استاد ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی با اشاره به نقش کلیدی روزنامهنگاران در توسعه جوامع گفت: روزنامهنگاری توسعه نوعی از روزنامهنگاری است که چه به لحاظ فن و چه به لحاظ دانش سعی میکند به توضیح اهمیت توسعه در جامعه بپردازد و با آگاه کردن مردم، در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای مدیران کلان موثر باشند.
به گزارش عطنا، کارگاه «روزنامهنگاری حرفهای ویژه فعالان رسانهای افغان» به همت دانشگاه علامهطباطبائی و با همکاری سازمان یونسکو در دانشکده ارتباطات روز دوشنبه ۲9 شهریورماه در دانشکده ارتباطات این دانشگاه برگزار شد.
هادی خانیکی، استاد ارتباطات و توسعه دانشگاه علامهطباطبائی در سومین روز از این کارگاه که به مبحث «روزنامهنگاری توسعه» اختصاص داشت به نقش اساسی روزنامهنگاران در توسعه کشورها اشاره کرد و گفت: روزنامهنگاری کنشگر در کشورهایی مثل افغانستان بسیار مهم است چرا که موجب موثر بودن مخاطبان در تغییر و توسعه جامعهشان میشود، کنشگری مخاطبان این قدرت را به آنها میدهد که کمپین تشکیل دهند و نهادهای اجتماعیای تاسیس کنند که موجب تغییر شود.
وی گفت: روزنامهنگار باید افکار عمومی را نسبت به مسائل پیرامونش آگاه کند و این حساسیت را در آنها بوجود بیاورد که نسبت به سرمایههای ملی حساس باشند تا از این طریق به توسعه کشور کمک کند، سرمایههای ملی بسیاری در هرات وجود دارد که شما روزنامهنگاران افغان میتوانید با معطوف کردن توجه مخاطبان و افکار عمومی به آنها اقتصاد و فرهنگ را توسعه دهید.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی شرط توسعهیافتگی را آگاهی یافتن افراد به حقوقشان و افزایش مشارکت عمومی دانست و گفت: این وظیفه روزنامهنگاران است که با تشخیص مسائل توسعه و پرداختن به آنها مردم را نسبت به این مسائل آگاه کنند و به آنها قدرت کنشگری دهند.
خانیکی یکی از ویژگیهای روزنامهنگاری توسعه را مسئله محور بودن آن عنوان کرد و اظهار کرد: روزنامهنگار سعی میکند اصلیترین ابعاد توسعه در جامعه در حال گذار (که از وضعیت سنتی خارج شده و به مدرنیته و چارچوب مشخصی نرسیده) را کشف کند و به افزایش دانش و مهارت خود با مطالعه بیشتر و بررسی تجربههای جهانی بپردازد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی با ارائه مثالی نقش حیاتی روزنامهنگاران در توسعه کشورشان را روشن کرد و افزود: دولتها و متخصصان به تنهایی نمیتوانند مسئله بیآبی را حل کنند، زمانی میتوان به مسئله بیآبی پرداخت که جامعه هم نسبت به آن حساس باشد و ایجاد این حساسیت در نخبگان، هنرمندان وشهروندان به عهده روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی است.
وی در ادامه افزود: همانطور که لرنر میگوید امروزه رسانهها نمیتوانند بگویند مردم چگونه بیندیشند اما میتوانند بگویند درباره چه بیندیشند و مسئله را برای مردم روشن کنند.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه معتقد است بالا رفتن ظرفیت های مادی و معنوی باید در جهت نیازهای مدرن عمل کند چرا که این امر به ایجاد نظم و نوآوری بیشتر در جامعه منجر میشود، اما اگر توسعه به این شکل انجام نگیرد نهادهای رسانهای و مطبوعاتی در پیوند با مسائل توسعه قرار نمیگیرند.
خانیکی روزنامهنگاری بحران، سلامت، محیط زیست، صلح و محلی را از انواع روزنامهنگاری کمککننده به توسعه جوامع در حال گذار دانست.
وی گفت: از نظر تهرانیان جریان توسعه طبیعتا مستلزم افزایش ظرفیت تولیدی هست ولی این شرط لازم است و کافی نیست؛ در نهایت امر شکل استفاده از این ظرفیت تولیدی است که میتواند سطح و محتوای پیشرفت معنوی در جامعه را تعیین کند و این شکل، تابعی از نظامهای ارزشی هر جامعه است. به این ترتیب او نتیجه میگیرد که «آن راهبرد توسعهای که اولویت را به گسترش ظرفیتهای انسان و نهادهای اجتماعی بدهد، از راهبردی که پیشینگی را به توسعه ظرفیتهای تولیدی میبخشید موثرتر و انسانیتر عمل میکند.»
خانیکی در ادامه افزود: دکتر تهرانیان با این پیش فرضها به تعبیر خود کوشید که «واژه توسعه ملی را در خارج از چارچوب مفاهیم مادیگرای وارداتی تعریف کند» و آن را مفهومی که «به بالا رفتن ظرفیت های مادی و معنوی نظام ملی و رسیدن به سطوحی جدی از پیچیدگی، نظم و نوآوری منجر میشود.» بداند.
این استاد ارتباطات و توسعه معتقد است متناسب با تحولات جامعه، روشهای صحیح انتقال پیام نیز باید تغییر کند، بنابراین در جوامعی مثل ایران و افغانستان که فرهنگ شفاهی در آن قوی است و گرایش به مطالعه کم است، وظیفه رسانهها، مطبوعات و نهادهای فرهنگی یافتن روشهایی برای بالابردن انگیزه مطالعه در مردم است.
وی با ارائه مثالی به تبیین این موضوع پرداخت و گفت: برای مثال در دهه 1340 سینما به شدت مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت و با توجه به اینکه جذابیتهای فیلم خیلی بیشتر از کتاب و مطبوعات است، فعالان فرهنگی به دنبال راهکارهایی برای کم نشدن مطالعه در ایران گشتند، آنها به این نتیجه رسیدند که شکل و محتوای کتابها را تغییر دهند و کتابهای جیبی قابل حمل که زبان ساده داشت چاپ کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با طرح سوالی فضای روزنامهنگاری جدید را تبیین کرد و گفت: در حال حاضر در حوزه روزنامهنگاری توسعه این سوال پیش میآید که با وجود شبکههای مجازی، ماهوارهای و تلوزیونی چه تغییری در مطبوعات به وجود بیاوریم تا مورد توجه قرار بگیرند؟ یکی از تکنیکهای جدید روزنامهنگاری برای این امر صحبت کردن راجع به «شهروند خبرنگار» و «روزنامهنگاری موبایلی» بود.
خانیکی اینفوگرافی را از دیگر تکنیکهای روزنامهنگاری جدید دانست و گفت: اسم این نوع روزنامهنگاریها همراه با ارائه اینفوگرافی «روزنامهنگاری کنشگر» است و مخاطب مصرفکننده صرف نیست، فعال است و نظر میدهد؛ اخبار و نظرهای مخاطب شکل دیگری از روزنامهنگاری آفریده میشود.
هادی خانیکی در مورد تهدید جایگاه مطبوعات با وجود گسترش فایلهای دیجیتال در پاسخ به یکی از شرکتکنندگان گفت: نظام ارتباطی جامعه متشکل از ارتباطات انسانی، شفاهی، جمعی، مکتوب، دیداری و مجازی است و نیاز افراد با مجموعه این ارتباطات تامین میشود بنابراین یک بخش نمیتواند جای بخش دیگر را بگیرد.
وی در توضیح این مطلب افزود: هارولد آدامز اینیس (۱۹۵۲-1894) استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه تورنتو، ارتباطات مکتوب را از اولویتهای ارتباطی انسان میداند و معتقد است رسانههای جدید، رسانههای قدیم را از بین نمیبرند بلکه تغییر میدهند؛ مثل عکسدار شدن اخبار پس از ظهور صنعت سینما و تاثیر فضای مجازی بر روزنامهها قطعا تغییر ارتباطات یکسویه به دو سویه است؛ این ایجاد ارتباط دو سویه و تقویت گفتگو بین گروههای مختلف به «روزنامهنگاری صلح» و کم شدن جنگ و خونریزی منجر میشود.
خانیکی روزنامهنگاری بحران، سلامت، محیط زیست، صلح و محلی را از انواع روزنامهنگاری کمککننده به توسعه جوامع در حال گذار دانست وگفت: ما در روزنامهنگاری توسعه به دنبال فهم مسائل توسعه و رسیدن به تکنیکهای موثر در انتقال این مسائل به بطن جامعه هستیم.
این استاد ارتباطات توسعه جوامعی چون ایران و افغانستان را ناموزون، نامتوازن و ناهمزمان دانست و گفت: علت این عدم توازن شتاب در تغییر است که موجب عدم شفافیت در مشکلات میشود و این وظیفه روزنامهنگاران است که مسائل توسعه را تشخیص دهند و مردم را نسبت به آنان آگاه و حساس کنند.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه گفت: توسعه نامتوازن به این معناست که تغییری که در جامعه رخ میدهد نسبت به وضعیتی که در گذشته وجود داشته حالت رو در رویی پیدا میکند، جامعهای که به سرعت شهری میشود و تحت تاثیر آموزش قرار میگیرد و به سرعت از رسانهها استفاده میکند دچار نوعی تعارض و عدم توازن میشود
وی توسعه ناهمزمان را با ارائه مثالی توضیح داد و گفت: در تاریخ تحول فناوریها 39 سال طول کشیده تا 50 میلیون نفر از رادیو در جهان استفاده کردند راجع به تلوزیون 13 سال طول کشید و فقط 5 سال طول کشید تا مردم از اینترنت استفاده کنند، در جامعهای که تغییر با شتاب صورت میگیرد مسئله توسعه گم میشود بنابراین کار روزنامهنگاری توسعه در جوامع در حال گذار با توسعه نا همزمان تشخیص صحیح مسائل توسعه است.
وی گفت: توسعه ناموزون به معنای گسستگی ارتباط بین بخشهای مختلف توسعه و عدم وجود تناسب میان رشتههای آموزشی، جمعیت تحت آموزش و نیازهای جامعه است، اگر طبق نیازهای جامعه نیرو آموزش دهیم بین بخش اشتغال، بازار حرفه و دانشگاه توازن ایجاد میشود اما اگر ربطی بین افرادی که آموزش میبینند و نیرویی که نیاز است نباشد، جامعه مانند ماشینی میشود که چرخدندههایش کار نمیکنند.
وی در پایان به تبیین رابطه ارتباطات و توسعه پرداخت و گفت: از آنجا که دموکراسی در دنیای امروز به صورت خواسته ای همگانی و فراگیر در آمده است، میتوان دستیابی به این خواسته را به طور اساسی در پارادایم ارتباطات و توسعه دنبال کرد. در واقع پارازیت ها و اختلالات شدید ارتباطی موجب کند شدن روند توسعه سیاسی و در نهایت انواع دیگر توسعه میشوند. به این سبب میتوان دموکراسی را به عنوان عامل پیوند دهنده مفاهیم ارتباطات و توسعه به کار برد. در این پارادایم تهرانیان سه نسبت میان ارتباطات و توسعه تعریف میکند:
اول «توسعه ارتباطات» که میتواند به عنوان گسترش ظرفیت مجازی نظام ارتباطی قلمداد شود. دوم «توسعه به وسیله ارتباطات» به معنای بهکارگیری ظرفیت های ارتباطی در جهت ارائه خدمات اجتماعیی مانند آموزش از راه دور، پزشکی از راه دور، کتاب خانه از راه دور، بانکداری از راه دور، و غیره به همراه خدمات معمول و سنتی است. سوم «توسعه برای ارتباطات» که بر ارتباط مستقل از قدرت و متکی بر گفت و گو میان دولت و جامعه مدنی مبتنی است.
دکتر خانیکی مبنای تصمیمگیریهای عمومی را در توجه به عقلانیت ارتباطی به جای عقلانیت ابزاری دانست و اظهار کرد: برپایه نقش و سهم دموکراسی در تعریف ارائه شده توسط دکتر تهرانیان «ارتباطات توسعه» در برگیرنده گونه ای از ارتباطات است که افزایش سطح مردم سالاری اقتصادی یعنی اشتغال مولد، افزایش سطح مردم سالاری سیاسی یعنی دسترسی و مشارکت، افزایش سطح مردمسالاری اجتماعی یعنی گسترش فرصت ها و افزایش سطح مردم سالاری فرهنگی یعنی کثرت گرایی را هدف قرار داده باشد.