عطنا - نشست علمی با محوریت حجاب در دست انداز قانون صبح روز شنبه، ۱۶ اردیبهشت ماه با حضور منصور میرسعیدی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی و ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات خانواده، در دانشکده حقوق و علوم سیاسی برگزار شد.
منصور میرسعیدی ضمن پاسخ به این سوال که ایا پوشش عمومی باید قانونمندی کنیم یا فرهنگ سازی کافی است گفت: باید بین دو نوع قانون تفکیک ایجاد کرد، بعضی از قوانین، قوانین وضعی خالص هستند یعنی پایه های دینی یا پایه های اخلاقی ندارند؛ به تعبیر حقوق کیفری، اگر در قالب جرائم از انها گفت و گو شود، جرائم تصنعی هستند، بسیاری از جرائمی که در حوزه اسناد تجاری، واردات و صادرات صورت میگیرد و بخش عظیمی از جرائم ناظر بر ساختار سیاسی، اقتصادی در زمره جرائم وضعی یا جرائم تصنعی است.
وی افزود: بسیاری از جرائم دیگر شکل و بنیان اخلاقی یا دینی دارند؛ به عبارت دیگر ابتدا وجه اجتماعی در درون جامعه دارد آنگاه بنا به دلایلی موجه یا ناموجه می شود، قانونگذار، این عمل دارای پایه دینی یا اخلاقی را به سطح قانون ارتقا میدهد و برای آن ضمانت کیفری مشخص می کند.
میرسعیدی گفت: به نظر می رسد که جرائمی از این دست برای اینکه پشتوانه اجتماعی و مردمی داشته باشد، باید دید که ایا این قوانین، ممنوعیت ان اگر در سطح جامعه و در قالب نهاد امر به معروف و نهی از منکر باقی بماند، در این صورت وجدان جمعی جامعه به یک رشد و ارتقایی میرسد که در سایه این رشد، نیاز به جرم انگاری آن عمل هم پیدا نشود.
وی گفت: وقتی که فقها به قاعده تعزیر می رسند به این نکته توجه دارند که هر فعلی که شرعا واجب یا حرام باشد لزوما در دایره قاعده تعزیر قرار نمی گیرد، چرا که اموری در این دایره قرار می گیرند که به حقوق دیگران صدمه زند و این صدمه حقوق به دیگران، زمینه را برای جرم انگاری محیا میکند.
میرسعیدی ادامه داد: اما فقها گفتهاند که ما بسیاری از محرمات یا واجبات داریم که وقتی در دایره ممنوعیت های عرفی و اجتماعی باقی بمانند، نتیجه این میشود که حس مسئولیت و وجدان جمعی و اخلاقی افراد به این دلیل که توأم با یک الزام و اجبار فرا فردی و فرا اجتماعی نیست، مجال برای اینکه امر اخلاقی و دینی با توجه به آنچه که به اختیار او ارتباط پیدا می کند و به رشد فردی او مربوط می شود این امر می تواند زمینه را برای امر به معروف و نهی از منکر عمومی و وجدان اخلاقی افراد را که بر اختیار و بر شعور مبتنی است ارتقا ببخشد.
وی گفت: با توجه به مبانی که به لحاظ فقهی در باب قاعده تعزیر داریم، استفاده کنیم، نظیر بعضی واجبات و ممنوعیت هایی است که فرد در مقام یک فرد ایمانی باید به آن برسد، بسیاری از واجبات عبادی از این دست هستند و از این جهت بسیاری معتقد هستند که در حوزه امور اخلاقی و عبادی زمانی که به اسرار دیگران منتهی نشود، جرم انگاری محل ایراد است و تبدیل یک عمل به جرم قانونی در این صورت آن عمل را از محتوای اصلی خود که ارتقاء ایمانی است و اخلاقی است تهی میکند.
میر سعیدی خاطر نشان کرد: باید بین جرائم وضعی و جرائم دارای پایه های دینی و اخلاقی که منتهی به ضرر مستقیم نمی شود تفکیک کرد و آنچه بیان می شود که قانون میتواند فرهنگ سازی کند، برای جرائم وضعی محض هست و نه جرائمی که دارای پایه های مبتنی بر اختیار، انتخاب و ایمان است.
اقبالی در پاسخ به این سوال گفت: حجاب در در نگاه اسلامی و جامعه اسلامی یک عمر فرهنگی تلقی میشود و در امر فرهنگی هم اراده و اختیار بنیاد است، یعنی حجاب به مثابه یک امر عبادی در مقیاس و رفتار فردی، آن زمانی اهمیت دارد که مبتنی بر اختیار و انتخاب و اراده فرد باشد و فرد بر اساس ایمانی که دارد، این سبک از پوشش را انتخاب می کند.
وی ادامه داد: این تعریف از امر فرهنگی در امر اخلاقی درباره موضوعات دیگری قابل صدق است، مانند نظم داشتن در کارها که یک امر دینی است و روایت متعددی درباره نظم داشتن و نظم پذیری در زندگی فردی وجود دارد که این هم امری کاملاً اختیاری است که می توانند در مقیاس فرهنگی نیز تعریف شود، انسان ها اگر به انتخاب خودشان به ضرورت رعایت نظم برسند قطعاً جامعه، جامعه پیشرو تری خواهد بود.
اقبالی افزود: قطعا حجابی مورد نظر اسلام است که مبتنی بر اراده فردی و انتخاب ایمان باشد، قانون حجاب و الزام به حجاب، اساساً در صدد افزایش به ایمان نیست کسی قانون را وضع نمی کند که افراد ایمانشان به حجاب افزایش پیدا کند، قانون برای این است که این ناهم نوایی با نظم موجود به نوعی قابل کنترل باشد.
وی گفت: ۱۰ درصد جامعه به حجاب اعتقاد پیدا نمیکنند و در تقابل با این فعالیت می کنند و ما اگر در مقیاس و حکمرانی به ان نگاه کنیم، این رفتار، رفتاری است که در تعارض با نصب فرهنگی موجود امتداد پیدا میکند و شما در مقام حکومتی موظف هستید که ساز و کارهای کنترلی این رفتار را طراحی و اجرا کنید.
وی همچنین افزود: باید قوانینی وضع کنیم که مردم به ضرورت حجاب یا فلسفه حجاب اعتقاد پیدا کنند، قانون رسالتش چیز دیگری است لذا در پاسخ به این سوال من معتقد هستم که ترجیح با این است که افراد فرد فرد افراد به این انتخاب و این آگاهی برسند که خودشان با این مقوله حجاب یا نظم همنوا باشند و خودشان همراه باشند با این مسئله قاعدتاً جامعه جامعه تکست ریز و همه در یک سطح نیستند به لحاظ ایمانی و اخلاقی یک سبک نیستند و رفتارهای متعددی و مت کسری از این ها سر می زند اما شما در مقیاس حکمرانی برای آنکه آن نظم فرهنگ و اجتماعی و سیاسی اقتصادی مطلوب خود را اعمال کنیم سیاست گذاری و قانون گذاری می کنیم.
اقبالی افزود: حجاب یک امر کاملا انتخابی و فردی است که با اراده انتخاب می شود، در این صورت مطلوب تر است، اما در مقیاس حکمرانی شما بعضی مقولات فردی هم است که کاملاً دلالت های اجتماعی دارد و حوزه سیاست گذاری قانون گذاری دولت ها خواهد بود.
میر سعیدی در پاسخ به این سوال، قانونی که برای بستر حجاب از طرف حاکمیت وضع می شود، باید چه ویژگی هایی داشته باشد گفت: ما حجاب را به مثابه یک سبک رفتاری نگاه می کنیم و اصطلاح از محتوای ایمانی و دینی آن را جدا فرض میکنیم، در این صورت نوع پوشش یک سبک است و اگر از این منظر به این مسئله نگاه کنیم، افراد سبک های متمایز زندگی دارند و چه دلیلی دارد که این سبک های متمایز زندگیم توسط حکمرانی یکسان و یک شکل ایجاد شود.
وی ادامه داد: اصل ۴ قانون اساسی می گوید که همه قوانین باید وجه اسلامی و دینی داشته باشد بنابراین جرم انگاری این سبک زندگی نیز باید سابقه دینی و سابقه اسلامی داشته باشد. سبک زندگی با امر اجتماعی متفاوت است، سبک زندگی امری متنوع است و امر اجتماعی در جامعه دینی باید ریشه در سنت های دینی داشته باشد.
وی گفت: ما نمی توانیم بگوییم که جامعه و حکومت ما یک حکومت دینی است ولی در حوزه امور دینی دخالت می کنیم اما مبنای دینی نداشته باشد و در سنت نبوی و علوی در سنت های بعدی هم چنین چیزی وجود نداشته باشد ولی ما می خواهیم این سنت را اعمال کنیم در این صورت دیگر چهارچوب نظام سیاسی که ۱۴ چوبه اسلامی است باید در مورد تجدید نظر قرار گیرد.
اقبالی در پاسخ به این سوال افزود: تاریخ هم در زمان صدر اسلام در زمان حکومت پیامبر یا حضرت امیرالمومنین ما مواردی از بی حجابی داشتیم که پیامبر تذکر ندادند اعتنا نکرده است که این دلالت بر حجاب اختیاری باشد یا دلالت بر عدم دخالت حاکم شهر در مقوله پوشش باشد، اما چنین شواهدی نداریم، یا مورد بدحجابی را پیامبر دیدن و تذکر دادند که این نیز دلالت بر ضرورت الزام بر حجاب دارد که چنین شواهدی نیز نداریم و به این دلیل نفس تاریخ در این مقوله ساکت است.
وی گفت: در صدر اسلام، جامعه، جامعه ماقبل مدرن است، جامعه عشیره ای یا کوچک سنتی است، در این سبک از جامعه خانواده به مثابه طایفه به معنای خانواده گسترده بوده است، تنظیم گر رفتار اجتماعی اعضای خانواده بود و هنجارهای دینی عرفی جامعه عرب آن زمان توسط خانواده ها تولید و پشتیبانی می شد.
اقبالی ادامه داد: من معتقدم که در دنیای امروز جامعه ایران، جامعه های مدرن است و اقتضائات جامعات مدرن در آن وجود دارد لذا حکمرانی شما هم باید تابع تحولات اجتماعی و فرهنگی زمان خودش هم باشد، شما تصمیم گرفتید که یک دولتی را داشته باشید که این دولت حکومت اسلامی است.
وی افزود: حجاب رفتار دینی است و قانون حجاب هم یک حکم دینی و شرعی است؛ حجاب گاهی در ذهن ما تبدیل می شود به نوعی مقوله متکثر فردی فرهنگی تحت عنوان پوشش چون حجاب به معنای استاندارد است و پوشش لباس را مد نظر قرار می دهیم؛ این پوشش فرهنگی است و دلالت های مدرن دارد اما حجاب به مثابه استانداردها همان چیزی است که مشخص کرده است. ما آن استانداردها را از شرع میگیریم اما در تحقق و یکسان سازی آن به این معنا وجود ندارد، اگرچه من منتقد یکسان سازی جمهوری اسلامی هستم و معتقدم که حجاب کامل، فقط چادر نیست، چادر هم یکی از اشکال حجاب کامل است، اما می توان با لحاظ ضرورت های فرهنگی جامعه ایران به سمت ارائه مدل های پوشش رفت، اما چیزی که امر فرهنگی است و بر سبک زندگی دلالت دارد پوشش است نه حجاب، استانداردهایی که شریعت در قرآن و روایات مطرح کرده است.
در پایان، مهمانان به تعدادی از سوالات دانشجویان در باب موضوع حجاب پاسخ دادند و جلسه به اتمام رسید.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: