با بانکهای وام دهنده توافق کنید.
وی در ادامه ماجرا اظهار کرد: در قانون متمم مهلت را چندین بار تمدید کردند و پس از اینکه این تمدیدها جواب نداد، دولت با منطق آن حفاظت و توسعه صنایع ایران داراییهای اینها را تملک کرد و در ازای آن، مسئولیت بدهیهای آنها را نیز بر عهده گرفت.
مومنی با اشاره به کار تحقیقی خود که تا پنج سال گذشته منتشر میشود، گفت: تا به حال 11 مورد از وارونهنمایی 100 درصدی را درباره 10 سال اول بعد از انقلاب یادداشت کردهام و در حال جمعکردن داده هستم، باید دقت کنیم چیزی را بدون تحقیق و بررسی کافی نپذیریم، هر چه آگاهیها را بالا بریم سطح تحلیلپذیری پایین میآید، خرد و دانایی مبنای تصمیمگیری و تخصیص منابع میشود.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی دیدگاههایی را که به ما بگوید در دوره پهلوی عملکرد آنها کاملا سیاه بوده است مخالف با علم خواند و گفت: باید به روش علمی که در قلب آن انصاف و حقیقتجویی وجود دارد، نقاط قوت و ضعف را ببینیم.
وی با استناد به تعبیر ارسطو که افلاطون گرامی اما حقیقت را گرامیتر دانسته است، اظهار کرد: روح کاوش علمی حقیقتجویی است، با روش علمی از انقلاب اسلامی به صورت جدی دفاع میکنم اما در عین حال درباره اشتباهات و خطاهایی که در حیطه تخصصی مدیریت اقتصادی کشور انجام میشود نقد میکنم، شرافت علمی و حقیقت جویی گوهر اصلی یک انسان پژوهشگر است.
مومنی در پایان بیان کرد: تا به حال در هیچ جای دنیا با رویکرد مرده باد و زنده باد مشکلی حل نشده است، خط قرمز درباره پهلوی، قاجار و جمهوری اسلامی موازین علمی است، باید تلاش کنیم تا بلوغ فکری بالارود و وفادار به حقیقت باشیم، در این صورت انقلاب میتواند به وعدههای خود عمل کند و توسعهیافتگی صورت گیرد.