او در کتاب «شوک آینده» که به دهها زبان ترجمه شده و میلیونها نسخه از آن به فروش رفته است و هنوز هم تجدید چاپ میشود، ادعا میکند که پیشرفتهای سریع اجتماعی و فناورانه، جامعه را به دوران تازه و انعطافناپذیر تغییر، سوق خواهد داد.
اثر تافلر مورد توجه چهرههای جهانی، از جمله میخاییل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، ژائو زیانگ، نخست وزیر چین، و کارلوس اسلیم، سرمایهدار برجسته مکزیکی قرار گرفت و همگی به دنبال مشاوره گرفتن از این آموزگار آیندهپژوهی برآمدند.
به افتخار تافلر، کسی که اصطلاح «اضافهبار اطلاعاتی» را عمومیت داد، در ادامه برخی از پیشبینیهای درست و نادرست او را مرور خواهیم کرد. تافلر بدرستی پیشبینی کرد که یک اقتصاد دانشبنیان، دوران پساصنعتی را تحت تأثیر قرار خواهد داد و در آن به جای تولید و نیروی انسانی بر «اطلاعات» و «دادهها» تمرکز خواهد شد. او در یکی از ملاحظات خود چنین آورده است: «بیسواد در سده بیست و یکم کسی نیست که نمیتواند بخواند و بنویسد، بلکه کسی است که نمیتواند یاد بگیرد، از یاد ببرد و دوباره یاد بگیرد.»
تافلر همچنین گسترش رسانههای تعاملی، اتاقهای گپ برخط و وسایلی را که به شما قرارهایتان را یادآوری میکند، پیشبینی کرده بود. او مینویسد: «سامانههای اطلاعات و فناوری پیشرفته، انجام بسیاری از کارهای جامعه را در خانه و از طریق ارتباطات رایانهای ممکن خواهد کرد.»
هرچند پیشبینیهای تافلر بیش از پیشرفتهای علمی، بر شرایط انسانی متمرکز شده است، اما او آیندهای را تصور میکند که یک زن میتواند «یک جنین کوچک بخرد، آن را به پزشک خود بدهد، آن را در زهدان خود بکارد... و سپس آن را به دنیا بیاورد مانند آنکه خودش آن را باردار شده است»
این پیشبینی او که بشر میتواند بچههایش را با «بینایی یا شنوایی فراطبیعی» یا تواناییهای دیگر بپروراند اکنون عجیب به نظر میرسند، اما او پیشرفت «تاگسازی» را پیشبینی کرده است. او مینویسد: «یکی از فوقالعادهترین فرصتها این است که بشر خواهد توانست نسخههایی زیستشناختی از خود بسازد.»
تافلر پیشبینی کرده بود که یکی از نشانههای تغییرات سریع، انحلال واحد خانواده است. به ادعای او این منجر به افزایش نرخ طلاق میشود و در همان حال آغوش جامعه به روی جامعه دگرباشان گشوده خواهد شد. او همچنین تغییر اجتماعی در تصمیم به بچهدار شدن را مورد اشاره قرار میدهد؛ «چرا نباید منتظر ماند و جنین خود را بعداً نخرید؛ بعد از اینکه زندگی شغلی به پایان میرسد؟ بنابراین بچهدارنبودن به احتمال زیاد میان زوجهای جوان و میانسال گسترش خواهد یافت و داشتن نوزاد در میان پا به سنگذاشتهها شایعتر خواهد بود (اصطلاحی که تافلر به کار میبرد، سنین 60 تا 69 سال را شامل میشود)»
در عصر آمازون و گسترش بازارهای برخط و اقتصادهای مشارکتی، اندیشههای تافلر درباره مصرفگرایی به عنوان یک روند جهانی درست میکند. «مردمان آینده ممکن است دچار فقدان انتخاب نباشند، اما در عوض، از انتخاب های بی شمار فلج میشوند. آنان ممکن است قربانی تنگنای اَبَرصنعتی شوند: وضعیت «بیشانتخابی» (Overchoice). تافلر با وضع اصطلاح «توصرفکننده» (ترکیبی از کلمات تولیدکننده و مصرفکننده) ظهور نقش ترکیبی تولیدکننده و مصرفکننده، یا روند «خودت انجام بده» را در همه جنبههای زندگی پیشبینی میکند. (خودت انجام بده (Do it yourself or DIY): تعمیر، اصلاح، ساختن یا انجام برخی کارهای فنی در خانه یا بیرون از خانه بدون کمک خواستن از متخصصان و استادکاران آن رشته.)
تافلر پیشبینی کرده بود که شهرها با «تغییر کار از دفتر و کارخانه به منزل» اهمیت خود را از دست بدهند. با این حال نسبت به قبل انسانهای بیشتری در شهرها زندگی میکنند. بر اساس برآوردهای سازمان ملل، انتظار میرود تا سال 2050، نزدیک به 66 درصد از جمعیت جهان در محیطهای شهری زندگی کنند.
تافلر باور داشت که یک «روح مرزی جدید» افزون بر مستعمرات فضایی به ایجاد «شهرهای مصنوعی زیر امواج» منجر خواهد شد.
تافلر در کتاب «شوک آینده» روند افزایش رفاه را به عنوان یک هنجار جدید مطرح کرده است، اما خود در سال 1993 در مصاحبه با «مجله وایرد» این دیدگاه را اصلاح میکند؛ او میگوید: «ما اشتباه کردیم که اقتصاددانان زمان خود را باور داشتیم. شاید یادتان باشد که آنان میگفتند ما باید مسأله رشد اقتصادی را حلشده بدانیم. اما باید ما همه این دستگاه را اصلاح میکردیم»
برخی منتقدان ادعا میکنند که او توانایی بشر را برای سازگاری با سرعت پرشتاب تغییرات لحاظ نکرده است. شل ایزراییل ایده تافلر مبنی بر اینکه موج اطلاعات و دادهها «انزوای اجتماعی» را آغاز میکند، مردود میداند: «ما به خاطر آن منزوی نشدهایم. وقتی که اضافهبار اطلاعاتی داریم، اکثر مردم هنوز آنقدر عاقل هستند که برای به دست آوردن مقداری آرامش دکمه «خاموش» را بزنند.»
با این حال پاراگ خانا، یک راهپرداز جهانی (Global strategist)، میگوید که تافلر به سادگی آن را به این عنوان در نظر میگیرد که جایی که با تغییر سروکار داریم، برخی برنده و برخی بازنده خواهند بود. اگر چه میراث تافلر ممکن است تحت تأثیر بسیاری از پیشبینیهایی که در آثار خود آورده قرار گیرد، اما خانا اشاره میکند که تافلر در واقع خود، شیفتگی به یک پیشبینی و پیشگویی مشخص را مسخره میدانست. در حقیقت تافلر به صراحت در کتاب «شوک آینده» میگوید که او پیشبینی نمیکند؛ او مینویسد: «هیچ آیندهپژوه جدیای درگیر پیشبینی نمیشود. این کار به درد رمالهای تلویزیونی و طالعبینیهای روزنامهای میخورد.»خانا معتقد است گرچه ممکن است تحلیلهای پیشبینانه تافلر از پیشرفتهای امروز تحسینبرانگیز باشد، اما او در حقیقت «چیزی به مراتب مهم تر از فهمیدن خطوط کلی جایی را که ما میرویم» احساس کرده است.
منبع: روزنامه ایران