رئیس مرکز کارآفرینی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه بسیاری از دانشگاهها خود را مکلف به مهارت آموزی دانشجویان نمیدانند معتقد است: نظام آموزش عالی در موضوع اشتغال موفق عمل نکرده است.
به گزارش عطنا به نقل از مهر، معضل بیکاری و روند صعودی آن نگرانکننده شده است؛ معضلی که رئیس جمهور اخیرا چند بار از آن به عنوان مهمترین مسأله کشور یاد کرده است. هر چند بحران بیکاری صرفا مربوط به دولت خاصی نیست اما مجموع اقدامات دولتها در این زمینه اثر بخش نبوده و بررسی پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی هم بیانگر همین موضوع است؛ آن طور که بررسیهای نتایج پنج برنامه توسعهای گذشته در حوزه اشتغال نشان میدهد «اشتغالزایی» تولید در طول برنامههای اول تا پنجم توسعه روند نزولی داشته است.
در این زمینه مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس حکایت از آن دارد، در حالی که در برنامه اول توسعه به ازای هر واحد تولید( ۱۰۰۰ میلیارد ریال سرمایه گذاری به قیمتهای ثابت سال ۱۳۷۶)، برای ۱۰۹ هزار نفر شغل ایجاد میشد، این میزان در برنامههای مختلف توسعه با کاهش مواجه شده و در برنامه پنجم به نصف رسیده است.
البته مسئولان، مهمترین مشکل بیکاری را در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی کشور عنوان میکنند و وزیر کار به عنوان سیاستگذار بخش اشتغال و کارآفرینی، بارها در سخنرانیهای خود مهمترین علت بیکاری را «عدم مهارت یا کممهارتی جوانان» میداند؛ علاوه بر این بعضا از سوی مسئولان انتقاداتی هم به نظام آموزش عالی کشور وارد میشود که غالب فارغالتحصیلان دانشگاهی بدون آموزش مهارت کافی از دانشگاههای کشور فارغالتحصیل میشوند.
از سوی دیگر، کارآفرینی که میتواند یکی از مهمترین راهکارهای اشتغالزایی باشد، وضعیت نگران کنندهای در ایران دارد؛ طبق مطالعات سال ۲۰۱۶، رتبه ایران در شاخص جهانی کارآفرینی در بین ۱۵ کشور خاورمیانه و شمال آفریقا، چهاردهم بود، در حالی که با استناد به آمار وزارت کار، ایران از لحاظ تعداد فارغ التحصیلان رشتههای مهندسی، که کارآفرینان بالقوه کشور محسوب میشوند، پس از کشورهای هند، چین، روسیه و آمریکا رتبه پنجم جهان را دارا است.
با توجه به اینکه مهمترین دغدغه بیشتر دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی موضوع «اشتغال» است و این موضوع نیز امروز به عنوان یکی از مشکلات و معضلات جامعه مطرح میشود، به منظور بررسی جایگاه نظام آموزش عالی در مهارت آموزی دانشجویان، علل تمایل جوانان به اشتغالهای دولتی، راهکارهای توسعه اشتغال، فرهنگ کارآفرینی و خروج از بحران بیکاری گفتوگویی با دکتر مهدی گودرزی رئیس مرکز کارآفرینی دانشگاه علامه طباطبائی انجام دادهایم که از نظر گرامیتان میگذرد:
*آقای دکتر به عنوان نخستین سوال، شما به عنوان صاحب نظر در عرصه کارآفرینی، جایگاه این بخش را در کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم از منظر کلان نگاهی گذرا به وضعیت کارافرینی در ایران داشته باشیم، به نظر میرسد زیست بوم کارآفرینی در ایران پشتیبان رشد و تدوام فعالیتهای کارافرینانه نیست.
در واقع زیست بوم کارآفرینی در عرصه ملی، به مجموعهای از «کارآفرینان» بالقوه و بالفعل، «سازمانها و موسسات کارآفرینی»، «نهادهای پشتیبان» و «فرآیندهای کارآفرینی» «سازمانها و موسسات کارآفرین» است که به طور رسمی و غیررسمی عملکرد کارآفرینی را در کشور مدیریت و رهبری میکنند.
«سازمانها و موسسات کارآفرینی» همان شرکتهای تجاری، تولیدی و خدماتی، سرمایه گذاران خطر پذیر، فرشتگان کسب و کار و بانکها هستند؛ «نهادهای پشتیبان» به دانشگاهها و موسسات پژوهشی، و سازمانهای دولتی و قضایی اطلاق میشود و «فرآیندهای کارآفرینی» نیز نرخ ایجاد کسب و کار، تعداد شرکتهای با رشد بالا، تعداد کارآفرینان فعال در چند کسب و کار و میزان تمایل و بلند پروازی کارآفرینی در بین آحاد جامعه را شامل میشوند.
زیست بوم کارآفرینی ایران اگرچه از سال ۲۰۱۵ به ۲۰۱۶ به لحاظ سهولت فعالیتهای اقتصادی و فضای کسب و کار کمی بهبود یافت و رتبه ۱۱۷ را در میان ۱۹۰ کشور جهان دارا بود اما از سال ۲۰۱۶ تا سال ۲۰۱۷ در میان ۱۹۰ کشور به رتبه ۱۲۰ تنزل پیدا کرده است
جدید ترین گزارش منتشره توسط بانک جهانی برای سال ۲۰۱۷ نشان میدهد که زیست بوم کارآفرینی ایران اگرچه از سال ۲۰۱۵ به ۲۰۱۶ به لحاظ سهولت فعالیتهای اقتصادی و فضای کسب و کار کمی بهبود یافت و رتبه ۱۱۷ را در میان ۱۹۰ کشور جهان دارا بود اما از سال ۲۰۱۶ تا سال ۲۰۱۷ در میان ۱۹۰ کشور به رتبه ۱۲۰ تنزل پیدا کرده است.
در همین راستا اگر روند وضعیت زیست بوم کارآفرینی ایران را طی یک بازه زمانی ۱۰ ساله در نظر بگیریم، در مییابیم که فضای کسب و کار کشور فرازها و فرودهای متعددی را تجربه کرده است و یک روند مستمر بهبود در این شاخص دیده نمیشود. بنا براین در مجموع میتوان گفت وضعیت کارافرینی در ایران بهبود چندانی نیافته است و جایگاه فعلی شایسته کشورمان نیست.
*به استناد آمار وزارت کار، ایران بعد از کشورهای هند، چین، روسیه و آمریکا رتبه پنجم را در تعداد فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی دارد که ظرفیت بالقوه کارآفرینی محسوب میشود. اما چرا جوانان اشتغال در دستگاههای دولتی را به خلق فرصتهای جدید کسب و کار و کارآفرینی ترجیح میدهند؟
یک تفکر اشتباه وجود دارد و آن این است که بین تعداد فارغ التحصیلان رشتههای مهندسی و کارآفرین شدن فارغالتحصیلان این رشتهها رابطه مستقیمی وجود دارد. اولا بطور کلی نظام آموزشی ما در مقطع تحصیلات تکمیلی به گونهای تنظیم نشده است که در کلیه رشتههای موجود از جمله حوزه فنی و مهندسی به دنبال پرورش کارافرین باشند. ثانیا موانع بسیاری اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطح خرد و کلان وجود دارد که لزوما برتری و یا داشتن رتبه در یک شاخص نمیتواند دلیلی برای افزایش کارافرینان در آن حوزه شود.
موانع ساختاری بسیاری به خصوص در حوزه فرهنگی و اجتماعی از دیر باز در ایران وجود دارد که تمایل به ریسک گریزی و عافیت طلبی را در نسل جوان پرورش میدهد که از جمله مهمترین آن، تفکر و دیدگاه حاکم بر خانوادههای ایرانی و نوع آموزشهایی است که از دوره کودکی به بچهها داده میشود؛ همینطور تمایل به خطر پذیری، پرسش گری و صف شکنی در این قشر به شدت کاهش مییابد و آثار آن تا سالیان متمادی بر پیکره جوانان باقی میماند.
* اساسا خلأها و نقاط ضعف توسعه کارآفرینی در کشور چیست و چقدر دولت در زمینه کارآفرینی از جوانان خوش فکر حمایت میکند؟
یکی از اشتباهاتی که اغلب در تمامی عرصهها از جمله کارآفرینی توسط عامه مردم و حتی برخی از نخبگان صورت میگیرد این است که دولت باید در تمامی موضوعات دخالت کند. در بسیاری از موضوعات دولت باید بستر و زیر ساخت مناسب برای رشد و بالندگی حوزهای که پیشرفت آن باعث کمک به توسعه یافتگی کشور میشود را فراهم آورد و معنایش این نیست که الزاما دولت، حمایت مستقیمی از آن حوزه کند بلکه با جهتدهی و فراهم آوردن شرایط مساعد و حتی کاهش دخالتهای مستقیم خود، میتواند فرایندهای اجرایی را تسهیل کند و به این ترتیب علامت مناسبی به آحاد جامعه داده میشود که در ان حوزه، دولت بستر لازم را برای رشد و توسعه فراهم کرده است و کافیست افراد با آرامش خیال، منابع خود را سرمایه گذاری کنند تا در یک بازه زمانی مناسب، نتایج مثبت آن را مشاهده کنند.
اما نگاهی تاریخی به مداخلات دولت در عرصه کارافرینی نشان میدهد که بعضا این مداخلات نه تنها باعث رشد و توسعه این حوزه نشده است، بلکه باعث فرار سرمایه ها، سرمایه گذاران و تولیدکنندگان شده است.
*آقای دکتر اگر موافق باشید به بررسی علل بیکاری بخش عمده فارغ التحصیلان دانشگاهی که تمرکز اصلی دولت برای اشتغال هستند بپردازیم؛ ابتدا بفرمایید سالانه حدود چند دانشآموخته دانشگاهی فارغالتحصیل میشوند؟ و آیا میتوان گفت چه میزان از این افراد متقاضی شغل هستند؟
براساس آمار رسمی و منتشر شده از سوی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در سال تحصیلی ۹۳-۹۲ تعداد ۸۵۹ هزار و ۶۹۷ دانشآموخته از دانشگاههای کل کشور فارغ التحصیل شدهاند. اما واقعیت این است که در ایران در بسیاری از حوزههای اقتصادی و اجتماعی، آمار شفاف و دقیقی وجود ندارد چه برسد به اینکه دقیقا مشخص شود که چه تعداد از دانش آموختگان متقاضی شغل هستند.
در واقع تعداد بیکاران دانشآموخته از دانشگاههای کشور در مقاطع مختلف تحصیلی نیز این امر مستثنی نیست چراکه قریب به اتفاق دانشگاههای ایران فاقد مراکز هدایت شغلی هستند و اساسا دانشگاهها خود را در این زمینه پاسخگو نمیدانند؛ ضمن اینکه غالب دانشگاهها نظام خاصی را برای ارتباط با دانشآموختگان خود طراحی نکردهاند تا در بستر این نظام بتوانند اطلاعات مختلفی را دریافت و تحلیل کنند و براساس آن، خدمات آتی خود را به دانشجویان بهبود ببخشند.
متقاضیان کار چندین برابر افرادیست که به دنبال کارافرینی هستند چراکه کمتر افرادی پیدا میشوند که خطرات و تنشهای ناشی از کارآفرینی را جان بخرند تا در آینده زندگی آسودهتری داشته باشندالبته به طور کلی آمار غیر رسمی از آن حکایت دارد که در حدود ۳۰ درصد از دانش آموختگان دانشگاهی بیکارند اما اینکه آیا واقعا از این تعداد همه متقاضی شغل هستند امری نا مشخص است چون تحقیق موثقی در این زمینه انجام نشده است. اما پر واضح است که متقاضیان کار چندین برابر افرادیست که به دنبال کارافرینی هستند چراکه معمولا انسانها عافیت طلب هستند و کمتر افرادی پیدا میشوند تا خطرات و تنشهای ناشی از کارآفرینی را جان بخرند تا در آینده زندگی آسودهتری داشته باشند.
* آیا میتوان گفت چه میزان از دانشآموختگان دانشگاهی به دنبال کارآفرینی میروند و چه میزان در جستجوی اشتغال (غیر از کارآفرینی) هستند؟
خیر چراکه تحقیق موثقی در این زمینه انجام نشده و یا اگر هم انجام شده باشد اطلاعات آن منتشر نشده است. اما به طور کلی متقاضیان کار چندین برابر افرادیست که به دنبال کارافرینی هستند.
* اما آقای دکتر، بارها مسئولان مهمترین معضل بیکاری را در بین «جوانان تحصیلکرده» میدانند؛ دلیل این موضوع چیست؟ آیا صرفا به دلیل انتظار جوانان تحصیلکرده از شغل مناسب است؟
معضل بیکاری به طور کلی و بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی به طور خاص، دارای برخی دلایل و ریشههای یکسان و برخی ریشههای متفاوت است. اما عدم آموزش مناسب و کسب مهارتهای لازم چه در عرصه علمی- فنی و چه در عرصه خانوادگی و اجتماعی باعث شده که نه تنها دانشآموخته دانشگاهی درک صحیحی از واژه «شغل مناسب» نداشته باشند بلکه به غلط در آنها انتظارات و توقعات نابجایی شکل گرفته باشد که تصحیح این تصور غلط، ممکن است پس از سالها کسب تجربه توسط خود افراد قابل رفع شدن باشد.
اما اینکه بخواهیم تنها و مهمترین دلیل معضل بیکاری را در بین جوانان تحصیلکرده، توقعات آنها بدانیم تصور ناصوابی است و این موضوع ریشههای بسیار متعدد دیگری چه در بُعد اقتصاد کلان و چه در بُعد خرد دارد.
* موضوعی که بسیاری از مسئولان دولتی (به ویژه وزیر کار و مسئولان این وزارتخانه) درباره بیکاری به آن اذعان دارند این است که بسیاری از جوانان به دلیل نداشتن مهارت کافی بیکار هستند. علت این بی مهارتی در چیست؟
بله دقیقا، کممهارتی بسیاری از جوانان یکی از دلایل عمده عدم استخدام آنها توسط کارفرمایان است. این کممهارتی ریشه در موارد بسیاری دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بخشی از ریشههای کممهارتی را میتوان در نظام آموزشوپرورش، نظام آموزش عالی و کمبود رابطه بین صنعت و دانشگاه جستجو کرد. اصولا بخش عمدهای از نظام آموزشی کشور از مهد کودک تا دانشگاه برای مهارت آموزی تنظیم نشده است
یقینا کممهارتی جوانان جویای کار یکی از دلایل اصلی است که کارفرمایان از استخدام آنان طفره میروند. اغلب کارفرمایان در شرایط رکود و تورم حاکم بر کشور تمایل ندارند هزینههای کسب مهارت جوانی فاقد تجربه را بپذیرند چراکه نه تنها تامین هزینههای دستمزد یکی از دغدغههای اصلی آنان به شمار میرود بلکه بار هزینههای ناشی از آموزش، یادگیری، خطاهای احتمالی و از دست رفتن منابع و فرصت به هنگام استفاده از این گروه از بیکاران آنچنان بر دوش کارفرما سنگینی میکند که از زیر این بار شانه خانه میکنند.
بخشی از ریشههای این کممهارتی را میتوان در نظام آموزشوپرورش، نظام آموزش عالی و کمبود رابطه بین صنعت و دانشگاه جستجو کرد. اصولا بخش عمدهای از نظام آموزشی کشور از مهد کودک تا دانشگاه برای مهارت آموزی تنظیم نشده است.
از سوی دیگر در سطح کلان، استراتژی توسعه کشور مشخص نیست که کدام بخش یا بخشها قرار است محور توسعه کشور را تشکیل دهند تا براساس آن مهارتهای مورد نیاز ان بخش تقویت شود. لذا در این وادی هر بخشی به مانند بازیکنان یک تیم بی انگیزه فوتبال، توپ را به دیگری برای رفع مسئولیت پاس میدهد و تماشاچیان این مسابقه(مردم) با رخوت و بیحوصلگی تنها نظاره گر این پاس کاری بیهوده هستند و گاه با مزاح و نیش خند از آن به تلخی یاد میکنند و پس از چندی دوباره به نظاره آن مینشینند.
* علاوه بر این بسیاری از مسئولان و اقتصاددانان معتقدند یکی از مشکلات نظام آموزش عالی عدم مهارت آموزی کافی به دانشجویان است و دانش آموختگان پس از پایان تحصیلات برای ورود به بازار کار فاقد مهارت کافی هستند. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
این موضوع درست است که بسیاری از دانشگاهها و اساتید خود را مکلف به مهارت آموزی دانشجویان نمیدانند. البته باید برای تحلیل این موضوع نگاهی به ریشههای تاریخی ورود دانشگاه به ایران و تغییرات تاریخی این نهاد از بدو تاسیس تا کنون انداخته شود.
نگاهی به روند توسعه دانشگاهها در ایران حاکی از آن است که دانشگاهها به تدریج روند تکاملی را طی کردهاند بطوریکه بیش از ۸۰ سال پیش و با پیدایش نظام آموزش رسمی، این روند تحول آغاز شده و با توسعه آموزش عالی به خصوص بعد از انقلاب، زیرساختها و سرمایه گذاریهای فراوانی برای انجام فعالیتهای پژوهشی در دانشگاهها صورت گرفت و در نهایت، در سالهای اخیر زمینههای توسعه تکنولوژی، تجاری سازی و کارآفرینی نیز فراهم شده که تاکنون نیز ادامه یافته است.
به غیر معدود رشتههای دانشگاهی که از اساس حرفهای هستند(یعنی آموزشهای لازم برای قرار گرفتن در یک جایگاه شغلی خاص به دانشجو ارایه میشود)، بسیاری از رشتهها صرفا به صورت سنتی و بدون نگاه جدی به خواستگاه و دلایل ایجاد آن رشته در دیگر کشورها، در ایران دایر شدهاند و در واقع، ماموریت دانشگاهها نیز الزاما، افزایش مهارتهای دانشجویان برای کسب یک شغل خاص نبوده است.
به همین سبب اعضای هیات علمی از دیر باز رسالت خود را ارائه آموزش به دانشجویان علاقمند و تربیت پژوهشگرهای خوب میدانند تا تاکید بر پرورش دانشجویان ماهر متناسب با نیازهای صنعت و بنگاههای اقتصادی کشور. ذکر یک نکته ظریف در اینجا حایز اهمیت و آن این است که در فرایند ارتقا اساتید دانشگاهها، تماما بر سرآمدی آموزشی و پژوهشی استاد و انجام کارهای فردی تاکید شده است و اساسا امتیازی برای اساتیدی که برای دانشجویان خود بستر کارافرینی و یا استخدام در حوزه تحصیلیشان را فراهم میکنند دیده نشده است.
این موضوع یکی از دلایل کلیدی برای عدم تمایل اساتید به مشارکت در فرایندهای هدایت شغلی دانشجویان و ارتباط گیری با صنعت و جامعه میباشد چراکه نظام آموزشی کشور فقط ماموریت آموزش و پژوهش را در برنامه کاری اعضای هیات علمی گنجانده است و موضوعات اشتغال و کارآفرینی امتیاز چندانی برای اساتید به همراه ندارد.
* نقش دانشگاهها در اشتغال و کارآفرینی را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا نظام آموزش عالی در موضوع اشتغال و کارآفرینی موفق عمل کرده است؟
مشخص است که نظام آموزش عالی ایران در موضوع اشتغال چندان موفق عمل نکرده است چراکه فلسفه پیدایش آن نیز این امر نبوده است. اما با تغییر در ماموریتهای دانشگاهها و تغییر در آیین نامههای ارتقای اساتید و اختصاص بودجه به دانشگاههایی که دغدغه کارافرینی و اشتغال دارند میتوان امید داشت که دانشگاهها در سالهای آینده نقش بیشتری در موضوع اشتغال و کارافرینی بازی کنند چراکه متقاضیان ورود به دانشگاهها در مقاطع کارشناسی به تدریج کاهش یافته و دانشجویان حق انتخابهای بیشتری برای ورود به دانشگاههایی که مقتضیات روز جامعه و اقتصاد کشور را در برنامههای آموزشی خود لحاظ میکنند، در فرایند انتخاب دانشگاه مناسب برای تحصیل دخیل خواهند کرد.
