عطنا - دو کارشناس نشست «راه گفتوگو»، نقش دانشآموزان و مدرسه در تحولات اجتماعی اخیر را واکاوی و تاکید کردند: باید بپذیریم زندگی جدید، مجازی است؛ انقلاب دیجیتال را به رسمیت بشناسیم و ویژگیهای آن و بستر حضور مفید و موثر در آن را بدانیم؛ حرف و دغدغه نوجوانان و جوانان را بشنویم و پاسخگوی آنها باشیم.
در این نشست که از سلسله نشستهای «راه گفتوگو» روز یکشنبه ۶ آذرماه در روزنامه اطلاعات با عنوان «واکاوی نقش دانشآموزان و مدرسه در حوادث اجتماعی اخیر» برگزار شد، «علی زرافشان» معاون وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دکتر «ایراندخت فیاض» استاد دانشگاه علامه طباطبایی حضور داشتند.
کارشناسان این نشست تصریح کردند: نظام آموزشی ما باید تفکر منطقی، نقادانه و تاملی را به دانشآموزان آموزش دهد تا آنها بتوانند از میان حجم وسیع دادههایی که در فضای مجازی تبادل میشود، تحلیل و بررسی و راستیآزمایی کنند و داده فیک (نادرست) را از واقعی بشناسند تا بتوانند آیندهنگری کرده و به سادگی تحت تاثیر قرار نگیرند.
زرافشان معاون وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم در این نشست با بیان اینکه تحولات (ناآرامیهای) اخیر ریشه طولانیمدت دارد، گفت: تحقیقات علمی و دانشگاهی بسیاری انجام شده اما پس از انقلاب صداهایی داشتیم که شنیده نشد. اینکه اکنون میبینیم نوجوانان و جوانان در صحنهاند، موضوع بعیدی نیست اگر پژوهش ارزشها و نگرشهای جوانان رصد میشد، امروز با این وقایع مواجه نبودیم؛ آن گزارش هشدار داده بود که بحران و سیل در راه است.
بخشهای مهم این نشست را در ادامه میخوانیم:
با یک موج جدید مواجهایم که باید به آن پاسخ دهیم
زرافشان میگوید: باید بدانیم با یک موج جدید مواجهایم که اصول، اهداف و آینده خود را دارد و به جای اینکه نفی و طرد شوند، باید به آنها پاسخ درست دهیم و حرفشان را بشنویم. در زمان جنگ تحمیلی تعداد شهدای دانشآموز پس از نیروهای نظامی در میان همه اصناف کشور بالاترین آمار بود.
معاون وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم میافزاید: مدرسه در گذشته دارای نقشی مطلق داشت اما این روزها مدرسه رقبایی پیدا کرده و مانند گذشته نیست که همه چیز به مدرسه منتهی شود.
وی ادامه میدهد: امروز معلم و مدرسه تنها یکی از منابع یادگیری است؛ اکنون آموزش و پرورش یک خرده نظام است که توسط دو نظام حاکمیت و نظام بینالملل احاطه شده که البته نظام بینالملل مهمتر است. امروز دانشآموزان بسیاری از یافتههای خود را از این دو نظام حاکمیت و نظام بینالملل میگیرند.
۸۰ درصد نتایج یک پژوهش؛ تاکید بر ضرورت تغییر دارد
زرافشان با یادآوری پژوهش «ارزشها و نگرشهای جوانان» که از سال ۱۳۷۹ آغاز شده و هر سه سال یکبار انجام میشود، میافزاید: نتایج موج چهارم این پژوهش که در سال ۱۳۹۴ انجام شد، نکات قابل تاملی داشت. یکی از پرسشها در این پژوهش این است که «نظرتان درباره اوضاع کنونی اجتماعی کشور» چیست؟ چند گزینه دارد؛ «حفظ وضع موجود» و «اصلاح وضع موجود و تغییر اساسی» که فقط ۱۲ درصد موافق حفظ وضع موجود بودهاند و بالای ۸۰ درصد معتقد به ضرورت تغییر بودند.
به گفته وی، پرسش دیگر در مورد «موفقیت حاکمیت فراتر از دولتها بوده» که فقط عامل «امنیت حکومت» نمره ۵۳ درصد قبولی گرفته و بقیه عوامل نمره قبولی نگرفته و زیر ۲۰ درصد پاسخ مثبت دادهاند.
این کارشناس ادامه داد: ۴۳ درصد در پژوهش ارزشها و نگرشهای جوانان در سال۱۳۹۴، در پاسخ به پرسش دلیل مهاجرت از نگاه آنها پاسخ دادند؛ «رفاه، امنیت و آینده بهتر» دلیل آن است. همچنین بیش از ۷۵ درصد گفتهاند «دورویی و تظاهر»، «کلاهبرداری و تقلب»، «تملق و چاپلوسی»، «تجملگرایی» و «ارزشهای اخلاقی» حاکم بر جامعهاند.
به گفته وی، پرسش بعدی در این پژوهش «نقش امید به زندگی و آینده روشن» است که ۶۴ درصد پاسخ دادند، «نه آینده روشن میبینند و نه امیدی به زندگی دارند». این موارد سبب شده سرمایه اجتماعی در جامعه، تحلیل برود. سرمایه اجتماعی در جامعه منجر به انسجام ملی میشود و بنای سرمایه اجتماعی نیز بر اعتماد است در حالی که این اعتماد در همه سطوح وجود ندارد.
انقلاب دیجتال را نپذیرفتیم و باور نکردیم
وی توضیح میدهد: آنچه اتفاق افتاد یک انقلاب در دنیا بود به نام «انقلاب دیجیتال» که ما نه آن را پذیرفتیم و نه باور کردیم. انقلاب صنعتی هم در دوره خود همه ارکان و اصول زندگی مردم را تغییر داد و اصول جدید را بنا گذاشت و اکنون شبکههای اجتماعی یک بخش کوچکی از انقلاب دیجیتال است. امروز بخش زیادی از دانشآموزان، دانشجویان و متخصصان ما در دنیای مجازی زندگی میکنند، در حالی که ما این دنیا را به رسمیت نشناختیم. همیشه به دنبال مبارزه با این دنیا بودیم، دسترسیها را محدود کنیم و پهنای باند را کاهش دهیم در حالی که دنیای دیجیتال راهحلهای خود را هم در برابر این اقدامات دارد.
معاون وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم میگوید: در این دنیا ما با مفهوم جدید به نام «دیجیتال بُرنها یا مادرزادهای دیجیتال» مواجهایم؛ نسل دیجیتال بُرنها برعکس ما برای زندگی در این دنیا نیاز به آموزش کلاسیک ندارند چون در این فضا متولد شده و مهارتها و دانش کافی را برای آن دارند. دیجیتال بُرنها برعکس تصوری که داریم، مصرفکننده اطلاعات نیستند بلکه تولیدکننده آن هستند؛ حتما بسیار دیدهاید که یک کودک دو ساله بدون اینکه کسی به او یاد بدهد چگونه با موبایل به راحتی بازی میکند.
تحولات اجتماعی را نباید به دهه هشتادیها تقلیل داد
«ایراندخت فیاض» استاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز میگوید: در مورد تحولات اخیر ما چند مواجهه میتوانیم داشته باشیم؛ نخست آنکه رخدادها را نادیده بگیریم و به راه خود ادامه دهیم تا ببینیم در آینده چه پیش میآید. دوم آنکه مساله را دقیقتر و واقعیتر ببینیم و به دنبال کشف حقیقت باشیم. مواجهه سوم اینکه مساله را ببینیم اما از زاویههای مختلف نبینیم و فقط از یک زاویه به آن بنگریم.
وی میافزاید: بحث تحولات اجتماعی در ایران موضوعی چند وجهی است که گروهی از آنها نوجوان هستند؛ بنابراین تقلیلدادن این تحولات به دهه هشتادیها ما را از واقعیت دور میکند و مساله را برای ما روشن نمیکند.
وی با تاکید بر اینکه نباید فقط یک قطعه از پازل را ببینیم، تاکید میکند: باید مساله را بازتر و کلانتر ببینیم تا تصویر بزرگ را به ما دهد زیرا دیدن تصویر بزرگ ما را با واقعیت آشناتر میکند. بسیار بد است که موضوع کلان کشور را به دهه ۸۰ تقلیل دهیم و باورمان شود که مساله ما دهه هشتادی است و بگوییم که اینها بچه، هیجانی و تحت تاثیرند.
فیاض با بیان اینکه شعارهای انقلاب اسلامی، شعارهای فاخر و خوبی است و باید به شعارهای انقلاب بازگردیم، ادامه میدهد: انقلابی موفق است که شعارهایش محقق شود؛ یکی از شعارهای انقلاب اسلامی، عدالت محوری و برداشتن شکاف عمیق طبقاتی است.
امت اسلامی، یعنی ذهن منعطف
فیاض با بیان اینکه یکی از شعارهای انقلاب تشکیل امت اسلامی حول محور کلمه «الله» بود، میافزاید: امت اسلامی یعنی ذهن منعطف، یعنی دیدن اقتضائات سیاسی، اجتماعی و محیطی، انعطاف بسیار، محبت بسیار و گشودگی که بتواند افراد مختلفی را جذب کند.
«پس ما اولا باید به شعارهای انقلاب اسلامی بازگردیم و آن را محقق سازیم؛ اگر محقق نشده، باید واکاوی کنیم. ما بسیاری را از دایره خارج کردهایم؛ اگر برخورد حذفی کنیم و یا علت را در یکجا جستوجو کنیم، مثلا گفته میشود آموزشوپرورش نتوانسته این نسل را تربیت کند، پرسش این است آیا آموزشوپرورش به تنهایی میتوانست دانشآموزان را تربیت کند؟ آیا دانشآموزان فقط در همین ساعتها که در مدرسه هستند تربیت میشوند؟ البته که آموزشوپرورش نتوانسته مسئولیت خود را به خوبی انجام دهد.»
وی تاکید دارد: ما در نظام آموزشی نتوانستیم منطق رفتاری، داشتن اصول و قواعد رفتاری را آموزش دهیم. ما در هدف، اهداف متعالی را انتخاب کردیم اما در روش، کثرت روش نداشتیم و وحدت رویه ما را در نظام سیاسی و آموزشوپروش با این معضلات مواجه کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه وقتی هر قانونی تصویب میشود مردم تصور میکنند آن قانون به ضرر آنهاست، توضیح میدهد: وقتی بخواهد قانون اجرا شود، ما مدیران آنقدر این قانون را برای خودمان خم میکنیم تا بشکند؛ یعنی فراقانون میشویم؛ در حالی که مردم از هیچکدام از این موارد ذینفع نیستند؛ در واقع ذائقه مردم مدام تلخ و ناراضی میشود.
وی در ادامه با بیان اینکه مجلس ما کارآمدی ندارد، میگوید: مجلس ما همیشه سیاسی بوده، ممکن است کارآمدی برخی ادوار بهتر باشد اما همیشه مجلس کارکرد خود را با فضای سیاسی تنظیم کرده نه با منافع مردم.
به گفته وی، دو گروه که رسانه روی آنها تاثیر میگذارد، نوجوانان و زنان هستند که نیازهای آنها را نمایان و برجستهسازی میکند، جامعهای که به شدت به لحاظ اقتصادی تحت فشار است، بسیاری دیگر نیز به این جمع میپیوندند.
طبق نصوص اسلامی، انسانها فراتر از زمان خود هستند
استاد دانشگاه علامه طباطبایی میگوید: طبق نصوص اسلامی، انسانها فراتر از زمان خود هستند، در واقع در هر دوره یک ویژگی خلقی، اجتماعی، سیاسی و غیره دارد ما باید همه این شرایط و اقتضائات زمانی را در نظر بگیریم، ما به این توجه نمیکنیم که نیازها در هر دهه تغییر میکند.
فیاض میافزاید: نظام آموزشی ما سعی کرده نتیجه تفکر خود را به دانشآموزان منتقل کند که با نیازها، ذائقه و تفکرات دانشآموزان همخوان نیست و حکمرانی ما هم همیشه تمایل داشته نتیجه تصمیمگیری و تفکر خود را به جامعه القا کند.
وی تاکید میکند: اشتباه ما در نظام آموزشی و فرهنگیمان این است که همیشه تلاش کردیم افرادی را به عنوان مدل آنهم به طور یکجانبه به جامعه معرفی کنیم به جای اینکه شاخصها را به جامعه ارائه دهیم که خود مردم انتخاب کنند.
«در فضای انتقال ارزشها، میان ارزش اصیل که همان حجاب است و ارزشهای متغیر که پوشش است، یک دایره (ارزش مشروط) وجود دارد که میدان کنشگری فرد است؛ این میدان برای مردم است، مانند رنگ و مدل لباس که با شرایط خودشان انتخاب میکنند. کاری که ما کردهایم این است، ما این دو دایره را به هم چسباندهایم و ارزش مشروط را برداشتهایم.»
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: