۰۳ مهر ۱۳۹۵ ۱۴:۵۱
کد خبر: ۵۰۲۶۵
bureaucracy

دکتر سلیمی عنوان کرد: چهار مانع بزرگ در سر راه اهداف ما وجود دارد. مانع نخست انبوهی از مقررات و آئین نامه‌ها و قوانین دست و پا گیر در حوزه آموزش عالی کشور است که تصمیم گیری، تصمیم سازی و اجرای تصمیمات را بسیار برای مدیران دانشگاه‌ها دشوار می‌کند.


به گزارش عطنا به نقل از مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مقام معظم رهبری بارها بر لزوم بهره‌برداری بهینه از مجموعه منابع کشور برای حرکتی منظم و پیوسته از وضعیت موجود به جایگاه علمی آرمانی، در قالب نقشه جامع علمی کشور تأکید کرده‌اند. بر این اساس دانشگاه‌ها باید ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های خود را به سمت تحقق اهداف، راهبردها و اولویت‌های نقشه جامع علمی سوق داده، تا با توکل بر اراده لایزال الهی، وضعیت مطلوب علم و فناوری در افق 1404 محقق شود.


مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی به منظور بررسی اقدامات و برنامه‌های دانشگاه‌های مختلف کشور به گفت‌وگو با رؤسای برخی از دانشگاهای حوزه علوم انسانی توصیف کرد و این بدین معناست که بخش عمده‌ای از توان تخصصی علوم انسانی کشور در دانشگاه علامه طباطبایی جمع شده است.


البته تعداد ‌استادان و دانشجویان علوم انسانی دانشگاه تهران از دانشگاه علامه بیشتر است، اما گذشته از دانشگاه تهران و در مقایسه با سایر دانشگاه‌ها، دانشگاه علامه طباطبایی با 17 هزار دانشجو و با حدود 540 عضو هیئت علمی بزرگترین دانشگاه در حوزه علوم انسانی است.


این موقعیت باعث شده که دانشگاه علامه در پاره‌ای از حوزه‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی محوریت پیدا کند. برای مثال در بعضی از حوزه‌ها در رشته مدیریت، در بعضی از حوزه‌های حقوق، در بعضی از حوزه‌های مربوط به اقتصاد و رشته‌هایی مانند مددکاری و پاره‌ای رشته‌های دیگر دانشگاه علامه به نوعی به مرکز اصلی آکادمیک بدل شده است.


بر همین اساس قطب‌های علمی در این رشته‌ها در دانشگاه علامه مستقر است و تعدادی از استادانی که نقش پیشگامان رشته‌های مربوطه را دارند از استادان دانشگاه علامه بوده یا هستند که به عنوان مثال آقای دکتر معتمدنژاد بنیان‌گذار رشته ارتباطات و استاد دانشگاه علامه بوده و در حال حاضر نیز تنها دانشکده ارتباطات در دانشگاه‌های دولتی در دانشگاه علامه طباطبایی قرار دارد.


به علاوه در بعضی از حوزه‌ها در دانشگاه علامه طباطبایی به نوعی همگرایی و هم‌افزایی میان تجربیات اجرایی و دانش علمی فراهم شده است، برای مثال در بعضی از دانشکده‌های ما علاوه بر چهره‌های علمی بزرگ، ‌استادانی نیز حضور دارند که هم دارای جایگاه دانشگاهی و هم سابقه مسئولیت‌های اجرایی کلان را در کارنامه خود دارند.


به عنوان مثال ما در دانشکده اقتصاد ‌استادانی با سابقه وزارت اقتصاد، معاونت ریاست جمهوری، ریاست سازمان مدیریت و برنامه ریزی، مدیریت تأمین اجتماعی و مدیریت عامل بانک داریم و جمع شدن دانش نظری و تجربیات اجرایی در ‌استادان، مزیتی به مطالعات صورت گرفته در دانشگاه علامه طباطبایی در حوزه علوم انسانی می‌بخشد.


افزوده بر این در حال حاضر تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاه علامه، که در سطوح بالای کشور مشغول فعالیت‌اند، همچنان با دانشگاه در ارتباط هستند و این خود یک سرمایه اجتماعی بزرگی برای دانشگاه علامه طباطبایی است و هم قدرت اثرگذاری دانشگاه و هم قدرت ارتباطی آن را با حوزه‌های اجرایی متفاوت بالا می‌برد.


البته ورود تعداد زیادی از دانشجویان دارای رتبه‌های برتر کنکور در حوزه‌های تخصصی علوم انسانی به دانشگاه علامه نیز یکی دیگر از مزیت‌ها و ظرفیت‌های این دانشگاه است.


بنابراین دانشگاه علامه طباطبایی چه به لحاظ سرمایه انسانی در سطح استادان، چه به لحاظ تجربه انباشته شده، چه به لحاظ تخصص‌های علوم انسانی و چه به لحاظ جامعه دانشجویی دارای جایگاه ویژه‌ای است که کمک می‌کند در جهت تحقق اهداف مورد نظر در برنامه‌ریزی‌های کشور گام‌های مؤثری بردارد.


*تا کنون چه اقداماتی در راستای اهداف و اولویت‌های نقشه جامع علمی کشور و اجرایی سازی آنها در دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است؟


در وهله نخست ما بر اساس نقشه جامع علمی کشور و البته اسناد بالادستی دیگر مانند سیاست‌های اعلام شده از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، اهداف کلان برنامه‌های توسعه و سند دانشگاه اسلامی و همچنین سیاست‌های وزارت علوم در دولت تدبیر و امید، اقدام به تهیه و تدوین برنامه‌ای راهبردی برای دانشگاه کردیم که به تازگی به تصویب هیئت امنای دانشگاه نیز رسید.


البته تهیه این برنامه به بیش از یک سال پیش بر می‌گردد، اما به دلیل این که منتظر بودیم تا آن را با برنامه راهبردی وزارت علوم تحقیقات و فناوری هماهنگ کنیم تصویب آن با مدتی تأخیر همراه شد و نهایتاً این سند راهبردی در جلسه هیئت امنای دانشگاه در خردادماه سال جاری به تصویب رسید.


البته ما بخشی از اقدامات مربوط به آن سند راهبردی را از یکی دو سال پیش آغاز کرده‌ایم، به طور مثال یکی از راهبردهای کلان که در نقشه جامع علمی کشور و در راهبرد کلان پنجم به آن اشاره شده نهادینه کردن نگرش اسلامی به علم و تسریع در فرآیندهای اجرایی آن است.


ما در این زمینه چند اقدام را شروع کردیم و بعضی از آنها به ثمر هم نشسته است، به طور مثال ترویج کرسی‌های نظریه پردازی در دانشگاه تا آنجا پیش رفته که در سال 93 حدود 36 کرسی و در سال 94 حدود 50 کرسی نظریه پردازی در دانشگاه علامه برگزار شده است که این بالاترین رقم برگزاری این کرسی‌ها در دانشگاه‌های کشور است و حتی اگر تعداد کرسی‌های برگزار شده در چند دانشگاه نیز با هم جمع شود شاید به اندازه عملکرد دانشگاه علامه نشود.


همچنین ما در حوزه برگزاری جلسات آزاداندیشی در سطح دانشجویی گام‌های بلندی برداشته‌ایم که در این مورد نیز به لحاظ تعداد، دانشگاه علامه بالاترین رقم برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی را دارد که ما فکر می‌کنیم این یک گام بلند برای نهادینه کردن نگرش‌های اسلامی است.