اکنون در بسیاری از دانشگاههای پیشروی جهان در گزارشهای سالانهای که از عملکرد خود به عموم جامعه ارائه میدهند به میزان جذب فارغالتحصیلان خود در بازار کار، درآمد کسب شده توسط آنان و حتی نوع شرکتهایی که آنها را جذب کردهاند(مثلا شرکتهای پیش روی کشور متبوع خود و یا شرکتهای چند ملیتی بزرگ) اشاره میکنند تا به این ترتیب ضمن ارتقای برند و رتبه جهانی خود، دانشجویان بیشتری را جذب کرده و درآمدهای خود را افزایش دهند.
* بر اساس آمار رسمی کشور (مرکز آمار ایران) نرخ بیکاری از ۱۰.۸ درصد در زمستان سال گذشته، در پایان سال ۹۴ به ۱۱ درصد، در بهار امسال به ۱۲.۲ درصد و در تابستان به ۱۲.۷ درصد رسیده است؛ علاوه بر این رئیس جمهور اخیرا از ورود ۱.۲ میلیون متقاضی جدید کار برای نخستین بار در بهار امسال خبرداد و بیکاری را مهمترین مسئله این روزهای کشور عنوان کرد؛ به عقیده شما مهمترین راهکار خروج از بحران بیکاری چیست؟
* وزیر کار اخیرا اعلام کرد که در صدد طرحی هستند تا متقاضیان ورود به دانشگاه علاوه بر تعیین رشته، نسبت به تعیین یک مهارت نیز اقدام کنند و این مهارت در طول تحصیل به آنها آموزش داشته شود. در این زمینه نظر مشخص شما چیست؟ آیا دانشگاهها از این طرح استقبال میکنند؟
برای اجرای هر سیاستی باید ذینفعان اصلی در فرایند شناخت مساله، راهکارهای حل مساله و نیز اجرای آن مشارکت کنند. در ضمن هزینههای اجرای سیاست به طور دقیق و شفاف مشخص و فرایند تامین و تخصیص آن برای مشارکتکنندگان معلوم شود. بر این اساس مشخص نیست در این طرح آیا اساسا ابعاد گوناگون مساله به دقت و با مشارکت تمامی ذینفعان بررسی شده است یا خیر؟
در ضمن مقتضیات هر رشته، بازار کار و مهارتهای مختص آن رشته بسیار متنوع است. در نهایت معلوم نیست این فرایندها اساسا با چه منابع و بودجهای قرار است از سوی وزارت مذکور اجرایی شود.
از این رو اگر دانشگاههای عمده کشور در فرایند این تصمیم گیریها از ابتدا مشارکت نداشته باشند، همچنین بخش خصوصی واقعی، نیازهای استخدامی و مهارتی مورد انتظار خود از دانش آموختگان دانشگاهها را احصا نکند و در نهایت بودجه لازم به این امر اختصاص نیابد، احتمالا این طرح در عمل با مشکلاتی فراوانی همراه خواهد بود.
* آیا دانشگاه علامه به طور خاص برنامه یا طرح خاصی برا همکاری با وزارتخانه یا به طور جداگانه در حوزه اشتغال و کارآفرینی دارد؟
دانشگاه علامه طباطبایی برنامه مشخصی برای توسعه حوزه اشتغال و کارافرینی تدوین کرده است که برخی از آنها اجرا شده و به صورت مستمر اجرای آن ادامه دارد؛ ضمن اینکه برخی دیگر در دست طراحی و اجرا است. از جمله موارد اجرا شده، دورههای مهارت افزایی است که در حال حاضر جهت ارتقای سطح مهارتهای دانشجویان در مقطع کارشناسی، هر دانشجو میتواند به صورت رایگان در یک دوره مهارتی مرتبط با رشته تحصیلی خود در مرکز تخصصی آموزشهای آزاد دانشگاه ثبت نام کند و پس از شرکت در این دوره، مدرک معتبر دریافت کند. البته قرار است در دروههای آتی این گونه آموزشهای مهارتی برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد نیز در دستور کار قرار گیرد.
همچنین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی اگر بخواهند در دورههای تخصصی و مهارتی بیشتری شرکت کنند با تخفیف ۲۰ تا ۴۰ درصدی میتوانند در این دورهها ثبت نام کنند و مدارک مهارتی مرتبط با رشته تحصیلی خود را دریافت کنند. علاوه براین، دانشگاه علامه طباطبایی با محوریت دانشکده مدیریت و حسابداری، هر ساله در اردیبهشت ماه، جشنواره فرصتهای شغلی روشنا را با هدف برقراری پیوند بین دانشگاه، صنعت و جامعه در جهت کمک به تامین نیروی انسانی صنایع و شرکتهای فعال در عرصه اقتصاد کشور برگزاری میکند که تاکنون سه دوره از این جشنواره برگزارشده است.
در این جشنواره دانشگاه با فراهم کردن فضای مناسب برای شرکتها و سازمانهای برتر کشور در عرصه کسب و کار، امکان تامین منابع انسانی مورد نیاز این مجموعهها را از میان بهترین دانشجویان و فارغالتحصیلان ایجاد میکند و متقاضیان میتوانند با حضور در غرفه شرکتها اقدام به ارائه رزومههای شغلی خود به شرکتها کنند تا از نیازهای آنها به صورت مستقیم آگاه شوند. در خلال برگزاری جشنواره نیز انواع سخنرانیها و کارگاههای آموزشی مرتبط در دانشگاه با مشارکت شرکتهای حاضر در جشنواره برگزاری میشود تا دانشجویان با حال و هوای کسب و کارهای کشور و نیازمندیهای آنان آشنا شوند.
* گویا برنامهای هم برای ایجاد واحد هدایت شغلی دانشجویان دارید؟
دانشگاه علامه در نظر دارد به عنوان یکی از زیربخشهای مرکز کارآفرینی، واحدی را برای هدایت شغلی دانشجویان ایجاد کند تا فرصتهای موجود در بازار کار را در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به طور مستمر رصد کندبله، در همین راستا دانشگاه در نظر دارد به عنوان یکی از زیربخشهای مرکز کارآفرینی، واحدی را برای هدایت شغلی دانشجویان ایجاد کند که ضمن ارائه مشاورههای لازم به دانشجویان، فرصتهای موجود در بازار کار را در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به طور مستمر رصد کند تا دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه به شیوهای هدفمند از این فرصتها بهره مند شوند.
در زمینه کارآفرینی، مرکز کارافرینی دانشگاه یکی از ماموریتهای خود را تولید محتوای لازم در عرصه تجاری سازی و ایجادکسب و کارهای علوم انسانی و اجتماعی قرار داده است تا دانشجویان این حوزه در کشور بتوانند با مفاهیم صحیح و اختصاصی بخش علوم انسانی و اجتماعی آشنا شوند.
مرکز کارافرینی همچنین انواع برنامههای آموزشی و ترویجی را متناسب با حال و هوای حوزه علوم انسانی و اجتماعی تدارک دیده است که با مشارکت دانشکدههای مختلف در فواصل زمانی معین در دانشگاه برگزار میشود.
تیمهای دانشجویی علاقمند پس از برگزاری این دورهها و عضو گیری، میتوانند طی فرایندهای خاصی، به مرکز کارافرینی مراجعه کنند و از خدمات مشاوره و استقرار واحدهای دانشجویی در مرکز برای پرورش ایدههای خود استفاده کنند. همچنین مسابقات مختلف برای شکلدهی به ایدهها و تیمسازی بین دانشجویان جهت راهاندازی کسب و کارهای نوپا در دانشگاه اجرا شده (از جمله رویداد چکاوک) و در دست اجرا است.
همچنین این مرکز تلاش میکند تا با شناسایی کارافرینان موفق علامهای، از آنان برای سخنرانی و تشریح چگونگی راهاندازی کسب و کار شان در حوزه علوم انسانی و اجتماعی دعوت به عمل آورد و مشارکت آنها را در فعالیتهای این مرکز جلب کند تا دانشجویان بتوانند از نزدیک با نمونههای واقعی موفق در بازار محصولات و خدمت آشنا شوند و از آنها الگو بگیرند.