عطنا - یک استاد روابط بین الملل در روسیه معتقد است: «وضعیت بینالمللی پیرامون برجام اکنون در جهت سازندهای در حال تغییر است که امید پیروزی عدالت را ایجاد میکند، اما بعید است روند مذاکرات در وین سریع باشد.»
در حالی که مذاکرات احیای برجام از 20 ژوئن به دلیل انتخابات ریاست جمهوری در ایران و تغییرات در دولت متوقف شده است، در روزهای اخیر برخی رسانه های غربی از ناامید شدن امریکا برای احیای برجام خبر داده و نوشته اند که امریکا آماده اجرای پلن B است. اما وزیر خارجه ایران در واکنش به این اخبار گفته است مردم ایران را از پلن هایی مانند B و C نترسانید. حسین امیر عبداللهیان که شنب شب در برنامه نگاه یک شبکه اول تلویزیون حضور یافته بود اظهار کرد: دولت جدید ایران عملگراست و از مذاکرهای که فنجان قهوه در بیاید ملت ما سود نمیبرد. اگر آقای بایدن جدی است، ۱۰ میلیارد دلار از پولهای ما را آزاد کند.
از سوی دیگر پیشتر نماینده روسیه در مذاکرات وین در پیامی تاکید کرده بود مذاکرات وین نباید از ابتدا آغاز شود، بلکه باید دنباله مذاکرات ۲۰ ژوئن باشد. در واکنش به این صحبت امیرعبداللهیان گفته بود این ایالات متحده است که به راحتی می تواند به نقطه پیش از خروج از برجام در می 2018 بازگردد که به معنای لغو همه تحریم های وضع شده از آن زمان به بعد است و در آن صورت نیازی به مذاکرات بیشتر نخواهد بود.
در هفته های اخیر اتفاقات جدیدی مانند توافق ایران و آژانس بین المللی هسته ای هم رخ داد؛ هرچند بعد از آن آژانس در گزارشی از عدم همکاری کامل ایران از جمله در بازرسی از سایت هسته ای کرج خبر داد که با واکنش ایران روبرو شد.
مجموع این اتفاقات و رویدادها باعث شد عطنا، رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبائی مصاحبه ای با ولادیمیر ایوانوویچ بلوف (یورتایف)، استاد گروه تئوری و تاریخ روابط بینالملل دانشگاه دوستی ملل روسیه (رودن) و معاون سابق رئیس برنامهریزی استراتژیک کمیته روابط اقتصادی خارجی وزارت خارجه روسیه انجام دهد. او در این مصاحبه عنوان می کند برجام جایگزینی ندارد و همه کشورهای امضاءکننده باید در اجرای آن سهیم باشند. ایوانوویچ بلوف درباره امکان همراهی روسیه با تحریم های احتمالی شورای امنیت علیه ایران همچون سال های 2006 تا 2010 می گوید: «موقعیت روسیه در امور بینالملل هر بار با در نظر گرفتن همهی شرایط همزمان تعیین میشود.» او در این مصاحبه درباره علت نگاه منفی مردم ایران به روسیه نیز پاسخ جالبی داده است.
آنچه در ادامه می خوانید متن کامل گفتگوی عطنا با ولادیمیر ایوانوویچ بلوف (یورتایف) است که از طریق پست الکترونیک انجام شده است.
اگرچه اخیرا توافقی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای اعلام شد اما همچنان شکاف عمیقی میان دیدگاههای ایران و امریکا وجود دارد. از آنسو بعید نیست ترامپ در سال ۲۰۲۴ دوباره به کاخ سفید بازگردد. با نگاهی واقعبینانه شما چه آیندهای برای توافق هستهای ایران میبینید؟
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) جایگزینی ندارد و همه کشورهای امضاءکننده باید در اجرای آن سهیم باشند. برجام برای همه امضاءکنندگان آن اهمیت متفاوتی در سلسله مراتب منافع ملی دارد. اقدامات واشینگتن در این مورد ظاهراً بر اساس منطق رهبری جهانی است که ایالات متحده آمریکا ادعای آن را دارد. لذا در سال 2018 دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، تلاش کرد تا به طور یکجانبه برجام را که در چارچوب 1+5 امضا شده بود لغو کند.
تحریمهای ضدایرانی بر خود ایالات متحده آمریکا تأثیر نمیگذارد زیرا ایران شریک تجاری و اقتصادی مهمی برای آمریکا نیست، چراکه گردش تجارت بین دو کشور در سال 2020 بالغ بر 40.2 میلیون دلار بوده است. اما برای ایران، برعکس، اجرای برنامه هستهای صلحآمیز نه تنها یک مسئله اقتصادیست، بلکه موضوعی است که آینده فناوری را تعیین میکند و به عنوان منافع ملی حیاتی کشور تلقی میشود. بنابراین دیپلماسی اتمی به یکی از جهتهای کلیدی سیاست خارجی ایران تبدیل شده است و این امر همچنین تعهد ویژه تهران به اجرای مفاد مندرج در برجام را مشخص میکند.
