استاد تمام گروه آموزشی برنامهریزی و توسعه اقتصادی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی اصطلاح «بازارگرایی مبتذل» را درمورد شرایط رانتی حاکم بر اقتصاد کشور به کار برد و تصریح کرد: در جستجوی بنیانهای اندیشیده شکلدهنده وضع موجود باید برنامه ساختاری را زیر ذره بین گذاشت. وجه اندیشیده این برنامه، عنوان«بازارگرایی مبتذل» را به خود اختصاص میدهد و بازارگرایی که در بازار توسعه نیافته رانتی ترویج شد، مبتذل است؛ زیرا دعوتکنندگان و مروجان این برنامه و اجراکنندگان آن خود به اصول و مبانی این اندیشه هرگز وفادار نبودهاند.
به گزارش عطنا، دکتر فرشاد مؤمنی، 18 اردیبهشتماه در ششمین همایش سالانه «مرزهای دانش اقتصاد توسعه»، همراه با بزرگداشت پانزدهمین سالگرد درگذشت دکتر حسین عظیمیآرانی، پدر علم اقتصاد توسعه ایران با عنوان «فقر نابرابری و توسعه ملی» درسالن اجتماعات دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی سخنرانی کرد.
مؤمنی که خود دبیر این همایش بود در ابتدای این مراسم به طرح پرسش پرداخت و گفت: در شرایط خطیر فعلی کشور، به طور طبیعی هر انسان شرافتمند و انساندوستی از خود میپرسد از من و ما چه برمیآید و چه نقشی برای برون رفت از دشواریها، چالشها و بحرانهای گوناگون میتوان داشت.
وی با اشاره به اینکه بزرگترین دستاورد تمدنی بشر جستوجوی پاسخ برای پرسش علمی است، افزود: زیربناییترین چالش که در شرایط خطیر کشور دارای بالاترین سطح قدرت در شرایط کنونی هست، بررسی «فقر و نابرابری» است.
مؤمنی یکی از پیام های این همایش را یادی از استاد ماندگار دکتر عظیمی دانست و در اینباره گفت: یکی از پیامهای جستجو شده در این همایش بازگشت به ایده راهگشایی است که نیوتون مطرح کرد. وقتی از نیوتون پرسیدند رمز موفقیت تو برای یافتن این جایگاه علمی چه بود؟ بیان کرد: «ایستادن بر شانه پیشینیان». بنابراین یادگاریهایی که حسین عظیمی از خود به یادگار گذاشته هم از جهت پوششهای ارزشمندی است که برای شناخت عالمانه فقر و نابرابری دارد و هم از جهت جایگاهی که این مسئله برای حرکت به سمت توسعه میتواند داشته باشد و اهمیت زیادی نیز برای استادان اقتصاد و جامعه ایران دارد.
استاد تمام گروه آموزشی برنامهریزی و توسعه اقتصادی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: در شرایطی که کشور با مسائل اقتصادی روبروست، چیزی که در این همایش به عنوان هدیه عرضه میشود، «ذخیره دانایی» موجود در دانش توسعه است.
این اقتصاددان در ادامه به بحرانهای موجود بر سر راه توسعه اشاره کرد و گفت: هیچ کشوری نمیتواند از بحرانهایی که بر سر راهش قرار دارد عبور کند؛ مگر آنکه علت آن بحرانها را بفهمد و آنها را ریشهیابی کند، در حالی که به طور متوسط بیش از 82 درصد منابع ارزی و ریالی در کشور در دوره 1368 به بعد صرف شده هم از نظر گستره و هم از نظر عمق، این دوران در تمام زمینهها مثالزدنی است.
طی نزدیک به سه دهه گذشته همواره بحث این است که هزینههای مردم باید با استانداردهای جهانی هماهنگ باشد، ولــی در کل این دوره یکبار هم راجعبه دستمزدها و حقوق در ایران که آن هم باید نسبتی با استانداردهای جهانی داشته باشد حرف جدی به میان نمیآید
وی اصطلاح «بازارگرایی مبتذل» را درمورد شرایط رانتی حاکم بر اقتصاد کشور به کار برد و تصریح کرد: در جستجوی بنیانهای اندیشیده شکلدهنده وضع موجود باید برنامه ساختاری را زیر ذره بین گذاشت. وجه اندیشیده این برنامه، عنوان«بازارگرایی مبتذل» را به خود اختصاص میدهد و بازارگرایی که در بازار توسعه نیافته رانتی ترویج شد، مبتذل است؛ زیرا دعوتکنندگان و مروجان این برنامه و اجراکنندگان آن خود به اصول و مبانی این اندیشه هرگز وفادار نبودهاند. ضمنآنکه این بازارگرایی زمینه را برای بازتولید رانتهای غیرعادی، گسترش فقر و عامل ایجاد از کارکرد افتادگی سیستمی در بازار ایران فراهم آوده است.
مؤمنی بیان کرد: بــرای مثال، بــه نام بازارگرایی در ایران موضــوع برخورد دستوری با مسائل اقتصادی را مذموم جلوه دادند. این اصطلاح برخورد دســتوری توســط به اصطلاح بازارگرایان ایرانی زمانی بهکار گرفته میشــود که آن برخورد دستوری، خیری برای فرودستان و تولیدکنندگان داشته باشد یا اندکی از رانتهای غیرمتعارف غیرمولدها را هدف قرار داده باشد. اگر جریان روزنامههای مشخص و تریبونهای این دیدگاه را طی یکسال اخیر دنبال کنید، خواهید دید وقتی بانک مرکزی خواستار کاهش دودرصدی نرخ بهره بانکی است چه بلوایی راه میافتد و در این تریبونها بر این طبل میکوبند که عدهای میخواهند به صورت دستوری اقتصاد ایران را دچار مشکل کنند، اما وقتی به بهانه تلاطمهای ارزی به یکباره همان بانک مرکزی پنج درصد نرخ بهره را بالا میبرد، دســتوری بودن نرخ بهره اصلاً مورد اشاره قرار نمی گیرد.
وی اضافه کرد: طی نزدیک به سه دهه گذشته همواره بحث این است که هزینههای مردم باید با استانداردهای جهانی هماهنگ باشد، ولــی در کل این دوره یکبار هم راجعبه دستمزدها و حقوق در ایران که آن هم باید نسبتی با استانداردهای جهانی داشته باشد حرف جدی به میان نمیآید، بنابراین وقتی در اقتصاد ایران بــه بزرگترین نوامیس بازارگرایی مثل شــفافیت، امنیت و حقوق مالکیت توجه نمیشــود نمیتوان انتظار بهبود وضعیت اقتصــاد و افزایش درآمد طبقات مولد و کاهش فقر را داشت. بــرای یک بازارگرای صادق چه چیزی مهمتر از حقوق امن مالکیت اســت، اما در شرایط کنونی بر اساس محاسبات ما، وضعیت حقوق مالکیت در بدترین شــرایط خود بهویژه طی 50سال اخیر است. برای یک بازارگرای صادق، مسئله برابری، درست مثل شفافیت و مثل امنیت و حقوق مالکیت یک امر ناموســی تلقی میشود. همه دســتاوردهای وعده داده شده از سوی بازار آزاد موکول به وجود برابری کامل بین بازیگران اقتصادی است.
برای توجه به میراث اندیشه حسین عظیمی، اقتصاددانان کتاب «مدارهای درخشان توسعه نیافتگی» را بخوانند و این کتاب عوامل فروپاشی رژیم پهلوی را بررسی کرده و بیان میکند که حتی قبل از شوک اول نفتی، 47 درصد جمعیت شهری و 48 درصد جمعیت روستایی در سال 51 دچار فقر تغذیهای بودند
مؤمنی نبود شفافیت را یک ضعف بزرگ خواند و اظهار کرد: وقتی بزرگترین نوامیس بازارگرایی مثل امنیت، حقوق مالکیت و شفافیت نادیده گرفته میشود، این سئوال مطرح میشود که چرا وقتی امنیت حقوق مالکیت در یکی از بدترین وضعیتها در سالهای اخیر است، یکبار از این افراد شنیده نمیشود که اجازه عملکرد آزادانه به نیروهای بازار چه شرایطی را ایجاد میکند! وقتی کشور با بحرانهای متعدد دست و پنجه نرم میکند از این بازیگران حساسیتی در برابر این نابرابریها دیده نمیشود.
این اقتصاددان سه پیامدی را که نهادهای تاریخی مطرح میکنند از هم تفکیک کرد و گفت: از اقتصاددانان دعوت میشود که اوضاع کنونی ایران را با توجه به سه پیامدی که نهادهای تاریخی مطرح می کنند زیر ذرهبین قرار دهند. پیامد اول از منظر سازههای ذهنی حاکم بر چنین مناسباتی است که نهادهای مشوق فعالیتهایِ نامولد، برای بقا خود و دامن زدن به مناسبات مبتنی بر ستیز یکی از ابزارهایی که به کار می گیرند، دامن زدن به تعصبات عقیدتی کورکورانه است. در ساخت دین تلاش میکنند اما کرکره عقل پایین کشیده میشود و احساسات و عواطف سطحی، عامیانه و خشونتساز قرار جایگزین میشود.
وی ادامه داد: پیامد دوم در چارچوب این مناسبات، رویههای مبتنی بر سفلهپروری جایگزین عزتنفس انسانها میشود و تحلیل این پیامد به استیلای نظامیها بر تشکیلات اقتصادی و نظامی میانجامد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه این سئوال را مطرح کرد که چطور میشود کشوری ویژگیهای اجتماعی به خاطر استبداد زدگی در ساخت قدرت و پیوند با ثروت نابرابریهای اقتصادی را دامن میزند و از طرف دیگر چرا جامعهای که افتخار خود را در این میداند که عقل را در زمره اصول دین به حساب آورده است اینچنین عمل میکند، ما با سکوت وحشتناک در برابر این روندهای فقرزا و نابرابریآور مواجه هستیم؟
وی در ادامه از عدم توجه رسانه ها به مساله فقر انتقاد کرد و گفت: در هیچ تریبون رسمی و عمومی در طی سه دهه گذشته توجه بایسته و شایستهای در زمینه فقر و نابرابری دیده نمیشود.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، در ادامه برای توجه به میراث اندیشه حسین عظیمی پیشنهاد کرد که اقتصاددانان کتاب «مدارهای درخشان توسعه نیافتگی» را بخوانند. این کتاب عوامل فروپاشی رژیم پهلوی را بررسی کرده و بیان میکند که حتی قبل از شوک اول نفتی، 47 درصد جمعیت شهری و 48 درصد جمعیت روستایی در سال 51 دچار فقر تغذیهای بودند و علت را در آنجا جستوجو میکنند.
مؤمنی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: باید امیدوار بود به لطف اندیشههای ارزشمند استاد فقید (عظیمی) بتوان ضرورت و اهمیت برخورد فعال با مسئله فقر و نابرابریهای موجود را برای برونرفت از بحرانهای فعلی ایران به کار برد.