معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت در نشست بررسی تحول علوم انسانی اظهار کرد: اکنون وزارت علوم تصمیم گرفته است با سازمانی به نام دانشگاه در علوم انسانی تحول ایجاد کند. این تحول پیشنیازها و همافزاییهایی نیاز دارد که بودنش بسیار به تحول کمک خواهد کرد.
به گزارش عطنا، نشست هماندیشی استادان دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی با موضوع «بررسی تحول و ارتقا علوم انسانی»، دوشنبه، 29 خردادماه به همت دفتر نمایندگی نهاد مقام معظم رهبری در سالن شورای این دانشکده با حضور جمعی از استادان برگزار شد.
در بخشی از این نشست، غلامرضا کاظمیان، معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی و عضو هیئت علمی گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی سخنانش را حول محور نقشه راه تحول قرار داد و اظهار کرد: تفاوتی که علوم انسانی با علوم ریاضی و فنی دارد تفکیکناپذیری عینیت و ذهنیت در علوم انسانی است به عبارت دیگر ما در علوم انسانی نمیتوانیم علم را از عامل و عالم آن جدا کنیم که این موضوع تحول را کمی دشوار میکند.
وی اضافه کرد: رفتار هر کنشگری تابع قواعد ذهنی اوست، این قواعد وقتی تبدیل به نهاد شوند تعیین کننده نوع رفتار خواهند بود. این قاعده ذهنی میتواند از قواعد بیرونی یا جدا و یا با آن یکی باشد و در نهایت این امر تعیینکننده رفتار ما خواهد بود. بنابراین در بحث، این سوالات مطرح میشود؛ ذهنیت انسانهایی قرار است عامل این تحول باشند چیست؟ منظورشان از تحول چیست؟ چه نتیجهای برای آن قائلند؟ و این تحول را چه قدر با انگیزه و خواستههایشان منطبق میدانند؟ و در نهایت این انسانها باید چه ویژگیهایی باید داشته باشند.
معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه ظرفیت اجتماعی، نهادی و سازمانی تحول نیز جای سوال است، گفت: متحول بودن جامعه با تحول علم ارتباط دارد البته ممکن است این رابطه خطی نباشد اما موثر است. اقتصاد دانشبنیان بدون جامعه دانشبنیان مختل است و در درازمدت همافزایی بین آنها ایجاد نخواهد شد. این موضوع همان ظرفیت اجتماعی است.
کاظمیان ظرفیت نهادی تحول را قوانین، مقررات و هنجارها عنوان کرد و گفت: در نهایت ظرفیت سازمانی مطرح است. اکنون وزارت علوم تصمیم گرفته است با سازمانی به نام دانشگاه در علوم انسانی تحول ایجاد کند. این تحول پیشنیازها و همافزاییهایی نیاز دارد که بودنش بسیار به تحول کمک خواهد کرد.
وی در پایان با مقایسه دانشگاه علوم انسانی با غیر علوم انسانی افزود: به نظر میرسد در دانشکدههای علوم انسانی چه در مسائل علمی، اجتماعی و یا عمومی میل به تحول کمتر است. دانشکدههای فنی دانشگاه تهران معمولا در مسائل اجتماعی و سیاسی پویاتر بودهاند اما چرا در دانشکدههای علوم انسانی که دانش عمیقتری در این بحثها دارند اما این تمایل کمتر است؟ شاید چون ما این مسائل را آن قدر عمیق میدانیم که در نظر داریم در مواجه با آنها دیرتر، عمیقتر و پختهتر پاسخ بدهیم.