به نظر میرسد جو بایدن در تلاش است تا اقدامات اشتباه دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا را اصلاح کند. بایدن در 21 سپتامبر 2021 بیانیهای طولانی درباره پایان دوران «جنگ های بیپایان» آمریکا و ورود به عصر «دیپلماسی خستگیناپذیر» ارائه کرد. مسئله این است که آیا جو بایدن میتواند امضای ایالات متحده آمریکا تحت برجام را تا سال 2024 تمدید کند و به طور قانونی تحریمهای آمریکا علیه ایران را لغو کند؟
چنانچه برجام بمیرد و پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود، روسیه تا چه میزان حاضر به همراهی و پشتیبانی از ایران خواهد بود؟ آیا همچون دوره 2006 تا 2010 به قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران رای مثبت خواهد داد؟
موقعیت روسیه در امور بینالملل هر بار با در نظر گرفتن همهی شرایط همزمان تعیین میشود و هرگز کلیشهای نیست. وضعیت بینالمللی پیرامون برجام اکنون در جهت سازندهای در حال تغییر است که امید پیروزی عدالت را ایجاد میکند، اما بعید است روند مذاکرات در وین سریع باشد. اگر با تلاش مشترک بتوان وضعیت را به عرصه قانونی بازگرداند، آنگاه فرصتی واقعی برای غلبه بر وسوسه حل همه چیز با روشهای دیگر، از جمله روشهای اعمال زور وجود خواهد داشت.
در امریکا از امکان شکلگیری مثلث استراتژیک میان چین، روسیه و ایران بسیار سخن گفته میشود. ایران نیز به این موضوع بیرغبت نیست. آیا مانورهای دریایی سه کشور را میتوان آغازی برای این همکاری استراتژیک دانست؟ آیا روسیه از چنین اتحادی استقبال میکند؟
امکان تشکیل مثلث استراتژیک بین چین، روسیه و ایران نه تنها در ایالات متحده آمریکا، بلکه در فرانسه نیز مورد بحث است. به عنوان مثال آنها تمایل دارند اینجا را نوعی اتحاد امپراطوری سهگانه در نظر بگیرند. شکلگیری مثلثهای استراتژیک در روابط بینالملل پدیده جدیدی نیست. ایالات متحدهی آمریکا، بریتانیا و استرالیا به تازگی در 15 سپتامبر 2021 توافقنامه مشارکت دفاعی و امنیتی (AUKUS) را اعلام کردند. این چالش جدیدی نه تنها برای اوراسیا بلکه برای امنیت جهانی است. به نظر میرسد مشارکت ایران، چین و روسیه در فعالیتهای سازمانِ همکاری شانگهای فصل جدیدی را در تاریخ روابط این سه کشور باز میکند و موفقیت دیپلماسی ایرانی محسوب میشود.
این گفتگو را هم بخوانید
♦ استاد دانشگاه شانگهای از برجام و روابط ایران و چین میگوید
افکار عمومی در ایران دیدگاهی منفی و غیرقابل اعتماد به روسیه دارند. شما علت این امر را چه میدانید؟
افکار عمومی در هر کشوری بر اساس سیاست داخلی آن کشور شکل میگیرد. در این خصوص محتوای علوم انسانی که در برنامه درسی مدارس و دانشگاهها وارد میشود بسیار مهم است. معتقدم بهتر است که در ایران دستاوردهای متقابل مردم ما در مهمترین زمینههای توسعه برای بشریت به طور گستردهتری نشان داده شود. به عنوان مثال در مورد فضا و در مورد اولین فردی که به فضا پرواز کرد (یوری گاگارین) از روسیه (در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی). همچنین بهتر است تربیت نسلهای جدید با روحیه دوستی، احترام و اعتماد صورت گیرد. متأسفانه کتابهای درسی ایرانی بر جنبههای منفی تاریخ مشترک ما تأکید میکنند. فکر میکنم برای مثال میتوان پروژه «100 نماد روسیه و ایران» را با مشارکت گسترده جوانان اجرا کرد. اگر پروژههای همکاری در مقیاس بزرگ به نفع دو کشور اجرا شود، چنین رویدادهایی تأثیر اقتصادی هم خواهد داشت.
برخی کارشناسان معتقدند روسیه، ایران را به عنوان متحدی استراتژیک نمیبیند بلکه بیشتر از ایران به عنوان اهرمی در برابر امریکا استفاده میکند. آنها تاخیر در راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر، بدعهدی در ارسال سامانهی دفاعی S-300 و بدقولی در ارسال واکسن کرونا اسپوتنیک را مثال میزنند و معتقدند دو کشور حتی در حوزههای استراتژیکی مانند صادرات نفت دارای تضاد منافع هستند. نظر شما در این باره چیست؟
گمان میکنم که همه این کارشناسان دلیل اصلی تأخیر در راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر را نمیدانند و اگر میدانند چرا مستقیماً در مورد آن نمینویسند؟ در روسیه این قضایا عمیقاً مورد مطالعه قرار گرفته است و اطلاعات آن در دسترس گستردهترین محافل مردم قرار دارد. در مورد موضوع ایجاد روابط استراتژیک بین ایران و روسیه، این موضوع از اواسط دههی 1990 در قالبهای مختلف مورد بحث قرار گرفته است. امیدوارم عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای، مسکو و تهران را بیشتر به هم نزدیک کند که این برای روابط بین دو همسایه طبیعی و ضروری است.
مترجم: پارسا حبیبی
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: