دونالد ترامپ در بحبوحه بحران داخلي امريكا در خصوص دخالت روسيه در انتخابات رياستجمهوري اين كشور در سال گذشته، به عنوان نخستين سفر خود پس از روي كار آمدن در كاخ سفيد به خاورميانه آمد تا يك اطمينان قلبي به همپيمانان خود در خاورميانه بدهد. از طرفي عربستان سعودي را به عنوان نخستين مقصد سفر خارجي خود انتخاب كرد؛ جايي كه به صورت استادانه و برنامهريزي شده از دونالد ترامپ ميزباني كرد و بيش از 350 ميليارد دلار با امريكا قرار داد تامين اسلحه را به امضا رساند.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه اعتماد از سوی دیگر حضور حدود پنجاه كشور عرب و مسلمان در رياض و سخنراني ترامپ در اين جمع نشان داد كه عربستان به دنبال ايجاد اتحادي جدي عليه ايران است. هرچند كه اين اتحاد دور از دسترس باشد اما عربستان علاقه زيادي به نمايش قدرت در برابر ايران دارد. از همين رو گفتوگويي داشتيم با هرميداس باوند، تحليلگرارشد مسائل خاورميانه تا ابعاد سفر ترامپ به عربستان سعودي و مواضع ضد ايراني عربستان و امريكا را مورد بررسي قرار دهيم.
* عربستان و امريكا در نشست رياض، هر اتهامي را كه توانستند به ايران زدند و ايران را عامل بيثباتي در منطقه و حامي تروريسم ناميدند؛ به نظر شما صحبتهاي دو طرف و به خصوص آقاي ترامپ چه رويكردي را در قبال ايران دنبال ميكنند؟
در سفر ترامپ به رياض دو عنصر اساسي مطرح بود: يكي عنصر مادي و ديگري سياسي. در بعد سياسي اين سفر بيشتر در راستاي اطمينان خاطر به اعراب صورت گرفته است. آنها معتقدند كه اوباما در دوره حكومت خود اعراب را ناديده انگاشته و يك تمايل نسبي به سمت ايران داشته است. آنها احساس ميكردند حمايت سنتي كه امريكا از اعراب انجام ميدهد در اين دوره تضعيف شده است. بنابراين در شرايطي عربستان به دنبال اطمينان خاطر از سوي امريكا است كه در وضع استيصال سياسي در داخل به سر ميبرد و انتظارات آن در سالهاي اخير در مساله سوريه تحقق پيدا نكرده است.
رامپ در مسافرت خود به سرزمينهاي اشغالي تلاش ميكند تا سياست رضايت اسراييل را دنبال كند كه از جمله آن ميتوان به موضعگيري در مقابل جمهوري اسلامي اشاره كرد.
از همين رو عربستان سعودي بارها مدعي شده است كه ايران عامل اختلاف و نا امني در منطقه است و همواره ايران را متهم به ايجاد بحران در سوريه، لبنان و يمن ميكند. بنابراين دونالد ترامپ در عربستان در گام اول تلاش كرد نگرش اسلامهراسي كه در امريكا مطرح كرده است را تا حدودي تعديل كند و نويد يك همكاري با جهان اسلام را بدهد و به هزينههاي اين كشورها مبارزه جديدي را عليه شبكه تروريستي جهاني انجام دهد. از همه مهمتر دستاورد اقتصادي اين سفر است كه خروجي آن فروش بيش از 350ميليارد دلار سلاح پيشرفته است. از طرفي عربستان متعهد شده است كه حدود 40 ميليارد دلار نيز سرمايهگذاري در داخل امريكا انجام دهد.
پيگيري دخالت روسيه در انتخابات امريكا از جمله موضوعات داخلي است كه در راستاي آن رييس سابق افبيآي را به عنوان دادستان ويژه در اين پرونده منصوب كردند و صحبت از استيضاح رييسجمهور مطرح شد. ترامپ براي اينكه نشان دهد دستاوردي داشته است و افكار عمومي و جهتگيري كنگره امريكا را به سود خود تغيير دهد، سعي كرده است كه نشان دهد سفرش به خاورميانه نهتنها دستاورد اقتصادي داشته، بلكه در كنار آن از ماجراي ملاقات با رهبران حدود 50 كشور عربي اسلامي نيز به عنوان يك دستاورد سياسي بهرهبرداري ميكند و آن را موضوعي در راستاي تاييدصلاحيت خود در ميان كشورها قلمداد ميكند.
البته ترامپ در مسافرت خود به سرزمينهاي اشغالي تلاش ميكند تا سياست رضايت اسراييل را دنبال كند كه از جمله آن ميتوان به موضعگيري در مقابل جمهوري اسلامي اشاره كرد. همانطور كه ترامپ هم اشاره كرد، هدف اصلي آنها اين است كه از راههاي غيرنظامي فشار را بر ايران افزايش دهند كه منظور آن تاكيد بيشتر روي تحريمهاي جديد بود.
در طرف مقابل ترامپ هيچ اشارهاي به فرآيند انتخابات در ايران انجام نداد. در حال حاضر تحريمهايي كه كنگره و وزارت خزانهداري امريكا مطرح كردهاند، معطوف بر بحث حقوق بشر و حمايت از تروريسم است. بنابراين ايران اگر ميخواهد واكنشي انجام دهد و اين اقدامات را خنثي كند، قبل از هرچيز بايد دولت آقاي روحاني سياست تعاملات را با دنياي خارج دنبال كند. من فكر ميكنم برخي اقدامات كه از ايران تصوير بهتري به جهانيان نشان دهد ميتواند بسيار تاثيرگذار باشد. اين موضوع ميتواند به سياست خارجي دولت كمك شاياني انجام دهد. زيرا در چنين شرايطي دولت راحتتر ميتواند اهداف خود را در حوزه اقتصادي، سرمايهگذاري و تعاملات بينالمللي پيش ببرد.
*عربستان در نشست اخير به دنبال ايجاد يك اتحاد عليه ايران بود؛ تا چه حد توانست در اين امر موفق عمل كند؟
از نظر تبليغاتي، عربستان قصد دارد كه نشان دهد در اتحاديه كشورهاي اسلامي، داراي نفوذ و تسلط است. در قضيه آتش زدن سفارت نيز همين كار را كرد. اما اينكه بخواهند يك ناتوي عربي تشكيل دهند كار آساني نيست. كشورهاي عربي از سال 1945 كه نخستين تشكيلات اتحاد ميان كشورهاي عربي به وجود آمد، از آن تاريخ تا به امروز نهتنها موفقيتي در زمينه حل مسائل كشورهاي عربي كسب نكردند بلكه حتي در قبال اسراييل نيز نتوانستند به يك وحدتنظر و استراتژي مشخص دست پيدا كنند. بنابراين كشورها هرچند در نشست رياض شركت كردند اما از نظر جغرافيايي مسائل و منافع متفاوتي دارند. كشورهاي شمال آفريقا هيچگاه به صورت دوفاكتو حاضر به درگيري با اسراييل نشدند.
عربستان سعودي بارها مدعي شده است كه ايران عامل اختلاف و نا امني در منطقه است و همواره ايران را متهم به ايجاد بحران در سوريه، لبنان و يمن ميكند. بنابراين دونالد ترامپ در عربستان در گام اول تلاش كرد نگرش اسلامهراسي كه در امريكا مطرح كرده است را تا حدودي تعديل كند و نويد يك همكاري با جهان اسلام را بدهد و به هزينههاي اين كشورها مبارزه جديدي را عليه شبكه تروريستي جهاني انجام دهد.
بنابران فضاي امنيتي آنها از نظر جغرافيايي و تاريخ و فرهنگ به كلي جداست. تنها موردي كه اتحاديه عرب ادعا ميكند در مورد آن اتفاق آرا داشته در حوزه جزاير سه گانه ايراني بوده است. ولي در خصوص ايجاد يك ناتوي عربي حتي اگر تشكيل شود كاربرد چنداني نخواهد داشت. تمام اتكاي عربستان نيز به امريكا است. تمام خواست عربستان نيز اين بوده كه تمام پشتوانه امريكا را جلب كند كه تا حدودي نيز موفق بوده است. ولي ايجاد يك ناتوي عربي و اشتراك استراتژيك از سومالي گرفته تا موريتاني و مراكش، تونس و الجزاير بعيد است.
در حوزه خليج فارس نيز عمان حساب جداگانهاي دارد، حتي قطر نيز سعي كرده خط و مشي خود را با عربستان حفظ كند. بنابراين تشكيل يك ناتوي عربي، حتي در صورت اجرايي شدن، كاربردي نخواهد داشت زيرا منافع مشتركي وجود ندارد. همه ميدانند گروههاي الشباب، بوكوحرام، داعش و جبهه النصره، برمبناي تفكرات سلفي دست به اقدامات تروريستي ميزنند و حتي آثار باستاني و ميراث فرهنگي را نيز تخريب ميكنند چراكه سلفيها معتقدند آنچه هست نص صريح قرآن در دوره پيامبر است و قرآن هم بهگونهاي است كه براي هر فردي قابل فهم است و چيزي به عنوان باطن قرآن وجود ندارد اين اعتقادي است كه سلفيها آن را دنبال ميكنند.
بنابراين تروريستها با تفكرات سلفي اسلام را دنبال ميكنند. در اينجا مساله امريكا اقتضا ميكرد كه همان حرفهاي عربستان را تكرار كند، از همين رو عنوان كرد كه ايران پشت سر اين وقايع تروريستي و ناامني در منطقه است.
* آيا فكر نميكنيد اين كشورها بتوانند موضوع مشتركي را به نام ايران تعريف كنند و برمبناي آن اتحاد ايجاد كنند؟
در جنگ هشت ساله با عراق هم چنين شرايطي حاكم بود. اكثر كشورهاي عربي منهاي سوريه و در كوتاهمدت ليبي و الجزاير از صدام حسين حمايت كردند. همه كشورهاي همسايه نيز هرچند خود را بيطرف اعلام كردند اما گرايش مسلطشان به سمت عراق بود حتي كشورهايي مثل پاكستان و افغانستان نيز چنين رويكردي را دنبال ميكردند. كشورهاي حوزه تمدني ايران نيز مثل كشورهاي آسياي مركزي و به خصوص به دلايل خاصي همواره سعي كردند موضعي دور از ايران و اين كشور را تا حدودي منزوي و متفاوت نگه دارند. بنابراين توجيه حضور آنها در اين تجمع را اينگونه ميبينيم. در خصوص پاكستان بايد گفت كه اين كشور همواره رابطه نزديكي با عربستان داشته و همواره يك تيپ نظامي پاكستاني در عربستان حضور داشته است.
تركيه هم در مجموعه رويدادهاي خاورميانه و به خصوص در مورد سوريه، همسو با عربستان سعودي است. بنابراين من كشورهاي عربي را در حالت يك همبستگي استراتژيك نميبينم ولي بين شوراي همكاري خليج فارس منهاي عمان به همراه تركيه و به صورت دوفاكتو پاكستان يك همكاري ضمني ديده ميشود. بنابران ايران بايد خود دست به اقدامي بزند. به اعتقاد برخي ايران در منطقه تنهاي تنها است و شايد هم برخي حمايتهاي ايران از گروههاي اسلامي در شرايط فعلي بايد به گونه ديگري مديريت شود.
در داخل هم همانگونه كه اشاره كردم، پس از انتخابات بايد بهانههاي بيربط در حوزه حقوق بشر را از غربيها بگيريم و آن را كمرنگ كنيم. با اين رويكرد ميتوان سياست خارجي آقاي روحاني را در خارج از كشور بيشتر ترويج داد.
* همانطور كه گفتيد فروش سلاح به عربستان براي ترامپ بيشتر مصرف داخلي دارد، به غير از اين موضوع دولت ترامپ چرا به دنبال مسلح كردن اعراب تا اين حد است و چه سياستي را دنبال ميكند؟
اين نوع سياست براي اطمينان خاطر دادن به اعراب است. نكته ديگر اين است كه اگرچه امريكا ائتلاف مبارزه با داعش را تشكيل داد اما بارها تاكيد كرده است كه هزينه آن را بايد اعراب بپردازند. بهطور مثال زماني كه نيروهاي امريكايي در جنگ كويت ورود پيدا كردند و عراق را از آنجا خارج كردند، هزينه آن را عربستان پرداخت كرد. بنابراين امريكا بسيار رندانه مطرح كرده است كه همكاري ما در زمينه مبارزه با تروريسم منوط به اين است كه خودشان هزينه مبارزه را تامين كنند.
امريكا در مورد ايران دقيقا به همان مسالهاي اشاره كرد كه پادشاه عربستان آن را بيان كرد و موضوع دخالت ايران را در سوريه، عراق و به خصوص يمن مطرح كرد. ولي امريكاييها ميدانند كه در جايي مثل عراق منافع موازي با ايران دارند. از همين رو اين سخنان بيشتر به دليل جنبه مالي آن بود و نكته بعدي اينكه ترامپ بتواند فضاي داخلي را به نفع خود تامين كند. نكته سوم اين است كه بعيد ميدانم مطالبي كه در خصوص ايران مطرح كرد جنبه كاربردي پيدا كند بلكه بيشتر در راستاي تامين نظر عربستان سعودي اين سخنان مطرح شده است.
* موضوع ديگر در خصوص كانال ارتباطي ميان امريكا و ايران است. امريكاييها تازگيها ابراز تمايل كردند كه راه ارتباطي مستقيم با ايران را حفظ كنند ولي تيلرسون، وزير خارجه امريكا اعلام كرد كه تلفن را بر نميدارد تا خود تماس بگيرد. آيا اين موضوع را سيگنال مثبتي براي ايجاد كانال ارتباطي با ايران مثل دوره اوباما ميبينيد؟
وزيرخارجه امريكا به تازگي اعلام كرد كه مايل است در آينده وارد گفتوگو با ايران شود و سعي ميكند از راه ديپلماتيك بحران را تعديل كند و اگر نكاتي وجود دارد كه فكر ميكنند ضروري است، وارد مذاكره شوند. من فكر ميكنم ايران بايد تلاش كند كه با اتحاديه اروپا روابط نزديكي ايجاد كند. زيرا موضعگيريهاي اتحاديه اروپا به شكل گريزناپذيري روي نگرش امريكا تاثيرگذار است.
نكته دوم، مذاكره با وزيرخارجه امريكا است. وزيرخارجه جديد امريكا بسيار متفاوت از جان كري است و هر وزير خارجه مايل است دستاوردي داشته باشد و نشان دهد به عنوان انجام وظيفه اقدامات موفقيت آميزي انجام داده است. اين موضوع را ميتوان در جلساتي كه كشورهاي اروپايي، ايران و امريكاييها حضور دارند به گونهاي مديريت كرد تا اين ملاقاتها صورت بگيرد. قبل از هرچيز ايران بايد سعي كند اتحاديه اروپا را نسبت به مواضع خود به خصوص در زمينه تحريمهاي جديدي كه عليه ايران اعمال ميكند، همراه كند. از طرفي اتحاديه اروپا تحريمهاي يكجانبه مضاعف را خلاف مقررات سازمان تجارت جهاني و حقوق بينالملل ميداند. اكنون ايران بايد سعي كند روابط با اروپا را نزديكتر و كاربرديتر كند كه بر رويه و خط و مشي امريكا تاثيرگذار باشد.
در آينده نزديك نيز راه مذاكره را با وزيرخارجه امريكا و ديگر نمايندگان درخور توجه امريكا در پيش گيرد. نهايتا مادامي كه مسائل و مشكلات خود را با امريكا بر اساس منافع متقابل تعديل نكنيم، كماكان با مشكل جذب سرمايهگذاري خارجي مواجه خواهيم بود چرا كه در اين خصوص شركتهاي خارجي كماكان ملاحظاتي را در ارتباط با ايران دارند.
* با توجه به نحوه عملكردي كه عربستان نشان داده و گفتمان تندي كه عليه ايران دارد، آيا امكان بهبود روابط در دولت دوم آقاي روحاني وجود دارد؟
اين موضوع بستگي به موقعيت دولت در عرصههاي ديگر نيز دارد. ايران اگر بتواند با اتحاديه اروپا گامهاي مثبتي بردارد، عربستان مجبور است فضاي گفتوگو را مطرح كند. عربستان البته هميشه عنوان كرده كه ما براي گفتوگو پيشنهادهايي را ارايه دادهايم كه ايران رد كرده است. يكبار در ابتداي دولت يازدهم عربستان عنوان كرد كه از حضور آقاي ظريف در عربستان استقبال خواهد كرد ولي در آن دوره آقاي اميرعبداللهيان رفت و انتظار آنها بسيار متفاوت بود. بنابراين با تمام انتظاراتي كه گفته شد، آنها ميدانند كه امريكا در جهت مصالح و منافع خود اقدام خواهد كرد. از همين رو قصد ندارد به خاطر عربستان و ديگر متحدان، يك استراتژي سختافزاري را در خاورميانه دنبال كند.
بنابراين اگر اين مسائل و چالشها افت پيدا كند و خطمشي سياست خارجي آقاي روحاني در چارچوبي كه اعلام كرده است گامهاي اوليه را بردارد به تمام اين واكنشها در تصميمگيري عربستان بسيار تاثيرگذار است. عربستان سعي ميكند با پشتوانه جديدي كه پيدا كرده با صداي رساتري وارد گفتوگو شود.
*با توجه به انتخاباتي كه روز جمعه برگزار شد، ممكن است رويكرد امريكا نسبت به ايران تغيير كند و با توجه به شرايط موجود، امريكا چه واكنشي را ميتواند انجام دهد؟
اگر برنامه روسيه در سوريه تا حدودي به موفقيت نزديك شود، بار اتهامي عليه ايران در بحث سوريه كاهش پيدا ميكند. اينها مسائلي نيست كه فيالبداهه بتوان حل و فصل كرد. در عراق نيز مشكلاتي وجود دارد. امريكاييها يك گروهي كه با داعش مبارزه ميكرد را نيز بمباران كردند. امريكا براي تامين نظرات اسراييل احتمالا موضعگيريهاي تند عليه ايران را تكرار ميكند.
اين موضوع بستگي دارد كه بازتاب آن در امريكا چه خواهد بود و واكنش كشورهاي به خصوص اروپايي در قبال اين موضوعگيريهاي جديد چگونه خواهد بود. ايران نيز در پرتو مجموعه اين واكنشها بايد يك ارزيابي منطقي انجام دهد تا بتواند در جهت تغيير جو به وجود آمده گام بردارد و به سمت گفتوگوي سازنده با همسايگان و احتمالا امريكا حركت كند. از همين رو تعاملات سازنده با اروپا ميتواند در اين زمينه بهشدت تاثيرگذار باشد.