استاد ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی با اشاره به نقش روزنامهنگاران در از بین بردن کلیشههای ذهنی منفی در بین مردم، به توضیح ویژگیهای روزنامهنگاران حرفهای بینالمللی پرداخت و در پایان با طرح سوالهای تخصصی، فضای روزنامهنگاری حرفهای بینالمللی را برای روزنامهنگاران افغان روشن کرد و گفت: مهمترین ضعف ما «آموزش حرفهای» است.
به گزارش عطنا، چهارمین روز از نخستین دوره روزنامهنگاری حرفهای ویژه فعالان رسانهای افغان به همت دانشگاه علامهطباطبائی و با همکاری سازمان یونسکو در دانشکده ارتباطات سهشنبه 28 شهریورماه در دانشکده ارتباطات این دانشگاه برگزار شد.
در یکی از کارگاههای این دوره آموزشی، دکتر حسینعلی افخمی، مدیر گروه روابطعمومی دانشگاه علامهطباطبائی به علت از بین رفتن روزنامهنگاری حرفهای در ایران اشاره کرد و گفت: روزنامهنگاری حرفهای ما در سالهای جنگ با عراق و بعد از آن تحت تاثیر جو سیاسی حاکم، فقدان تحزب، جهتدهی به افکار توسط حکومت و بینظمی کنشهای سیاسی از دست رفت.
وی در ادامه با ارائه مثالی از بین رفتن اخلاق حرفهای را توضیح داد و گفت: چند سال پیش چاه فاضلاب در یکی از حجرههای بازار تهران به علت بی دقتی ریزش کرد، از دو نفر افغانی خواستند که وارد شوند، این دو نفر هنگام تعمیر داخل چاه افتادند و مامور آتشنشانی که طبق وظیفه دولتی باید آنها را نجات میداد به هر دلیلی نه تنها از این عمل بازمانده بود بلکه جان خود را از دست داد.
افخمی ادامه داد: روزنامه «زن» برخلاف اخلاق حرفهای تیتر زد «برای نجات دو نفر افغان یک مامور آتش نشانی جان باخت»، معنی پنهانی این تیتر این است که جان دو نفر افغانستانی کمتر از یک نفر ایرانی ارزش دارد! در صورتی که در دنیای حرفهای وظیفه روزنامهنگار از بین بردن تفکرات قالبی است نه دامن زدن به آنها.
افخمی تصریح کرد: تفکر برساختگرایی خبر را برساخته جامعه میداند به این معنا که در بین هزاران رویدادی که اتفاق می افتد تعداد کمی از رویدادها تبدیل به خبر میشوند و آن رویدادی که برجسته شده ناشی از ذهنیت و محیط خبرنگار است که با آموزش این ذهنیت اصلاح و خبرنگار به دنیای حرفهای وارد میشود.
استاد ارتباطات بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی به ضرورت استفاده از ادبیات صحیح در خبر پرداخت و گفت: در عرصه بینالملل یک خطای کوچک گران تمام میشود، خبرنگار در مواقعی فکر میکند چه تیتر شاهکاری نوشته است اما گاهی در عرصه بینالمللی همین تیترها ممکن است باعث جنگ شود و کشوری را نابود کند، ما برای این موضوع نمونههای زیادی داریم که به خاطر بیحرمتی به یک سفیر در تیتر، جنگ شده است و افرادی در آن جان خود را از دست دادهاند.
وی به مقایسه ذهنیت مردم کشور ما نسبت به افغانها در زمان جنگ با عراق و 20 سال پیش پرداخت و گفت: تجربه من راجع به افغانها برمیگردد به زمانی که در جنگ ایران و عراق سرباز بودم، نیروهای افغان با ما در جبهه مهران همسنگر بودند در سنگرهایی با ارتفاع دو متر، در عرض سه متر و طول چهار متر بالای کوه، این سنگر فرماندهی بود که نیروهای افغان کنده بودند و ما چهار نفر از همسنگرهای شجاع افغانمان را در عملیات 19 دیماه 1359 از دست دادیم.
شعار همسنگرهای افغان ما در آن سالها آزاد کردن افغانستان پس از اتمام جنگ ایران و عراق بود، 22 سال بعد از این تجربهها من تیتر «برای نجات دو نفر افغانی یک نفر مامور آتشنشانی جان باخت» را دیدم! چرا زبان روزنامهنگاری اینقدر تغییر میکند؟ چرا درک اینقدر متفاوت میشود؟
وی علت این تغییر نگاه و ایجاد ذهنیت منفی نسبت به افغانها را سر کار آمدن دولتهایی با رویکردهای متفاوت سیاسی و تعارضهای تاریخی و طبقاتی دانست و اظهار کرد: این تفکرات قالبی غلط در ساختار کشورهای اسلامی دیده میشود که راه حلهای آن عبارتاند از آموزش حرفهای هویت و تقویت سرمایههای اجتماعی.
او با اشاره به اینکه وقوع جنگ در کشورها عواقب غیر قابل جبرانی دارد، گفت: ما در ایران فقدان سرمایه اجتماعی داریم که باعث از بین رفتن اعتماد و ایجاد بدبینی میشود، وقتی در یک سرزمینی جنگ رخ میدهد، ناامنی به وجود میآید، مردم به خاطر از دست دادن عزیزانشان دچار افسردگی میشوند و بینظمی باعث ایجاد سرخوردگی در آنها میشود، کارهایی که در دو ساعت انجام میشوند دو روز به طول میانجامد، در نتیجه مردم در کاری که انجام میدهند ناکام و دچار افسردگی میشوند در نتیجه دیگران را دشمن میبینند و دشمنهراسی در آنها به وجود میآید.
افخمی: ما کار حرفهای خبرنگاران بی.بی.سی را تایید میکنیم اما بر عملکرد سیاسی آنها صحه نمیگذاریم.
افخمی بحث آموزش حرفهای روزنامهنگاران را جدی دانست و اظهار کرد: در چند سال اخیر روزنامهنگاری ما تغییر کرده است اما هنوز نمیتوان گفت در حال حرفهای شدن است، روزنامهنگاران ما با کلیشههای ذهنیشان به مسائل نگاه میکنند و هنوز دید حرفهای پیدا نکردهاند.
وی تاثیر وجود تفکرات قالبی در ذهن قشر تاثیرگذاری چون روزنامهنگاران که رهبران فکری جامعه هستند را به شدت خطرناک دانست و گفت: آنچه در یزد اتفاق افتاد ناشی از عملکرد اشتباه اصحاب رسانه بود، دو فرد قوچانی شروع به دزدیدن دختران کردند و به «خفاش شب» معروف شدند و روزنامهنگاران این دو فرد را افغانی معرفی کردند.
وی ادامه داد: پس از ربط دادن مسئله خفاش شب و مسائل دیگر به اتباع افغان توسط روزنامهنگاران، در سال 1391 جسد دختری در یکی از چاههای یزد پیدا شد و چون در ذهن مردم این فکر به وجود آمده بود که افغانها دست به این کارها میزنند به محل استراحت کارگران افغان در جنوب شهر یورش بردند و در پی این حادثه کارگری افغان کشته شد که انتقادات فراوانی را در فضای مجازی به همراه داشت.
افخمی با اشاره به آموزشهای صحیح به روزنامهنگاران راهحل این مسئله را بیان کرد و گفت: در زمان تحصیل به ما میگفتند در اخبار حوادث مجاز به گفتن نژاد و ملیت فرد خاطی نیستید و تا زمان صادر نشدن حکم فرد متهم در دادگاه مجاز به اعلام و نشر نام او نیستید، برای مثال باید بگویید مردی 44 ساله، کمترین نشانی را از او بدهید و همه تبعات بعدی را در نظر بگیرید تا ذهنیت نادرستی شکل نگیرد.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه روزنامهنگاران را مسئول آگاه کردن مردم نسبت به مسائل پیرامونشان دانست و گفت: عامل جدایی انگلستان ضمن توسعهیافتگی و حزبی بودن از اتحادیه اروپا عدم آگاهی دادن روزنامهها در مورد کمکهای مالی اتحادیه اروپا به طبقات فقیر و کارگر بود که فکر میکردند بهداشت رایگانشان بدون اینکه منفعتی برایشان داشته باشد به دیگر کشورهای اتحادیه اروپا میرسد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی ضعف ما در حوزه روزنامهنگاری بینالمللی را فقدان خبرنگار در کشورهای دیگر دانست و گفت: روزنامهنگار باید مشاهده کند و گزارش دهد، ما حتی در حوزه افغانستان متکی به اخبار دیگران هستیم.
وی عامل دیگر این ضعف را تدریس سطحی تاریخ در مدارس و دانشگاهها بیان کرد و گفت: عدم پرداختن به شرایط تاریخی، زمینههای فکری، دلایل تحولات تاریخی و عوامل اضمحلال حکومتها در کتابهای درسی به دانشآموزان و دانشجویان قدرت تحلیل نمیدهد و ناکارامد است، ضمن اینکه روزنامهنگار حوزه بینالملل باید حداقل به تاریخ 100 سال گذشته کشوری که درباره آن کار میکند اشراف داشته باشد.
افخمی پایهگذار دیپلماسی فرهنگی در دانشگاه علامه، استاد کاظم معتمدنژاد را معرفی کرد و افزود: یکی از راههای تبادل فرهنگی آموزش است، رد و بدل روزنامهنگار و خبرنگار و آموزشهای مشترک باعث شدن فاصلهها میشود از جمله آمدن شما به اینجا که برای ما فرصت است اما وجود ذهنیتهای منفی مشکلی سر راه این تعاملها است.
این استاد ارتباطات ضمن ابراز خرسندی از وضعیت موجود گفت: خوشبختانه در چند سال اخیر رسانهها و مطبوعات ما خیلی کمتر مواردی که باعث ایجاد و تقویت ذهنیت منفی مردم راجع به قومیتی خاص، لهجهای خاص یا پوششی خاص میشود را مطرح میکنند، ما به عنوان روزنامهنگار نه تنها نباید به این مسائل دامن بزنیم بلکه باید از طرح این مسائل جلوگیری کنیم و حامی کسانی باشیم که برای سلطه یافتن بر آنها مورد تحقیر و تمسخر قرار میگیرند و توان ابراز وجود از آنها گرفته میشود.
وی تغییر نگاه به حرفه روزنامهنگاری را ضروری عنوان کرد و گفت: تحت حقوق عمومی باید برای آگاه شدن مردم آموزش عمومی را توسعه دهیم و روزنامهنگاری را از حرفهای که به دنبال تجارت و منفعت شخصی است به حرفهای که به دنبال خدمت عمومی است تغییر دهیم.
وی به راه صحیح طرح مسائل سیاسی اشاره کرد و گفت: در مسائل سیاسی باید تلنگرهای کوچک بزنیم و گاهی برای تاثیرگذاری مانند بهلول خود را به تمسخر بگیریم تا حرفهای ما را بشنوند، ما روزنامهنگاران میتوانیم به آرامش منطقه کمک کنیم.
افخمی رابطه داشتن با کشورهایی چون ترکیه، افغانستان، پاکستان، عراق و هندوستان را به نفع کشور دانست و اظهار کرد: تاریخ هندوستان به نوعی تاریخ ملی ما به حساب میآید اما ما به علت عدم آگاهی، عدم مطالعه تاریخ و جغرافیا به این مسئله مهم نمیپردازیم طوری که امروزه درباره این سرزمین کمترین اطلاعات را داریم.
دکتر افخمی در ادامه با طرح سوالاتی شرکتکنندگان را به تفکر وا داشت و از آنها خواست تا در این زمینهها تحقیق کنند: رسانههای برونمرزی (مثل بی.بی.سی فارسی، صدای امریکا و به تعبیری رسانههایی که به زبان ما حرف میزنند اما از ما نیستند.) تا چه حد در برجستهسازی و تعیین اخبار داخلی نقش داشتهاند؟ به این معنا که آیا این خبرنگار و سردبیر داخلی ما تعیین کننده تیتر یک و اخبار مهم است یا رسانههای برونمرزی؟ کدامیک تعیین کننده دستورکار خبری رسانههای ماست؟
روزنامهنگاری صحیح دو صدا را به گوش مخاطب میرساند و قضاوت را به عهده مخاطب میگذارد چیزی که به روزنامهنگاران ما یاد ندادهاند.
این استاد علوم ارتباطات معتقد است رسانههای برونمرزی تعیین کننده دستور کار رسانهها و مطبوعات ایران هستند، شورای تیتر روزنامه مسائل مهم را تشخیص نمیدهد و انتخاب کننده نیست.
وی در مورد فضای مجازی نیز وضع را نگرانکننده دانست و گفت: اگر ما به کسب دانش و آگاهی نپردازیم، توان تصمیمگیری حرفهای را پیدا نمیکنیم و باز هم شاهد تعیین دستور کار از خارج خواهیم بود، مسئله ما آن چیزی نیست که بی.بی.سی تیتر یک میکند، مسئله ما یک چیز دیگری است که باید تشخیص داده شود و ما به علت عدم آگاهی نمیتوانیم تشخیص دهیم.
افخمی رسانه برونمرزی را ابزار دیپلماسی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عنوان کرد اما گفت: در نهایت رسانههای برونمرزی برای منافع کشور خودشان عمل میکنند، بعضی از آنها به منفعت درازمدت فکر میکنند، بعضی به منافع کوتاهمدت و ممکن است گاهی هم عامل تغییری در کشور ما شوند که به نفع ما است.
در ادامه یکی از دانشجویان گفت: با توجه به سیاست تفرقهافکنی انگلیس، بی.بی.سی در یکپارچه کردن کشورهای فارسیزبان با کانال بی.بی.سی فارسی در حال پیگیری چه سیاستی است؟
دکتر افخمی در پاسخ گفت: در سال 1934م ایتالیا اولین شبکه رادیویی برونمرزی اروپایی را به زبان عربی راهاندازی کرد و بی.بی.سی برای اینکه بتواند با استعمار کشورهای عربیزبان توسط ایتالیا مبارزه کند در سال 1937م شبکه «بی.بی.سی عربی» را راهاندازی کرد.
وی در ادامه گفت: آلمانها در جنگ جهانی دوم اولین شبکه رادیویی فارسی زبان را با هدف ایجاد پشتوانه آریایی که فارسی زبان بودند برای جلوگیری از ورود انگلیسها به آلمان از طریق هند تاسیس کرد و در پی آن بی.بی.سی در دسامبر 1939م «بی.بی.سی فارسی» را راهاندازی کرد، بنابراین این اقدامات حقیقتا برای داشتن قدرت سیاسی در عرصه بینالملل است.
مدیر گروه روابطعمومی دانشگاه علامه طباطبائی جلو بودن بی.بی.سی در اخبار خاورمیانه را ناشی از قدرت آن ندانست بلکه ناشی از ضعف و عدم وجود خبرنگار حرفهای در کشور ما دانست و گفت: من معتقدم بی.بی.سی کار حرفهای میکند نه توطئه.
وی با بیان خاطرهای از دوران دانشجویی خود به تبیین سیاست بی.بی.سی فارسی در انتشار اخبار پرداخت و گفت: زمانی که برای پایاننامه ارشد از «جان رنر» یکی از سردبیران بی.بی.سی فارسی پرسیدم شما بر چه اساسی اخبارتان را تهیه میکنید گفت: «ارزشهای خبری ما ناشی از برآیند دیلیتلگراف راستگرا و گاردین چپگرا است که موضع سیاسی بریتانیا نسبت به کشورهای دیگر را نشان میدهد و ما به عنوان بی.بی.سی سعی میکنیم حد وسط اینها را داشته باشیم».
افخمی در مورد طرز خبرنویسی در کشور ابراز نارضایتی کرد و گفت: روزنامهنگاری صحیح دو صدا را به گوش مخاطب میرساند و قضاوت را به عهده مخاطب میگذارد چیزی که به روزنامهنگاران ما یاد ندادهاند. برای مثال، در انتخابات اخیر امریکا دو روزنامه ما تیتر زدند که هیلاریکلینتون برنده انتخابات شد! در صورتی که باید اینطور میگفت: منابع حزب دموکرات از احتمال قوی پیروزی هیلاریکلینتون خبر میدهند، منابع حزب جمهوریخواه از احتمال قوی پیروزی دونالد ترامپ و قضاوت را به عهده خود مخاطب میگذاشت؛ ما کار حرفهای خبرنگاران بی.بی.سی را تایید میکنیم اما بر عملکرد سیاسی آنها صحه نمیگذاریم.
دکتر افخمی به ارائه راهکارهایی برای حرفهای شدن در روزنامهنگاری بینالمللی پرداخت و به شرکتکنندگان توصیه کرد رسانههای بینالمللیای مثل سیانان، اسکاینیوز، شبکههای ملی مثل سیسی تیوی چین، راشا تودی روسیه و پایتختهای خبر دنیا شامل لندن، نیویورک، پاریس، بروکسل، مسکو و پکن را دنبال کنند و به منابع دست اول مراجعه کنند.
وی آموزش تخصصی و حرفهای پوشش اخبار حوادث، اخبار ورزشی و اخبار بینالمللی را جزء اولویتهای کشور دانست و در ادامه به دلایل ضرورت آموزش حرفهای و تخصصی این مباحث پرداخت:
افخمی گفت: کشورهای ما حادثه خیز است، اولین جایی که خبر زلزله عظیم بم با بیش از 20 هزار کشته را اعلام کرد «اسکاینیوز» بود، زلزله صبح زود اتفاق افتاده بود، من ساعت 8 صبح از طریق اینترنت متوجه شدم و رادیو و تلوزیون ما ساعت 11 ظهر خبر را اعلام کرد، بنابراین ضروری است که به آموزش تخصصی و حرفهای پوشش اخبار حوادث بپردازیم.
مدیر گروه روابطعمومی دانشگاه علامه طباطبائی آموزش تخصصی و حرفهای پوشش اخبار ورزشی را برای کشور سودمند عنوان کرد و گفت: ساختن هویت و برند مثبت از کشور توسط مطبوعات و رسانهها در عرصه بینالمللی کمککننده است، ما با برجسته کردن مقامهای قهرمانی در ورزشهای فوتبال، کشتی، والیبال و.. میتوانیم به این مهم دست یابیم.
این استاد ارتباطات بینالملل آموزش تخصصی و حرفهای پوشش اخبار بینالمللی را از ضرورتهای هر کشوری دانست و گفت: روزنامهنگار حوزه بینالملل نقش دیدهبان کشور در مقابل کشورهای دیگر را دارد، اگر ما روزنامهنگار حرفهای حوزه بینالملل داشتیم مسئله هستهای این شکلی برایمان به وجود نمیآمد.
دکتر حسینعلی افخمی توسعه روزنامهنگاری حرفهای در کشورها را وابسته به ایجاد زیرساختهای آموزشی توسط دولتها و عملکرد صحیح روزنامهنگاران حرفهای تحت حمایت سندیکاها و تشکلها با پشتوانههای قانونی دانست و گفت: وظیفه و مسئولیت روزنامهنگاران بیان خطاها در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که خوشایند خیلیها نیست بنابراین تنها سندیکاها با پشتوانه قانون میتوانند روزنامهنگاران را حمایت و به آنها کمک کنند تا به رسالتشان بپردازند.
افخمی دهخدا را پدر روزنامهنگاری ایران دانست و در آخر ضمن ابراز امیدواری نسبت به شرایط روزنامهنگاری افغانستان به شرکتکنندگان توصیه کرد اسوههای روزنامهنگاریشان را بیابند و برای پیشرفت و تاثیرگذاری بیشتر از آنها الگو بگیرند.