به علاوه ما روابط و همکاری‌های نزدیکی را با شورای تحول و ارتقای علوم انسانی آغاز کرده‌ایم و بانی و برگزارکننده جلسات هم اندیشی مفصلی میان ‌استادان علوم انسانی دانشگاه‌های مختلف کشور و این شورا بوده‌ایم و با برگزاری همایش‌هایی در زمینه‌های مختلف، نقش پل رابط میان شورای تحول و جامعه علمی کشور را ایفا کرده ایم.


علاوه بر این ما برنامه‌های مصوب شورای تحول را به اجرا گذاشته‌ایم و در مورد برنامه‌هایی که هنوز مورد بررسی و تصویب این شورا قرار نگرفته، در حد اختیارات دانشگاه‌ها از گروه‌ها خواسته‌ایم که با راهبردهای کلان شورای تحول خود به بازاندیشی برنامه‌های درسی بپردازند.


در نتیجه تلاش همکاران ما این بوده که در حال حاضر برنامه‌هایی برای اکثر رشته‌ها تهیه شده و به وزارت علوم ارسال خواهد شد تا با مکانیسم پیش‌بینی شده مفاهیمی تازه به رشته‌های علوم انسانی وارد شود.


به علاوه این که ما اولین دانشگاهی بوده‌ایم که اهداف سند دانشگاه اسلامی را در عرصه آموزش به وزارت علوم ارائه کردیم و پس از این که شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها آن را به تصویب رساند، بسیاری از بندهای آن را به مرحله اجرا نیز رسانده‌ایم و در واقع شاید ما تنها دانشگاهی باشیم که این مصوبه را از شورای اسلامی کردن گرفته و برای اجرا به دانشکده‌های مختلف ابلاغ کرده‌ایم.


ما تلاش‌های زیادی نیز برای پیگیری راهبرد کلان ششم نقشه جامع علمی کشور، یعنی تحول و نوسازی نظام تعلیم و تربیت، و تحقق اهداف آن داشته‌ایم در این مسیر بازاندیشی و بازطراحی دوره‌های کارشناسی ارشد، نظارت بر دوره‌های دکترا، سوق دادن برنامه‌های آموزشی به سمت آموزش‌های مهارتی با اضافه کردن دوره‌های مهارتی به دوره‌های رسمی و همچنین تنوع بخشی به ابزارهای مورد استفاده در نظام تعلیم و تربیت از جمله مواردی بوده است که ما در یکی دو سال گذشته در راستای ارتقای کیفی سطح آموزش و نظام تعلیم و تربیت مورد اهتمام ما بوده است.


غیر از دو راهبرد کلان پنج و شش نقشه جامع علمی کشور که به نوعی به دانشگاه ما ارتباط پیدا می‌کرد و ما توانسته‌ایم بر اساس آن اقداماتی را انجام بدهیم، به برخی مأموریت‌های جزئی‌تر نیز که در نقشه جامع مورد تأکید بوده پرداخته‌ایم.


از جمله این موارد می‌توان به بالا بردن و و ارتقای جایگاه و رتبه دانشگاه اشاره کرد که در این راستا ما تلاش کرده‌ایم با همراهی و هماهنگی با سازمان‌های مختلف، در سطوح ملی و بین‌المللی، جایگاه دانشگاه را ارتقا ببخشیم که قرار گرفتن دانشگاه علامه در رده دانشگاه‌های تخصصی سطح یک نشان‌دهنده مؤثر بودن این اقدامات است.


ما با تأسیس دفتر روابط بین‌الملل و برقراری ارتباط نزدیک با مجامع دانشگاهی‌ بین‌المللی توانستیم جایگاه‌ بین‌المللی دانشگاه را به طور جدی رشد بدهیم و همچنین با ارتباط نزدیک با دستگاه‌های اجرایی کشور توانسته‌ایم میزان قراردادهای پژوهشی خودمان را در دو سه سال گذشته از حدود 300 میلیون تومان به 8 میلیارد تومان در سال 94 برسانیم و امیدواریم که این روند رو به رشد همچنان ادامه پیدا کند البته این نیز در واقع یکی از اهداف نقشه جامع بوده است که دانشگاه‌ها ارتباط نزدیکی با دستگاه‌های اجرایی پیدا کنند و طبیعتاً نتیجه آن نیز کارآمدی بیشتر حوزه علوم انسانی خواهد بود.


همچنین ما برای بالا بردن سطح کیفی دانشگاه هرم اعضای هیئت علمی را دگرگون کرده‌ایم و یکی از اقدامات در این جهت این بوده که نزدیک به 100 عضو هیئت علمی جدید به دانشگاه جذب شده‌اند که در حال حاضر نیز از مجموع اعضای هیئت علمی حدود یک سوم دانشیار به بالا هستند که این نشان دهنده وضعیت مناسب هرم اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است. 


بنابراین در مجموع می‌توان گفت که دانشگاه با این فعالیت‌ها به سمت رشد و ارتقا کیفی و ارتقای جایگاه خود در سطح ملی و‌ بین‌المللی حرکت کرده است. 


*برنامه‌های آینده و درازمدتی که در راستای تحقق اهداف نقشه جامع علمی یا به طور کلی سیاست‌های علمی کشور دارید، چیست؟


هدف اصلی که در سند راهبردی دانشگاه و بر اساس سیاست‌ها و اسناد بالادستی تعیین شده این است که دانشگاه علامه دانشگاهی باشد که با بهره‌گیری از اندیشه‌های دینی و بومی، دارای جایگاهی پیشتازانه و رتبه بالایی در سطح دانشگاه‌های کشور باشد و بتواند با ارتباط نزدیک با جامعه و سطوح اجرایی، نیازهای مندرج در برنامه‌های کلان را تأمین کرده، نیروی انسانی خلاق و کارآمد به بازار کار ارائه کند و در حیطه اندیشه‌ورزی و نظریه‌پردازی در دانشگاه ایفای نقش جدی داشته باشد. برای این منظور نیز ما ناگزیریم که شاخص‌های دانشگاه را دائماً ارتقا ببخشیم.


بر همین اساس تحول برنامه‌های درسی با همکاری شورای تحول و رفتن به سمت استفاده بیشتر از اندیشه‌های بومی یکی از اهداف کلان ما در این حوزه است. 


جذب بیشتر ‌استادانی که هم با اندیشه‌های جدید و تخصص‌های متنوع آشنایی داشته باشند و هم با نیازهای کشور، برنامه دیگر ماست که امیدوار هستیم تا 2 یا 3 سه سال آینده تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاه ما به بیش از 600 نفر و نسبت استاد به دانشجو در دانشگاه علامه به استاندارد مورد نظر در اسناد بالادستی برسد. 


همچنین ما امیدوار هستیم که ارتباط دانشگاه ما با دستگاه‌های اجرایی چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی به حدی نزدیک بشود که بخش مهمی از درآمد اختصاصی دانشگاه ما از طریق پژوهش تأمین شود البته ما در حال حاضر سهم 50 تا 55 درصدی تحصیلات تکمیلی را در کل ساختار آموزشی دانشگاه حفظ کرده‌ایم و امیدواریم که بتوانیم این رقم را در آینده نیز حفظ کنیم.


ارتباط با مجامع‌ بین‌المللی و گسترش دیپلماسی علمی هدف دیگر دانشگاه است که امیدواریم در سال‌های آینده بتوانیم حداقل در 12 رشته، دوره‌های مشترکی را با دانشگاه‌های معتبر‌ بین‌المللی برگزار کنیم تا دانشجویان ما بتوانند به جای رفتن به کشورهای دیگر در کشور خود از این همکاری‌های علمی بهره‌مند شوند.


همچنین در عرصه فعالیت‌های فرهنگی تلاش ما بر این است که فعالیت‌ها و فرهنگ قرآنی را در دانشگاه گسترش بدهیم و در این راستا رونمایی از "طرح مائده" در نمایشگاه بین‌المللی قرآن امسال نقطه آغاز و گام نخست ما برای گسترش فعالیت‌های قرآنی بود.


همچنین ایجاد و گسترش تضارب اندیشه‌ها و روحیه نشاط و شادابی در میان انجمن‌های علمی و کانون‌های فرهنگی، که در سال‌های گذشته وضعیت خوبی داشته‌اند، از موارد مورد اهتمام ما است که امیدواریم که با چند برابر شدن فعالیت‌های آنها زمینه شادابی فرهنگی و گسترش فعالیت‌های علمی در محیط فرهنگی دانشگاه نیز بیشتر فراهم شود.


طبیعتاً با توجه به این که تحقق همه این اهداف مستلزم یک رفاه حداقلی برای دانشجویان است ما امیدواریم که در چند سال آینده وضعیت خوابگاه‌ها و تغذیه دانشگاهی ما به بالاتر از استانداردهای مورد نظر در وزارت علوم برسد تا انشاالله لوازم حداقلی برای بارور شدن اندیشه‌های دانشجویان چه در حوزه آموزش و چه در حوزه پژوهش فراهم شود.


*برای رسیدن به این اهداف چه موانعی را در مسیر احساس می‌کنید و چه پیشنهادی برای تحقق بهتر اهداف بیان شده و به طور کلی اهداف نقشه جامع علمی کشور دارید؟


چهار مانع بزرگ در سر راه اهداف ما وجود دارد. مانع نخست انبوهی از مقررات و آئین نامه‌ها و قوانین دست و پا گیر در حوزه آموزش عالی کشور است که تصمیم گیری، تصمیم سازی و اجرای تصمیمات را بسیار برای مدیران دانشگاه‌ها دشوار می‌کند.


 ما بعضاً در وضع قوانین در حوزه آموزش عالی ـ قوانینی که مراجع بسیار متنوعی نیز آنها را تصویب می‌کنند ـ فراموش می‌کنیم که قوانین برای بهتر اجرا شدن کارهاست و کارها برای این نیستند که خودشان را با قوانین منطبق کنند.


 در حال حاضر بعضاً قوانین مالی، اداری، مقررات متفاوت و آئین نامه‌های گوناگون آن قدر دست و پای مدیران اجرایی را می‌بندد که شاید اگر حتی اعتبارات و شرایط اولیه انجام کاری نیز فراهم شود پیچیدگی قوانین حرکت را بسیار کند و آهسته می‌کند و بعضا حتی امکان اجرای آنها را می‌گیرد.


پیشنهاد من این است که مراجع قانون گذاری در حیطه آموزش عالی به وزارت علوم محدود شود، اعتماد بیشتری صورت گیرد و از تعداد آئین‌نامه‌ها کاسته و بر چابکی و قابلیت اجرا تأکید بیشتری شود. 


*آیا منظور شما این است که دانشگاه‌ها استقلال نسبی داشته باشند؟


من معتقد به استقلال کامل دانشگاه‌ها نیستم؛ چرا که در هر صورت جامعه ما جامعه‌ای است که استقلال دانشگاه‌ها ممکن است مشکلاتی را در خود دانشگاه‌ها هم ایجاد کند. منظور این است که همان گونه که در هر حوزه‌ای یک وزارتخانه اصلی مسئولیت دارد و پاسخگو است، در حیطه آموزش عالی نیز باید یک وزارتخانه اصلی اختیارات اصلی را در حوزه دانشگاه داشته باشد و پاسخگو باشد.


مانع دومی که ما با آن روبرو هستیم کمبود اعتبارات است. اگر آموزش عالی قرار است که موتور محرک توسعه در کشور باشد باید اعتبارات مورد نیاز آن فراهم بشود.


 دانشگاه‌های ما دچار یک فقر ساختاری هستند؛ به طوری که حتی در درون ساختارهای شان و در نظام بودجه ریزی و در نظام هزینه کردشان یک فقر ساختاری نهادینه شده است  و به همین دلیل نیز اگر فرضاً به یک باره یک گشایش مالی ناگهانی هم به وجود بیاید شاید دانشگاه‌ها نتوانند از آن استفاده کنند، چون فقر در ساختار رفتاری دانشگاه‌ها نهادینه شده است. 


پیشنهاد من این است که همراه با آن تحول آئین‌نامه‌ای که در حوزه آموزش عالی باید به وجود بیاید تفاوت نگرشی نیز در این رابطه ایجاد شود.


ببینید الان در ساختار درونی خود دولت در حوزه آموزش عالی، تحقیقات و فناوری مراجع بسیار متفاوتی وجود دارد. اکثر وزارتخانه‌ها برای خودشان مرکز پژوهشی، آموزشگاه و دانشگاه دارند.


اگر ما این نگاه را تغییر بدهیم و نهاد مشخصی را مسئول بدانیم، حتی بدون افزایش اعتبارات و صرفاً با قرار دادن تمام اعتبارات حوزه آموزش تحقیقات و فناوری در اختیار وزارتخانه متولی این حوزه قطعاً ما شاهد تحولات جدی خواهیم بود.


نکته سوم این است که دانشگاه‌ها در حال حاضر در مسیر اجرای برنامه‌ها و پیگیری اهداف خود با تعداد زیادی از مراجع مختلف مواجه هستند که باید به آنها پاسخگو باشند. سازمان‌های متنوعی در کشور وجود دارد که به گونه‌های مختلف از دانشگاه‌ها سؤال دارند و و گزارش و پاسخگویی می‌خواهند و دانشگاه‌ها باید اینها را برای اتخاذ تصمیم در نظر بگیرند. به نظر من در این رابطه نیز باید فکری شود.


دانشگاه‌ها در هر بخش از فعالیت‌های خود، از فعالیت‌های فرهنگی تا آموزش تا پژوهش تا امور اجرایی با تیپ‌های مختلفی از انسان‌ها مواجه هستند به عنوان مثال در یک دانشگاه بزرگ مانند دانشگاه علامه طباطبایی حدود 20 تا 30 هزار نفر انسان دائماً در حال فعالیت‌اند و برای مدیران دانشگاه کنترل تک تک انسان‌ها ممکن نیست. این انسان‌ها ممکن است در خلال فعالیت هایشان خطایی مرتکب شوند یا موفقیت‌هایی داشته باشند. در این موارد مدیران دانشگاه‌ها با مراجع مختلفی مواجه هستند که به اصطلاح باید به آنها پاسخگو باشند و این موضوع اتخاذ تصمیم در مسیر تحقق برنامه‌ها را اندکی دشوار می‌کند.


چهارمین مسئله‌ای که ما با آن مواجه هستیم نگاه جناحی به آموزش عالی در بعضی از حوزه‌ها است. ما احتیاج داریم از این نظر دانشگاه‌ها را سیاست‌زدایی کنیم.


دانشگاه‌ها تحت مدیریت هر دولتی که باشند مکان اصلی تولید علم و دانش‌اند و اگر از هر مسیری و توسط هر طیفی نگاهی جناحی و سیاسی به دانشگاه‌ها وجود داشته باشد و چه از درون و چه از بیرون دانشگاه‌ها محلی برای کنش جناحی و سیاسی قلمداد شود این مسئله تبدیل به یک مانع جدی بر سر راه انجام فعالیت‌های علمی و تحقق اهداف در دانشگاه خواهد شد. به نظر می‌آید ما در سطح کلان کشور باید این مسئله حل کنیم و یک بار دانشگاه‌ها را از شر کشمکش‌های جناحی نجات دهیم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار