ابوتراب طالبی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی با طرح این سوال که چه نهاد، بخش و یا چه فضایی از زندگی اجتماعی در دوران کرون توانست دست انسانها را بگیرد، گفت: خود افراد هم متوجه می شوند که در چنین شرایطی تنها حمایت مطمئن از طریق نهاد خانواده دریافت میشود؛ زیرا فعالیت نهادهای مختلف از جمله بازار، سیاست و حتی نهادهای مذهبی هم در این موضوع، قابل مقایسه با نهاد خانواده نیست؛ لذا من فکر میکنم که در کوتاه مدت موجب می شود جایگاه نهاد خانواده تثبیت شود.
به گزارش عطنا و به نقل از شفقنا، این استاد دانشگاه در خصوص وضعیت جوانان در دوران کرونا هم معتقد است: قبلاً عرصههایی وجود داشت که جوانها در آن رفت و آمد میکردند؛ مثلا پاساژ گردی و خیابان گردی داشتند، اما الان این عرصهها تا حدودی تقلیل پیدا کرده و روابط خانوادگی بیشتر شده است که احتمال دارد اختلافات خانوادگی در مورد جوانها هم پیش آمده باشد؛ اما زمانی که میدانهای دیگر باز شود نباید انتظار داشت که جوانان همچنان به شرایط زمان کرونا تن دهند.
طالبی در رابطه با پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کرونا، اظهار کرد: در ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی شیوع کرونا به چند دلیل نمیتوان داوری ساده و همه شمول داشت. در این ارتباط حداقل باید به ماندگاری ویروس، دوره تحلیل پیامدها، حوزه ها و نوع تاثیرات آن توجه داشت. از سوی دیگر هم باید زمان کافی بگذرد تا در مورد آثار و پیامدهای آن بتوان صحبت کرد. آثار کرونا هم ممکن است به آثار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم شود؛ همچنین این موضوع که این بیماری چقدر دوام خواهد داشت، در ارزیابی پیامدهای احتمالی آن موثر است. این ویروس تا الان حدود۴ ماه کشور مارا درگیر کرده و به عنوان مثال اگر ۴ سال طول بکشد و به همان شکل ادامه پیدا کند، آثار و پیامدهایش کاملا متفاوت از زمانی خواهد بود که مثلاً در مدت زمان پنج ماهه کنترل شود. لذا آثار و پیامدهای آن را نمی توان از نظر زمانی نیز یکدست دانست؛ چراکه این پدیده به لحاظ زمانی در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پیامدهای متفاوتی خواهد داشت؛ بنابراین در بررسی آثار شیوع کرونا با جدول سه وجهی مواجه هستیم. یک بخش آن پایداری خود این بیماری است، وجه دوم زمان سنجش پیامدها است به این معنی که در چه برههای میخواهیم آثار و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن را بررسی کنیم و وجه سوم هم ابعادی است که میخواهیم بیماری را در آن ابعاد در نظر بگیریم چراکه تاثیر کرونا در همه ابعاد زندگی به یک شکل نخواهد بود.
او در ادامه افزود: یکی از آثار شیوع کرونا و دانش و اطلاعات عمومی مرتبط با آن، تاثیر در فضای ذهنی جامعه و برجسته شدن دانش پزشکی است. مشاهده میکنیم که عملا جامعه به سمت پزشکی شدن میل پیدا میکند؛ به عنوان مثال در همه جا سخن پزشکان حرف نهایی است. این پدیده یک منطقی را در مناسبات خرد و کلان ایجاد میکند که در آن منطق، نگاه علمیِ پزشکی بر نگاههای دیگر بخشهای مختلف زندگی غلبه پیدا میکند. برای مثال در گذشته قالب ملاحظات پزشکی در درمان بیماری فقط محدود به بیمارستان و یا اتاق پزشک بود، اما وقتی این امر عمومی میشود اثراتش هم متفاوت است؛ زمانی که در خانه مینشینید یک نوع نگاه پزشکی دارید؛ با اعضای خانواده هم تعامل میکنید نگاه پزشکی دارید حتی در زمان تماشای تلویزیون و رسانه، بحثهای پزشکی را دنبال میکنید و این امر منطق فکری و نظری را ایجاد میکند که اگر نهادینه شود، آثارش در حوزه علم و فرهنگ هم بسیار مهم و گسترده خواهد بود. وقتی عرصه نگاه پزشکی و یا «پزشکیزه کردن» در قلمروهای زندگی گسترش پیدا میکند، به نوعی منطق دانش پزشکی به عرصههای دیگر زندگی مردم و مناسبات اجتماعی حاکم میشود. در زندگی روزمره روابط اجتماعی تغییر ایجاد می کند. حتی نوع معانقه، دست دادن و موارد دیگر هم دستخوش تغییر میشود.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: بنابراین ما در بررسی این موضوع مجبور هستیم که به چگونگی شیوع این بیماری، پایداری، پیامدهای آن از حیث زمانبندی که در چه برههای میخواهیم آثار آن را مورد بررسی قرار دهیم، توجه کنیم؛ این مساله نیز باید مورد توجه قرار بگیرد که در چه ابعادی میخواهیم موضوع را پیگیری کنیم. فرض کنید در مورد حوزه آموزش و یا حوزه فعالیتهای رسانهای و دینی نمیتوان داوری واحدی کرد؛ به همین دلیل باید پیامدهای آن را به ابعاد مختلف تقسیم کنیم. نکته مهم دیگر این است که گروههای مختلف اجتماعی به یک اندازه متاثر از این موضوع نیستند؛ به عنوان مثال چگونگی تاثیرپذیری روستاییها با جامعه شهری و همچنین شهرهای بزرگ و کوچک متفاوت است. در حال حاضر این ویروس بیشتر در شهرها شیوع دارد و در روستاها کمتر دیده میشود حتی بعضی از روستاها وضعیت سفیدی دارند. همچنین در میان گروههای مختلف اجتماعی، شرایط گروههایی که جزو طبقه برخوردار تلقی میشوند و به لحاظ اقتصادی و پزشکی به منابع درمانی دسترسی دارند، با گروهها و افرادی که شغلی ندارند و یا شغل آنها فصلی است، متفاوت میباشد؛ مثلا کسی که تجارت میکند طبیعتا به منابع لازم برای درمان و پیشگیری، اعم از ماسک، دستکش و حتی سیستم های دیگرِ فریز کردن فضای خانواده دسترسی دارد، لذا این فرد با کسی که مکانیک است و مکانیکی هم شغل شهری و منابع درآمدی محدودی دارد، نمیتوانند به یک اندازه متاثر از این ویروس باشند.
طالبی در پاسخ به پرسش تاثیر کرونا بر نهاد خانواده اظهار کرد: بررسی تاثیر شیوع کرونا و موضوع قرنطینه شدن در عرصههای مختلف زندگی، بسیار مهم است و نیاز به بحث مستقل و مطالعه جدی مستقل دارد. ولی اجمالا در خصوص نسبت شیوع کرونا و نهاد خانواده در ایران می توان به چند نکته اشاره کرد. اما مایل هستم قبل از پاسخ به سوال، این پرسش را طرح کنم که چه نهاد، بخش و یا چه فضایی از زندگی اجتماعی در این دوره توانست دست انسانها را بگیرد؟ یا به عبارت دیگر انسانها در کجا توانستند پناه بگیرند؟ این بحث مهمی است چون آنهایی که گرایشهای رادیکال مدرنیستی و یا بعضا نگاههای پست مدرنیستی دارند و آن را در عرصههای مختلف زندگی گسترش می دهند، ملاحظاتشان این بود که زمان «نهاد خانواده» گذشته است و بعضا این نهاد را مبتنی بر روابط نشأت گرفته از اقتدار دانسته و منتقد بنیادی آن هستند. حال پرسش این است که اگر در این جامعه، نهاد خانواده و یا نهاد خانوادهای که مطمئن باشد را نداشتیم، چه نهاد دیگری میتوانست در این تنگنا پناهگاه افراد باشد؟
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: در دیگر کشورها، نهادهای جایگزینی مانند نهادهای حمایتی و پشتیبانی وجود دارند ولی در ایران تقریبا تنها نهادی که توانست در این دورهی حدودا چهار ماهه، پناهگاه و تکیهگاه مردم باشد، نهاد خانواده بود؛ البته این نکته را باید توجه کنید که من خانواده را از خانوار جدا میکنم چراکه ممکن است در دیگر جوامع، شخصی تنها زندگی کند که یک خانوار به حساب میآید و یا همباشیهایی بعضا وجود دارند که یک خانوار هستند؛ اما منظور من، خانواده به معنای نهادی است که در جامعه ایران و با ویژگی هایی که به لحاظ نهادی از آن برخوردار است، وجود دارد. در خانوارهای تک نفره و یا در فضاهایی که دو و یا چند نفر با هم زندگی میکنند، خانواده به معنای نهاد و همانند جامعه ما را ندارند، هر کدام از اعضای خانواده منبع درآمدی دارند و افراد، امکانات و سرمایه خود را در فضای یک اتاق یا چند اتاق با هم استفاده میکنند و یا شریک می شوند. ولی در جامعه ما چنین ظرفیتی وجود ندارد و اگر خانواده نبود اکثر افراد جامعه در این شرایط جایی نداشتند که به آن تکیه کنند و محل و منبعی نبود که آنها را مورد حمایت قرار دهد. شاید در دیگر کشورها دولتها اعلام کنند که مثلا ۲ هزار دلار به هر فرد پرداخت کردند و فرقی نمیکند که این فرد تنها زندگی کند و یا با با چند نفر دیگر باشد؛ اما در ایران چنین حمایتی وجود نداشت و تنها نهادی که مأمنی شد و در مدیریت و کنترل این بیماری کمک اساسی کرد، نهاد خانواده بود.
طالبی اظهار داشت: اینکه در خانه ماندن چه پیامدهایی را به دنبال داشته است باید بگویم که واقعا نمیتوان گفت که آثار آن لزوما تماما مثبت است؛ البته به نظر می رسد آثار مثبت آن بیشتر باشد ولی بعضا عنوان شده که اختلافات درون خانوادهها، انعکاس بیشتری پیدا کرد. قبل از کرونا اعضای خانواده خیلی کم در کنار هم بودند و فرزندان حداقل ۱۰ ساعت از روز را با احتساب ساعت آموزش و رفت و آمد، بیرون از خانه میگذراندند و بخشی از آنها هم که صبح از خانه خارج شده و شب بر میگشتند ،پدر و مادر هم معمولا کار می کردند و شب به خانه برمیگشتند و اعضای خانواده شاید فقط یک وعده غذایی در کنار هم میخوردند اما به دلیل شیوع ویروس، این وضعیت تا حدودی تغییر کرد؛ آثار در خانه ماندنها دوگانه بود و در مواردی موجب تامین، توسعه و نزدیک شدن روابط خانوادگی شد ولی در مواردی هم موجب اختلاف و نزاع بود و براساس گزارش هایی که بهزیستی ارائه داده، مراجعات مشاوره ای نسبت به قبل از کرونا بیشتر شده است.
او در ادامه افزود: به نظر من در مجموع کرونا موجب شد که ما مشکلات را بهتر ببینیم درحالی که قبلا دیده نمی شد؛ الان که شرایط ایجاب کرده تا خانوادهها و زن و مرد در کنار هم قرار بگیرند، متوجه شدند که یا اختلافات جدی با هم دارند و یا اختلافات جزئی دارند که نمیدانند چطور آنها را حل و فصل کنند!. پس این هم بخشی از آثار شروع بیماری کرونا بود. من فکر میکنم در مجموع آثار مثبت این ویروس از حیث فراهم نمودن زمینه باز اندیشی بیشتر است. خصوصا در مورد خانوادهها باعث شد تامل جدی کنیم که آیا نهاد جایگزین برای خانواده وجود دارد یا نه! این ویروس تنها ویروسی نیست که با آن مواجه شدیم و احتمال دارد که موضوعات دیگری هم وجود داشته باشد؛ بنابراین باید بر اساس دانشی که کسب میکنیم و تجربه چند ماهه، سیاستگذاری و ارزیابی جدی داشته باشیم تا بدانیم در موارد مشابه دیگر چه کار باید کرد و چگونه باید با آن برخورد شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه کرونا در کوتاه مدت به تثبیت نهاد خانواده کمک خواهد کرد، گفت: من مطمئن هستم که این وضعیت، در کوتاه مدت منجر به تثبیت نهاد خانواده خواهد شد چون اگر بپذیریم عقلانیتی در آدم ها، کنشگرها و اعضای جامعه وجود دارد، خود افراد هم متوجه می شوند که در چنین شرایطی تنها حمایت مطمئن از طریق نهاد خانواده دریافت میشود؛ زیرا فعالیت نهادهای مختلف از جمله بازار، سیاست و حتی نهادهای مذهبی هم در این موضوع، قابل مقایسه با نهاد خانواده نیست؛ لذا من فکر میکنم که در کوتاه مدت موجب می شود جایگاه نهاد خانواده تثبیت شود و افراد با مدارای بیشتری به نهاد خانواده و اقتضائات آن توجه کنند. برای مثال افراد وقتی در خانه ماندند، احساس کردند که کارهای خانه هم چقدر مهم است. حتی بین افراد هم تقسیم کار شد و فرزندان مشارکت بیشتری در امور منزل نمودند درحالی که قبلا فرزندان به اصطلاح هتل نشین بودند؛ یعنی کار والدین این بود که منابع مورد نیاز آنها را تامین کنند و به آنها خدمات دهند. در مجموع ارزیابی من این است که در کوتاه مدت به اهمیت نهاد خانواده بیشتر پی خواهند برد و با تثبیت نهاد خانواده مواجه خواهیم بود. البته ممکن است به دلیل اختلافاتی که بین اعضای خانواده در این دوره بروز و ظهور پیدا میکند، مراجعات برای مشاوره خانواده یا حتی طلاق بیشتر شود اما این در مورد افراد مطرح است نه نهاد خانواده.
طالبی در پاسخ به پرسش چگونگی استفاده از شرایط کرونایی، تصریح کرد: بهره مندی از این دوران کرونا و کاهش پیامدهای آن، امر دستوری نیست بلکه به صورت فرایندی و اجتماعی باید اتفاق بیفتد؛ فرض کنید آموزش و تهیه مستندهایی برای دوران گذران کرونا در خانواده که چگونه توانسته اعضای خانواده را حمایت کند، مهم است. البته مسئولان سیاستگذاری در سطح کلان هم باید به این موضوع توجه کنند. اما نه فقط به شکل سیاسی؛ چراکه سیاستگذاری کردن با اینکه نگاه سیاسی به خانواده داشته باشیم ۲ امر متفاوت است؛ سیاستگذاری کردن،مبتنی بر ارزیابی کارشناسانه و جدی از نقش نهاد خانواده در جامعه ایران است و این موضوع با توجه به نیازها و سازوکارهای اجتماعی و فرهنگی انجام میشود نه لزوما از طریق نهادهای رسمی و قانونی. مثلا با تدوین کتب درسی، پیامدهای کرونا را تبدیل به تجربه کنیم و یا در قالب رُمان، داستان و فیلم های کوتاه آن را ارائه دهیم البته تنها نباید توسط رسانه رسمی صورت بگیرد بلکه باید توسط رسانههای مختلف انجام شود. بنابراین نهادهای مسوول باید تدابیری بیاندیشند که وقتی افراد به دلیل اختلافات دوران کرونا به نهادهایی مثل نهادهای قضایی، مشاورهای و یا دادگاه رجوع می کنند، پروتکلی تهیه کنند تا نحوه مواجهه با این اختلافات و چگونگی حل و فصل آن را مشخص کنند؛ این مساله نباید با آزمون و خطا انجام شود بلکه باید ارزیابی کارشناسانه صورت بگیرد تا هر کسی که مراجعه کرد، در فرایند رسیدگی کارشناسانه قرار بگیرد و کمک کنند تا مشکلاتی که در فرایند ارتباطی وجود دارد حل و فصل شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ به وضعیت جوانان در دوران کرونا، اظهار کرد: وضعیت و مسایل جوانان در جامعه ایران را نمیتوان صرفا با تمرکز به وضعیت کرونایی توضیح داد و راه حلی برای آن در نظر گرفت؛ در این ارتباط چند ملاحظه کلی را باید در نظر گرفت؛ یکی اینکه بعضی از ارزیابی ها، رادیکال یا تقلیل گرایانه است. مثلا بعضا گفته میشود که ما با انقطاع نسلی در بین جوانان مواجه هستیم ولی این دیدگاه خیلی درست نیست. چرا که از یکسو فرض را بر فقدان تفاوت و اختلاف در نسل های گذشته می گذارند و از سوی دیگر به وجوه ارتباط نسل جوان با دیگران در دوره معاصر توجه ندارند. برای مثال توجه داشته باشید که درحال حاضر بزرگترین گروه مرجع جوانان، علی رغم اختلافاتی که وجود دارد، والدین آنها هستند. البته ما باید تفاوتها و حتی اختلافات را بپذیریم چون این اختلافات در همیشه تاریخ بوده و نمیتوان گفت جوانان دهه ۴۰ یا ۵۰ اختلافاتشان با خانوادههای خود نسبت به جوانان الان کمتر بود. فرض کنید شکاف دانشی و ارتباطی داریم و اختلاف هایی وجود دارد ولی نباید احساس کنیم که جوانان جامعه ما از دست رفته هستند! به نظر من این قضاوت ارزیابی واقع بینانهای نیست. تفاوتها وجود دارد و باید به رسمیت شناخته شود چراکه این تفاوتها می تواند به ارتقاء و حل مساله کمک کند.
طالبی ادامه داد: در پاسخ به این سوال که آیا شرایط کرونایی که موجب شد جوانان در خانواده بیشتر حضور داشته باشند به تعدیل و حل مساله کمک کرده است،اظهار داشت: این وضعیت می تواند به تعدیل احوال آدم ها کمک کند؛ وقتی افراد، شرایط اجتناب ناپذیری دارند و به صورت عقلانی احساس می کنند که به دیگران و محیط خاصی نیاز دارند، مجبور هستند که به آن شرایط تن دهند و حتی از بخشی از علایق خود بگذرند. بحث عقلانیت که ابتدا اشاره کردم در مورد جوانان هم صدق می کند. جوانان هم با عقلانیت استراتژیک مواجه هستند. احتمالا وضعیت کرونایی این قاعده را در عمل تقویت کند که احساس میکنند شرایط خاصی پیش آمده که کسی از آنها حمایت نمیکند. قبلا عرصه هایی وجود داشت که جوانها در آن رفت و آمد میکردند مثل پاساژ گردی و خیابان گردی داشتند، اما الان این عرصهها تا حدودی تقلیل پیدا کرده و روابط خانوادگی بیشتر شده است. احتمال دارد اختلافات خانوادگی در مورد جوانها هم پیش آمده باشد اما این مساله در وضعیت حضور به وجود آمده نه غیاب. باید بین این دو تمایز قایل شد؛ چراکه قبلا در جمع خانواده حضور نداشتند و اختلافاتی به وجود نمی آمد اما الان در خانواده حضور دارند و چه بسا اختلافاتی ممکن است به وجود بیاید و باید به این سمت برویم که راه حل آن را خود افراد جست و جو کنند. مواردی وجود داشت که والدین وقتی در کنار فرزندانشان حضور داشتند متوجه شدند فرزندانشان تواناییهایی دارند که آنها ندارند؛ لذا والدین برای حل مسایل می توانند از آنها کمک بگیرند که این امر به تثبیت موقعیت جوانی کمک می کند ولی به این معنا نیست که ما فکر کنیم به دلیل شرایط کرونایی همه اختلافاتی که در مورد جوان ها وجود داشت حل و فصل می شود.
او در پایان خاطرنشان کرد: در تحلیل موضوع شیوع کرونا و پیامدهای آن لازم است توجه کنیم که میدانهای مختلف، منطق های متفاوتی دارند. شیوع کرونا موجب تعطیلی موقت میدان آموزش ، بازار، ورزش و … شد. در این شرایط نهاد خانواده فعالترین نهاد اجتماعی ماند. میدان خانواده اقتضائات و عادت وارههای متناسب با خودش را توانست باز تولید کند؛ اما زمانی که میدانهای دیگر باز شود نباید انتظار داشت که جوانان همچنان به شرایط زمان کرونا تن دهند. ولی همین امر می تواند شروع و سرنخی باشد که ممکن است به حل مساله کمک کند. ما نباید اینگونه فکر کنیم که همیشه میتوانیم، همه مسایل را حل و فصل کنیم بلکه وجود مساله یک امر اجتناب ناپذیر است خصوصا در زندگی امروز و مساله مهم، توانایی حل مساله است نه فقدان مساله.