عطنا - به همت دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی و با همکاری پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نشست تخصصی «کارنامه علم بومی در بوته نقد» روز دوشنبه ۷ آبان ماه برگزار شد.
در کارگروه دوم این نشست دکتر ابراهیم برزگر؛ استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی کرد.
برزگر در سخنرانی خود با اشاره به معمای سنت و مدرنیته گفت: "در دنیای مدرن، تمدن از جهان غرب به جهان غیر غرب در حوزه علوم انسانی و فناوری سخت سرریز کرد. ما در اقتباس این علوم معماهایی داشتهایم. مثلاً میکروفن بلندگوی شیطان گفته میشد. الان معماهای ما در علوم طبیعی و پایه حل شده است و ما میخواهیم تا پایانش غربی باشیم اما در علوم انسانی خیر".
وی ادامه داد: "امیرکبیر در دارالفنون فقط علوم تجربی و پایه را راهاندازی کرد. بعدها با راهاندازی مدرسه علوم سیاسی این علوم مورد توجه قرار میگیرد. اغلب مشکلات ما ناشی از علوم انسانی است. از طرف سنت نیز در علوم انسانی و اجتماعی گفته میشود باید دستاورد غرب را نادیده گرفته و علم دینی را تولید کرده و بعد مسائل علوم انسانی را تببین کنیم".
وی افزود: "روی علم بومی سو تفاهمهایی هست و هر فردی از ظن خود تعریفی از علم بومی دارد؛ برخی غرب ستیزی علمی را علم بومی میدانند. برخی دیگر مانند من نگاهم این است کم باید از دستاوردها و نیروهای مستتر در نظریههای مغرب زمین برای حل مسائل خود استفاده کنیم. اگر نظریهای میتواند تورم را حل کند باید از آن استفاده کنیم. فقط سوال این است که آنچه در غرب تئوریزه شده است آیا وقتی وارد سرزمین ما میشود لزوماً قابل تعمیم است؟ با این نگاه فرایند تولید علم در جهان بومی است".
به گزارش مهر، برزگر بیان کرد: "تولید علوم اجتماعی در جهان بومی است و معطوف به زیست بوم جوامع است. ذات علم در همه جهان بومی است. کتاب مبانی علوم سیاست در ایران هم قابل استفاده است؛ چون بیان میشود که لزوماً قابل تعمیم است. بومی گری در ایران گذشته ما هم مسبوق سابقه است. علت فاعلی ارسطو وارد دستگاه فارابی شده است و بومی میشود. پس در ایران بی سابقه نیست. من واژه بومیسازی را رد و از اصطلاح بومیگری استفاده میکنم".
این استاد دانشگاه گفت: "بومیسازی تا جایی که مربوط به سیاست میشود در دوره مشروطیت به طور فرایندی و غیر روشمند انجام شده است. سوسیالیستهای خداپرست در ایران سوسیالیسم را بومیگری کردند. چینیها هم اسلام را دستکاری کردند و از آن بومیگری کردند".
وی با بیان اینکه ذهن ایرانی اقتباسگر است و عناصر را در خدمت خود میگیرد، عنوان کرد: "بومیگری گاهی در علوم سخت است و گاهی در علوم اجتماعی و در علوم سخت علم میتواند جهانشمول باشد ولی در علوم اجتماعی و انسانی لزوماً جهانشمول نیست و تولید، تجویز و پیشبینی مسائل تفاوت ایجاد میکند".
برزگر گفت: "الان در علوم طبیعی رهیافت تجربه گرایی ۴۰۰ سال بدون رقیب بوده است، اما در علوم انسانی کنت روش تجربی را وارد کرد. بعد رفتارگرایی مطرح شد. ۲۵ سال بعد رفتارگرایی خودش، خودش را نقض کرد و فرارفتارگرایی مطرح شد. اینجا عقل هم در کنار تجربه بیان شد. بعدها در رهیافت انتقادی، هنجار هم علم مطرح شد. باز در ادامه تجربه زیسته هم به عنوان علم در نظر گرفته شد. پس در علوم اجتماعی الان ۲۰ تا رویکرد مطرح است و من هم رهیافت بومی گری را مطرح کردم".
وی با بیان اینکه نوع هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی میتواند موجب رهیافت متفاوت در علوم انسانی شود عنوان کرد: "من تلاش کردم رهیافت بومی را به صورت روشمند در کتابم بیان کردم".
برزگر با تاکید بر اینکه بومیگری در علوم انسانی یک منزل ندارد و مشکک و ذوالمراتب است و با درجات مختلف نمود مییابد، گفت: "بر این اساس ۱۵ حالت برای بومیگری تصور میشود. نخست یک نظریه غربی را به کار میگیریم و مسئله ایرانی را حل میکنیم این نوعی از بومیگری است. این یک پژوهش کاربردی است. بعد اگر تئوری جواب نداد میتوانیم تئوری را جرح و تعدیل کنیم. ما اینجا قصد نظریه آزمایی نداریم بلکه اینجا نظریه به مثابه ابزار است و نه هدف! پس اینجا نظریه توسعهای میشود".
وی ادامه داد: "در مرحله آخر بومیگری حداکثری، تأسیس نظریه به میان میآید. این باز دو حالت دارد یکی بر مبنای شواهد و قرائن است و دیگری به معنای اسلامی کردن آن است یعنی از گزارههای دینی تولید فرضیه کنیم چون فرایند شکلگیری علم شامل فرضیه و نظریه است".
این استاد دانشگاه بیان کرد: "من بومی گری را به بومیسازی ترجیح میدهم؛ چون بومیسازی بدین معنی است که نظریهای آنجا تولید یا جرح و تعدیل شود بعد ما با تأخیر آن را استفاده کرده و بومی کنیم. ما بنیاد در زمین دیگران بازی کنیم ما نباید علم غربیها را توسعه دهیم. ما البته باید نظریه را از آنها گدایی کرد ولی در عین حال باید سنت ایران قبل از اسلام را زنده نگه داریم".
وی گفت: "ما چهار بار تمدنسازی کردیم. پس باز هم میتوانیم تمدنسازی کنیم و نظرات جدیدی بر مبنای سنت تأسیس کنیم. بدون سنت نمیتوان اندیشید. غربیها خودشان از اسطورهها و سنتشان نظریهپردازی کردند. ما دستمان پر است، اما از این سنت غنی برای نظریهپردازی استفاده نمیکنیم".
برزگر در پایان با بیان اینکه نظریهپردازی خم رنگرزی هم نیست، عنوان کرد: "باید با بومیگری از دانش موجود در نظریههای غربی و نیز از گزارههای دینی استفاده کنیم".
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: