عطنا - پنجمین اجلاس ملی کرسیهای نظریهپردازی نقد و مناظره و نخستین اجلاس ملی سرآمدان آموزشی برگزار شد و در این مراسم، ۱۳ سرآمد کرسیهای نظریه پردازی و نقد و مناظره و ۱۸ استاد سرآمد آموزشی معرفی شدند.
آیین پنجمین اجلاس ملی کرسیهای نظریهپردازی نقد و مناظره و نخستین اجلاس ملی سرآمدان آموزشی، به منظور ترویج و تقدیر از نخبگان عرصه گفتمان تولید علم، نقد، نظریهپردازی و آزاداندیشی و حمایت از نظریهپردازان موفق کرسیهای حکمرانی، با حضور دکتر محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، دکتر عبدالحسین خسروپناه، دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی، آیتالله علیاکبر رشاد، رئیس هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی نقد و مناظره و جمعی از استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاههای سراسر کشور، در دانشگاه شهید بهشتی برگزار و از استادان برتر حوزههای نظریهپردازی و آموزش تجلیل شد.
بر اساس این گزارش، 68 طرح تخصصی در کمیتههای 6گانه مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 13 نظریه مورد تایید قرار گرفت که در این میان، دکتر حسین سلیمی، استاد تمام رشته روابط بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی (نوآور) با عنوان نوآوری «از مادیگرایی به معناگرایی در فهم روابط بینالملل» و دکتر محمد دبیرمقدم، استاد تمام رشته زبان شناسی، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی (نظریه پرداز) با عنوان نظریه «نظریه تعاملی زبان» به عنوان سرآمدان «کرسیهای نظریهپردازی و نقد و مناظره» معرفی و تجلیل شدند.
دکتر حسین سلیمی؛ استاد رشته روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با عطنا به توضیح نظریه نوآورانه خود با عنوان «از مادی گرایی به معنا گرایی در فهم روابط بین الملل» پرداخت وتاکید کرد این موضوع را در کتابی به زبان انگلیسی به طور مفصل بررسی کرده است. سلیمی در مورد تاثیر این نظریه در عرصه سیاست نیز توضیح داد.
او در مورد ماهیت این نظریه گفت:« با وجود اینکه سال ها چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ عملی درگیر کار نظریه پردازی بودم؛ تفاوت بین نوآوری و نظریه را به طور دقیق متوجه نشدم و به همین دلیل بر روی مفهوم نظریه تأکید میکنم. این نظریه، نظریه ای درباره نظریه ها است. وقتی می خواهیم واقعیتی را درباره روابط بین الملل یا در دیگر حوزه های اجتماعی کشف کنیم گاهی اوقات مستقیما به سراغ واقعیات می رویم و دنبال ویژگی های آنها می رویم و گاهی اوقات به سراغ اذهان انسان ها می رویم. باید دریافت واقعیات روابط بین الملل، در ذهن متخصصان یا نظریه پردازان روابط بین الملل چه انعکاسی داشته است. کاری که بنده انجام دادم از نوع دوم است؛ یعنی تلاش کردم واقعیت را برمبنای بررسی چگونگی انعکاس این واقعیت در ذهن جریان های مختلف نظریه پردازی کشف کنم.»
سلیمی ادامه داد: «در این کار ؛ نشان دادیم که تغییر جهتی بزرگ در تمام جریان های اصلی نظریه پردازی به وجود آمده و آن تغییر، حرکت از سوی ماتریالیسم یا مادی گرایی به سمت معناگرایی یا به زبان بهتر ایده گرایی است. میدانیم که در میان جریان های اصلی نظریه پردازی در روابط بین الملل؛ یک نوع ماتریالیسم یا مادی گرایی خیلی آشکار حاکم بوده است. اگر سه جریان اصلی نظریه پردازی در روابط بین الملل را رئالیسم، لیبرالیسم و مارکسیسم و همینطور نظریه های برخاسته از این سه مکتب فکری بدانیم ؛ در هر سه آنها مبانی ماتریالیستی بسیار جدی وجود دارد. نگاه آنها به انسان یک نگاه مبتنی بر مادی گرایی است؛ یعنی انسان را یک موجود غریزی که صرفا مبتنی بر غرایز مادی عمل می کند می دانستند. برای جهان هستی،جهان اجتماعی و جهان بین المللی نیز یک مادیت و یک عینیت مادی قائل بودند.»
این استاد روابط بین الملل افزود:«به همین علت است که یک نوع ماتریالیسم بر آنها حاکم است و جهان و نظام بین المللی که امروز ساخته شده؛ تحت تاثیر این سه جریان بوده و به نوعی جهان امروز ما انعکاس این نوع نگاه مادی گرا به روابط بین الملل است. اما من در این بررسی که قبلا در قالب کتاب From Materialism to Ideationalism in International Relation Theories - که به زبان انگلیسی توسط دانشگاه هم چاپ شده - انجام دادم؛ توضیح دادم نحله های فکری جدیدی ظهور کرده است که به سختی این مبانی مادی گرایانه را به چالش کشیده است. مثل پست مدرنیسم، کردارگرایی، سازه انگاری، نظریه انتقادی و نظریه مطالعات فرهنگی است که به شدت مبانی مادی گرایانه فهم روابط بین الملل را به چالش کشیدند.»
سلیمی درباره ماهیت جریان ماتریالیستی در روابط بین الملل گفت:« اما نکته مهم تر این است که نشان دادم حتی در خود سه جریان اصلی که مبانی خود را از ماتریالیسم گرفته بودند؛ چرخش جدی اتفاق افتاده است. یعنی خود این سه جریان؛ به مقدار زیادی از آن جریان ماتریالیستی سخت عبور کردند و اینها به یک نوع معناگرایی و ایده گرایی گرایش پیدا کردند. این سه جریان؛ ابعادی را در جهان دیدند و احساس کردند که با ماتریالیسم متصلب نمی توان این جهان را فهمید. به این معنی است که ما در عرصه روابط بین الملل تحولات جدی را شاهد بودیم که با مبانی ماتریالیستی امکان فهم آن وجود ندارد و ایده ، معنا و مفاهیم در قالب موضوعات جدید مدنظر نظریه پردازان قرار گرفتند؛ که نشان می دهد جهان و روابط بین الملل ما به تدریج از پوسته ماتریالیستی خود بیرون آمده است. یعنی مادی گرایی محضی که دنیای مدرن برای انسان و روابط بین الملل به وجود آورده بود، به تدریج ترک برداشته و ما شاهد ظهور دنیای دیگری فراسوی مدرنیسم و متفاوت با جهان مادی گرای مدرن هستیم. »
او سپس به بررسی کارکرد و تاثیر این نظریه در عرصه سیاست پرداخت و گفت:« اگر به نتایج این نظریه توجه شود تغییرات جدی در فهم ما از روابط بین ملل و نحوه کنش ما در روابط بین الملل به همراه خواهد داشت. بخش عمده ای از نظریه پردازان، سیاست مداران و سیاست گذاران در عرصه سیاست خارجی در ایران؛ به رغم آنکه پوسته ای مذهبی دربعضی نظریات به کار می برند، اما مبانی ماتریالیستی را در فهم جهان امروز حفظ کردند. بسیاری از سیاست گذاران با تلفیقی از رئالیسم که منافع و امنیت ملی را به شیوه رئالیستی و مادی گرا تعریف می کند؛ به همراه یک گونه ای از برداشت مارکسیستی که جهان را جهان سلطه سرمایه دارانی که ابزار تولید را در اختیار دارند در نظر می گیرد؛از این دو نظریه به صورت تلفیقی در روابط امروزی به کار گرفته می شود. سیاست گذاری ما بر اساس این نوع نگاه به جهان روابط بین الملل به وجود می آید. بسیاری از بن بست هایی که در عرصه سیاست خارجی با آنها برخورد می کنیم؛ به دلیل همین نوع نگاه ماتریالیستی به روابط بین الملل است. در حالی که اگر ما از این پوسته بیرون رویم و جهان روابط بین الملل را به عنوان جهان ایده ها و معانی و جهانی که در آن نظام های معنایی در رقابت با هم هستند و بیشتر امکان گسترش دارند، درک کنیم؛ می توانیم منفعت و جایگاه بیشتری در جهان امروز برای خود به دست آوریم.
سلیمی افزود:« اگر دنیا را اینگونه ببینیم؛ نه تنها مبانی فهم ما از روابط بین الملل تا حدود زیادی دگرگون خواهد شد بلکه شیوه سیاست گذاری ما چه در غرب آسیا و چه در جهان امروز دگرگون خواهد شد. چون در جهان معانی مهمتر از ابزار مادی که ما در اختیار داریم؛ تصویری است که از خود در جهان ترسیم می کنیم. یکی از دانشجویان خوب دکترای دانشگاه در تز خود بر انعکاس روابط بین الملل در توئیتر و فیس بوک و توئیت دیپلماسی تاکید می کرد. در این اثر نشان داده شد که بخشی از روابط بین الملل امروز در تصاویری است که کشورها و سیاستمداران کشورها در عرصه شبکه های اجتماعی از خود نشان می دهند. این مبنای قدرت جدیدی است که شاید حتی با قدرت مادی و ابزار نظامی و اقتصادی به دست نیاید. بنابراین اگر ما جهان روابط بین الملل را جهان مبتنی بر ایده ببینیم؛ چرخش جدی در نحوه سیاست گذاری در عرصه سیاست خارجی به وجود می آید.»
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: