مدیرگروه رشته مالی و بانکداری دانشگاه علامه در نشست تحول علوم انسانی در دانشکده مدیریت اظهار کرد: ما نمیتوانیم با یک روش کلی تمام رشتهها را متحول کنیم. بنابراین لازم است ما یک رویکرد متکثر نسبت به تحول در علوم انسانی داشته باشیم.
به گزارش عطنا، نشست هماندیشی استادان دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی با موضوع «بررسی تحول و ارتقای علوم انسانی»، دوشنبه، 29 خردادماه به همت دفتر نمایندگی نهاد مقام معظم رهبری در سالن شورای این دانشکده با حضور جمعی از استادان برگزار شد.
در بخشی از این نشست، محمدعلی دهقاندهنوی، مدیر گروه مالی و بانکداری دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه بحثهایی که در تحول علوم انسانی مطرح شده دارای آفتی هستند که این آفت ناشی از تندروی در بدو آن بوده است، گفت: این تندوری ذهنیتی در جامعه دانشگاهی ایجاد کرده که تحول علوم انسانی را جبههای در مقابل علم و دانستههایشان میپندارند. در واقع قبل از آنکه چیزی برای تحول در دست داشته باشیم ساختار آن را ایجاد کردیم.
وی اضافه کرد: یکی از همین ساختارها شورای عالی انقلاب فرهنگی بود، بعضی رشتهها را گفتیم که نباید بازنگری شوند، جلوی بعضیها را بستیم که این اقدامات یک آفت به وجود آورده است. بنابراین در اولین قدم باید یک آفتزدایی انجام شود که این تحول در مقابل دانش ما نیست.
دهقان با بیان اینکه در صحبت از تحول تمام رشتههای علوم انسانی مطرح میشود، اظهار کرد: در صورتی که در هر کدام از این رشتهها رویکرد خاص آن رشته را برای تحول اقتضا میکنند و ما نمیتوانیم با یک روش کلی تمام رشتهها را متحول کنیم، بنابراین، لازم است ما یک رویکرد متکثر نسبت به تحول در علوم انسانی داشته باشیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی با طرح این پرسش که چرا ما میخواهیم علوم اسلامی مانند اقتصاد اسلامی داشته باشیم و دیگر مکاتب دینی چنین چیزی ندارند، گفت: تصورم این است این موضوع به دلیل ماهیت خاص دین اسلام است که برای ما یک نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تعریف میکند که در ادیان دیگر وجود ندارد. بنابراین همین نظام است که ما را به سمت تحول یا اسلامیکردن علوم انسانی میبرد.
دهقان اضافه کرد: اگر نگاه ما به آن الگو یا نظام (اقتصاد اسلامی) باشد و بخواهیم آن را به عنوان یک ابزار یا روش به کار ببریم به اشتباه خواهیم رفت. ما باید نظام اقتصاد اسلامی را به عنوان فکت، فرض یا در نهایت هدف و آرمان خود بشناسیم و در علممان وارد کنیم.
وی در ادامه یادآور شد: بسیاری از افراد در حوزه علوم پزشکی در تلاش هستند تا ثابت کنند روزه برای بدن مفید است، حال اگر محقق دیگری خلاف این ادعا را ثابت کند آیا این در اصل روزه گرفتن خدشهای ایجاد میکند؟ بنابراین اشتباه از ابتدا بوده که خواستیم با یک روش علمی وارد یک اصل اسلامی شویم.
دهقان با بیان اینکه مطالعاتی انجام شد که نتیجه آن نشان میداد که ذکات در اقتصاد خوب است، گفت: اگر مطالعات دیگری انجام شود که ذکات را یک عامل منفی برای اقتصاد بیان کند، آیا ما ذکات را کنار میگذاشتیم؟ به نظرم ما باید ذکات را به عنوان یک اصل میپذیرفتیم و سپس بررسی میکردیم که با تشکیل چه نظامی مردم به انجام این وظیفه (پرداخت ذکات) تشویق میشوند.
وی افزود: باید نگاه ما به نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اسلام مشخص شود که میخواهیم این نظام را به عنوان فکتها، فرضها و اصول کار وارد کنیم یا به عنوان روشها و متغییرهای کارمان؟ اگر این مرزبندی را انجام دهیم بسیاری از دغدغههای ما رفع خواهد شد.
مدیرگروه مالی و بانکداری دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه در کنار اصل اسلامیکردن اصول فرعی دیگری وجود دارد که باید به آنها هم توجه کنیم، گفت: باید علوم انسانی را به داخل جامعه ببریم و جامعه تأثیر فعالیتهای علوم انسانی را که در دانشگاهها انجام میشود، ببیند. بنابراین باید فکر کنیم که چطور میخواهیم علوم انسانی را متحول کنیم که تأثیرش را هم ببینیم.
دهقان افزود: دومین اصل این است که باید تولید علم اصیل در دانشگاهها را تقویت کنیم. اگر آن چیزی که در دانشگاههای ما تولید میشود فقط تقلیدی از علوم موجود باشد پس ما علمی تولید نکردیم که امروز بخواهیم آن را متحول کنیم. سومین اصل فرعی مسئلهمحور بودن است، تحول باید به سمتی برود که مسائل از دنیای واقعی بیایند در دانشگاه علوم انسانی حل شوند و راه حلها از این اینجا خارج شوند.
وی در پایان با اشاره به اینکه این دو اصل با تحول ساختار و نظام آموزش عالی ارتباط دارد، خاطرنشان کرد: مکمل تحول علوم، تحول در ساختاری است که این علوم در آنجا تدریس میشود.