جوّ کاخ سفید ترامپ چرا علیه ايران شکل گرفته است؟ با حمله گروه القاعده به ساختمان برجهای تجارت جهانی در نیویورک، قلب اقتصاد آمریکا هدف قرار گرفت و برای اولینبار بعد از جنگ جهانی دوم، مستقیما به خاک آمریکا حمله شد و بیش از سه هزار نفر از مردم این کشور در حمله به برجهای تجارت جهان کشته شدند.
به گزارش عطنا، نعمت احمدی، حقوقدان طی یادداشتی که در روزنامه شرق به چاپ رسانده است درباره جو ضد ایرانی در کاخ سفید نوشته است که متن آن در زیر میآید:
خاتمه جنگ جهانی دوم، پایانی بر حضور بریتانیا در منطقه خاورمیانه و آغازی بر حضور قدرت نوظهور آمریکا بود. آمریکا در سیمای نجاتدهنده جهان با استفاده از هیولای کمونیسم، برای خود مشروعیت حضور در مناطق حساس جهان را قائل بود. حمله شوروی به افغانستان، بهانه حضور در یک کشور اسلامی را مهیا کرد. آمریکا که تجربه تلخ حضور سربازان خود در ویتنام را هنوز از یاد نبرده بود، اینبار بهجای حضور مستقیم در منطقه، از گروههایی که خود را جهادی مینامیدند، با اسلحه و پول حمایت کرد.
درست است که گروههای جهادی با پول و اسلحه آمریکایی باعث فرار نیروهای شوروی از خاک افغانستان شدند؛ اما همین جنگجوها توانستند هسته مرکزی گروههای خطرناکی مانند القاعده را شکل دهند که بهراحتی توانستند در داخل آمریکا عضوگیری کنند و مرکز تجارت جهانی را به آتش بکشند. جورج بوش پسر بعد از حمله به برجهای تجارت جهانی از شروع جنگهای صلیبی یاد کرد. از روزی که جورج بوش از این عنوان استفاده کرد، تا روزی که تانکهای آمریکایی بعد از بمباران همه تأسیسات عراقی به وسیله هواپیماها وارد بغداد شدند، زمان اندکی گذشت. نه در اردوگاه غرب صلیبیون واقعی بودند و نه مسلمانان واقعی به غرب حمله کرده بودند.
مردم آمریکا خسته از نخبگان سنتی، با رأی دموکراتیک خود انقلابی علیه نهادهای لیبرالی به راه انداختهاند و از درون صندوقهای رأی، شخصی رئیسجمهور شد که سیاستهای پوپولیستی او علیه دموکراسی است. ترامپ وعده اعاده قدرت آمریکا را به مردم خسته از نخبگان سنتی میدهد و با آدرس غلط، مهاجران مسلمان بهویژه اتباع شش کشور را برهمزنندگان امنیت آمریکاییها معرفی میکند. کسی از او نمیپرسد اگر حمله به برجهای تجارت جهانی، هیمنه آمریکا را در هم شکست، اتباع کشورهای دوست آمریکا؛ یعنی عربستان و مصر، سوار بر هواپیما بودند، نه اتباع کشوری مثل ایران که مغز متفکر فتح کراّت آسمانی در سازمان ناسای این کشور هستند.
حالا مردم آمریکا خسته از نخبگان سنتی، با رأی دموکراتیک خود انقلابی علیه نهادهای لیبرالی به راه انداختهاند و از درون صندوقهای رأی، شخصی رئیسجمهور شد که سیاستهای پوپولیستی او علیه دموکراسی است. ترامپ وعده اعاده قدرت آمریکا را به مردم خسته از نخبگان سنتی میدهد و با آدرس غلط، مهاجران مسلمان بهویژه اتباع شش کشور را برهمزنندگان امنیت آمریکاییها معرفی میکند. کسی از او نمیپرسد اگر حمله به برجهای تجارت جهانی، هیمنه آمریکا را در هم شکست، اتباع کشورهای دوست آمریکا؛ یعنی عربستان و مصر، سوار بر هواپیما بودند، نه اتباع کشوری مثل ایران که مغز متفکر فتح کراّت آسمانی در سازمان ناسای این کشور هستند.
به باور نگارنده ترامپ در پشت فرمان منع ورود اتباع شش کشور مسلمان، هدفی خاص را دنبال میکند. او و اطرافیانش بهدرستی میدانند ایرانیان با هوش و ذکاوت ذاتی خود از کاخ سفید گرفته تا سازمان ناسا و تا دانشگاهها و مراکز علمی را به تسخیر درآوردهاند. در همه این سالها که جوهر فرمان اجرائی رؤسای جمهور سابق از دموکرات تا جمهوریخواه تا سنا و کنگره علیه ایران به حرکت درآمده است، یک ایرانی پیدا نخواهند کرد که در گروههای به گفته آنان تروریستی، رد یا نقشی داشته باشد.
دولت ایران نیز در مسابقه تسلیحاتی منطقه شرکت نکرده است. همه بودجه نظامی ایران در این سالها به اندازه یک فقره خرید تسلیحات آمریکایی کشورهای منطقه نیست. ایران وقتی مورد حمله صدام حسین واقع شد، همه کشورهای غربی پشت صدام سنگر گرفتند و با پول و اسلحه او را حمایت کردند. کمترین حق دولت ایران این است که خود را در منطقه آشوبزده خاورمیانه از نظر نظامی قدرتمند کند. پرسش این است؛ ترامپ با این رفتارها دنبال چیست؟ آیا فضاسازی برای مواجهه با ایران، پشت این رفتارها قرار دارد؟