وحید آگاه، حقوقدان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی درباره تعطیلی دو ماهه اماکن فرهنگی و هنری به دلیل شیوع کرونا، میگوید: وقتی در مورد فرهنگ و هنر صحبت میکنیم، از مجموعههایی اقتصادی حرف میزنیم. بنابراین میتوان این بحث را پیش کشید که آیا تنها راه دولت، تعطیلی کامل و سریع این اماکن بوده؟ و آیا این تعطیلی را در مورد همه مشاغل اجرا کرد؟ آیا نمیتوانست با پروتکلهایی این تعطیلات را محدود یا کمتر کند؟ همه این سوالها و فرضیات، منافذی را برای مسئولیت دولت در این زمینه و همچنین احتمال دریافت خسارت باز میکند.
به گزارش عطنا و به نقل از ایلنا، از همان نخستین روزهای اسفند و تایید ورود پاندمی کرونا به ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور به تعطیلی اماکن و فعالیتهای فرهنگی و هنری داد که تا امروز هم این تعطیلی ادامه دارد. از همان زمان، مطالبههای هنرمندان از دولت برای جبران خسارت این تعطیلیها شکل گرفت. اما به تازگی وزیر فرهنگ و ارشاد از ارسال نامههایی جداگانه به معاون اول، رئیس دفتر، رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون اقتصادی رئیسجمهور خبر داده و خسارتهای وارده به فرهنگ و هنر را اعلام کرده است؛ هرچند که مبنای ارزیابی خسارات و واجدان شرایط دریافت آن مشخص نشده است. درباره چگونگی پرداخت خسارات به هنرمندان، وظیفه دولت در قبال این تعطیلی اجباری و نظام صنفی هنر، با وحید آگاه، حقوقدان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گفتوگو کردیم.
از نظر قانونی، مسئولیت دولت را در قبال دستوری که برای تعطیلی کسب و کارهای هنری داده است، چه میدانید؟
در حقوق موضوعه، اساسا اختیاری برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به منظور تعطیل کردن مراکز فرهنگی و هنری به این دلایل پیشبینی نشده و صرفا برای فعالیت بدون مجوز پیشبینی شده است. یعنی اگر دنبال متنی قانونی میگردید، باید بدانید چنین متنی وجود ندارد. اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از نظر مسئولیت اجتماعی، بهنظرم خیلی زودتر از مصوبات ستاد مبارزه با کرونا این دستور را داده است که باید ببینیم مبنای آن چیست. حوزه فعالیت فرهنگ و هنر بسیار گسترده و متنوع است و بخش عمدهای از سالنهای سینما و تماشاخانههای تئاتر خصوصی هستند. در مورد مجموعههای دولتی، مدیر بالادستی بر اساس سلسله مراتب، میتواند دستور تعطیلی آن سالن را صادر کند اما در مورد تماشاخانههای خصوصی و بهطور کلی در مورد کسب و کار، قوانین مشخصی داریم. نظام حقوقی، تعطیلات رسمی و مناسبتی سالانه را مشخص کرده و به هیئت دولت اجازه داده است تا در موارد حاد و ضروری آن را انجام دهد اما در این زمینه برای وزارت ارشاد اختیاری پیشبینی نشده و همانطور که گفتم بهنظر میرسد این تعطیلات اجباری فعالیتهای هنری، بیشتر بر اساس مسئولیت اجتماعی بوده است. اما به هرحال فاصله زمانی زیادی از دستور تعطیلی وزارت فرهنگ تا تشکیل ستاد کرونا نبود. ضمن اینکه اگر ستاد مبارزه با کرونا زودتر تشکیل میشد هم طبیعتا در اولین اقدام، دستور به تعطیلی اماکن فرهنگی و هنری مانند سالنهای تئاتر و سینما میداد. ضمن اینکه به نظر میرسد امکان پرداخت خسارت به هنرمندان و تماشاخانهها، با صعوبت همراه باشد؛ چون این یک موقعیت اضطراری واقعی است و دولت ایران مانند همهجای دنیا، وظیفه داشته که بین سلامت و اقتصاد، یکی را انتخاب کند.
با این وجود، آیا امکان طرح دعوی از دولت بابت دریافت خسارت ناشی از دستور تعطیلی مراکز فرهنگی و هنری وجود دارد؟
میشود در مسئله دریافت خسارت، در این باب با دولت صحبت کرد که شما در خیلی از موارد اجازه دادید صاحبان مشاغل با رعایت پروتکلهای بهداشتی به ادامه فعالیتشان بپردازند، و این امکان در تئاتر و سینما هم قابل اجرا بود؛ مثل اینکه پروتکلهای بهداشتی رعایت شود و اگر صحنه تئاتر شلوغ نیست و بازیگران میتوانند با فاصله از هم قرار بگیرند، نمایشها روی صحنه برود و تماشاگران هم با فاصله ایمن روی صندلیهای خود بنشینند. هرچند در مورد تئاتر، رعایت این نکات سختتر از سینماست. چون ارتباط نزدیک بازیگران روی صحنه تا حدودی اجتنابناپذیر است. اما بهنظرم در مورد تعطیلی سینما عجله شد. چون در این مدیوم، با یک فیلم آماده و ضبط شده طرفیم و پروتکلها تنها باید درباره نحوه نشستن تماشاگران در سالن رعایت میشد تا بتوانیم چراغ این اماکن را تا حد امکان روشن نگه داریم. کما اینکه در مورد اماکن دیگر دیدیم که خیلی دیرتر تعطیل شدند و این اتفاق میتوانست در مورد سینما و سایر حوزههای هنری با تدوین پروتکلهایی بهداشتی، هم بیفتد. بنابراین، باید درباره این صحبت شود که آیا باید اماکن فرهنگی و هنری در اولین قدم تعطیل میشدند؟ بارها مقامات رسمی کشورمان اعلام کردند که ما شهرها را قرنطینه نمیکنیم؛ اما حالا که این کار نصفه و نیمه انجام شد، میتوانست در مورد فرهنگ و هنر هم همین کار را انجام دهد. یادمان باشد وقتی در مورد فرهنگ و هنر صحبت میکنیم، از مجموعههایی اقتصادی حرف میزنیم. بنابراین میتوان این بحث را پیش کشید که آیا تنها راه دولت، تعطیلی کامل و سریع این اماکن بوده؟ و آیا این تعطیلی را در مورد همه مشاغل اجرا کرد؟ آیا نمیتوانست با پروتکلهایی این تعطیلات را محدود یا کمتر کند؟ همه این سوالها و فرضیات، منافذی را برای مسئولیت دولت در این زمینه و همچنین احتمال دریافت خسارت باز میکند.
استقرار نظام صنفی مصرح در برنامه ششم توسعه چه کمکی به امنیت شغلی بخش فرهنگ و هنر میکند؟
اگر منظور شما بند «چ» ماده ۹۲ قانون ششم توسعه است که درباره نظام صنفی فرهنگ و هنر صحبت کرده؛ باید بگویم این بند که باید تا سال ۱۴۰۰ اجرایی شود، دو قسمت دارد. بخش اول در مورد تمهیدات قانونی برای تامین امنیت شغلی است که توضیح بیشتری درباره آن نداده است. و بخش دوم میگوید باید نظام صنفی فرهنگ و هنر راهاندازی شود که در آبان ۹۸ هیئت دولت مصوبه کوتاه دو صفحهای داد و طی آن درباره تشکیل انجمن صنفی و کانون فراگیر و... توضیح داده است. اما نظامات صنفی نمیتواند به کسی خسارت بدهد، فقط میتواند مطالبهگری کند. هرچند که اول باید ببینیم نظامات صنفی چقدر شکل گرفتهاند؟ اما یادمان باشد که این نظامات صنفی فقط میتوانند بهعنوان واسطه بین هنرمند و دولت، مطالبهگری کنند. آنچه که من از بخش اول بند «چ» که از تمهیدات قانونی تامین امنیت شغلی برای هنرمندان میگوید، باتوجه به ساختار حقوقی ایران قابل تحقق میدانم، این است که وزارت فرهنگ میتواند بر اساس قانون بودجه و سایر موازین قانونی به افراد حقیقی و حقوقی برای امور فرهنگی و هنری کمک کند که این کمکها بلاعوض است. بهنظر من این کمکها میتواند فریز شود و بر اساس برآورد وزارت ارشاد از خساراتی که به اهالی فرهنگ و هنر وارد شده، به نسبت بین واجدان شرایط پخش شود. مثلا بگوییم در سال ۹۹ دیگر کمکهای متفرقه نخواهیم داشت و همه این مبلغ را جمع کرده و به نسبت میزان خسارات وارده، از طریق صنوف به حوزههای تئاتر، سینما، موسیقی و... اختصاص میدهیم. پس یکی از تمهیدات قانونی کمک به هنرمندان، این روش است که به شکل یک گزینه آماده، روی میز قرار دارد. اکنون دولت از گروه سینمای هنر و تجربه اینگونه حمایت میکند که بخشی از بهای بلیت سینما را میپردازد و میتواند این کار را در مورد دیگر فیلمهای سینمایی هم انجام دهد. چون حتی اگر همین امروز کرونا از کشور برود، باز دو ماه طول میکشد تا تئاتر و سینما بتوانند دوباره سرپا شوند. پس راه دیگر جبران خسارت هنرمندان از تعطیلی فعالیتهایشان، میتواند از طریق پرداخت سوبسید دولتی به بلیت تئاتر و سینما، باشد تا از آثار هنری حمایت کنند. ضمن اینکه میدانیم اکنون بسیاری از تماشاخانههای خصوصی تئاتر در مرز ورشکستگی قرار دارند و از پرداخت اجاره ساختمانها و دستمزد پرسنلشان ناتواناند. در این زمینه هم وزارت فرهنگ میتواند مصوبهای را در هیئت دولت یا ستاد کرونا وضع کند که مبلغی برای حمایت از این مجموعههای خصوصی اختصاص پیدا کند.
یکی از مشکلات هنرمندان در این است که فعالیتشان بهعنوان یک شغل شناخته نشده و بنابراین از امتیازات قانونی مانند بیمه بیکاری بهرهمند نیستند.
اخیراً رقم بزرگی برای بیمه بیکاری تصویب شد اما مشکل هنرمندان این است که بسیاریشان خویشفرما هستند و بیشتر قراردادهای هنری متاسفانه در قالب کارگری-کارفرمایی نیست و برای همین هنرمندان نمیتوانند از بیمه بیکاری استفاده کنند. چون یکی از شرایط دریافتش این است که مشمول قانون کار و کارگر باشید درحالیکه غالب هنرمندان چنین شرایطی ندارند. اما صندوق اعتباری هنر را داریم که آییننامهای درباره طرح تکریم هنرمندان و کمک مستمری دارد و میتوان از طریق آن اقداماتی انجام داد. شاید خیلی از منتقدان بگویند معلوم نیست ارقام برآورد شده وزارت ارشاد از خسارات فرهنگ و هنر از کجا آمده؟ احتمالا برآوردی از صنوف مختلف هنری مبنی بر خساراتی که در تعطیلات کرونا به آنها وارد شده به دست آورده و به عدد مشخصی رسیده است. اما با استناد به همین رقم هم از طریق تصویب در ستاد ملی کرونا و تامین اعتبار چه در ستاد و چه در مجلس، برای کمک به صندوق اعتباری هنر و در نتیجه کمک به هنرمندان میتوان کارهایی انجام داد. یعنی دولت از یکسو باید به تماشاخانهداران و سینماداران کمک کند و از طرفی به هنرمندان. این موازین قانونی روی میز هست اما یک نکته مهم هم وجود دارد: «آیا پولی برای کمک هست؟» به نظر میرسد تزریق این بودجه حمایتی کار سختی است.
با اینحال رقمی که وزیر ارشاد از خساران بخشهای هنری در نامههایش به آقایان جهانگیری، نهاوندیان، واعظی و نوبخت گفته، عدد بزرگ و قابل توجهی است.
به نظر من حتی اگر نیمی از آن رقم هم تامین شود، کمک بزرگی برای ادامه حیات فعالیتهای هنری است. در بخش سختافزاری، اکنون تماشاخانهها و سالنهای سینما نیاز دارند دستکم هزینه سه ماه کاریشان پرداخت شود تا بتوانند روی پای خود بایستند و در تابستان زیانشان را جبران کنند. در بخش نرمافزاری هم همانطور که گفتم دولت از طریق دادن وامهای بلندمدت و حتی بلاعوض به صندوق اعتباری هنر، کمکی به ساماندهی وضعیت مالی هنرمندانی کند که در تعطیلی کسب و کارشان آسیب دیدهاند. بنابراین، اگر پولی باشد، گزینههایی برای جبران خسارات هنرمندان و فعالان هنری وجود دارد. اما متاسفانه اقتصاد همیشه فراتر از حقوق است؛ وقتی حال اقتصاد خوب نباشد، اگر هزار قانون هم روی میز داشته باشیم، راه به جایی نمیبریم.