ریوزوکه اهاشی، استاد دانشگاه کیوتو، رابطه ژاپن با ایران را به چهار دوره تقسیم کرد و معتقد است بعد از دوره «اقتصاد»، «سیاست» و «فلسفه» اکنون این ارتباط در آستانه دوره چهارم قرار دارد؛ دورهای که او ارتباطی بر پایه «تکنیک و دین» خواند.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه ایران، پروفسور ریوزوکه اهاشی، رئیس مرکز فرهنگی ژاپن- آلمان، در جلسهای که به همت «انجمن فلسفه میانفرهنگی ایران» ترتیب داده شده بود، در دانشکده ادبیات و فلسفه دانشگاه علامهطباطبایی درباره «هایدگر کیست؟؛ ایران، ژاپن و متافیزیک غرب» سخنرانی کرد و به تجربه مشترک ما و ژاپن در مواجهه با غرب پرداخت.پروفسور ریوزوکه اهاشی که به لحاظ فلسفی از مکتب کیوتو تبعیت میکند و از قضا، مهمترین عضو زنده این مکتب به شمار میرود، علاقهمند بررسی مواجهه فلسفی میانفرهنگی بین اندیشه غربی و تفکر شرقی است. وی نخستین رابطه مدرن میان ژاپن با جهان اسلام را به اوایل دهه ۷۰ میلادی؛ یعنی، آن زمان که بحران نفت برجسته شد، ارجاع داد؛به زعم او، در این دوره است که ناگهان ژاپنیها متوجه میشوند اقتصادشان تا چه حد وابسته به نفت خاورمیانه است. او همچنین انقلاب ایران در پایان دهه ۷۰ میلادی به رهبری امام خمینی(ره) و نیز جنگ ایران و عراق در دهه ۸۰ میلادی را دوره دوم این ارتباط دانست؛ چراکه به زعم او، ژاپنیها در این دوره دریافتند که ژاپن و جهان اسلام در «شبکه جهانی سیاست» نسبتی تنگاتنگ با یکدیگر دارند.به موازات دوره دوم و در دهه هشتاد، پژوهشگران فلسفه در ژاپن به نحو فزایندهای علاقهمند به تحقیق درباره «دین اسلام» شدند. از این رو، او این علاقه را پدیدار دوره سوم ارتباط میان ایران و ژاپن دانست و در این راستا بر نقش اسلامشناس ژاپنی «توشیهیکو ایزوتسو» صحه گذاشت. به باور اهاشی، ما در آستانه دوره چهارم ارتباط هستیم؛ در دوره اول «اقتصاد»، در دوره دوم «سیاست» و در دوره سوم «فلسفه» مبنای ارتباط ژاپن با ایران بوده است و اکنون که در آستانه دوره چهارم این ارتباط هستیم با تلفیق تمامی دورههای پیشین میتوانیم از دوره «تکنیک و هنر» یا در دیدی وسیعتر از دوره «تکنیک و دین» صحبت کنیم. وی با بیان اینکه در اروپا «مدرنیزاسیون» همراه با «سکولاریزاسیون» بود، گفت: «به نظر میرسد در جهان اسلام تمایز بین «امر عرفی» و «امر قدسی» وجود نداشته باشد. در حالی که تکنیک مدرن در تلقی اروپایی، نیازی به درک خدا ندارد. مدرنیزاسیون در جهان اسلام باید راه متفاوتی را نسبت به اروپا طی کند. ما ژاپنیها با این مسئله در بیش از ۱۰۰ سال پیش مواجه بودیم. سنت و روح فرهنگ شرقی بسیار متفاوت بود با چیزی که در اروپا وجود داشت.» استاد دانشگاه کیوتو در پایان به آرای هایدگر پیرامون متافیزیک و تکنیک غربی گریز زد و گفت: «هایدگر ذات متافیزیک و تکنیک غربی را یکسان میگیرد، اگر چنین باشد آنگاه باید پرسید که ما بهعنوان غیر غربیها در کجا ایستادهایم؟» به زعم او، ما باید با الهام از هایدگر اما به شیوهای متفاوت با او بیندیشیم.