۰۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۳۲
کد خبر: ۱۵۳۳۸۸
neshast salman harati (19)

نشست تخصصی بررسی زندگی و اشعار سلمان هراتی، شاعر مذهبی و انقلابی معاصر در دانشکده ادبیات گفته شد: یکی از عاشقانه‌ترین شاعرهای حوزه‌ی پایداری سلمان هراتی است. زیرا برای سکه و پول ننوشته است؛ تجربه‌های زیستی و روحی اوست که به صورت شعر پایداری بروز می‌کند و حاصل اشعاری است که نیاز به امضای سلمان ندارد.


به گزارش عطنا، نشست تخصصی «سلمان هراتی؛ نماد شعر پایداری» با حضور دکتر محمود بشیری، استاد گروه زبان و ادبیان فارسی دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر سید ضیاءالدین شفیعی و دکتر مصطفی علیپور روز دوشنبه ۲۹ آبان ماه به همت معاونت پژوهشی دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه برگزار شد.


در ابتدای نشست، دکتر محمود بشیری، استاد زبان و ادبیان فارسی دانشگاه علامه طباطبائی درباره‌ اشعار زمان سلمان هراتی گفت: شعر انقلاب اسلامی و شعر پایداری تقریبا با هم گره خورده‌اند و این دو را نمی‌شود از هم تفکیک کرد. درباره‌ شعر پایداری کارهای خوبی نوشته شده و در برخی دانشگاه‌ها گرایشی تحت این عنوان نیز دایر شده است و امیدواریم از این به بعد بیشتر به آن پرداخته شود.


در ادامه دکتر مصطفی علیپور، شاعر و منتقد ادبیات درباره‌ سلمان هراتی اظهار کرد: هراتی یکی از نخستین معلمان من در شعر و معلمی بوده است و نخستین کسی است که کتاب نقد را به من معرفی کرد و در کنار نوشتن شعر، نقد هم مطالعه کنم.


وی افزود: جز یک برنامه‌ رادیویی که برای سلمان هراتی نوشتم، هیچ متنی را در نقد آثار هراتی از من نمی‌بینید، این به این معنا نیست که من نقدی درباره‌ اشعار سلمان هراتی و شخصیت معلمی، اخلاقی و ادبی و همینطور شخصیت هنری و غیر شعری وی نداشتم، در واقع من جسارت نوشتن درباره‌ شاخص‌ترین و موثرترین شاعر روزگارمان را نداشتم و امروز برای ادای دین به او به اینجا آمده‌ام.


علیپور درباره‌ وجه دیگری از وجوه شاخص اشعار هراتی که «ادبیات پایداری» است توضیح داد و گفت: ما وقتی از ادب پایداری صحبت می‌کنیم از ظرفیت‌های شعرمان در سال‌های بعد از انقلاب به ویژه دهه‌ 60 که همزمان با جنگ تحمیلی است حرف می‌زنیم و اگر از این منظر نگاه کنیم بی‌تردید سلمان هراتی یکی از نمادهای بزرگ شعر پایداری است.


وی افزود: آن‌قدر که هنوز هم آثار پایداری او در شعر امروز قابل بحث است و تاثیر نگاه و ذهن و زبان هراتی در شعر مقاوت و پایداری او بر شاعران معتقد به ارزش‌های دینی در سال‌های اخیر بسیار حس می‌شود. تا زمانی که در ادب فارسی ما شعری به نام پایداری مطرح است نام و شعر سلمان هراتی نیز مطرح خواهد بود.



شعر هراتی مجوز ورود به شعر سپید



سپس، دکتر سید ضیاءالدین شفیعی درباره‌ سلمان هراتی اظهار کرد: اوایل دهه‌ شصت وقتی ایران برای اولین مرتبه بعد فارغ شدن از هیاهوی آتش‌سوزی و به هم ریختن یاد هنر افتاده بود، اولین سربازی که به میدان آمد شعر بود و شعر پرچم‌دارهایی داشت که اغلب آنها و ذهنیت و شعرشان در یک کانون ویژه شکل گرفته بود.


شفیعی ادامه داد: تنها نسخه‌ تصویری باقی مانده از شعر خوانی سلمان جلسه‌ای است در رودسر در سه چهار شب با امیر فخرموسوی که در آن سال‌ها مسئولیت ارشاد را بر عهده داشت و همینطور آقای زریان و تنها نسخه‌ صوتی باقی مانده از سلمان هم با حضور آقای علیپور است.


وی افزود: باید به خاطر آوریم در پایان دهه‌ پنجاه شعر به معنای عام در چه وضعیتی وجود داشت تا به شعر سال 57 و اوایل انقلاب برسیم. آن زمان نماد دلیری جوان‌ها در رفتن به جبهه یا فتح یک سفارت‌خانه ثابت می‌شد و رشادت جوان‌های اهل ادبیات بر این بود که از بعضی دیوارها در حوزه‌ی ادبیات که تا قبل از سال 57 نمی شد بالا رفت، بالا بروند! و بعضی قهرمان های بالا رفتن از این دیوارها همین‌ها هستند.


شفیعی در همین مورد اضافه کرد: اگر قالب‌های کلاسیک را در پایان دهه‌ پنجاه بررسی کنیم می‌بینیم تقریبا همه‌ آنها یا به طور کامل بازنشسته شده‌اند یا از آنها استفاده‌ تفننی می‌شود و شعر غیرکلاسیک هم در منظر اهل تعهد و اهل دین به طور کامل الحادی حساب می‌شود.


علیپور در این بین درباره‌ شعر الحادی توضیح داد و گفت: اولین بار تعبیر الحادی را از زبان سلمان شنیدم که کسی شهامت نداشت در جلسات حوزه که سلمان شرکت می‌کرد شعر سپید بخواند و می‌دانیم شعر سپید سلمان تفاوت‌های شکلی با شعر سپیدی که در جامعه مطرح شده است، دارد.


وی ادامه داد: سلمان هراتی می‌گفت وقتی شعر سپیدم را خواندم اول همه شاید با کمی ملامت و سرزنش متحیر شدند ولی قیصر امین پور و سید حسن حسینی از شعرهای من تعریف کردند و هفته‌ بعد سید حسن بخش‌هایی از شعر مرا خواند و مجوز ورود شاعران به حوزه‌ شعر سپید شد.


شفیعی ادامه داد: سلمان در میان تمام شاعران بعد از انقلاب واجد یک ویژگی منحصر به فرد و انحصاری است که جز در شعر او در شعر هیچ کس دیگر نیست و آن این است که تمام کسانی که در دهه‌ اول کار کردند شعر را در کنار همدیگر آموختند؛ طاهره صفارزاده، علی موسوی گرمارودی، سپیده کاشانی، سید حسن حسینی، قیصر امین‌پور و وحید امیری در کنار یکدیگر با هم‌افزایی شعر را به جایی رسانده بودند، در حالی که سلمان خارج از اینها بود؛ سلمان و شعرش، شعر خودآموخته و خودپرورانده‌ بود.




اشیا در شعر سلمان گاهی آنقدر زنده هستند که گویی دوستان سلمان هستند،گویی در اشیاء حلول می‌کند.



وی افزود: اگر به کارهای منتشرنشده‌ سلمان مراجعه کنید متوجه می‌شوید که سلمان پیش از «از آسمان سبز» چه سلمانی بوده و آنچه را باید از شعر می‌آموخت فرا گرفته است.


شفیعی تصریح کرد: بازتاب مسائل اجتماعی در شعر سلمان بسیار صادقانه است که دلیل آن هم همین رفتار صادقانه‌ و دوری از سانسور بود.


وی افزود: سلمان به فرموده و با بخشنامه سراغ جنگ نرفت، سلمان هر حادثه‌‎ای که در اطرافش رخ می‌داد را با تمام وجود می‌نوشید و این در بعضی از شعرهای منتشر نشده‌ او کاملا منعکس است. طوری که برخی از این اشعار حاوی مسائلی است که از لحاظ ایدئولوژیک با «از آسمان سبز» سنخیتی ندارد.


در ادامه علیپور دراین باره گفت: گمان می‌کنم هنوز هم بخشی از شعرهای سلمان که محلی و تنکابنی است چاپ نشده است و باید جست‌وجویی داشته باشیم که آن شعرها را با گروهی از شاعران تنکابن ترجمه کنیم.


شفیعی پاسخ داد: من نگران شعرهای نیامده‌ سلمان در این کتاب نیستم، من نگران از یاد بردن این هستم که سلمان آن تفاوت جوهری را با بقیه داشت و می‌شود اثرپذیری این گروه را از سلمان ردیابی کرد.


این استاد دانشگاه تصریح کرد: راز ماندگاری سلمان در نگاه عاشقانه به جهان بوده است که در بسیاری از اشعار شاعران دیگر وجود ندارد و حتی رفتار عاشقانه با جنگ رفتاری است که تا سال‌های طولانی اختصاصی است، مگر در نسل جدید یا نسل دوم یا سوم؛ چون عشق هم مثل قالب سپید جزء ممنوعه‌ها بود در حالی که سلمان هیچ ابایی از پرداختن به عشق نداشت.


بشیری هم در ادامه این بحث گفت: من در دبیرستان سنایی خرم‌آباد (یکی از شهرهای قدیمی تنکابن) همکلاس سلمان هراتی بودم. او آدم بسیار ساکت و گوشه‌گیری بود و همراه با جریان کلاس درس پیش نمی‌رفت و کلاس او را اقناع نمی‌کرد شاید به همین علت در دوران تحصیلش وقفه‌ افتاد.


وی با بیان اینکه «جسارت» وجه تفاوت سلمان از دیگران بود، ادامه داد: چند دانش‌آموز بهایی در کلاس داشتیم و تنها کسی که با آنها رفتار خوبی داشت سلمان بود و اگر بخواهیم از یکی از صمیمی‌ترین شاعران انقلاب نام ببریم بی شک همین هراتی است.


بشیری ادامه داد: همین ویژگی‌ها باعث تفاوت شعر او با بقیه شده است که یکی از اینها سخن گفتن از مقوله‌هایی است که در شعر دیگران تقریبا نیست؛ مثلا مرگ‌اندیشی که به خاطر صمیمت آن شاعر است، صمیمتی که نه تنها با جامعه و مردم بلکه نسبت به طبیعت داشته است. مانند تکرار متفکرانه‌ واژه‌های آسمان و دریا و گل‌ و بقیه عناصری که بسیار با فرهنگ عامه‌ مردم مانوس هستند. همینطور روح روستایی او به شعرهایش کمک می‌کند.


وی افزود: : بعضی از این شعرها اجتماعی محض است اما یک پایه از این شعرها پایداری است و هرجا که از پایداری حرف می‌زند عاشقانه و سیاسی_اجتماعی، طعن به سرمایه‌داران و فرصت‌طلبان مال‌اندوز هم تلقی می‌شود.


در ادامه علیپور در مورد تفاوت‌های شعر سلمان با بزرگان شعر معاصر گفت: شعر سلمان هیچ سابقه و پیشینه‌ای نداشت و یکی از وجه شبه‌هایی که سلمان با نیما داشته است این بود که سلمان جزء معدود شاعرانی بوده که برخی از نظریه‌های نیما را که خیلی از شاگردانش نتوانستند به آنها عمل کنند. همچنین اشیا در شعر سلمان گاهی آنقدر زنده هستند که گویی دوستان سلمان هستند،گویی در اشیاء حلول می‌کند و این حلول در اشیاء شبیه به شعرهای آمریکای لاتین و هندوستان هم است.


وی گفت: ‌در راستای درک و فهم  علمی و فنی و زیبایی‌شناسی سلمان از نظریه‌های نیما است که سلمان یکی از بهترین نماینده‌های شعر امروز در حوزه بهره‌مندی از عناصر بومی می‌شود و در بین شاعران بزرگی مثل اخوان و دکتر شفیعی کدکنی و همینطور منوچهر آتشین شاید یکی از موفق‌ترین شاعران در حوزه شاعرانه کردن اشیا و طبیعت است.


علیپور تصریح کرد: سلمان بیش از هر شاعری شبیه به نیما است، به چند دلیل؛ یکی از این دلایل رفتن به سراغ شاعرانه کردن اشیاء طبیعت است. گویا با این اشیاء زندگی می‌کند و  دلیل دیگر زندگی ساده‌ شاعر است. همچنین سلمان یکی از کم بسامدترین شاعران از نظر داشتن کتاب است، چون برای او چاپ کتاب اهمیتی نداشته است.


وی افزود:‌ شاعران دهه‌ شصت چه در دوره پایداری و چه در جنبه های دیگر شاعران فرم نبودند و اصولا شعر این دوره شعر مقاومت بوده است.


علیپور به دانشجویان ادبیات عرفانی برای مطالعه در وحدت وجود توصیه کرد: یکی از مجسم‌ترین و مصداقی‌ترین نمودهای وحدت وجود در ادب فارسی را می‌توان در شعرهای سلمان دید. شعری از سلمان در آسمان سبز داریم که در مورد خدا است. زمانی که شاعری را می‌بینید که با اشیا بیرونش در اتحاد قرار گرفته است.


علیپور در جمع‌بندی سخنان این نشست گفت: یکی از عاشقانه‌ترین شاعرهای حوزه‌ی پایداری سلمان هراتی است. زیرا برای سکه و پول ننوشته است؛ تجربه‌های زیستی و روحی اوست که به صورت شعر پایداری بروز می‌کند و حاصل اشعاری است که نیاز به امضای سلمان ندارد.


و در آخر دکتر ناظمیان شعری از سلمان هراتی به نام «گالِش» (چوپان) را خواند که در ادامه می‌آید؛


گفتنی است این نشست مقدماتی است و نشست بعدی در شهر خرم‌آبادِ تنکابن برگزار می‌شود.



گالش


من مست لحظه های بی ریای توأم
گالش!
آن دور ها با که آمیختی
که نسترن
با اشاره دستها ی تو می شکفد
آی گالش
بر پهنه ی کدام دامنه خوابیدی
که این سان
به بوی کوه آغشته ای
و در زلال کدام چشمه
وضو می سازی
و در سایه ی کدام درخت
نماز می گذاری
که مثل آینه صافی
تو بیقرار کدام نگاهی
و نشئه کدام صدایی
که به یک لحظه ی آن
تمام رمه ات را خواهی بخشید
آی گالش
ای صبور سترگ
از دم تو تحمل ایوب می وزد
با ما بگو
آویشن کدام بهار
در سبد دستهای تو گل ریخت؟
و رازیا نه ی وحشی را
کدام دست لطف
از بالای
بلند
تو
آویخت؟


عرق سبز کدام دره
نثار پاکی پاهایت شد؟
که این سان
معطر و بلند می رویی
مثل غروب عمیقی گالش!
با ما بگو
وقتی در نماز می ایستی
پشت حصار ترس هجوم گرگ
چه می کاری؟
و رمه ات را
در امنیت کدام بیابان
به چرا می فرستی
وقتی که در تصور یک کوچ
قدم می گذاری
در خورجینت چه داری
جز ریسه های معطر ایمان
و خنجری...

تصاویر نشست: اینجا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار