۰۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۰۱
کد خبر: ۱۲۹۱۲۳
zire saghf doodi (3)

«زیر سقف دودی» دودی تازه‌ترین اثر پوران درخشنده است که به طلاق عاطفی زوجین اشاره می‌کند. این فیلم که سعی دارد به آسیب اجتماعی در جامعه اشاره کند واکنش‌هایی داشته است، عده‌ای معتقدند که «زیر سقف دودی» سوگیری زنانه دارد و شاید همین عامل از پرداختن درست به موضوع جلوگیری کند در مقابل گروهی هم با رد این ادعا آن را یکی از فیلم‌هایی می‌دانند که سعی دارد بدون سوگیری مسئله را مطرح کند.


به گزارش عطنا، نشست تخصصی«نحوه باز نمایی آسیب‌های اجتماعی» ضمن اکران فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» با حضور عوامل، کارگردان و استادان علوم اجتماعی روز سه شنبه، 27 تیرماه به بررسی این موضوع پرداخت.


در این نشست، سهیلا صادقی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران‌ با اشاره به اینکه تنها 3 درصد جامعه کارگردانان را زنان تشکیل می‌دهند، گفت: زنان به چند صورت می‌توانند به سینما مرتبط شوند، آنها یا موضوع فیلم هستند، یا کارگردان (یا تهیه کننده) و یا بازیگر، به نظر می‌رسد درخشنده در دو وجه اول حضور پر رنگی در سینمای ایران دارد.


وی عدم‌ جاه‌طلبی و تجربه لازم را از عوامل حضور کم زنان در عرصه سینما خواند و اظهار کرد: برای درگیر شدن در فیلم، باید خود را در فضای عمومی قرار داد. به نظر می‌رسد آن‌چه این امکان را محدود می‌کند، فقدان فرصت و غلبه مردان در عرصه سینما و کارگردانی است. از همه مهم‌تر سقف‌های نامریی که دائماً فعالیت‌های زنان را در عرصه‌های مختلف به‌طور عام و در این عرصه به‌طور خاص محدود می‌کند.


صادقی با اشاره به اینکه درخشنده کارگردانی است که برای خودش سنت دارد، گفت: بسیاری از کارگردانان نمی‌توانند حوزه علاقه‌مندی‌شان را حتی پس از چند کار پیدا کنند. در فیلم‌های درخشنده زنان و خانواده و به‌خصوص مسائل اجتماعی پررنگ است. او سینما را به‌عنوان سکویی می‌داند که مسائل اجتماعی را طرح و بازنمایی می‌کند. همچنین به نظر می‌رسد درخشنده نقش میانجی بین جامعه و سینما دارد.



بازنمایی تمام واقعیت نیست



در ادامه نشست، ابوتراب طالبی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه بازنمایی آسیب‌های اجتماعی جزء ژانر سینمای اجتماعی است، اظهار کرد: وقتی سینما به موضوع اجتماعی می‌پردازد بخشی از آن جنبه آگاهی بخشی دارد؛ سینما یک رسانه است، پس در این زمینه نقش دارد. در نتیجه فیلم «زیر سقف دودی» به ما آگاهی می‌دهد اما پرسش اصلی اینجاست که آگاهی در چه سطحی است؟


وی با بیان اینکه در کنار نقش آگاهی‌بخشی، سینما نقش فراغتی هم دارد، گفت: این نقش در جامعه شهری برای گروهی از مردم پررنگ‌تر است. نقش سوم سینما ارائه راه‌حل است؛ در فیلم برای طلاق عاطفیِ رخ داده یک راه‌حل هم برای آن ارائه دهد.


عضو هیئت علمی دانشگاه علامه‌ طباطبائی با بیان اینکه استفاده از مفهوم بازنمایی به نوعی تصرف و خلق معانی است، ادامه داد: باید گفته شود چه زمینه‌هایی در تصویری که پدید می‌آید، مؤثر است. زمانی که می‌گوییم درخشنده نگاه زنانه‌ای در فیلم‌ خود دارد به نوعی در معنا تصرف می‌کنیم. در بازنمایی از یک مفهوم نمی‌توانیم تمام واقعیت را بیان کنیم. پس ادعای کارگردان که می‌گوید سعی کردم تمام ابعاد را در نظر بگیرم که به کسی بر نخورد، غیرممکن است.


طالبی افزود: علی‌رغم میل ما برای ارائه چنین تصویری از واقعیت، معنایی که می‌سازیم با ادعای ما متفاوت است که در فیلم «زیر سقف دودی» هم وجود داشت. برداشت من این است این فیلم بیشتر از آن‌که نگاه زنانه داشته باشد، سویه «زن‌گرایانه» دارد. تقریباً تمام زنان این فیلم نقش مثبت و مردها مشکل دارند.


وی با بیان اینکه فیلم به آسیبی اجتماعی می‌پردازد اما تحلیل و نگاه آن فردگرایانه و روان‌شناسانه است، گفت: این در حالی است که اگر می‌خواهیم آسیب‌های اجتماعی را بازنمایی کنیم، حتماً باید وجوه ساختاری و بسترهایی که ایجادکننده آن پدیده هستند و نیز راه‌حل‌های اجتماعی و ساختاری آن در فیلم باشد، اما در این فیلم اکثر عناصر حنبه روان‌شناسی دارد.


این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه مطالعات علمی نشان می‌دهد وضعیت آسیب‌های اجتماعی در کشور خوب نیست، خاطرنشان کرد: پرداختن به آسیب‌های اجتماعی در جامعه ‌ای که این آسیب‌ها زیاد است، بسیار مهمتر است.



رابطه مستقیم شرایط اجتماعی و سینمای ایران



در ادامه عبدالکریم خیامی، پژوهشگر حوزه ارتباطات با بیان اینکه میان سینما و شرایط اجتماعی هر جامعه‌ای رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حتی زمانی که سینما سکوت می‌کند با توجه به وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه است، گفت: در جامعه‌شناسی سینما تعریف‌هایی از این هنر شده است؛ برای نمونه تعریفی سینما را ترکیبی از شرایط اجتماعی و ساخت هنری هنرمندان می‌داند، اگر این تعریف را بپذیریم، مردم‌شناسان هم وقتی می‌خواهند دوره‌های مختلف یک جامعه را بررسی کنند، یکی از منابع‌شان برای شناخت یک مقطع تاریخی، مطالعه سینمای آن جامعه است.


رئیس مرکز طرح، برنامه و ارزیابی سیما با کاربرد مفهوم بازنمایی برای سینما مخالف نظریه بازتاب در سینما است، گفت: بر اساس نظریه بازتابی، رسانه‌ها به مثابه پنجره هستند؛ کافی است پنجره را باز کنید، واقعیت آن سوی پنجره را بی‌کم و کاست به شما گزارش می‌کند، وقتی بازنمایی را انتخاب می‌کنید یعنی مؤلفان متن رسانه‌ای به اجبار در واقعیت دست برده‌اند.


وی در ادامه با اشاره به اینکه تلویزیون رسانه‌ای است که مخاطب عام دارد اما سابقه تاریخی سینما زیاد است، گفت: مخاطبان تلویزیون بسیار بیشتر از سینما هستند، بنابراین چارچوب‌ها، شاخص‌ها و اقتضائات آن هم متفاوت است. سینما، به خصوص در موضوع آسیب‌های اجتماعی دست بازتری دارد و بیشتر با نظریه دومرحله‌ای پیام کار می‌کند؛ یعنی روی قشر خاصی که به هر دلیل به سینما علاقه‌مندند یا در ارتباط‌ هستند، اثر اول را می‌گذارد و آن جمع می‌توانند سایرین را درگیر کنند.


به گفته خیامی نقد سینمای اجتماعی امری طبیعی است و معمولا در پرداختن سینما به آسیب‌های اجتماعی نقدهای سیاسی و اجتماعی به آن وارد می‌شود، بنابراین نیاز است به گونه‌ای با نقدها مواجه شود که سکوت و حاشیه‌رفتن را به دنبال نداشته باشد.


این مدرس دانشگاه با بیان اینکه «زیر سقف دودی» از نظر حجم و پیامدهای فیلم شرایط تأثیرگذاری را دارد، اظهار کرد: اگر درباره آثار منفی آسیب‌های اجتماعی بیش از حد بزرگنمایی شود، برای او باورپذیر نیست  و فیلم را پس می‌زند و اگر آثار این آسیب‌ها خیلی کم نمایش داده شود، نقش بازدارندگی و هشداردهندگی فیلم کم می‌شود.



سینمای درخشنده، سینما نیست



در ادامه محمدتقی کرمی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه‌طباطبائی با بیان اینکه سینما را مانند دانشگاه بازنمایی می‌دانم، گفت: مسأله منتقدان «زیر سقف دودی» نه‌تنها نسبت به این فیلم بلکه نسبت به سایر کارهای درخشنده، این است که سینمای ایشان، سینما نیست؛ به این معنا که سینما یعنی استفاده از قاب، نور، تصویر و صحنه‌آرایی برای بیان داستانی که در آن، شخصیت‌ها درآمده باشند.


وی با تأکید بر اینکه رسالت اول سینما سرگرمی است و این هنر، دانشگاه نیست، تصریح کرد: اگر سینما به رسالت اول خود عمل کند، پیام‌های ضمنی‌اش منتقل می‌شود اما اگر رسالت هنری و سرگرمی خود را فراموش کند و داستان مورد پسند واقع نشود پس تأثیری نخواهد گذاشت. زمانی مخاطب به فیلمی علاقه‌مند می‌شود که احساس کند یک داستان را در اوج هنرمندی و شخصیت‌پردازی تماشا کرده است. این‌جاست که اگر پیام اخلاقی داشته باشید، دیده می‌شود و اگر به آسیب‌های اجتماعی پرداخته باشید، مخاطب پیام شما را درک می‌کند.


عضو هیئت علمی دانشگاه علامه‌طباطبائی با بیان اینکه بسیاری از منتقدان این نوع فیلم‌سازی را سینما نمی‌دانند خاطرنشان کرد: مسأله بعدی این است که وقتی یک سینماگر به بحث آسیب‌های اجتماعی می‌پردازد، در واقع دنبال القای چه پیامی است؟ ما یک آسیب را در فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» دیدیم که بحث آگاهی‌بخشی از جنس تنبیه در آن پررنگ بود. در اینجا این مسئله مطرح است که آیا سینما فقط می‌خواهد آسیبی را نشان دهد یا می‌خواهد بگوید در این جامعه نباید آسیب اجتماعی وجود داشته باشد.



سرگرمی تنها وظیفه سینما نیست



صادقی در پاسخ به این اظهارات،‌ با بیان اینکه سینما می‌تواند مسئله‌ساز و مسئله‌پرداز باشد، اظهار کرد: برخلاف دکتر کرمی که سرگرمی را وظیفه اصلی سینما می‌داند، معتقدم در جامعه‌ای که ابزارهای محدودی دارد، سینما فقط وظیفه سرگرمی ندارد، این نگاه می‌تواند تقلیل‌گرایانه باشد. به عبارتی سینمایی که از دل آن تغییر و انعکاس مسایل اجتماعی بیرون نیاید، نمی‌تواند در جامعه جایگاه بالایی داشته باشد.


وی با اشاره به اینکه فیلم‌هایی که در آن بزرگ‌نمایی صورت می‌گیرد سینمای مسئله‌ساز را شکل می‌دهد، گفت: افرادی که به این شکل کار می‌کنند دنیای ما را به شکلی که خودشان می‌خواهند، جعل می‌کنند نه واقعیت اجتماعی که وجود دارد. از طرف دیگر سینما می‌تواند مسئله‌پرداز باشد، همانطور که درخشنده در فیلم‌هایش به مسائل اجتماعی می‌پردازد و آگاهی‌بخشی کند.


این استاد دانشگاه تهران نقش دیگر سینما را حساسیت‌زدایی عنوان کرد و افزود: در فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» در کنار آگاهی‌بخشی از  مسئله سوء استفاده از کودکان نسبت به طرح آن نیز حساسیت‌زدایی می‌شود. همچنین سینما می‌تواند بسیاری از مسائل اجتماعی را که در دانشگاه‌ها طرح می‌شود به آگاهی وسیع‌تری برساند و از طرف دیگر زمینه‌ساز برخی تغییرات اجتماعی باشد


او تصریح کرد: نمی‌توانیم نگاه دوگانه و متناقضی داشته باشیم. زمانی که سینما فیلم قلاده‌های طلا را می‌سازد، وجه سرگرمی آن چیست؟ ما آن‌جا به یک شکل قضاوت می‌کنیم و می‌خواهیم در جای دیگری به شکل دیگری بحث کنیم. باید نگاهی منسجم و نظری به سینما داشته باشیم و بعد در آن نگاه، نسبت به سینما و وظایفش قضاوت کنیم.



مخاطب سینما عموم مردم است



در ادامه کرمی با طرح این مسئله که سینمای مسئله‌ساز موفق است یا مسئله‌پرداز، گفت: فیلم برای نخبگان ساخته نمی‌شود بلکه برای توده‌های مردم ساخته می‌شود. اگر مسئله اجتماعی دغدغه شما باشد، وقتی موفق هستید که یک قصه جذاب و شنیدنی را بیان کنید. حتی سینمای دینی قبل از این‌که در خدمت اهداف دینی و آیات قرآنی باشد، باید به‌ذات توانایی روایت یک قصه جذاب را داشته باشد. در غیر این صورت، برای نخبگان و توده‌ها حرفی ندارد. اگر در گام نخست سینما نتواند سرگرمی را تأمین کند دیگر اهداف آن هم محقق نمی‌شود.



مدیریت درستی در حوزه رسانه نداشتیم


صادقی هم ضمن موافقت با اینکه سینما باید مخاطبان عام و نخبگان را جذب کند، اظهار کرد: معتقدم عرصه هنر یکی از جاهایی بود که پس از انقلاب از آن درست استفاده نشد؛ اگر سینما، تلویزیون و رسانه را توانسته بودیم درست مدیریت کنیم، شاید الان با بسیاری از مشکلات مواجه نبودیم. بسیاری از مسائل بی‌ربطی که در جامعه ما مطرح می‌شود به خاطر نابه‌سامانی در عرصه هنر است.


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه فیلم «زیر سقف دودی» فوکال پوینت(نقطه کانونی) دارد، گفت: یکی از مسائلی که در فیلم مطرح می‌شود، شکنندگی روابط زوجین است، تحقیقی نشان می‌دهد که فاصله در روابط خانواده به چند شکل وجود دارد؛ یکی فاصله انتخابی است یعنی گاهی فرد در خانواده با انتخاب خودش فاصله می‌گیرد که الزاماً منفی نیست. فاصله دیگری که در خانواده ایجاد می‌شود معطوف به موقعیت است، برای مثال مهاجرت شوهر برای تحصیل این فاصله هم الزاما بد نیست اما می‌تواند اثرات منفی داشته باشد.


وی یادآور شد: نوع سومی از فاصله وجود دارد که معطوف به تعارض است و در این فیلم به آن اشاره شد، یعنی خانواده به لحاظ ارتباطی با هم مشکل دارند که یکدیگر را نمی‌فهمند و به لحاظ احساسی و عاطفی هم فاصله دارند. این‌طور فاصله‌ها می‌تواند روابط اعضای خانواده را به شدت مخدوش کند.



پیام اخلاقی فیلم ساده‌انگارانه است


در ادامه طالبی با تایید اینکه «زیر سقف دودی» داستان و نقطه کانونی دارد، گفت: اما آیا می‌توانیم مسائل زیادی را در یک فیلم روایت کنیم و بعد پایان خوبی داشته باشیم؟ نمی‌توان تمام مسائل را با مشاوره حل کرد، در جامعه ما به طور پیوسته تعداد مشاوران‌ زیادتر شده و به همان نسبت تعداد مسائل هم افزایش یافته است. این فیلم خصوصیات هنری، پرداخت، تدوین و صحنه‌آرایی آن می‌خواهد ویژگی‌های فراغتی را هم برآورده کند، همچنین در کنار آن پیام اخلاقی داشته باشد.


عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: اما پیام اخلاقی‌ فیلم هم بسیار ساده‌انگارانه مانند یک برنامه خانوادگی در تلویزیون مطرح می‌شود، در حالی‌که یک فیلم جدی اجتماعی باید به نقد بنیادین بپردازد، روی یک مسأله متمرکز شود، ابعاد آن را خوب بشکافد و نگاه اجتماعی داشته باشد. نکته دیگر در مورد این فیلم تکراری بودن قصه آن است، در فیلم اعتیاد، روابط ناسالم و همه مسائل اجتماعی مطرح است که هر کدام از این مسائل فیلم‌های موردی دارند که به نظرم در بین آنها آثار خوبی هم هست.


این جامعه‌شناس با تأکید بر اینکه «زیر سقف دودی» نگاهی زن‌گرایانه دارد، تصریح کرد: اگر کارگردان می‌خواست به همه وفادار باشد، باید حق مردان را نیز بیشتر ادا می‌کرد. واقعیت این است که «بهرام» تمام بدی‌های عالم را دارد؛ نمی‌تواند تصمیم درست بگیرد، کارخانه‌اش به سمت ورشکستگی می‌رود و احساس‌اش در جایی است و عقل‌اش در جای دیگر. «شیرین» و «رعنا» دستش را می‌گیرند که زمین نیفتد در مورد «آرمان» هم وضع به همین ترتیب است. به همین دلیل بازنمایی بی‌طرفانه غیر ممکن است.


طالبی افزود: اگر از هر فیلمی یک روایت بسازیم و بگوییم یک لایه معنایی دارد، اشتباه است؛ هر فیلمی لایه‌های معنایی مختلفی دارد که همه معنای واحدی را دریافت نمی‌کنند، بنابراین در نقد فیلم نمی‌توانیم یک روایت خاص را برای همه مخاطبان، چه در ارزیابی اثرات و پیامدها و چه در مورد ساخت فیلم تعمیم دهیم در نتیجه توجه به لایه‌های مختلف معنایی و رمزگشایی‌های مخاطب لازم است.



مسئله اجتماعی دغدغه تمام فیلم‌های درخشنده است



در ادامه خیامی با تأکید بر اینکه داشتن اطلاعات از آثار درخشنده باعث می‌شود تا بهتر موضوع فیلم‌های او را درک کنیم، گفت: زمینه اکثر فیلم‌های درخشنده محور مسئله و دغدغه اجتماعی است. همچنین در فیلم‌های او محتوا یا پیام بر تکنیک، ساختار و فرم غلبه دارد. شاید در بعد تکنیک دچار کاستی‌هایی باشد اما دغدغه اصلی او پیام فیلم است.


وی با بیان اینکه تجربه و دغدغه فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» به «زیر سقف دودی» منتقل شده است، اظهار کرد: اینها موضوعاتی است که هر کارگردانی تمایل ندارد سراغ‌شان برود. بنابراین، کار درخشنده جای تقدیر دارد اما معتقدم در جاهایی که وارد آسیب‌های اجتماعی می‌شود، بحث زنانگی یا سوگیری زنانه دیده می‌شود. مثلا «شیرین» با وجود آنکه اشکال‌های اساسی در ارتباط با همسرش دارد اما این اشکلات زیاد جدی گرفت نمی‌شود، یا «رعنا» که می‌داند «بهرام» متأهل است و با او رابطه دارد باز هم دختر بدی نیست، مشارو هم که نقش منجی را دارد باز هم زن است.


این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در فیلم روان‌شناسی به عنوان یک نهاد مدرن مشکلات اجتماعی را حل می‌کند، افزود: قطعاً ما احتیاج بیشتری به روان‌شناسان داریم اما این سؤال مطرح است که با افزایش مراکز مشاوره و روان‌درمانی موفقیتی حاصل شده است یا خیر؟ به نظر می‌رسد باید در این آثار منابع دیگری مانند دین مورد توجه قرار گیرد.


خیامی با شکاف نسلی که فیلم به آن می‌پردازد، اشاره کرد و گفت: اگر چه فیلم نشانه‌شناسی کمی دارد اما در همین مقدار هم نکات خوبی دیده می‌شود. همچنین دفاع از خانواده پس از لحظه‌ای که تصمیم می‌گیرند از هم جدا شوند، جای قدردانی دارد. در فیلم‌های مشابه وقتی مرد یا زن با فرد دیگری در ارتباط است و این جدایی حاصل می‌شود، حداقل چند دقیقه از فیلم لحظات شادی را نشان می‌دهد.



«دوگانگی» مشکل اصلی سینمای فمینیسم است


کرمی مشکل سینمای فمینیستی ایران را دوگانه مرانگی و زنانگی خواند و گفت: در پرداختن به مسئله اجتماعی سینمای فمینیسم باید توجه کند که آیا موضوعی که طرح می‌شود مسئله جامعه ماست یا خیر. بحث در این است که به طور دائم با موقعیت غلبه شهود زنانه بر عقلانیت مردانه مواجه هستیم. از طرفی در کنار این سوژگی مبالغه‌آمیز، دوباره با برساخت زنان به‌مثابه قربانی مواجه هستیم. که به نظرم این دو مورد قابل جمه نیست.


عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی اضافه کرد: خیانت در کنار طلاق عاطفی موضوع فیلم است. مسئله خیانت در 10 سال اخیر آنقدر در سینمای ایران استفاده شده است که دیگر برای مخاطب جذابیتی ندارد. همه فیلم‌هایی که با این موضوع ساخته می‌شوند زن را قربانی و مرد را جنایتکار نشان می‌دهند.


صادقی هم با بیان اینکه سینمای درخشنده موضع‌گیری زنانه ندارد، گفت: نقدی که من به فیلم‌های این کارگردان دارم این است که تمام زنانی که به تصویر می‌کشد، ضعیف هستند که در این فیلم هم نمونه‌های آن وجود دارد. از طرف دیگر فرزندان خانواده نقش‌های جالی دارند؛ در این فیلم فرزندان نقش دوگانه‌ای دارند، هم می‌توانند نقش میانجی را داشته و اتصال به وجود آورند و هم می‌توانند در خانواده فاصله بیاندازند.


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز با انتقاد از نگاه روان‌شناختی فیلم، اظهار کرد: این یکی از اشکالات درخشنده در تمام فیلم‌هایش است، اگر موضوع فیلم اجتماعی است اما با راه‌حلی روان‌شناسی به پایان می‌رسد باید توجه شود که علت فاصله در خانواده «اجتماعی» است نه فردی، و زمینه‌های اجتماعی باعث بروز این فاصله می‌شود اما کارگردان آن را به سطح فردی تقلیل می‌دهد.


به گفته وی اگرچه نقدهایی به فیلم درخشنده وارد است اما در فضایی که فقط 3 درصد کارگردانان زن هستند نباید مورد نقد بی‌رحمانه واقع شوند و نقد منصفانه و تشویق آنها می‌تواند فضایی را برای ورود زنان به این عرصه باز کند.



در ادامه نشست، کرمی با بیان اینکه ممکن است نگاه مرد و زن به این فیلم متفاوت باشد، اظهار کرد: البته بخشی از این امر به کارگردانی ناموفق برمی‌گردد. در واقع مسئله بر سر این است که یک کارگردان شخصیتی را ضعیف ارائه می‌دهد در این شرایط مردان می‌گویند منجی زن است و زنان می‌گویند شخصیت زنان ضعیف نشان داده شده است که به ضعف تکنیک باز می‌گردد.


عضو هیئت علمی دانشگاه علامه‌طباطبائی با بیان اینکه اگر کارگردان مردی فیلم بسازد و بسیار تند نقد شود به مرد بودن او توجهی نمی‌شود اما در وضعیت برعکس زنانگی کارگردان مطرح می‌شود، گفت: ما باید به این سمت برویم وقتی وارد عرصه‌ای می‌شویم که زنانگی و مردانگی در ظاهر برابر است، تابلوی زنانگی را در مقام دفاع و نقد بلند نکنیم. سینما اگر سرگرمی نباشد، هیچ نیست اما اگر سرگرمی باشد، می‌تواند منبر اخلاق بوده و توصیه روان‌شناختی داشته باشد.


طالبی با بیان اینکه در اینجا باید به دلالت آشکار و دلات ضمنی توجه کنیم، گفت: اگر «شیرین» در فیلم ضعیف است باید ببنیم مخاطب چه برداشتی از این دارد به نظر می‌رسد پیام فیلم این است که این زن قربانی است تصویری که دیده می‌شود لزوماً به معنای تضعیف موقعیت نیست و اتفاقاً به معنای جلب ترحم و بیان استحقاق بیشتر اوست.


خیامی نگاه فردگرایانه به موضوعات اجتماعی را از ویژگی‌های زنانه عنوان کرد و گفت: بر اساس تکنیک همدلی بر نقد باید در ابتدا همدلانه با مخاطب جلو برویم و در جایی او را نقد کنیم که بیشتر اثربخش باشد. در این فیلم این تکنیک درباره شخصیت «شیرین» به خوبی استفاده شده است؛ یعنی مخاطب فکر می‌کند که این شخصیت به نوعی ابله است و بعد ناگهان می‌بیند که او می‌گوید «می‌دانم و متوجه هستم و قوی نیستم؛ چون تو نخواستی».


وی در پایان خاطرنشان کرد: جایی‌که نشان می‌‌دهیم که زن بیش از حد ابژه است و خیلی سوژگی و فاعلیت ندارد، به مخاطب اعلام می‌کنیم که او در موضع مظلومیت است. در گفت‌وگوی «بهرام» و «روان‌شناس»، ظاهراً سکانس به نفع زن نیست و سوژگی از آن مرد است اما درواقع این‌طور نشان داده شده که مردها دائماً می‌خواهند از موضع قدرت وارد شوند.


 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار