نشست اقتصاد سیاسی شهر تهران روز پنج شنبه ۷ اردیبهشت با حضور حسین راغفر در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد.
به گزارش عطنا به نقل از جماران، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا در ابتدای سخنان خود با بیان این که امروز یک اجماعی بین محققین به وجود آمده است که تهران از یک شهر قابل سکونت خارج شده است، گفت: باید این این فرآیند تخریب هر چه زود تر متوقف شود؛ زیرا هر چند هیچ چشم انداز روشنی برای مردم تهران در این خصوص وجود ندارد.
وی ادامه داد: شهر تهران با 10 و نیم میلیون جمعیت 7/6 درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهد و با 25 درصد تولید ناخالص کشور، بزرگترین قطب اقتصادی ایران است. اما منبع اصلی این تولید و ارزش افزوده نه خلاقیت و تلاش و سخت کوشی بلکه دلالی، کاغذ بازی و فساد سازمان یافته است. به طوری که اقتصاد شهر تهران بر پایه یک اقتصاد نامولّد استوار است.
این پژوهشگر اقتصاد اقتصاد، «تهران» را سمبل کامل اقتصاد ایران دانست و ابراز داشت: اقتصادی که دیگر قادر به تولید ثروت نیست و فروش زمین را جایگزین این تولید ثروت کرده است که با وضع قوانین بر روی این منبع خداداد با هدف تامین منافع صاحبان سرمایههای مالی و تجاری صورت گرفته است.
وی افزود: ادعای این بحث روند رشد مسکن و شاخص زمین و اجاره بها در تهران است که از سال 1372 تا 1392 اوج رشد قیمت زمین در شهر تهران است. از 1372تا1374 قیمت زمین در تهران شانزده برابر و قیمت مسکن و اجاره دوازده برابر و تورم 9 برابر افزایش نشان میدهد. در سال 72 تا 92 قیمت زمین در تهران 107 برابر و قیمت مسکن 76 برابر، اجاره 61 برابر و تورم 39 برابر شده است که عمده این افزایشها در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاده است.
راغفر توضیح داد: این سوداگری بر روی مسکن باعث شده است که در سال 1391 بیست و پنج درصد تولید ناخالص اقتصاد کشور بر روی مسکن سرمایه گذاری شده است، این رقم در همه جای دنیا بی سابقه ست، حتی این مسکنی هم که ساخته شده مسکن برای مصرف نیست بلکه مسکن به منظور سرمایه گذاری تولید شده است؛ به عبارتی مسکن ساخته شده مسکن لوکس بوده که قابل استفاده برای جمعیت عظیمی از شهروندان نبوده و برای افراد خاص است.
وی خاطرنشان کرد: علت این رشد و این وضعیت، نظام تصمیم گیریهای اساسی است که قوانین و مقرراتی را برای زمین وضع میکند که این مقررات اجازه چنین افزایشی را به این بخش میدهد تا پولهای بسیار بزرگی که به این شبکه قدرت وصل هستند سرازیر شود. به همین دلیل ما شاهد یک نوع رشد سرمایه داری کازینویی و تبدیل شهر به عرصه رژه مصرف گرایی مبتذل و رشد نابرابریهای تحقیر کننده هستیم که تهران را به سرعت سمت سائوپولویی شدن پیش برده است. جایی که در آن منبع اصلی این مصرف گرایی فروش منابع زیر زمینی و نفت و گاز بوده که توسط نظام تصمیم گیریهای اساسی به نفع گروههای حاکم و به زیان بقیه جامعه توزیع شده که یک اقتصاد مافیایی و انگلی را سیب شده است.
راغفر یادآور شد: ما از سال 1384 تا 1394 شاهد سه سیکل تجاری در مسکن هستیم، در همه جای دنیا هر یک سیکل تجاری دورههای 20 تا 25 ساله دارد، اما ما در ایران در یک دهه سه سیکل تجاری داشته ایم و شاهد افزایشهای بی سابقه در این بخش بوده ایم.
روتمندان وقتی میخواهند از سطح شهر عبور کنند با ماشینهای ضد گلوله تردد میکنند. در سالهای اخیر ساختمانهای بلند محل فرود بالگردهای این افراد شده است که به دلیل خطرات و نا امنی که از جانب دوزخیان روی زمین و سازماندهی شده توسط گروههای مافیایی، تهدیدشان میکند، از بالگردهای شخصی برای تردد در شهر استفاده میکنند. چند سال پیش در یک درگیری بین گروههای مسلح و ارتش در یک روز 150 نفر کشته و چندین برابر زخمی شدند. این سلطه ی توحشی را نشان میدهد که در اثر این نابرابریهای فاحش در این کشور به وجود آمده که امروز بازسازی این شهر را غیر ممکن کرده است.
این پژوهشگر حوزه فقر تصریح کرد: ساخت مسکن و سودی که به همراه دارد و به طبع آن رکودی که به وجود میآید ناشی از تورمی است که در این حوزه وجود دارد. تورم برای سازنده مسکن سود به همراه دارد و همین تورم باعث رکود در.این بخش میشود. آن چیزی که ما امروزه شاهد آن هستیم به جهت این است که به دلیل وضعیت اقتصادی کشور قدرت خرید مردم برای خرید چنین مسکن لوکسی از بین رفته است.
وی محصول این نظام تصمیم گیریهای اساسی را نابرابریهای رو به افزایش، فساد و فقر گسترده و کمرشکن دانست و اظهار کرد: با این وضعیت جامعه به سرعت به سمت قطبی شدن کامل پیش میرود و مردم یا متعلق به گروه برندهای میشوند که در مناطق محافظت شده با محافظ شخصی زندگی میکنند یا جزو دوزخیان زمین هستند که طبقه حاشیه نشین را شکل میدهند. این گروههای بزرگی که دست به جرم و جنایت میزنند متعلق به گروه کارگر نیستند بلکه اینها قربانیان نظام اجتماعی هستند که کارتن خوابها و معتادین را شکل میدهند. این اشکال مختلف آسیبهای اجتماعی، محصول حاکمیت این نظام تصمیم گیری و سلطه سرمایههای تجاری و مالی است؛ یعنی منافع صاحبان این سرمایههای تجاری و مالی محرک چنین سیاستهایی بوده و کماکان چنین خواهد بود.
حسین راغفر ابراز داشت: یکی از ویژگیهای این نوع اقتصاد تجارت تن فروشی است. تن فروشی جزئی به صورت فروش اعضای بدن و تن فروشی کلی برای عیاشی و کام جویی برای مصرف داخلی و صادرات. ویژگی بعدی فاجعه کودک کار و مصائب و پیامدهای آن است. در سطح کلان وجود مافیاهای صنعت، مسکن، تجارت انسان، توزیع مواد افیونی و مخدر همراه با مافیاهای خرد به شکل باج گیری در سطح خیابانی و شکل گیری جنبش پا به برهنهها از ویژگیهای این فرآیند سائوپالوییشدن شهر تهران است.
وی تاکید کرد: این اقتصاد مدتها است که قادر به ایجاد شغل نیست و پدیده بیکاری ساختاری با همه عوارض آن محصول چنین رویکردی در اقتصاد ایران است. میانگین اشتغال مردان در دنیا که ضرورتا خود آن هم شاخص مطلوبی نیست با اختلاف فاحشی از میانگین اشتغال مردان در کشور ما بالا تر است. میانگین اشتغال زنان نیز در دنیا نزدیک به 50 درصد و در ایران بین 13 تا 14 درصد است که نشان دهنده این امر است که یک بخش قابل توجهی از ظرفیت خلق ثروت در جامعه ما بی کار هستند. همچنین در حال حاضر شاهد رشد بیکاری جوانان در ایران هستیم که نسبت آن با میانگین جهانی بسیار فاحش است. اشتغال جوانان 15 تا24 سال در ایران 22 درصد است که شاخص جهانی آمار 41 درصد را برای این قشر نشان میدهد.
وی افزود: در جبران ناکارآمدیهای مدیریتی در شهر تهران ما شاهد یک نظام خود تنظیمی هستیم که در اشکال مختلف به سازماندهی خود میپردازد؛ یعنی این جمعیت بزرگ بیکاری که وجود دارد به هر صورت برای بقا به فعالیتی دست میزنند که به همین دلیل رشد قارچ گونه اقتصاد غیر رسمی را شاهد هستیم. چند سال پیش یک محاسبه محافظه کارانه نرخ رشد اشتغال غیر رسمی را در کشور 37 درصد اعلام کرد که این رقم در چند سال اخیر به دلیل رشد بیکاری به شدت افزایش پیدا کرده که بسیاری معتقدند که بیش از 55 درصد بازار کار در ایران مشاغل غیر رسمی هستند. مشاغل غیر رسمی شامل کسانی هستند که مالیات نمیدهند و ضمنا بخشی از این مشاغل شامل فعالیتهای زیر زمینی مانند فروش مواد مخدر، تن فروشی، قاچاق انسان و... است.
یکی از مصادیق این خود تنظیمی در اقتصاد ایران، بازار دست فروشی است که از آن به عنوان «اقتصاد رها» نام برده میشود.
استاد اقتصاد دانشگاه الزهراء گفت: این نظام تصمیم گیری، مدیریت شهری تهران را به یکی از.پر ریسک ترین شهرهای جهان برای سرمایه گذاری تبدیل کرده است. در مطالعهای که توسط دانشگاه کمبریج در مورد شهرهای پر ریسک انجام شده است، شهر تهران در بین 300 شهر مهم دنیا رتبه پنجم را از این لحاظ به خود اختصاص داده است. حتی در این مطالعه خیلی مسائلی که ما در اینجا درک میکنیم دیده نشده است وگرنه تهران میتوانست در رتبه اول و دوم هم قرار بگیرد. شهر توکیو به دلیل زلزله خیز بودن در رتبه دوم این طبقه بندی قرار دارد اما به دلیل مدیریت درست در صدر ایمن ترین شهرهای دنیا نیز قرار دارد. بر خلاف شهر تهران که همواره یک مدیریت غارتی بر آن حاکم بوده است و هیچ نگاهی نسبت به آینده مشکلات شهر وجود ندارد. این نشان از شیوه اقتصاد غارتی حاکم بر تهران و از جمله سمبلش شهر تهران است.
وی اضافه کرد: شاخصهای مطالعه پر ریسک ترین شهرهای جهان از یک طرف بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و خشکسالی است که در همه این موارد کشور ایران پر ریسک است و از طرف دیگر شاخصهای انسانی مانند بحران مالی، ناتوانی حاکمیت و دولتها در پرداخت بدهیهای خارجی، شوک قیمتهای نفتی، خطر جنگ، ریسک جدایی طلبی، ناآرامیهای اجتماعی، قطع برق و آسیبهای ناشی از آن، حملات سایبری و حوادث ناشی از نیروگاههای هستهای است که. تقریبا در همه این موارد کشور ایران و کلان شهرهای ما جزو مناطق پر ریسگ محسوب میشوند. جمع بندی این ریسکها مخاطراتی است که متوجه تولید نا خالص داخلی میشود که بیشترین آسیب متوجه شهر تهران است، حدود 120 میلیارد دلار هزینهای است که از سال 2015تا2025 میتواند از طریق این عوامل ریسک متوجه تولید ناخالص کشور و تهران شود.
حسین راغفر تاکید کرد: راه حل این تصویر پیچیده و خطرناکی که در مقابل شهر تهران و کشور وجود دارد مردمی کردن اقتصاد است. اقتصادی که همه مردم بتوانند در تولید محصول اجتماعی سهم داشته باشند. در چنین اقتصادی «اشتغال کامل» هدف سیاست گذاریهای بخش عمومی است؛ اشتغال پایدار و مولد که شایسته مزد شایسته است.
وی ادامه داد: اقتصاد مشارکتی نیازمند شکل گیری نهادهای مشارکتی است، یکی از راههای موثر شکل گیری چنین اقتصادی در سطح شهر تهران بودجه ریزی مشارکتی است، به این معنا که در این شکل بودجه ریزی در سطوح محلات نمایندگان شهروندان انتخاب میشوند و این افراد اولویتهای بودجهای محله خودشان را تعیین میکنند و بر اساس این اولویت ها، شهردار منطقه بودجه لازم را به آن دسته از برنامههایی که خود شهروندان تعیین کرده اند تخصیص خواهد داد. نه این که این بودجه در ستادهای مرکزی که تامین کننده منافع گروههای خاص است، تقسیم شود. بنابراین یکی از راه کارهای خروج تهران از وضعیت کنونی بودجه ریزی مشارکتی است.
این استاد اقتصاد یادآور شد: اقتصاد سیاسی تهران فقط به بدهیهای این شهر و بودجه سالیانه اش که معادل 28 استان کشور است، ختم نمیشود بلکه قوانین و مقرراتی که بر روی زمین وضع میشود و نهادها و افرادی که از طریق اعمال نفوذ میتوانند مناطق را دسته بندی و اجازه ساخت و ساز در مناطق مختلف را دریافت کنند، ظرفیتهای بزرگی را در حوزه اقتصادی شکل میدهند که نتیجه آن سائوپالویی شدن شهر تهران است؛ امروز در سائوپولوی برزیل شهر به دو بخش تقسیم شده که یک بخش شهر متعلق به ثروت است که با دیوار از قسمت حاشیه و فقیر نشین که قسمت دوم شهر را شکل میدهد، جدا شده است. ثروتمندان وقتی میخواهند از سطح شهر عبور کنند با ماشینهای ضد گلوله تردد میکنند. در سالهای اخیر ساختمانهای بلند محل فرود بالگردهای این افراد شده است که به دلیل خطرات و نا امنی که از جانب دوزخیان روی زمین و سازماندهی شده توسط گروههای مافیایی، تهدیدشان میکند، از بالگردهای شخصی برای تردد در شهر استفاده میکنند. چند سال پیش در یک درگیری بین گروههای مسلح و ارتش در یک روز 150 نفر کشته و چندین برابر زخمی شدند. این سلطه ی توحشی را نشان میدهد که در اثر این نابرابریهای فاحش در این کشور به وجود آمده که امروز بازسازی این شهر را غیر ممکن کرده است.
وی در پایان گفت: ما اولین بار نیست که این خطر را در مورد شهر تهران گوشزد میکنیم. من 14 سال پیش این نکته را مطرح کرده بودم که شهر تهران به سرعت به سوی سائوپولوی شدن در حرکت است و اگر این روند تخریب و افزایش نابرابریها کنترل نشود ما به زودی شاهد یک اقتصاد سائوپولویی در تهران خواهیم بود. آرزو میکنم یک نوع عقلانیتی در شهر ما شکل بگیرد تا بتواند از بروز فاجعههایی که در انتظار کشور است جلوگیری کند.