عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه صدا و سیما گفت: در چند سده اخیر، در کشور شاهد تقابل جریانهای فکری تشیع، تصوف، گرایش به غرب و گرایش به باستانگرایی بودهایم. از دوره صفویه به بعد، تقابل دو جریان تشیع و تصوف آغاز شد و در ادامه دو جریان دیگر یعنی گرایش به غرب و باستانگرایی، وارد این عرصه تقابل شدند. در دوران پهلوی قرار بود انهدام گرایش و جریان تفکر تشیع و تصوف در قالب شوونیستی اتفاق افتد. اتفاقی که بعد از انقلاب افتاد در واقع به کناره راندن تا حد محو شدن سه گفتمان رقیب بود. صدا و سیما بخشهای مشترک و کمی مهآلود از حقوق شهروندی، حقوق بشر، حقوق و کرامت انسانی که مشترک مضمونی بین این گفتمانها است را نمایندگی کند.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست مجمع سالانه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با موضوع «حقوق شهروندی، ارتباطات و رسانهها» با حضور حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری، باقر انصاری، استاد حقوق دانشگاه شهیدبهشتی، عبدالله بیچرانلو، استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، هادی خانیکی، مدیرگروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی و رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، مهدی منتظرقائم، دانشیار ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، عبدالله گیویان، عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه صدا و سیما و کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه، سهشنبه سوم بهمنماه در تالار شریعتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست، عبدالله گیویان، عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه صدا و سیما مفهوم حقوق شهروندی را تعریف کرد و گفت: حقوق شهروندی عبارت است از تلاشهایی که یکی از جناحهای حاکمیت در ایران انجام میدهد تا دوباره حقوق اساسی و مسلم مردم را به شکل قابل توجیهی مطرح کند. این بحث به علت بنیه و واقعیت فرهنگی جامعه مطرح شده است.
او ادامه داد: جامعه ایران، عرصه ارتباط، تقابل و جدال چهار جریان اصلی در کشور است. من در اینجا نظریه معروف سه فرهنگ را به چهار فرهنگ تبدیل کردهام. در چند سده اخیر، در کشور شاهد تقابل جریانهای فکری تشیع، تصوف، گرایش به غرب و گرایش به باستانگرایی بودهایم، هر یک از این چهار جریان، ابزارها، لوازم و نیروهای خود را در جامعه داشتند.
گیویان اضافه کرد: از دوره صفویه به بعد، تقابل دو جریان تشیع و تصوف آغاز شد و در ادامه دو جریان دیگر یعنی گرایش به غرب و باستانگرایی، وارد این عرصه تقابل شدند. به علت اینکه بخشی از جریان تشیع در مقام حاکمیت نیاز به نوعی بازخوانی ارتباط با گفتمانهای دیگر در سطح حقوقی دارد و این موضوع را ابزاری برای بسط ارتباط خود با تودههای مردم قرار میدهد لذا نیاز به مطرح کردن مفهوم حقوق شهروندی داریم.
او با بیان اینکه تعریف انسان از دیدگاه هر یک از این گفتمانها در هالهای از ابهام مانده و ما با عوارض و پدیدههای آن در زندگی روزمره مواجه شدهایم، اظهار کرد: حاکمیت برای ساماندهی به این موضوع تلاش میکند تعریف نسبتاً موردقبول گفتمانهای دیگر را به فراخور قدرت آنها، در قالب حقوق شهروندی ارائه دهد. بنابراین حقوق شهروندی چیز جدیدی جز همان موارد قانون اساسی را ندارد.
مدرس دانشگاه صدا و سیما با طرح سوال «آیا صداوسیما این قابلیت را داد که این چهار گفتمان معارض را نمایندگی کند یا خیر؟»، گفت: همواره عرصه سیاست ایران، عرصه بیرون راندهشدن به قصد ریشهکنکردن یکی دیگر از گفتمانها بوده است. در دوران پهلوی قرار بود انهدام گرایش و جریان تفکر تشیع و تصوف در قالب شوونیستی اتفاق افتد. اتفاقی که بعد از انقلاب افتاد در واقع به کناره راندن تا حد محو شدن سه گفتمان رقیب بود.
او ادامه داد: قرار بود رادیو و تلویزیون با تبدیل نام به صداوسیما آیین محوری اعلام هویتبخشی از جریان تشیع باشد. من روی کلمه «بخشی» به علت اینکه از ابتدای انقلاب، دو گرایش اصلی را در خود در قالب اصلاحطلب و اصولگرا بیان کرده است، اصرار دارم. رسانه رادیو و تلویزیون و سازمانی که قرار است اینها را رتق و فتق کند، درواقع به عنوان نهاد مرکزی قدرت در آن بخش حاکم از تشیع قرار میگیرد و در این راستا عمل میکند.
گیویان با طرح سوال «آیا در این تزاحم گفتمانی، از لحاظ ساختاری هیچ امکانی برای به رسمیت شناخته شدن انسان گفتمانهای دیگر، میتواند تصور شود؟ یا به عبارت دیگر، اگر حقوق انسان تعریف شده در قالب یک پارهگفتمان به دلیل حاکمیتش، قرار است تبیین، تعریف و ترویج شود آیا جایی برای دیگران میماند یا خیر؟» گفت: این در واقع امتناع ساختاری که به وضوح در فعالیتها و کارهای روزمره، برنامهریزیها و اقدامات رادیو و تلویزیون مشاهده میشود.
او به تجربه خود در دانشگاه صدا و سیما اشاره کرد و گفت: یکی از دانشجویان من، قصد داشت درباره معاونت سیاسی صدا و سیما که وظیفه تدارک اخبار را دارد، تحقیق کند و ببیند در آنجا چه تصوری از مخاطب وجود دارد یعنی سردبیری که متن خبر را مینویسد در زمان نگارش فکر میکند که برای چه کسی دارد مینویسد؟ او به کارهای مقدماتی و برقراری ارتباط پرداخت و با دستاندرکاران این معاونت صحبت کرد. چیزی که در نهایت با آن مواجه شد مخالفت جدی برای انجام این طرح بود و این تحقیق عملاً تعطیل شد و دانشجو ناچار شد که موضوع را تغییر دهد. این دانشجو موضوع خود را به تحلیل گفتمانی متون خبر با هدف شناسایی مخاطبان تغییر داد. نتیجه کار حاکی از این بود که این متون با در نظرگرفتن مخاطبی که اصلاً وجود خارجی ندارد، بلکه تنها تصوری از یک مخاطب است نوشته میشوند.
مدرس دانشگاه صدا و سیما خاطرنشان کرد: گاهی اوقات ما با واقعیتهایی که توصیف میکنیم هیچ مشکلی نداریم اما زاویه ما زمانی ایجاد میشود که به چراییها فکر کنیم. ما راحت میتوانیم انتقاد کنیم و علتها را هم نشان دهیم. بهدلیل اینکه تلویزیون در ایران اصلیترین ابزار و محل اصلی بومیسازی به منزله ترویج یک گفتمان خاص از روایت شهروندی است، اساساً برای فکرکردن به حقوق شهروندی، چه به معنای حقوق اساسی و چه به معنای حقوق بشر، امکانی ندارد، به عبارت دیگر میتوان توقع داشت که صدا و سیما بخشهای مشترک و کمی مهآلود از حقوق شهروندی، حقوق بشر، حقوق و کرامت انسانی که مشترک مضمونی بین این گفتمانها است را نمایندگی کند. من به عنوان یک شخص ترجیح میدهم ابزار و امکانهایی که در راستای تقویت آن بخشهای مشترک است را حتی در صدا و سیما تقویت کنم.