عطنا: با همهگیری کووید 19، جهان در موقعیت جدیدی قرار گرفت که همین لزوم بکارگیری ابزارهای دیگر برای رفع چالشهای پیشرو را گوشزد کرد. تحول دیجیتالی مفهومی است که در دو سال اخیر چه در جهان و چه در ایران معنا و موقعیت خاصی یافته است. صاحبان کسبوکارها و سیاستگذاران آموزشی سعی کرده اند روشهای ابتکاری جدیدی را برای فروش محصولات یا آموزش آنلاین خلق کنند.
یکی از پرسشهایی که پیش روی ما قرار میگیرد، با این گزاره روبه روست که در دوران پساکرونا، با لزوم و ضرورت تحول دیجیتالی، صنعت کتاب و کتابخانه ها در کدام مسیر قرار میگیرد. دکتر میترا صمیعی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی یکی از پژوهشگران و محققان این عرصه است که با درک اهمیت این مسئله به ارائۀ راهکار در این عرصه پرداخته است. متن زیر گفتوگوی عطنا با وی است که مشروح آن در زیر آمده است.
دورنمای صنعت کتاب و کتابخانه در دورنمای دیجیتالی را چگونه پیش بینی میکنید؟ (پیش بینی نه در معنای پیش گویی، بلکه در قالب معنایی تصور از آینده بر مبنای تبیین وضعیت حال بر مبنای مستندات علمی)
اگر این دوره زمانی را عصر دیجیتال بدانیم باید عنوان کنم، عصر دیجیتال به برههای از تاریخ اطلاق میشود که در آن استفاده از فناوریهای دیجیتال در سرتاسر جهان رایج شده و استفاده بشر از این فناوریها به بالاترین حد خودش رسیده است. در این عصر، فناوری دیگر تنها بخشی از داستان نیست، بلکه همه آن است و امروز نمیتوانید یک کتابخانه یا کتاب را بدون اینکه نامی از فناوریها بیاورید، تعریف کنید. وابستگی ما به فناوریها به جایی رسیده است که حتی نمیتوانیم یک روزِ بدون این فناوریها را برای خودمان متصور باشیم و آنها به جزء جداییناپذیر از زندگی ما تبدیل شدهاند.
فناوریهای دیجیتال را میتوان به دو دسته فناوریهای نگهدارنده و فناوریهای تحولآفرین تقسیم کرد. فناوریهای نگهدارنده فناوریهایی هستند که بکارگیری آنها در هر برهه زمانی در کتابخانه ها منجر به کسب مزیت رقابتی نمیشود، اما عدم وجودشان میتواند فعالیت روزانه کتابخانه را مختل کند. اینترنت مثال خوبی برای این دسته از فناوریها است. اما فناوریهای دیجیتال تحولآفرین، آن دسته از فناوریهایی هستند که نبودشان لزوما باعث اختلال در عملکرد یک کتابخانه نمیشود، اما حضورشان میتواند منجر به کسب مزیت رقابتی شود.
عصر دیجیتال را میتوان به دو دوره الکترونیکیشدن و دیجیتالیشدن تقسیم کرد. برخی از صاحبنظران الکترونیکیشدن را پیشدوره عصر دیجیتال میدانند که در دهه ۹۰ میلادی با ظهور اینترنت و شرکتهای داتکام آغاز شد و دنیای مجازی شکل گرفت که در مقابل دنیای واقعی قرار داشت و فناوریهای نسل اول دیجیتال در آن دوره، کتابخانه های سنتی را به کتابخانه های الکترونیکی تبدیل کردند.
این فناوریها شامل اینترنت، جیپیاس، شبکههای بیسیم، آرافآیدی ،قالب های اطلاعاتی کتابشناختی و ذخیره اطلاعات در ابزارهای ذخیره سازی قابل حمل نظیر سی.دی ها و دی. وی دی ها بودند که امروزه تبدیل به فناوریهای پایه و یا به عبارتی فناوریهای معمولی شدهاند. در واقع امروز وجود این فناوریها مزیت رقابتی را برای یک کتابخانه به حساب نم آید اما نبودنشان مشکل بزرگی برای کتابخانه ها ایجاد خواهد کرد.
اما دنیای دیجیتال واقعی زمانی آغاز شد که فناوریهای تحولآفرین پا به عرصه ظهور گذاشتند. این فناوریها شامل شبکههای اجتماعی، اینترنت اشیا، رایانش ابری، هوش مصنوعی، بلاکچین، فایوجی، رایانش کوانتومی و مواردی از این دست هستند که ما را وارد محیط دیجیتال کردند. در این دنیا بحث فراتر از الکترونیکیشدن است.
منطق این دوره با درهمآمیزی منابع آنلاین و آفلاین است که مرزهای بین قابلیتهای فیزیکی و فناورانهتان را کم تر می کند.در این زمان که انقلاب صنعتی چهارم شروع شد،کسانی میتوانند به حیات خود در عصر دیجیتال ادامه دهند که بهتر از سایرین بتوانند خود را با شرایط انقلاب دیجیتال و اقتضائات این عصر تطبیق دهند.
به عنوان نمونه در دوره اول عصر دیجیتال، یعنی الکترونیکیشدن، تمرکز اصلی بر داشتن کتابخانه های دیجیتالی تحت وب و آنلاین بود؛ اما در انقلاب صنعتی چهارم، تاکید بر ان است که علاوه بر مکان فیزیکی کتابخانه و دیجیتالی شدن منابع اطلاعاتی موجود در آن، با کمک فناوریهای تحولآفرین، تجربه بهتری را برای کاربران ایجاد و خلق کنند.
در این عصر کتابخانه ها این قابلیت ها را برای کاربران فراهم می کنند: قابلیت اتصال با فناوری هایی نظیر اینترنت اشیا، قابلیت تعامل با به کارگیری پروتکل ها و استانداردهای میان کنش پذیری داده ها و سیستم های کتابخانه ای ،قابلیت تحرک یعنی دریافت اطلاعات و منابع اطلاعاتی از طریق اپلیکیشن های موبایل،تحلیل گری داده که می تواند برای کتابخانه ها و ناشران مفید باشد نظیر تحلیل نظرات و تجربه کاربری آنها در استفاده از کتابخانه ها و یا مطالعه کتاب ها و تحلیل نظرات کاربران در شبکه های اجتماعی؛ بهروز رسانی؛ توصیه گری که با مسیر یابی و مقایسه کتاب ها و منابع اطلاعاتی با هم و به کارگیری سیستم های هوشمند، بهترین پیشنهاد را به شما ارائه می کنند.
هوش مصنوعی و رباتیک از مهمترین فناوریهای تحولآفرین عصر دیجیتال در کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی است که میتواند در حرکت به سمت تحول دیجیتال یاریدهنده باشد. هوش مصنوعی یک اصطلاح اشتراکی برای سیستمهای کامپیوتری است که میتوانند محیط خود را حس کرده، فکر کنند و در واکنش به آنچه حس میکنند، عمل کنند.
این فناوریها همچنین میتوانند اثرات زیادی بر آینده کار کتابداران و ناشران در عصر دیجیتال خواهد داشت. مطالعه دو ساله مکنزی نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰، ایجنتها و رباتهای هوشمند میتوانند جایگزین ۳۰ درصد از نیروی انسانی فعلی جهان می شوند که کتابداران هم مستثنا از این مسئله نیستند.
شغلهایی که بیشترین افزایش را در تقاضا داشتهاند به ترتیب، تحلیلگران و دانشمندان داده، متخصصین هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی و متخصصین کلانداده، متخصصین بازاریابی محتوا و اینترنت اشیا و امنیت اطلاعات ، مهندسان رباتیک هستند.
در مقابل مشاغلی که بیشترین کاهش در تقاضا را شاهد بودهاند، کارمندان ورود اطلاعات و داده، منشیهای اجرایی و اداری ، کارمندان حسابداری، کتابداران شاغل در کتابخانه ها، کارشناس مراکز اسناد ، بایگان ها وکارشناسان پرداخت های مالی هستند.
متخصصین صنعتی مانند فورچون نیز اعلام کردهاند که "رباتها در ۱۵ سال آینده جایگزین ۴۰ درصد مشاغل دنیا خواهند شد". ربات – کتابدار در حال حاضر در بسیاری از کتابخانه های پیشرفته دنیا جایگزین کتابداران شده است.بر اساس تجزیه و تحلیل دانشگاه آکسفورد، نزدیک به نیمی از مشاغل در ۲۵ سال آینده توسط رباتها تصاحب خواهند شد.
طبق گزارش کنگره جهانی هوشمندی، هوش مصنوعی، دستیاران شخصی مجازی و چتباتها تا سال ۲۰۲۴، جایگزین تقریباً ۷۰ درصد از حجم کاری مدیران خواهند شد.ایلان ماسک، پیشرو فناوری، در مصاحبهای با نیویورک تایمز گفت که هوش مصنوعی در پنجسال آینده بر انسانها تسلط خواهد یافت.
همه اینها، ویژگیهای عصر دیجیتال و انقلاب صنعتی چهارم و به دنبال آن انقلاب صنعتی پنجم هستند و برای سنجش کتابخانه ها و صنعت نشر کتاب در ایران در راستای میزان دیجیتالیشدن، باید ببینیم چه تعداد از این ویژگی ها را تا چه حد برخوردار هستیم. عصر دیجیتال این روزها به اوج خود رسیده است. حدود ۶۰ درصد از همه مشاغل، حداقل ۳۰ درصد فعالیتهایی دارند که از نظر فنی بر اساس فناوریهای موجود امروزی قابل خودکار شدن میباشند.
تکنولوژی های جدید همچون متاورس چه جایگاهی در صنعت کتاب و کتابخانه ها خواهند داشت؟ متاثر از این فناوری آیا به مفهوم امروزی کتاب به صورت فیزیکی و کتابخانه به صورت فیزیکی قادر به ادامه فعالیت خواهد بود (صرفه خواهد داشت)؟
متاورس از تلفیق ۲ کلمه meta به معنای فرا و universe به معنای جهان تشکیل شده است که در کل معنای فراجهانی می دهد. در حال حاضر، متاورس بیشتر شبیه داستان های علمی تخیلی است و بطور کامل تجاری سازی نشده است، هر چند سرمایه گذاری های قابل توجهی را جذب کرده است. در متاورس، فرد میتواند بین جهان فیزیکی و یک یا چند جهان موازی، زندگی و کار کند. متاورس به عنوان یک شبکه مجازی عمل کرده که در آن کاربران قادر خواهند بود با یکدیگر و با دیگر اجزای محیط اطراف خود تعامل کنند. به عبارتی دیگر، در دنیای متاورس افراد به صورت آنلاین و مجازی به نقشآفرینی میپردازند.
این دنیای مجازی، جنبههای مختلف شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدیوئی، فناوری واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) و در نهایت بلاکچین را با یکدیگر ادغام میکند. به همین دلیل متاورس را میتوان به دنیایی که توسط واقعیتهای مجازی و واقعیتهای افزوده ساخته میشود هم نسبت داد.
نکته مهم و کمی ترسناک، حضور موازی انسان در زندگیهای مجازی در کنار دنیای فیزیکی است. با متاورس مرز جهان واقعی و مجازی ابتدا کمرنگ و سپس ممکن است بطور کامل برداشته شود. متاورس نتیجه همگرایی طیفی از تکنولوژی های دیجیتال و آنلاین نوپا است که در دهه اخیر (دهه 2010) توسعه پیدا کرده است. متاورس در کتابخانهها می تواند فضاهای مجازی بین کاربر و کتابدار برای مصاحبههای مرجع و مشاوره منابع اطلاعاتی دیجیتال به صورت مجازی فراهم کند که تحول بسیار عظیمی در کتابخانه هاست.
مفهوم متاورس اولین بار از تخیل نیل استفنسون جان گرفت. او این موضوع را در رمان سایبرپانک (cyberpunk) خود به نام «تصادف برفی» در سال 1992 توصیف کرد. وی گفته بود فضای دیجیتال مشترکی که افراد می توانند با استفاده از عینک های واقعیت مجازی و شبکه فیبر نوری مشترک، به آن دسترسی داشته باشند، جهان را متحول خواهد کرد.
توصیف او بازنمایی مجازی از فضاهای روزمره و معمولی از پارک ها و ساختمان ها تا فضاهای خارق العاده و عجیب و غریب داشت. در این فضاها قوانین فیزیک اعمال نمیشد. در عوض، این جهان فقط توسط تخیل فرد اداره و محدود میشد.
در عصر دیجیتال ما با نسلی روبه رو هستیم که از آنها به دلیل آشنایی و تکیه بر فناوری اطلاعات و ارتباطات ، به بومیان دیجیتال یاد می کنند. افراد این نسل کسانی هستند که زندگیشان در فناوری غوطهور شده است. آنها دارای توانایی برقراری ارتباط به صورتی متفاوت، استفاده از زبان نوشتاری متفاوت، تعامل و معاشرت بهصورتی متفاوت و درکی متفاوت از نویسندگی (بهعنوان مثال در اینستاگرام و ...) هستند.
در مجموع میتوان ویژگیهای این نسل جدید ( بومیان دیجیتال ) را در چهار دسته 1) رشد با فناوری 2) راحتی با چندکارگی 3) اتکا بر تصویر در ارتباطات و 4) بازخورد فوری خلاصه کرد. این نسل برای جستوجوی اطلاعات به سراغ گوگل و پرسش از دوستان در گروهها و شبکههای اجتماعی میروند.
آنها در بسیاری از کانالها و گروههای شبکههای اجتماعی عضو هستند و این زمینه تعامل و یاددهی و یادگیری را برای آنها میسر میکند. وقتی افراد این نسل در یک وبسایت به جستوجو میپردازند، بیشتر رویکرد دیداری دارند و به علائم و سایر نمادهای گرافیکی توجه میکنند و صرفاً به دنبال اطلاعاتی هستند که لازم دارند.
پژوهشی نشان داد، بیش از 63 درصد از اوقات فراغت نسل بومیان دیجیتال با اینترنت و شبکه های اجتماعی و پس از آن، 25 درصد بهوسیله تلویزیون و فقط 11 درصد با خواندن پر میشود؛ اما لذت خواندن بومیان دیجیتال بالاتر از غیربومیان دیجیتال بوده است.
این یافته نشان میدهد، با دیجیتالی شدن نسل جدید و مشغولیت آنها در شبکههای اجتماعی، هرچند خواندن کتاب تحت تأثیر منفی قرار گرفته است، اما علاقه به خواندن نهتنها کاهش نیافته، بلکه افزایش نیز یافته است. بنابراین ضروری است کتابخانه ها تحولات اساسی در مدیریت منابع اطلاعاتی و خدمات به کاربران ایجاد کنند و از فناوری های تحول آفرین دیجیتالی بهره ببرند. در صنعت کتاب در بسیاری از کشورهای توسعه یافته از فناوری واقعیت مجازی ، واقعیت افزوده و متاورس بهره بسیار بردند.
«واقعیت افزوده» یک نمای فیزیکی زنده، مستقیم یا غیرمستقیم و معمولاً در تعامل با کاربر است. افزودن عناصر دنیای واقعی از جمله ویژگیهای این فناوری است، عناصری که بر اساس تولیدات کامپیوتری از طریق دریافت و پردازش اطلاعات کاربر با سِنسُورهای ورودی مانند صدا، ویدئو، تصاویر گرافیکی یا دادههای GPS ایجاد میشود.واقعیت افزوده تا حدودی شبیه به واقعیت مجازی است که توسط یک شبیهساز، دنیای واقعی را کاملا شبیهسازی میکند.
در واقع وجه تمایز بین واقعیت مجازی و واقعیت افزوده این است که در واقعیت مجازی همه عناصر درک شده از سوی کاربر، ساخته شده توسط کامپیوتر است؛ اما در واقعیت افزوده بخشی از اطلاعاتی را که کاربر درک میکند، در دنیای واقعی وجود دارند و بخشی توسط کامپیوتر ساخته شدهاند.
اپلیکیشن واقعیت افزوده روی گوشی هوشمند نصب و امکانات واقعیت افزوده را به گوشی شما اضافه میکند. تصاویر با دوربین گوشی هوشمند بهعنوان ورودی به نرمافزار واقعیت افزوده منتقل میشود. پردازش تصویر انجام شده و متناسب با آن، اطلاعات دیجیتالی از جمله تصویر و صدا قابل استفاده است. ایده اولیه واقعیت افزوده نخستینبار در سال 1990 از سوی توماس کادل، یکی از کارمندان شرکت هواپیماسازی بوئینگ مطرح شد. توماس کادل زمانی که در بوئینگ به کارکنان، برای سرهم کردن کابلها در هواپیما کمک میکرد، مفهوم واقعیت افزوده را ابداع کرد.
این تکنولوژی صنعت نشر را متحول ساخته است و در آینده کتاب های غالب این گونه کتاب ها خواهند بود. پیشبینی میشود در آینده نزدیک، واقعیت افزوده، بهصورت گجتهای پوشیدنی ارائه شوند. «گوگل»، «سونی» یا «هولولنز» و «مایکروسافت» از جمله شرکتهای فعال در حوزه فناوری واقعیت افزوده هستند.
تکنولوژی واقعیت افزوده بهویژه در امر آموزش به کودکان کمتوان و دچار اختلال های یادگیری کاربرد قابل توجهی دارد.تکنولوژی واقعیت افزوده در حوزه نشر کتاب این امکان را میدهد که یک کتاب با کاهش تعداد صفحات نه تنها از محتوایش کاسته نشود، بلکه محتوای جدیدی نیز به آن افزوده میشود، در واقع واقعیت افزوده میتواند محدودیتها را بردارد و در مورد کتابی که فقط به صورت یک نوشته است در تکنولوژی واقعیت افزوده این امکان برای خوانندگان فراهم کند که با استفاده از دوربین تلفن هوشمند خود در حین مطالعه کتاب، صوت و تصویر مربوط به این کتاب را نیز بشنوند و ببینند.
در کنار واقعیت افزوده و مجازی ، متاورس کاربران کتابخانه ها را قادر می سازد افق های بی حد و حصر را کشف و امکانات جدیدی در راستای تبدیل تصوراتشان به واقعیت ایجاد کنند. فرقی نمیکند چه چیزی در ذهن دارند، دنیای جدید دیگری را می توانند کاوش کنند، و با کاربران دیگر با روشهای جدیدی در تعامل باشند.
متاورس با تمرکز بر بازی، واقعیت مجازی، فضاهای ملاقات دیجیتال، دارایی های دیجیتال شروع شده و با تلفیق هوش مصنوعی و اینترنت اشیا بین جهان فیزیکی و جهان های موازی توسعه می یابد. با این حال پتانسیل حقیقی متاورس در همگرایی این تکنولوژی ها با کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی نیست، بلکه در میزان استقبال جامعه کاربران، اثرات و نتایج آن نهفته است.
تصور هر آینده ای از صنعت کتاب و کتابخانه ها متاثر از تحول دیجیتالی، چه فرصت ها و تهدیدهایی را برایمان به ارمغان میآورد؟
در عصر فناوری که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم به لطف هوش مصنوعی ، دیجیتالی شدن کتابخانه ها ، نشر الکترونیکی و روی کار آمدن شبکههای اجتماعی، زندگی بشر دچار تغییر و تحول اساسی شده است. اگر به ۱۰ سال پیش نگاهی بیاندازیم خواهیم دید فرق زندگی امروز ما با همین ۱۰ سال گذشته از زمین تا آسمان است.
تاثیر منفی فناوریها بر زندگی بشر را می توان در دو واژه خلاصه نمود: سرخوشی و سلطه. آلدوس هاکسلی در کتاب «دنیای قشنگ نو» اشاره کرده است که فناوری، زندگی انسانها را به سمت عیش و خوشیهای به دور از آگاهی سوق میدهد و قدرت تفکر را از انسانها سلب میکند.
در مقابل نیل پستمن در کتاب «تکنوپولی» و جورج اورول در کتاب «۱۹۸۴» بر این باور هستند که از فناوری برای گرفتن آزادی بشر استفاده میشود. موضوع قابل تامل این است که حاکمان از این قدرت چه استفادهای خواهند کرد و چگونه انسانها را تحت فشار خواهند گذاشت. کلماتی همچون ناخدایی دیجیتال بیان میکند که نسبت به این پدیدهها باید عاقلانه و با احتیاط رفتار کرد( نقل از سایت دکتر شامی زنجانی).
این را هم باید در نظر داشته باشیم که در کنار تمام مزایایی که پیشرفت فناوری برای ما به ارمغان آورده باعث شده بشر نسبت به قبل منزویتر شود. به لطف همین فناوری افرادی هستند که کسب و کارشان را به داخل منزل بردهاند و ارتباط اجتماعی و رفت و آمدشان به محیط خارج از منزل بسیار کمتر از گذشته شده است.
بنابراین یکی از بزرگترین معایبی که فناوری برای ما به همراه داشته همین انزوا و کمرنگشدن تعاملات اجتماعی است. حال دنیای برتر ( مثلا نظیر متاورس) میآید تا کارها را خیلی آسان و در مقابل، انزوا را خیلی عمیقتر می کند .
از طرف دیگر فناوریها و در راس آنها شبکههای اجتماعی، تا اندازهای عمق را از انسانها گرفتهاند. فناوری گاهی با خود فرهنگ بههمراه میآورد. برای مثال در توییتر تعداد کلمات خاصی در اختیار فرد قرار میگیرد و این بهمعنای کوتاه کردن سخن و بهتبع آن عدم وجود امکان انتقال مطلب بهشکلی که میخواهیم است. همچنین کپشنهای اینستاگرام و پستهای مبتنی بر عکسها یا فیلمهای ۱ دقیقهای نمیتواند به ما عمق ببخشد و اتفاقا در جاهایی به ما توهم دانستن میدهد.
در چنین وضعیتی، افراد بهصورت کپسولی با مفاهیم آشنا میشوند یا اصطلاحا به آن نوک میزنند و فکر میکنند نسبت به آن موضوع دانایی دارند که این موضوع میتواند ضربههایی را به افراد وارد کند. همچنین این رسانهها میتوانند ما را از خلوت خودمان و رسانههای غیرفناورانه، که در راس آنها کتاب قرار دارد، دور کنند.
از جمله مزایای استفاده از هوش مصنوعی و رباتیک میتوان به قدرت رایانش، قدرت حافظه (ذخیرهسازی و فراخوانی)، سرعت، دقت، بهرهگیری در محیطهای مضر و خطرناک برای انسان، بدون خستگی، بدون اعتراض، بدون درخواست مرخصی و بدون سندیکا و تحصن اشاره کرد. اما در رابطه با نقاطی که هوش مصنوعی و رباتیک میتواند در آنها بهبود یابد، میتوان خلاقیت، قابلیت اطمینان، تفکر راهبردی، رهبری، مذاکره و حل تعارضات، هوش هیجانی و همدلی را نام برد.
فناوریها در صنایع مختلف مشاغل جدیدی ایجاد میکنند که اکثر ما حتی نمیتوانیم آنها را تصور کنیم و همچنین راههای جدیدی برای درآمدزایی ایجاد میکنند. یک سوم از مشاغل جدید ایجاد شده در ایالات متحده در ۲۵ سال گذشته، انواعی بودند که یا وجود نداشتند یا کم بودند.
این مشاغل در زمینههایی از جمله توسعه فناوری اطلاعات، تولید سختافزار، ایجاد اپلیکیشن و مدیریت سیستمهای فناوری اطلاعات، تحلیل گری داده، متخصصین اینترنت اشیا، علوم داده ، امنیت داده ، داده کاوی ، و یادگیری ماشینی و غیره بوده است.
نقش رو به رشد کلاندادهها در کتابخانه ها ، آرشیوها و اینترنت، نیاز قابل توجهی را برای متخصصان آمار و تحلیلگران داده ایجاد میکند.کمبود تقریبی ۲۵۰۰۰۰ دانشمند داده تنها در ایالات متحده، تا یک دهه آینده تخمین زده میشود و تحلیل گری داده یکی از مشاغل درآمد ساز وپر متقاضی در حال حاضر و آینده خواهد بود.
راهکارها و راه حل هایی که به باور شما میتواند به ما کمک کند که از تحول دیجیتال بهره ای ببریم که در نهایت روی بهره وری ما در همه امور اثر داشته باشد؟
تحول دیجیتال را میتوانیم تغییر بنیادین یک سازمان از تفکر تا عملکرد، با محوریت فناوریهای تحولآفرین تعریف کنیم. باید پذیرفت که تحول دیجیتال بیشتر از یک تغییر فناورانه، یک تحول فرهنگی است. هر سازمانی برای حرکت به سمت تحول دیجیتال نیاز به قابلیتهای کلیدی دارد. شناخت این قابلیتها و بهطوری کلی ابعاد درگیر در تحول دیجیتال، نیازمند یک چارچوب استاندارد میباشد تا بتواند تصویری جامع و روشن از وضعیت فعلی سازمان را در اختیار تصمیمگیران و مدیران قرار دهد. بهبیان دیگر گام اول برای رهسپاری در سفر دیجیتال ارزیابی وضعیت بلوغ فعلی سازمان توسط یک چارچوب مشخص میباشد.
دو ارزش ریسکپذیری و انعطافپذیری در سفر دیجیتالی شدن و ارزیابی بلوغ دیجیتالی سازمانی بسیار مهم است. درمدل بلوغ دیجیتال به دو دسته از توانمندسازهای دیجیتال و دستاوردهای دیجیتال در مسیر تحول دیجیتال یک سازمان باید توجه کرد . در توانمندسازهای دیجیتال به «حکمرانی و رهبری»، «استراتژی»، «فرهنگ و مهارت»، «نوآوری»، «فناوری» و «داده» و در دستاوردها به تجربه دیجیتال کارکنان ، تجربه دیجیتال مراجعان و مشتریان ، فرایند های دیجیتال باید توجه نمود.
در خصوص اهمیت بعد فرهنگ و مهارت، میتوان گفت که برای اجرای موفق تحول دیجیتال در سازمان، باید فرهنگ دیجیتال را پرورش داد. هنگامی که از فرهنگ دیجیتال یاد میکنیم، منظور موجودیتی مستقل از فرهنگ سازمان نیست. فرهنگ دیجیتال مجموعهای از ارزشها و شیوههای نظاممند است که هریک از افراد به صورت فردی آن را تقویت میکند و سازمان را در مسیر پیشرفت ، توانمند میسازد. پس فرهنگ دیجیتال همان فرهنگی است که سازمانهای این عصر برای رهسپاری سفر دیجیتال باید در خود پرورش دهند.
بنابراین برای یک تحول دیجیتال پایدار، وجود فرهنگ پذیرا بودن فناوری در سازمان ضروری است. همچنین بدون وجود استعدادها و مهارتهای دیجیتال نمیتوان به تحول دیجیتال در سازمان امیدوار بود. الزاماً سازمان نباید بر متخصصهای حرفهای در حوزۀ فناوریهایی از قبیل تحلیل داده و هوش مصنوعی تمرکز داشته باشد، در واقع باید جذب، پرورش و نگهداشت افرادی با مجموعهای از مهارتهای شناختی، اجتماعی، احساسی و فنی را مدنظر قرار دهد.
به گزارش فارستر (۲۰۱۶)، به منظور ایجاد فرهنگ دیجیتال پایدار، رهبران کسبوکار باید مهارتها، دانش، فرآیندها و فناوریهای دیجیتال را در سازمان خود نهادینه کرده و فرهنگ خود را با تغییر و تحول دنیای اطراف خود تطبیق داده و تقویت نمایند. ایجاد یک فرهنگ دیجیتال، کاری بس بزرگ و نیازمند صبر، مداومت و تلاش بسیار است. برای ایجاد یک فرهنگ دیجیتال، سازمانها نیازمند ترکیب رویکردهای بالا به پایین و پایین به بالا، برای افزایش تعامل و توانمندی کارکنان هستند که به آنها برای تغییر فرهنگ با کمک یکدیگر، انگیزه ببخشد.
ایجاد تغییر در فرهنگ سازمانی، مستلزم تغییر در شیوه ارزیابی عملکرد سازمان و همچنین شیوه جذب نیرو و استخدام است. سازمانها در عصر دیجیتال نیازمند افرادی با ذهنیت یادگیرنده، کنجکاو و مشتاق برای یادگیری چیزهای جدید هستند. تغییر فرهنگ نیازمند آموزش و آزمایش بسیار است. یک برآورد زمانی خوشبینانه برای تغییر فرهنگ سازمانی، برای تحول دیجیتال حدود پنج سال است.
به باورتان تحول دیجیتالی چه اثری روی زندگی ما در همه حوزه ها دارد؟ چه کنیم که از تکنولوژی های نوین با بهترین بهره وری در نقطه مطلوب و بهینه بایستیم؟
همه ما کمابیش در دو سال اخیر درگیر اپیدمی کرونا بودهایم و تاثیر آن را بر مشاغل دیدهایم. خیلی از مشاغل با به وجود آمدن این شرایط دیگر نمیتوانستند ادامه دهند و مجبور شدند از شبکههای اجتماعی استفاده کنند یا وبسایت اختصاصی خودشان را تاسیس کنند. به هر حال کسب و کارها برای فروش محصول و خدمات خود به فضایی غیر از فروشگاه فیزیکی خود احتیاج داشتند و این کانالها فضای مناسبی برای رشد بیزنسها ایجاد کردند.
در واقع کسب و کارها از تحول دیجیتال یا digital transformation برای تغییر چشمانداز خود استفاده کردندو توانستهاند موفقیتهای بزرگی هم به دست آورند. تحول دیجیتال به معنی ادغام فناوریهای دیجیتال در همه زمینههای مختلف یک کسب و کار است که شیوه کار و ارائه ارزش به مشتریان را تغییر میدهد. این در واقع یک تغییر فرهنگی است که سازمانها را مجبور میکند تا وضعیت موجود را به طور مداوم به چالش بکشند، آزمایش کنند و با روبهرویی با شکستها، راه همواری برای موفقیت و رشد شرکت به وجود آورند. تحول دیجیتالی برای همه مشاغل از کوچک گرفته تا بزرگ، ضروری است.
تحول دیجیتال تاثیرات زیادی در زندگی روزمره و مشاغل ما دارد ، مواردی نظیرافزایش درآمد با تحول دیجیتال؛ دادههای یکپارچه مشتریان در عصر دیجیتال و سادهسازی تجربه مشتری؛ افزایش همکاری بین کارکنان در سطوح مختلف و بهبود مدیریت عملکرد در سازمان ها ؛ بهبود تجربه مشتری ؛کاهش هزینههای عملیاتی است. تحلیلگری داده، هوش مصنوعی، بلاکچین، اینترنت اشیا، رایانش ابری، پرینت سه بعدی و چهار بعدی، واقعیت مجازی و افزوده، رباتیک، فایوجی و رسانههای اجتماعی از جمله مهمترین فناوریهای دیجیتال هستند که در تحول دیجیتال کسبوکارها و سازمان ها نقش کلیدی دارند.
با تدبیر مناسب، تلاش وافر، اصلاح روش ها و فرایندها ،بهبود رویکرد مدیریتی مشتری محوری جلب مشارکت کارکنان، درک مقیاس و شتاب تاثیر دیجیتال ، استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی،ترسیم نقشه سفر تحول ، ارزیابی دارایی های راهبردی در یک دوره زمانی منطقی برای تحول دیجیتال در سازمان ها می توان بهرهوری را بالا برد و سود مناسبی را برای سازمان ها تامین کرد.
فناوریهای دیجیتال که ترکیبی از فناوریهای حوزه اطلاعات، ارتباطات، عملیات و رسانه هستند ، نقش تسهیلکننده در سازمان، از طریق ایجاد نوآوری در مدل کسبوکار، بهبود فرایندهای اصلی سازمان و ارتقا و بهبود تجربه مشتری دارند.
مسلما«داده» به سازمانهای این عصر کمک میکند تا از فضای حدس و گمان خارج شده و به سوی پیشبینیهای الهام بخش و آزمودن مستمر فرضیهها حرکت کنند. امروز دادهها بینش لازم برای تصمیمگیری را فراهم میآورند و دوران تصمیمگیری صرف بر پایه شهود و احساسات به پایان رسیده است. سازمان های امروز نیز، به سازمان های مبتنی بر تحلیل داده تبدیل شدهاند. آنها برای دستیابی به شناخت بیشتر از مشتریان، رقبا، بازارهای هدف و حتی محصولات و خدمات قابل ارائه، نیازمند تحلیل داده و اطلاعات هستند.
تحلیلهایی که به مدیران کمک میکند خطوط کاری و فرایندی جدیدی را تعریف نمایند. بهطور خلاصه مدیران برای کامیابی در عصر دیجیتال، باید تمامی تصمیمات خود را از تدوین استراتژی و برنامه های راهبردی سازمانی تا تعیین حقوق و پاداش کارکنان را ، مبتنی بر داده اتخاد کنند. تحول دیجیتال در شرایط فعلی با وجود ویروس COVID-19، مهم تر و ضروری تر از هر زمان به نظر می رسد. با توجه به تاثیرات و اهمیت هایی که برای تحول دیجیتال بیان شد، اگر هنوز در این راه قدم نگذاشته اید هرچه زودتر با استراتژی مناسب به سوی تحول دیجیتال حرکت کنید.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید