استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: ابعاد استقلال در سطح دانشگاه شامل برنامهریزی علمی، محتوای علمی، اعتبار سنجی مدارک، مدیریت، فرایند جذب اعضای هیئتعلمی و پذیریش دانشجو که از مجموع این عوامل نظام دانشگاهی به وجود میآید.
به گزارش عطنا، ابوالفضل دلاوری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در همایش استقلال دانشگاهها، چالشها و راهبردها در دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی، گفت: وابستگی نظام دانشگاهی به دولت در حوزههای نظیر سیاستگذاری در برنامهریزی علمی، نظارت شدید بر گزینش اعضای هیئت علمی، نظارت نسبی در گزینش دانشجو، وابستگی اداری و مالی دانشگاهها به دولت، کنترل سیاسی و فرهنگی دانشگاه از سوی نهادها و نیروهای متعدد خارج از دانشگاه، میباشد.
وی افزود: وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، نیروهای سیاسی و گروهای فشار از جمله نهادهای هستند که کنترل سیاسی و فرهنگی دانشگاهها را برعهده دارند.
دلاوری به وضعیت آینده دانشگاههای ایران به لحاظ شاخصهای استقلال، پرداخت و با اشاره به روش تحلیل لایهای، گفت: پدیده و فرایندهای مربوط به حوزههای اجتماعی و اصولا انسانی در «چهار» لایه قابل شناسایی هستند.
وی ادامه داد: یک لایه ظاهری شامل همین مرور روزمره، لایهی دیگر لایه ساختاری که پنهان است اما از طریق ارتباط با پدیدهها قابل شناسایی است، لایهی سوم لایه گفتمانی که بیشتر در ذهن زبان جاری در یک جامعه است و در ارتباط با پدیده خود را نشان میدهند و لایهی چهارم لایه استعاری است که در اسطورهها و کهن الگوهایی که گاه در ناخودآگاه جمعی مستتر هستند اما کمتر آشکار!
دانشیار علوم سیاسی از ویژگیهای لایه ظاهری در دانشگاههای ایران، گفت: در این لایه ما با تعدد و تنوع محصولات دانشگاهی که غریب بر 2500 واحد دانشگاهی و غریب بر 10 نوع دانشگاه از نظر ساختارو نسبتی که با دولت و نهادهای دیگر در ارتباطند و یا جنبههای آزاد یا غیر انتفاعی، روبهرو هستیم.
وی چهار نوع دانشگاه دولتی را که در جامعه وجود دارد، برشمرد: دانشگاههای زیر مجموعه وزارت علوم، بهداشت، آموزش و پرورش و برخی دیگر از وزارتخانههای دیگر که هنوز موسسات آموزش عالی دارند که تمایل به افزایش آن معمولا دیده میشود.
وی در ادامه با اشاره به وضعیت ظاهری موجود، اظهار کرد: تنوع در مسئله استقلال بسیار مهم است به طوری که صدها رشته در مقاطع مختلف برای پنج میلیون دانشجوی در حال تدریس و به مراتب بیشتری فارغالتحصیل و نزدیک به هفتاد هزار عضو هیئت علمی موجود است.
دلاوری با اشاره به «لایه ساختاری» این امر گفت: از جمله ساختارهای که بیشتر و با سابقهتر با نهاد دانشگاه در ارتباطند، ساختار دولت است، به طوری که ما همچنان از دولت و یک نظام متمایل به مداخله در همه عرصههای فرهنگی، اقتصادی و علمی برخورداریم.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: مدیریت کلان کشور به صورت متمرکز در نهادهای مرکزی صورت میگیرد، از جمله همین وضع در نظام آموزش عالی وجود دارد بطوری که وزارت علوم کانون سیاستگذاری، برنامهریزی، تعیین معیارها و ضوابط مختلف برای نظام دانشگاهی است.
وی با اشاره به وجه دیگر لایه ساختاری، اضافه کرد: تداوم بروکراسی در کل کشور و در دانشگاه یعنی تسلط وجوه بروکراتیک در حیات و نظام دانشگاهی شامل معیارهای صوری، دستورالعملها، کارشناسانی که کیفیت علمی مقاله و کتابها را با معیارهای اداری ارزیابی میکنند، وجود دارد.
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی به ضعفهای موجود در نظام دانشگاهی را چنین نام برد: ضعف نظام دانشگاهی به معنی حرفهای، تسلط بخشهای غیر تولیدی در ساختار اقتصادی، نفی بودن بخشهای مولد در اقتصاد، بیکاری صدها فوقلیسانس از جمله در رشتههای برق از دانشگاه شریف، ضعف ارتباط ارگانیک و کارکردی دانشگاه و دانشگاهیان با بازار، صنعت و جامعه به ویژه در حوزههای علوم انسانی.
وی در ادامه چند مورد از روندهای جاری لایه ساختاری را برشمرد و در اینباره هم گفت: تداوم تسلط نظامهای سیاسی و بروکراتیک بر نظامهای دانشگاهی، تداوم ضعف مالی و وابستگی دانشگاهها به منابع دولتی، تداوم تعارض و منازعات سیاسی در سطح نهادهای رسمی و اختلافنظرها در سیاستهای دانشگاهی و همچنین اختلاف میان بحث اسقلال و وابستگی دانشگاهها از جمله تعارضهای کلان کشور هستند.
او افزود: روند کاهنده درآمدهای نفتی به نسبت، باعث کاهش سطح بودجههای علمی شده است به طوری که روزبهروز دولت بیشتر از زیر آن شانه خالی میکند.
دلاوری در ادامه با بیان «لایه گفتمانی» به عنوان دیگر لایههای چهارگانه تحلیل این مسئله، اظهار کرد: ما ذهنیتها و گفتارهای مسلطی در مورد دانشگاه، علم، آموزش عالی و بهویژه علوم جدید از جمله علوم اجتماعی و علوم انسانی داریم.
او با اشاره به ویژگیهای گفتمانی ادامه داد: حضور و تسلط گفتمان ارشادی، اعتبار شدید به عدم مسئولیت و گاه مقصدی طی کردن علوم جدید بهویژه علوم انسانی، اعتبار به ضرورت نوع خاصی از بومیسازی علوم و تلقی دانشگاه بهعنوان محلی برای جامعهپذیری سیاسی در این موضوع دیده میشود.
این استاد دانشگاه درمورد «لایه استعاری» این پدیده هم یادآور شد: ما مجموعی از اسطورههای متناقض در ذهنهای خود داریم که شامل مفاهیمی چون دانشگاه انسانساز، علم بیطرف، علم راهگشا، علم بهتر از ثروت، علم بدون آب و نان، مدرکهای بیمحتوا و الی آخر که گاهی بسود علم و دانشگاه بوده است و گاهی نیز به ضرر آن هستند.
وی از سخنان خود اینگونه نتیجه گرفت که با توجه به تعدد و تنوع دانشگاهها، الگوها و سبکهای آموزش عالی اصولا ما «دیگر نمیتوانیم از یک معنا برای استقلال دانشگاهها صحبت کنیم.»
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان خاطرنشان کرد: بیشتر مشکلات دانشگاهها به درون خود دانشگاهها باز میگردد نه نهادهای بیرون از دانشگاه! بهطوری که باید اذعان کرد جامعه و دانشگاه فاقد ذهنیت و گفتمان مشترک هستند (یکدیگر را نمیفهمند).