استاد توسعه و برنامهریزی اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی ویژگیهای یک کشور اسلامی را عدالتمحوری، آزادیمحوری، عدم شخصمحوری، آزادی انتقاد از رهبران، حرمت مجازات و حبس قبل از وقوع جرم، ممنوعیت شکنجه، ضرورت علنی بودن محاکمههای جرایم سیاسی و مطبوعاتی عنوان کرد و گفت: شهید بهشتی راه رسیدن به جامعه به توسعه را نظم اجتماعی غیرقائم به شخص و مشارکتمحوری دانسته است.
به گزارش عطنا، میزگرد «نسبت اسلام و توسعه اقتصادی از منظر پنج متفکر اسلامی» با حضور دکتر علی مطهری، نایبرئیس اول مجلس شورای اسلامی، دکتر علیرضا بهشتی، استاد دانشگاه تربیت مدرس، دکتر یدالله دادگر و دکتر سیدکاظم صدر، استادان دانشگاه شهیدبهشتی، دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر حسین راغفر، استاد دانشگاه الزهرا، دکتر مصباحیمقدم، استاد دانشگاه امام صادق(ع)، دکتر مرتضی عزتی، استاد دانشگاه تربیت مدرس، دکتر کریم اسلاملوئیان، استاد دانشگاه شیراز و دکتر مجید رضایی و دکتر محمدرضا یوسفی، استادان دانشگاه مفید یکشنبه، ۱۰ تیرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
هر یک از استادان میزگرد به ارائه سخنان خود پیرامون دیدگاههای شهید سیدمحمدباقر صدر، اندیشمند و سیاستمدار عراقی، شهید مرتضی مطهری، استاد فلسفه و کلام اسلامی و از نظریهپردازان جمهوری اسلامی، شهید سیدمحمد بهشتی، سیاستمدار و فقیه ایرانی، امام سیدموسی صدر، مجتهد شیعه و مؤسس مجلس اعلای شیعیان لبنان و مرحوم سیدعبدالکریم موسویاردبیلی، مرجع تقلید ایرانی شیعه پرداختند.
فرشاد مومنی، استاد توسعه و برنامهریزی اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی در این میزگرد درباره دیدگاههای شهید بهشتی به سخنرانی پرداخت و در ابتدا گفت: اگر جامعهای بخواهد از بحرانهایش با سرافرازی خارج شود به دو سطح از معرفت نیاز دارد. یک بنیانهای اندیشهای شکلدهنده وضع موجود است و دیگری بنیانهای اندیشهای شکلدهنده وضع مطلوب.
وی گفت: در اولی باید مشخص کنیم که آیا گرفتاریها و بحرانهای بزرگ و کوچکی که جامعه ما در حال حاضر با آن روبهروست محصول به عمل کردن به آن نظام باورهاست یا محصول دور زدن آنهاست؟ اجمالا مطرح میکنم که پاسخ شخصی من به این سوال این است که چون از این اصول عدول کردهایم، دچار بحران شدهایم.
استاد توسعه و برنامهریزی اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی افزود: مسئلهای که امروز درباره آن بحث میکنیم نسبت اسلام با توسعه از دیدگاه شهید بهشتی است. ما وقتی درباره توسعه صحبت میکنیم به تعبیر دینی درباره یک مسئله مستحدث صحبت کردهایم بنابراین باید همه لوازم آن را در نظر داشته باشیم و از جنبه فنی هم وقتی درباره توسعه صحبت میکنیم راجعبه یک امر استثنائی بسیار پیچیده حرف زدهایم.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در ادامه گفت: در صورتبندی نظری توسعه اسلامی حداقل باید به هفت کارکرد جهانبینی و ایدئولوژی که عبارتند از مهار عدماطمینانها و ایجاد سازگاری با محیط طبیعی و اجتماعی، ایجاد معنا برپایه عقلانیتهای متفاوت انسانها، ایجاد تغییرات نهادی و رویدادهای اقتصادی، حل معضل سوداگری، توضیح تخصیص منابع غیربازاری، حداقلسازی هزینههای اطاعت و پیروی، و مسئولیتپذیرساختن فردی و اجتماعی انسانها، توجه کنیم. ما وقتی درباره مسئلهای در سطح توسعه صحبت میکنیم این هفت محور بهعنوان کارکردهای انتزاعی از ایدئولوژی و جهانبینی مطرح است.
مومنی نکته بسیار مقدماتی و مهم بعدی را مسئله وقوف روششناختی به مسئله نقص اطلاعات انسانها دانست و گفت: چه در ساحت اندیشه دینی و چه در ساحت اندیشه علمی بزرگترین فاجعهها و بحرانها از منظر اندیشهای ریشه در برخورد خودمطلق انگارانهای به افراد از برداشتهای دینی وعلمی آنهاست.
وی افزود: فقط یک انسانی میتواند توسعه را بفهمد و دنبال بکند که هم از منظر دینی و هم از منظر فنی که وقوف روششناختی به نقص اطلاعات داشته باشد آن هم یک ماجرای بسیار شایسته تأمل است و درواقع بخش بزرگی از آن چیزهایی که حال ذیل عنوان اقتصاد شناختی و سرشاخههای دیگرش مطرح میشود در واقع بحثهایی است که به این حیطه مربوط است.
استاد توسعه و برنامهریزی اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه گفت: از منظر سطح توسعه ما میگوییم این وقوف روششناختی حداقل یک دلالت نظری و عملی بزرگ دارد. دلالت نظری بزرگ این است ک انسانها را در سطح نظر از خودمطلق انگارانه درساحت اندیشه و عمل بر حذر میدارد و دلالت عملی آن هم این است که به اعتبار این وقوف و به حساب آوردن دیگری اساسا برای امکانپذیر شدن تعاون و همکاری و بهرهمند شدن از آن چیزی که در دانش توسعه از آن باعنوان معجزه تقسیم کار نام برده میشود، بسترسازی میکند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد مقدمه سوم را به جایگاه استنادی انسانشناسی برای یک متفکر مسلمان که میخواهد درباره توسعه بحث کند مربوط دانست و گفت: من آن چیزی را که توانستهام از مجموعه آثار شهید دکتر بهشتی در این زمینه استنتاج کنم و به یک نظمی دربیارم این است که ایشان برای انسان بما هو انسان شش ویژگی مهم تأثیرگذار در سرنوشت توسعه را برجسته کرده است که عبارتند از: قدرت شناخت خیر و شر، برخورداری از اختیار، مسئولیت، خلاقیت، اتکا و تحولپذیری.
مومنی با اشاره به اینکه انسان مسلمان از دیدگاه شهید بهشتی عقلمحور و علممحور است، گفت: شهید بهشتی تأکید زیادی درباره هویت اجتماعی انسانها دارند و از آن اینطور استنباط میکنند که اگر این را بپذیریم یک پیوند و درهم تنیدگی تمامعیار بین خودسازی انسانها و محیطسازی آنها وجود دارد.
وی با اشاره به سه کتاب «حق و باطل از دیدگاه قرآن»، «بایدها و نبایدها از دیدگاه قرآن» و «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا» نوشته شهید بهشتی، گفت: شهید بهشتی با جزئیات نسبت قرآن با توسعه را تعیین کردند. همچنین موضوع بسیار مهم دیگری که مطرح میکنند جایگاه رفیعی است که برای عمل انسانها قائل هستند و آن را دانش توسعه با مفاهیمی مثل بسترسازی برای انباشت دانش ضمنی و انباشت ظرفیت سازمانی توضیح میدهند.
استاد توسعه و برنامهریزی اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه مسئله توسعه از دیدگاه شهیدبهشتی به مثابه یک امر مستحدث واجد ویژگی است، گفت: شهید بهشتی تلاش برای بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی را یک امر بدیهی عقلی به شمار میآورد، تلاش برای تغییر اعتلای بخش اجتماعی که این دقیقا معادل همان تلقی است که من از توسعه دارم به عنوان یک تکلیف واجب اجتماعی بهشمار میآورند و هویت جمعی هم پیدا میکند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد افزود: قرآن انسانهای مسلمان را برای ساختن یک جامعه نمونه آرمانی را هم یک نوع تکلیف واجب اجتماعی میداند. شهید بهشتی بهترین تبلیغ را برای اسلام ساختن یک جامعه نمونه میدانند و بر اساس آن طرز نگرش، امکان تحقق توسعه از منظر اسلام امکانپذیر است. ایشان حتی قیامت را هم تجلیگاه عمل انسانها میدانند.
وی در ادامه گفت: برای مثال از بین استاندارد یونسکو و استاندارد پارسونز تفکیک زیرسیستمهای اجتماعی، شهیدبهشتی استاندارد یونسکو را میپذیرند. هرجا از یک امر اجتماعی صحبت میکنند امر سیاسی هم در آن مستتر میدانند و این بحث را در آثار خودشان لحاظ میکنند که اساسا جداکردن امر اجتماعی و سیاسی از امر اقتصادی غیرممکن است.
مومنی افزود: به تعبیری که نظریهپردازان پیشگوی توسعه مطرح میکنند شهید بهشتی بحث خود را درباره دروس محوری اجتماعی امکانپذیر کننده توسعه، ناظر بر یک نظم اجتماعی غیرقائم به شخص و مشارکتمحور مطرح میکنند. یعنی در کلیترین حالت برای اینکه اساسا امکان عملکرد قابل قبول اقتصادی موضوعیت پیدا کند، ایشان بر این باور هستند که ما باید بهسمت نظم اجتماعی غیرقائم به شخص برویم.
استاد توسعه و برنامهریزی اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی مهمترین کارکرد نظمهای اجتماعی غیرقائم به شخص را پیشبینیپذیر کردن عموم عنوان کرد و گفت: نظمهای اجتماعی غیرقائم به شخص امکان انباشت چه در زمینه سرمایه های انسانی و چه در زمینه سرمایههای مادی فراهم میکند. شهید بهشتی درباره وجه هنجاری نظم اجتماعی غیرقائم به شخص مکرر در آثارشان تصریح میکنند که حق را با اشخاص نمیسنجد بلکه دقیقا برعکس اشخاص را با حق میسنجد. ما اکنون از این زاویه لطمههای بسیاری میخوریم و پوستینی که تن اسلام شده تا حدود زیادی وارونهسازی در آن اتفاق افتاده است.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد درباره مزایای رویکرد نظم اجتماعی غیرقائم به شخص گفت: در سطح نظری مشارکت انسانها هزینههای هماهنگی برای اداره جامعه را بهشدت کاهش میدهد. رویکرد مشارکتمحوری دقیقا در مقابل رویکردهای مربوط به ستیز قرار میگیرد که همانطور میدانید بزرگترین آفت ساختارهای اقتصاد سیاسی رانتی این است که اساسا بر محور ستیز و حذف سازماندهی میشود، به همین دلیل انباشت دچار اختلالهای بسیار معناداری میشود، جامعه را از معجزه تقسیم کار محروم میکند و مسئله بنیادیتر که از نظر شهید بهشتی نقش تعیین کننده دارد این است که رویکرد مشارکتمحور حرکت بهسمت عدالت اجتماعی را امکانپذیر میکند.
وی افزود: برای تحقق آن نظم اجتماعی غیرقائم به شخص دو رکن بنیادین وجود دارد که ایشان آن را عدالت و آزادی میدانند. مهمترین بخش برای تحقق این نظم اجتماع غیرقائم به شخص معرفی دگمهای هفتگانه برای حکومت اسلامی است.
مومنی گفت: آقای بهشتی میگویند ادعای اسلامی بودن حکومت پشیزی ارزش ندارد؛ با معیار و محک این هفت دگم ما میفهمیم که جامعهای به سمت اسلام هست یا نه و من فقط عناوین این دگمها را ذکر میکنم.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد این هفتگانه که سنگ محک جامعه اسلامی است، عدالت، آزادی، عدم شخصمحوری، آزادی انتقاد از رهبران، حرمت مجازات و حبس قبل از وقوع جرم، ممنوعیت شکنجه، ضرورت علنی بودن محاکمههای جرایم سیاسی و مطبوعاتی دانست.
فرشاد مومنی، استاد توسعه و برنامهریزی اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان گفت: بهعنوان کسی که خیلی علاقهمند به حیطه معرفتشناسی و روششناسی است توصیه خاضعانه میکنم کتاب «پیامبری از نگاهی دیگر» مطالعه کنید؛ تا امروز کتابی در این سطح و به این شکل جامع درباره صورتبندی روششناختی فهم عالمانه از اسلام ندیدهام، این کتاب بحثهای منحصر به فردی درباره رابطه علم، عقل و وحی دارد.