عطنا- شبکۀ اجتماعی اینستاگرام با جهانی از محتوا، تصویر و ویدیوهای گوناگون به کاربران مجازی امروزی فرصت می دهد تا مضامین خود را تولید و آن را در معرض دید دنبال کنندگان خود قرار دهد.
کاربر اینستاگرام می تواند از لحظات روزمره اش عکاسی کند، متن دلخواه اش را به تصویر ضمیمه کند و آن را برای دیگران انتشار دهد، می تواند در انتظار نظرها و تایید یا رد کاربران قرار گیرد و به عبارتی به جهانی از تعامل وارد شود که گسترۀ ارتباطاتش را بی حد و مرز می کند. در دنیای شبکههای اجتماعی، اینفلوئنسرها یا «افراد تاثیرگذار» هستند که در یک یا چند شبکه اجتماعی شناخته شده باشند. اینفلوئنسرها در حقیقت سلبریتی های شبکه های اجتماعی می توان تلقی کرد؛ در حالی که شاید خارج از آن شبکه اجتماعی زندگی کاملاً عادی داشته باشند و آنچنان شناخته شده نباشند. این افراد در زمینه های مختلفی به بلاگری می پردازند و همچنین به تدریج توانستهاند کاربران زیادی را ترغیب کنند تا آنها را دنبال کنند. در این میان اینفلوئنسرها به چشم می خورند که در صفحات مجازی خود مملو از بارگزاری محتواهایی از تجارب، روزمرگیهای مهاجرتیشان را برای کاربران و دنبالکنندگانشان تشریح و توصیف میکنند. پیرو این موضوع و مسالۀ اجتماعی، خبرنگار عطنا گفتگوی تفصیلی با مرضیه ادهم، پژوهشگر و دانشجوی دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی درباره ایجاد و افزایش صفحات اینفلوئنسرهای مهاجرتی بلاگری و دنبال کردن بیشتر این گروه بلاگری در کنار دیگر فعالیت های متنوع آنها خصوصاً در میان کاربران ایرانی شبکه اجتماعی اینستاگرام پرداخته شد.
در ابتدای این گفت و گو، ادهم بیان کرد: اگر کاربر شبکه های مختلف اجتماعی باشیم، شاهد محبوبیت این افراد و یا تمایل به دنبال کردن این گروه از بلاگرها در میان کاربران هستیم. در سال های اخیر شاهد علاقهمندی تولید محتوا در میان مهاجران ایرانی هستیم که با استقبال خود مخاطبان نیز همراه بوده است و همۀ این موارد را باید نشانهای دانست که علاقهمندی به تجربه، مسیر و یا زندگی روزمره مهاجرت افزایش پیدا کرده است و اکنون جمعیتی با مشخصات متفاوت از نظر جنسیت، سن و سطح تحصیلات به این گونه محتوا علاقهمند شده است.
وی ادامه داد: در هر صورت در گذشته مهاجرت دو حالت داشته که مردم یا برای کار می رفتند که این مهاجرت کاری بیشتر در طبقات پایین دست جامعه رخ می داد و بیشتر معطوف به اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد شمسی بوده است. نوعی دیگر مهاجرت برای طیقه الیت، نخبگان و سرمایه داران رخ می داد که در دسترس همگان نبود. در حال حاضر در این هفت یا هشت سال گذشته کمی مسیر مهاجرت راحتتر شده و قشر متوسط جامعه نیز امکان مهاجرت را دارند. یا حتی برای سنین بالا نیز مسیر مهاجرت امکان پذیر شده است.
ادهم خاطرنشان کرد: همچنین اطلاع رسانی و آگاهیها افزایشیافته است. یکی از این مسیرهای آگاهی بخشی، تولید محتوای افراد مهاجرت کرده است. با دیدن، دنبال کردن و تشریح زندگی روزمره این افراد مهاجر در فضای مجازی متوجه میشوند برای اقدام به مهاجرت نیازی به سطح زبان بالا و یا سرمایۀ چشمگیری نیست. در تنیجه علاقۀ بالقوه به مهاجرت با دلایل ریشهای تبدیل به تلاش بالفعل برای مهاجرت می شود. این نشانهها را از آمار فارغ التحصیل دانشگاهی یا اقشار دارای مهارتهای پیشرفته و حتی سنین مختلف که جلای وطن کردهاند میتوان تفسیر کرد. حتی ممکن است تصمیم بر مهاجرت دائم، صرف نباشد و ممکن است برای اشخاص تصمیمی 10 الی 15 ساله باشد. در نتیجه اساساً یک پیش زمینهای یا علتی بزرگ برای علاقهمندی و کنجکاوی برای مهاجرت و مقایسه سبک زندگی در مکان های متتوع پدیدار شده است.
این پژوهشگر ارتباطات با بیان اینکه شبکههای اجتماعی محلی برای تامین خوراک این موضوع شده است، اظهار کرد: در واقع سلبریتی مهاجر که زندگی روزمره خودش را بازگو میکند، فقط مشوق مهاجرت نیست بلکه پاسخی برای تقاضا و نیاز داخل کشور برای کنجکاوی و علاقهمندیهایی که برای مهاجرت است، ارائه میدهد. با افزایش اجتماع مهاجران در اقصی نقاط مختلف، ترغیب و تمایل برای مهاجرت با تماشای این تجربۀ زیستۀ از راه دور، امکان تصمیمگیری درست و منطقیتر برای افراد را سبب می شود. همچنین امکان بازدید روزانۀ زندگی فرد مهاجر به اصطلاح با حالت ریالیتی شو، امکان مقایسه انتخاب و امکان گفتگو برای مهاجرت را تسهیل کرده است.
این دانشجوی دکترای ارتباطات تصریح کرد: بنابراین نوعی حالت چرخهای رخ داده که اولین نیاز و موج مهاجرتی در ایران روی داد. سپس با قرار دادن نمایش امور روزمرۀ مهاجران و علاقهمندی این فعالیتها در بین دیگر افراد جامعه برای مهاجرت به وقوع پیوست. این چرخهها همواره بر یکدیگر تاثیر دارند.
او ادامه داد: حتی قسمت جستجو در شبکۀ اجتماعی با هوش مصنوعی عمل می کند که بر اساس کلید واژههایی که جستجو شده یا لایکها یا علاقهمندی به موضوع خاص در قسمت اکسپلورر این شبکۀ اجتماعی مطالبی به نمایش گذاشته می شود. پس این مسئله زمانی که در بحث مهاجرت جستجوی زیادتری انجام داده باشید، بیشتر مورد نظر قرار میگیرد.
ادهم در ادامه افزود: قبلاً نگاه مردم به فرد مهاجر نوعی نگاه وطنفروشی یا بی تفاوتی به وطن انگاشته می شد که بازخورد مردم در توییتهای توییتر و یا قسمت نظرات در اینستاگرام و عدم ارتباط این گروه به مسائل داخلی کشور بازنمود پیدا می کرد.
وی گفت: نگاه ایران به این مسئله باید نگاه به یک فرصت باشد. در نتیجه ایران میبایست آغوش بازتری نسبت به مرزهایش داشته باشد. مانند عملکردی که هند، سنگاپور و... با مهاجران خود دارند که این افراد همواره دستاورد، ارتباط و تعاملی با سرزمین مادریشان دارند و دید خائنپنداری در بین شهروندان این کشورها وجود ندارد.
این پژوهشگر در ادامه اظهار کرد: یک چرخۀ برهمکنش میان تاثیر شبکههای اجتماعی و تمایل به مهاجرت وجود دارد. اما باید قبول کرد شبکههای اجتماعی عامل مطلق مهاجرت افراد نیستند. به عنوان مثال قبل از امکان دسترسی گسترده و جستجوی آزادانه در فضای مجازی برای مسئلۀ مهاجرت، اکثر مردم دید ایدهآل و آرمانی به خارج از کشور داشتند و این صفحات باعث تشویق مردم به سمت واقعنگری در این مسئله شدهاند. توجه کاربران به صفحات افراد مهاجر مانند تب بیمار است و اساساً موارد دیگری مانند مانند مسائل اقتصادی، حقوق شهروندی و اخیراً محدودیتهایی مانند طرح صیانت موجب ترویج مهاجرت است.
ادهم با اشاره به اینکه با این حال یکی از خدمات بزرگ این صفحات بلاگرهای مهاجرتی، نمایش زندگی واقعی فرد در کشور مقصد است، تاکید کرد: اگر دید به مهاجرت، آسیبگونه نباشد و تلقی اینکه مهاجران سرمایه هایی هستند و بیرون از مرزها در حال خدمت و گسترش وطن هستند در این صورت نگاه به این نوع اینفلوئنسرها نگاه مثبت و خوشبینانهتری خواهد شد و مستعد استفاده از توانایی این قشر هستیم. اگرچه به دلایل دیگر هم، افرادی به ناچار به علت یکسری مسائل شهروندی از کشورشان مهاجرت میکنند که آنها نیز باید برطرف شوند. در کل نگاه جامعه باید بیشتر از سمت حکمرانی و مرزبندی جوامع ملی به جهت جهان وطنی پیشروی کند.
این محقق در ادامه افزود: ذات شبکههای اجتماعی خصوصاً اینستاگرام که اغلب رویکرد تصویرمحور دارد، فارغ از سلبریتی و اینفلوئنسرهای فعال آن، امری نمایشی و دیده شدن است و هرکسی در تلاش است که بهترین حالت خود را در شبکههای اجتماعی در معرض دید عموم قرار دهد. البته باید این نکته را پذیرفت که هرکسی در فضای مجازی، سلبریتی و محبوبیت حداقلی دارد. بر اساس سواد رسانهای این بازنمایی زندگی واقعی خودش نیست و چه در داخل یا خارج از ایران به حالتی دکور مانند و نمایشی است. اما باید این نکته را در نظر داشت که با نوعی نگرش توطئه و فریب مردم داخل ایران برای تشویق مهاجرت شاهد هستیم. بیشتر ماهوارهها به ویژه شبکههای فارسی زبان در طول 15 سال گذشته در همین راه عمل کردهاند.
این دانشجوی دکتری ارتباطات بیان کرد: بر اساس تحقیقات و پایاننامهها و با تحلیل محتواهای انجام شده، تصاویری که از شبکۀ تلویزیونی منوتو، جم.تی.وی، بی.بی.سی و... از کشورهای غربی و حتی کشور ترکیه به نمایش گذاشته شده، بیشتر شکلی کارتپستالی و سمت و سوی تشویق به مهاجرت داشته است. هیچگونه از مسائل و دغدغههای تامل برانگیز کشورهای مقصد و مورد نمایش را ارائه نمی کنند. از این رو برای مقایسۀ این مورد که کدام رسانه غالباً در حال تشویق مهاجرت داشته، متوجه می شویم که ماهواره ها رویکرد مغرضانهتری به مهاجرت و کوچ بدون هدف صحیح و درست نسبت به اینفلوئنسرهای فضای مجازی داشتهاند زیرا بیشتر این افراد، اغلب امکان نمایش واقعگرایانه و امکان دسترسی بیشتر و آزادتری برای تماشای داده و اطلاعات مهاجرتی را امکانپذیر میکنند.
ادهم ادامه داد: عدم هماهنگی و اختلاف در نگاه و عقاید این بلاگرها کاملاً مبتنی بر تجربه زیستۀ آنان است. اگرچه شاید اقلیتی مقیم در غرب با دید ایدئولوژیکی خود با نمایش و دید صرفاً منفی به غرب و مهاجرت، حالت سوگیری بیشتری را دارا باشند. با این حال اکثریت این بلاگرها زندگی واقعی خود را بازگو میکنند. البته این نکته را باید مدنظر داشت که هر صفحۀ مجازی که پر فالوئر باشد اساساً نگاه تجاری و سود تبلیغاتی به موضوع دارد.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: این افراد از قوانین بازار و تبلیغات پیروی می کنند و به هرحال ذات حیات آنها در نمایش است. به عنوان نمونه درون مایۀ آنها تضاد و بازخورد متفاوت اینفلوئنسرها با یکدیگر هستند و اگر در این سری اعمال با دارا بودن سواد رسانهای بالاتر برخورد کنیم کمتر تحت تاثیر قرار می گیریم که واقعی نیستند. مضاف بر این موارد، طی این چند سال اخیر با افزایش رفت و آمد و ارتباط با کشور ترکیه، بزرگترین اجتماع اینفلوئنسرها را در ترکیه شاهد هستیم که اکثریت عضو شبکههای شرطبندی هستند و تصویر بیقانونی و تفریحی محض را نشان می دهند. تصویر واقعی کشور ترکیه این نیست. البته طی این دو الی سه سال اخیر، با اقامت افراد عادیتر در ترکیه یعنی افرادی که در ایران سلبریتی و بلاگر بودند، تولید محتوا در این کشور بیشتر و با تغییر اندک تصاویر به سمت رئالیتی و مستندتر از ترکیه پیش رفت. به عبارتی از صورت نمایشی پر زرق و برق در اذهان خارج شد.
وی در پایان بیان کرد: اگر مردم با انواع آگاهیها، اندیشهها و تیپهای مختلف در کشور دیگری مهاجرت کنند و به فراخور سبک زندگیشان تولید محتوا کنند، روشن است تعادل داده روی میدهد و تصویر درستتر و صحیحتری از مناطق مختلف عرضه میشود. اگرچه نباید فراموش کرد در مورد موضوع اینفلوئنسرهای مهاجرتی که مطرح شد، علت مهاجرت، این موارد و شرایط نیستند اگرچه شاید مسیر مهاجرت را سهولت بخشیدند اما اینطور به نظر نمیرسد این شبکههای اجتماعی توانایی و قدرت تغییر کنشهای اجتماعی دیگری را نیز دارا باشند.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: