حبیب هنری در کرسی نظریهپردازی خود گفت: بالا بردن هویت مردانگی در مردان به قویتر شدن هویت ورزشی آنان کمک میکند اما باید نوع نگاه به ورزش به خصوص ورزش حرفهای از دیدگاه سنتی و مردسالارانه به دیدگاههای همکاری تغییر پیدا کند چرا که این نوع نگاه باعث افزایش تبعیض جنسیتی و تشریح دیدگاه جنسیتی میشود.
به گزارش خبرنگار عطنا، کرسی علمی-ترویجی «چالش هویت ورزشی در ورزش» با ارائه حبیب هنری، عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی دانشکده تربیتبدنی دانشگاه علامه طباطبائی و با حضور غلامرضا شعبانی بهار، استاد تمام مدیریت و برنامهریزی در تربیت بدنی به عنوان داور داخلی و محمود گودرزی، وزیر سابق ورزش و جوانان به عنوان داور خارجی، یکشنبه، ۲۰ اسفندماه در دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی این دانشگاه برگزار شد.
در ابتدای این نشست، حبیب هنری، عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی با اشاره به چگونگی توجه او به این موضوع، گفت: با توجه به پایاننامههای کار شده در خارج از این دانشگاه در مورد موضوع چالش هویت ورزشی در ورزش، وادار شدم تا مقداری بهتر به این موضوع پرداخته و از زاویه دیگری به آن نگاه کنم.
او با بیان اینکه مقولهای ورزش یکی از بحثهای اصلی در دنیا است، اظهار کرد: ورزش مقولهای است که از جنبههای مختلف از جمله صنعت، اقتصاد و اجتماعی به آن نگاه میشود. بسیاری از حوزههای علمی تلاش کردهاند که به این موضوع ورود کنند و در خصوص آن اظهار نظر کنند.
هنری ادامه داد: ورزش از بیشترین علومی که به طور مستقیم استفاده کرده، حوزههای علوم زیستی (فیزیولوژی، آسیبشناسی) است همچنین حوزههایی مثل جامعهشناسی سعی کردهاند در حد بسیار گستردهای در مورد حوزههای ورزش و مسائل آن اظهار نظر کنند.
او افزود: اهمیت ورزش زمانی بالا رفت که آن را به عنوان پدیده جهانی شدن مطرح کردند. کشورها سعی کردند برای کسب افتخارات بیشتر از ورزش استفاده کنند و پرچمشان را به وسیله آن بالا ببرند. همچنین کشورهای ضعیف از لحاظ صنعتی سعی کردند خود را از طریق ورزش به دنیا معرفی کنند و در مقابل کشورهای صنعتی نیز برای استفاده بهتر از اقتصاد از ورزش به خوبی استفاده کردند.
استاد دانشگاه علامه با بیان اینکه ورزش، صنعتی پولساز تلقی میشود، گفت: در تمام کشورها نگاه ویژهای به ورزش شده و از همه ورزشکاران خواسته میشود که به این سمتوسو بروند. به این ترتیب روانشناسی اجتماعی حصاری را به دور ورزش کشیده و عوامل تاثیرگذار بر آن و همچنین تاثیر آن بر جوامع را بررسی میکند.
او به تعاریف دانشمندان از هویت پرداخت و اظهار کرد: از نظر مایکل کیمل، هویت مجموعهای از ذهنیات، تجربیات و سلایقی است که شخصیت ما را شکل میدهد. «بروور» به هویت، نگاهی ورزشی دارد و افراد دارای هویت ورزشی را افرادی میداند که هویت خود را با نقش ورزشی شناسایی میکنند که این افراد درجهای از قدرت و انحصارگرایی (یکی از مولفههای ورزش) را دارند و به همین خاطر آن را وارد بحث هویت ورزشی میکنند.
هنری ادامه داد: جامعهشناسان معتقدند که هویت تنها واژهای است که تاکنون تعریف خوبی از آن ارائه ندادهایم. «چزلاک» از دیگر دانشمندانی است که درباره هویت ورزشی بحثهای بسیاری دارد و از نظر او ورزشکاران افرادی هستند که اغلب بر یکی از جنبههای شخصیتی خود متمرکز و از هویتهای دیگر مثل خانواده، علم، دوستی و عشق بیاعتنا میشوند.
او با اشاره به بحث «بروور» در مورد هویت ورزشی زنان و مردان، گفت: از نظر بروور، مردان بیشتر از زنان هویت خود را با ورزش شکلمیدهند، با وجود اینکه زنان خود را به ورزش بسیار وابسته میکنند اما در عین حال هویتهای دیگر خود را به طور مستقل حفظ میکنند در حالی که مردان ذوب ورزش میشوند و عملاً هویتی به خود میگیرند که از هویتهای دیگری که بایستی داشته باشند غافل میشوند. در ایران هم مردان همین شرایط را دارند و همه هویت خود را بر هویت ورزشی متمرکز میکنند.
عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی خاطرنشان کرد: یوری معتقد است که بر طبق سنت، جامعه مردان را بیشتر به ورزشکار بودن نسبت میدهد و ورزش را به عنوان یک کار مردانه میدانند. همچنین «رویس» نقش ورزشکار را از طریق نقشهای مردانگی و زنانگی مورد بحث قرار داد. او بحث هویت جنسیتی (عضلانی بودن مردان و در مقابل ظرافتهای بدنی زنانگی) را به بحث ورزش وارد کرد.
هنری به تعاریف دو تن دیگر از دانشمندان اشاره و اظهار کرد: کوئن معتقد است که تعهد بیش از اندازه فرد نسبت به فعالیتهای ورزشی باعث اضطراب میشود. از نطر یک اندیشمند دیگر هویت ورزشی زمانی میتواند قوی باشد که یک انگیزه کافی را به خود ورزشکار میدهد که اتفاقاً در موفقیت او بسیار تاثیرگذار است.
او ادامه داد: برخی دیگر معتقدند ورزشکارانی که برای موفقیتشان تلاش میکنند عملکرد خودشان را براساس استانداردهای بالا ارزیابی میکنند، به همین خاطر است که وقتی استانداردهای خود را بالا میبینند، کوچکترین موفقیت آنها باعث استرس و افسردگی میشود به این ترتیب این افراد در جامعه موفق نیستند.
عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی با اشاره به استنباط جامعهشناسان از مقوله ورزش، گفت: بعضی از جامعهشناسان معتقدند که ورزش به عنوان یک فرهنگ است و این خود یک مولفه اصلی، اساسی و اثرگذار در جامعه است. بعضیها هم تلاش دارند که ورزش را به عنوان یک خردهفرهنگ ببینند و میگویند این هم در کنار موارد دیگر است و خیلی نباید به آن اهمیت داد و اینطوری نیست که شما آن را به عنوان یک عامل تاثیرگذار میشناسید.
او با بیان اینکه مسئله اصلی چیستی هویت ورزشی است، اظهار کرد: کوشافرد در کتاب خود از ورزش به عنوان یک جهان کوچک در جامعه تعریف میکند و میگوید ورزش به حدی مسئلهدار است که هر چقدر جامعه نیز کوچک باشد اما خود به عنوان یک جهان و پدیده خاص تلقی میشود که همه آن شیوه زندگی، افکار، ارزشهای اجتماعی در خود این ورزش میتواند خود را به خوبی در جامعه ببیند.
هنری یادآور شد: با وجود اینکه از یک سو ورزشکاران، ورزش را به عنوان تجارت میبینند و به دنبال کسب سود هستند اما خانواده و جامعه به آنها اینگونه نگاه نمیکند و او را به عنوان یک الگو میپذیرند. محدود کردن ورزش از زاویه نگاه اجتماعی قطعاً تبعات منفی دارد مثلاً اگر آن را به عنوان یک مقوله فرهنگی در نظر بگیریم در سطح حرفهای آن را به عنوان فرهنگ نمیشناسند به این ترتیب در اینجا همه چیز نسبی میشود. یکجا آن را به عنوان صنعت میشناسیم و انتظار داریم به عنوان صنعت، نقش یک پدیده درآمدزا را در جامعه داشته باشد اما بعد میبینیم که مردم او را به عنوان یک الگو قرار دادهاند.
او ادامه داد: برخی جامعهشناسان معتقدند که ورزش برای مدت کوتاهی هم که شده، انسان را از قید و بندهای نظم اجتماعی آزاد میکند و یک سری قوانین خاص خود را میپذیرد و حتی از مقررات خاص اجتماعی هم عبور میکند. در مقابل آنها کسانی دیگر از جمله «فوکو» معتقدند که اینگونه نیست، ورزشکاران خود را مطیع میدانند. ورزشکار با توجه به اینکه توانسته بدن خود را مطیع کند بسیاری از قوانینی را هم که خارج از بحث ورزش است میپذیرد.
این استاد دانشگاه افزود: «ووهل» جامعهشناس لهستانی معتقد است که خصوصیات ورزش معاصر نشاندهنده بلندپروازی انسان برای دستیابی به بیشترین و بالاترین جایگاهی است که میتواند به آن برسد و به همین خاطر این بلندپروازی باعث میشود که دو پایه اصلی و استوار میل فطری و ریشهدار انسان برای چیره شدن بر طبیعت و همچنین رقابت در امور اقتصادی را بر روی خود و جامعه ایجاد کند.
او کارکردهای اجتماعی ورزش را شامل کارکردهای مثبت و منفی دانست و گفت: رشد شخصیت اجتماعی (فرد همواره میل دارد که مورد پذیرش دیگران قرار گیرد)، ترویج قانونگرایی (تمرین آموختن و یادگیری منجر میشود که نسبت به مسائل اجتماعی به راحتی عبور نکند)، کمک به تکامل اجتماعی (نقش انسجامبخش ورزش بر ظرفیت آن در تزریق احساسات وحدتآفرین) و ساخت تغییر الگوهای اجتماعی (توان ورزش، توان زبان و عواطف) از جمله کارکردهای مثبت است.
هنری همچنین کارکردهای منفی را اینچنین برشمرد: سازش و همنوایی با طبقه حاکم (از نظر مارکس ورزش یک پدیده ایدئولوژیک با ماهیت خاص خود است که میتواند ابزار سلطه باشد)، ورزش به عنوان یک سلطه اجتماعی (ابزاری تبلیغاتی به قصد آرام کردن و سرگرم کردن مردم)، ترویج بیگانگی (سبب قهر مردم با جسمشان؛ فرد به جای ورزش کردن، تماشاچی ورزش میشود)، کنترل اجتماعی (ورزش یک مواد مخدر که با آن جامعه آرام میشود)، ترویج مصرفگرایی (دارا بودن رنگو بوی مادی) و ترویج ملیگرایی افراطی (نمایش قدرت و توانمندیهای نظامی کشور).
او در ادامه به ورزش از دیدگاه جامعهشناسان معاصر پرداخت و اظهار کرد: «مارکس» به ورزش به عنوان یک ارزش قابل مبادله نگاه میکند و میگوید ورزش مانند یک کالا است که میتوانیم برای آن ارزش مازاد قائل شویم و تحت تسلط گرفتن مردم از این طریق یعنی تحت تسلط گرفتن کل کشور. «وبر» بحث از خودبیگانگی را مطرح کرده و در بحث اقتصاد سیاسی میگوید ورزش مثل قفس آهنینی است که ما افراد را به عنوان ورزشکاران نخبه در این قفس که آنها را محدود میکند، قرار میدهیم.
عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی ادامه داد: «دورکیم» به ورزش به عنوان نوعی آئینهای مذهبی نگاه میکند، همانطور که در برخی از آئینهای مذهبی، مذاهب یک سری آئینهای جسمانی انجام میدهند ورزش هم مانند همان است. «میلز» نیز ورزش را به عنوان یک عادتواره در نظر گرفته و میگوید ورزش از سنخ رفتارهای طبیعی به شمار نمیرود بلکه نوعی رفتار فرهنگی است. «مرتن» ورزش و کارکردهای پنهان را مطرح میکند، از نظر او ما بیشتر موضوع تحلیلی ساختاری را در ورزش میتوانیم ببینیم، جایی که برخیها الگو و دیگران تابع آن میشوند.
او به تعاریف دیگر اشاره کرد و گفت: از نظر «گافمن» ورزش صحنههای نمایش است و ما از بازیکنان استفاده میکنیم تا بتوانیم این نمایشها را نشان دهیم. «هابرماس» ورزش و عقلانیت ابزاری را مطرح کرده و میگوید ورزش یک نظام عقلانیتگرا است. همچنین «آدورنو» ورزش معاصر را مجموعه تشریفاتی میداند که در ذهن سرمایهداران متجلی شده و هدف آن آرام و ساکن کردن تودهها است. «بوردیو» نیز در بحث هویت ورزشی نظریات بسیاری دارد و جمله «بدن در میدان ورزش» را مطرح کرده و معتقد است بدن عرصه رقابت و ستیز طبقات اجتماعی در میدان ورزش محسوب میشود.
هنری با بیان اینکه از مفهوم خود هویت، یک مفهوم نشانه مطلق و یک مفهوم تمایز مطلق را میتوان استنباط کرد، گفت: در بحث هویتها و اشیاء از یکسو شباهتها و از سوی دیگر تفاوتها را میبینیم، مثلاً ورزشکاران فوتبال دارای یک هویت خاص هستند که آن هویت را در رشته تیراندازی ندارند بر همین اساس فوتبالیستها نیز هویتهای متفاوتی با هم دارند.
او با اشاره به اینکه در مورد هویت، نگاههای مختلف وجود دارد، اظهار کرد: تعاریف فلسفی به هویت، افراد را به عنوان شالودههای فلسفی میشناسد. روانشناسها نیز از واژه شخصیت استفاده کرده و از نظر آنها شخصیت همان چیزی است که هویت فرد را میسازد ضمن اینکه روانشناسان اجتماعی که مهد هویت را به خود نسبت میدهند از روانشناسی و جامعهشناسی استفاده میکنند. همچنین جامعهشناسان آنقدر مجذوب سازوکارهای فردی میشوند که فرآیندهای جمعی را غافل میشوند.
عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی تصریح کرد: براین اساس صاحبنظران مختلف تعاریف متفاوتی دارند و شاید مشابهتهای کمی در این تعاریف بیابیم. اگرچه مفهوم هویت جمعی در علوم اجتماعی و شاخههای آن به عنوان یک مسئله مطرح است اما این مفهوم هنوز جاافتاده و روشن نیست. تکیه بر یک یا چند عامل به عنوان عامل تعیینکننده هویت نادرست است.
او مشخصات هویت را اینچنین برشمرد: هویت با این مسئله که من چطور خودم را میبینم و دیگران چگونه مرا میبینند ارتباط دارد، هویت با فرد و اجتماع مرتبط است، هویت به واسطه شباهتها و تفاوت مشخص میشود، هویت میتواند چندگانه یا منفرد باشد، هویتها میتوانند ثابت، سیال یا در حال تغییر دیده شوند.
هنری با بیان اینکه در بحث انواع هویتها، هویت فردی، خانوادگی، ملی، دینی، اجتماعی، فرهنگی، تمدنی، تحصیلی، احساسی و سیاسی را داریم، خاطرنشان کرد: در بحث انواع هویت، دو رویکرد مدرن (بیشتر جامعهشناسان و روانشناسان ورود میکنند) و پسامدرن (یک رویکرد با چارچوبهای گقتمانی) وجود دارد.
او ادامه داد: هویت ورزشی در جمعبندی میتواند به دو نوع هویت درونی و بیرونی تقسیم شود. درونی به خود فرد بستگی دارد، آن چیزی که به آن هویت خود میگویند. همچنین در بحث هویت بیرونی، بحث انحصارگرایی هویت اجتماعی مطرح است جایی که ورزشکار بر روی جامعه تاثیر میگذارد و الگوی مردم میشود.
استاد دانشگاه علامه افزود: تعریف هویت ورزشی هرچند ناقص است اما از هویت خود ورزشکار به عنوان هویت فرد، هویت تیمی و هویت ورزشی نام میبرند. نتایج این بررسی موید نظریات استفاده شده در چارچوب نظریه مبتنی بر تاثیر هویت به عنوان یکی از هویتهای اجتماعی اولی و الگوی سایر هویتهای اجتماعی است که جنسیت مهمترین عامل موثر برای این موضوع است.
او در پایان به دو مورد از پیشنهادهای خود اشاره کرد و گفت: بالا بردن هویت مردانگی در مردان به قویتر شدن هویت ورزشی آنان کمک میکند اما باید نوع نگاه به ورزش به خصوص ورزش حرفهای از دیدگاه سنتی و مردسالارانه به دیدگاههای همکاری تغییر پیدا کند چرا که این نوع نگاه باعث افزایش تبعیض جنسیتی و تشریح دیدگاه جنسیتی میشود.
در ادامه این نشست، محمگودرزی، وزیر سابق ورزش و جوانان به عنوان داور خارجیود در ابتدا گفت: پیشنهاد میشود از صدا و سیما که دارای رویکردی کاملاً زرد نسبت به این مسائل است و دانشورانه نیست در این نشستها دعوت شود تا قدری رفتارهای خود را در رابطه با خوراکهای علمی تصحیح کنند.
او با بیان اینکه دکتر هنری باید تعریفی از رفتار از دیدگاههای مختلف ارائه میدادند، اظهار کرد: در ابتدا باید تعریفی از رفتار و شخصیت و سپس هویت ارائه و در ادامه به تفاوتهای بین آنها اشاره شود این در حالی است که برخی از آن افراد جامعهشناس هویت را با شخصیت و برخی آن را با رفتار مترادف گرفتهاند. به طور خلاصه اگر برداشت از خود یا تصور از خود را به عنوان یک هویت مطرح کنیم همه جا این مسئله مصداق دارد.
گودرزی تصریح کرد: آنجایی که انواع هویتها برشمارده میشود باید این سوال را مطرح کرد که آیا هویت یک عنصر با ابعاد مختلف است یا هویتهای مختلف در یک فرد جمع میشوند که در واقع جنبههای متفاوتی به فرد میدهند. مثلاً آیا برداشت من در همه حوزهها همراه من است یا اینکه هر کدام از حوزهها یک هویت مستقل است. بنابراین با نقد یک نظریه باید جایگزینی برای آن ارائه دهیم و آقای هنری باید بگویند که به یک هویت واحد باور دارند یا هویتهای چندگانه؟
وزیر سابق ورزش و جوانان در پایان خاطرنشان کرد: قبل از پرداختن به هویت ورزشی باید اشاره شود که آیا ورزش شخصیتساز است؟ به عبارتی ورزش منجر به بروز و ظهور برخی شخصیتها در افراد میشود یا اینکه افراد از قبل دارای شخصیتی هستند و ورزش بر شخصیت آنها تاثیر ندارد. دکتر هنری باید مشخص کنند که آیا یک هویت با ویژگیهای فردی، دینی و... وجود دارد یا اینکه هر کدام از این اجزا خود یک هویت هستند.
همچنین غلامرضا شعبانی بهار، استاد تمام مدیریت و برنامهریزی در تربیت بدنی به عنوان داور داخلی این نشست با بیان اینکه دکتر هنری باید به یک بحث چالشی میپرداخت، گفت: مولف مشخص نکرده است که در جامعه هویت را به چه نگاهی قبول دارند مثلاً ارتباط برند با هویت ورزشی را چگونه تحلیل میکنند. آیا افرادی که در ورزش به یک مرحلهای از اشتهار رسیدهاند برندهای ورزشی ما هستند؟ آیا دارای هویت ورزشی هستند یا هویت ویژهای دارند؟
او ادامه داد: آیا در کشور و در فرهنگ ما همه پذیرفتهاند که باید به این مرحله برسیم یا خیر؟ آیا ضرورت اجتماع و جامعه ورزشی ما این است که به آن نائل شویم؟ اگر پاسخ مثبت است، نقش آموزشهای حرفهای را کجای کار میبینیم؟ و جامعه ما چه کمکی به هویتسازی افراد میکند که بعد به آن بپردازیم. همچنین آشنایی خانوادههای ما با این مسائل در چه است و چقدر آگاهی دارند؟ اینها الزاماتی است که باید به آن توجه شود.
شعبانیبهار در ادامه اظهار کرد: در صورت اعتقاد ما به هویت ورزشی باید آن را در جامعه ترویج دهیم در حالی که سازوکارهای ترویج آن را در جامعه نمیبینیم و وظیفه جامعه و سیستم آموزشی برای این هویتسازی مشخص نیست. ما دارای محدودیتهای فرهنگی در هویتهای اجتماعی و ورزشی هستیم.
استاد تمام مدیریت و برنامهریزی در تربیت بدنی در پایان گفت: به نظر من هویت ورزشی سرشار از ارزشها، فرهنگها، خصلتها و صفات برجسته و برتری است که خیلی به مسائل پایین نگاه نمیکند و به عرصههای مادی وارد نمیشود، به عبارتی کسانی که در بحث مسیر هویتیابی بیشتر به عناصر فرهنگی و ارزشی و بایدها و نبایدها توجه کردند ماندگارتر هستند.