۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۰۶:۵۴
کد خبر: ۳۰۴۳۸۰

عطنا – در قسمت دوم از افتتاحیه‌ی شانزدهمین کنفرانس تضمین و ارزیابی کیفیت نظام‌های دانشگاهی سه سخنران کلیدی دیگر به سخنرانی در رابطه با دیدگاه‌های خود پرداختند.

دکتر سید مهدی الوانی، استاد دانشگاه علامه طباطبائی گفت: «ما در اینجا برای تعریف و تمجید جمع نشده‌ایم و باید به جای این کار به نقد خود بپردازیم. ما باید به کیفیت در بستر جامعه‌ی خود نگاه کنیم چون زمانی که علم در جامعه‌ای قرار می‌گیرد، دچار تغییر شده و تبدیل به چیز دیگری می‌شود و مفاهیم برداشت‌های جدیدی پیدا می‌کنند کیفیت نیز از همین زمره است. کیفیت مسئله‌ای است که باید در جامعه به دنبال آن گشت و جامعه باید مطالبه گر کیفیت باشد. در اینجا ما راه را اشتباه می‌رویم. بنابر این در دانشگاه اگر دانشجو و استاد به دنبال کیفیت نباشند وضعیت همین گونه باقی خواهد ماند.»

وی ادامه داد: «اقتصاددانی در رابطه با کیفیت بیان کرده که مردم در مقابل کاهش کیفیت از خود واکنش نشان می‌دهند و ممکن است که دیگر خرید نکنند و مسئله این است که این الگو برای سازمان‌ها و حکومت‌ها نیز استفاده می‌شود. بحث عمده این است که جامعه‌ افراد خواهان کیفیت باید تربیت کند نه اینکه سازمان تولید کننده کیفیت تربیت کند. پس بسیجی از مردم باید به دنبال اصلاح کیفیت باشند. ما باید جامعه‌ کیفیت طلب شویم و شاید این روش درست باشد.»

او گفت: «نکته بعد استاندارد سازی کیفیت است و تمامی مباحث کیفیت نهایتا ما را به استاندارد سازی می‌رساند. پژوهش را نباید استاندارد سازی کرد و اگر این مسئولیت اداره‌ای شود و برای مثال به دست وزارت علوم بیفتد در آنجاست که مصیبت دو چندان می‌شود. ما هنوز در نگاه پوزتیوستی به علم مانده‌ایم که یک تصویر از موقعیت برداشت می‌کنند و آن را به تمامی زمان‌ها و موقعیت‌ها تعمیم می‌دهند. پس زمان و مکان برای آنها ثابت است، یک استاندارد برای همه تعریف می‌کنند و به آن خشونت شناختی می‌گویند. تمجید بیش از حد از کاری که انجام می‌دهیم موجب بهبودی نیست و اگر نقاد خوبی برای خود نباشیم بهبودی حاصل نمی‌شود. ساختارهای سازمانی بسته به نوع فعالیتشان متفاوت می‌شوند و اینگونه نیست که وزارت ثبت احوال و وزارت کشور به سبک وزارت علوم اداره شود.»

الوانی گفت: «این تعداد محدود کارشناسانی که در وزارت خانه هستند آیین نامه، روش و استاندارد برای اجرا در دانشگاه می‌نویسند اما بلد نیستند این ساختار را درست ببینند و دچار توهم شدند که چون رئیس وزارت خانه هستند آیین نامه را ابلاغ می‌کنند و ما باید اجرا کنیم. در ساختار دانشی، بدنه علمی و تخصصی در قاعده هرم است نه در راس هرم و در حال حاضر هرم سازمانی وارانه شده و در متون مدیریتی ما به آن انقراض سلسله مراتبی می‌گویم. وزارت علوم تدارکاتچی است و باید پشتیبانی کند اما تعیین کننده استاندارد نیست. مسئله این است که دانشگاه‌ها ضعیف شده و نباید این دستورات را از سازمانی که به لحاظ اجرایی در دانشگاه حضور ندارد بپذیرند. به عنوان مثال 36 واحد دکتری تبدیل به 18 واحد شد تا به لحاظ بودجه‌ای به دانشگاه‌ها فشاری وارد نشود و کسی اعتراضی نکرد. استاندارد ماهیت منعطف و فعال دارد و نباید آن را اسیر اعداد و ارقام کرد. نکته آخر اینکه این استانداردها در مقام اجرا پس از اتمام کار انجام می‌شود اما استاندارد باید پیش نگر باشد و در حین انجام کار به کار گرفته شود. باید پیش نگر بود تا بتوان آینده نگر شد.»

دکتر محمد رضا سرکار آرانی، استاد دانشگاه ناگویای ژاپن بیان کرد: « سوال اصلی این است که چگونه می‌توان ارزیابی دانشجویان از کلاس درس را به بهتر سازی آموزش دانشگاهی پیوند دهیم و در شرایط فعلی ایران نظام دانشگاهی ایرانی مان را بازسازی کنیم؟ به نظر می‌رسد رویکرد ما به ارزیابی کلاس‌های درس دانشگاهی در پایان هر ترم به اندیشه در پرسش‌هایی نیاز دارد مانند اینکه کیفیت به چه معناست؟ بهسازی چیست؟ جنس پرسش‌های کلاس‌های دانشگاهی کجا و چگونه واکاوی می‌شود؟ شیوه تعامل با دانشجویان و محتوای تدریس کلاس با الگوهای فرهنگی، ملی و محلی و... چگونه است؟ ما در کوه پایه نشسته و از تمجید چیستی قله سخن می‌گویم و گاهی هم جسارت می‌کنیم تا کوه پیمایی کنیم و از منظرهای متفاوت به دانشجویان اجازه دهیم دیدگاه و نظرات خود را با ما و دیگران علیرغم تفاوتی که دارد و به دلیل همین تفاوت به بحث و گفت و گو بگذارند یا گاهی سعی می‌کنیم تونل بکنیم و راه تازه‌ای بیابیم.»

وی افزود: «بهسازی از نظر من به معنای رفع موانع بهبودی است و به معنای کار، اداره، کارشناس، دفتر و یک فرم به ظاهر استاندارد برای ارزیابی نیست. ما معمولا برای اینکه بهبودی حاصل شود کار تازه‌ای را آغاز می‌کنیم در صورتی که بهسازی به معنای حرس کردن است و باید کاری را که انجام می‌دادیم اصلاح کنیم. باید تغیراتی که دانشجو می‌کند در دل، روح و عقلش قابل اندازه گیری باشد. البته که بسیاری از تغیرات در کوتاه مدت قابل اندازه گیری نیست و درس از آن دانشجو است. هدف از پرسش در فضای آکادمی، پرسش چرایی است و کیفیت امری فرهنگی است چون در جوامع مختلف در حوزه‌های آکادمیک جنس پرسش‎‌ها و فراوانی آن‌ها با هم متفاوت است.»

او در این رابطه بیان کرد: «منظور از شیوه تامل فراهم آوری فرصت‌های باز اندیشی فردی و روحی در رابطه با تدریس دانشگاهی است. جنس پرسش به نظریه‌های یادگیری بر می‌گردد. نحوه مواجهه با سنجش و ارزیابی دانشجو به رویکرد بهسازی ارزیابی دانشگاهی بر می‌گردد که در اینجا از آن به مثابه روش استفاده می‌کنم و چهارمین مرحله در واقع تکنیک و ابزار است که نوع بهره برداری فردی و سازمانی را از نتایج ارزش یابی آموزش دانشگاهی بیان می‌کند.»

دکتر محمد رضا سرکار آرانی گفت: «واکاوی‌های من نشان داد که نمونه‌های ارزیابی ایران عموما حکومتی، بروکراتیک و از بالا به پایین است و ارسال و اجرای فرم‌ها و نداستن این مسئله که سرنوشت آن به کجا می‌رسد در طی 20 سال تغییر شکل جنس پرسش و سامانه ارزیابی؛ تغییرات زیادی در ایران داشت. ابزارهای فنی تازه برای آنالیز کردن دیتاها به میدان آمده است. در برخی  دانشگاه‌ها از آن بهره برداری می‌کنند اما نظریه‌های یادگیری در آموزش‌های دانشگاهی همچنان ثابت، رویکردها متنوع اما بدون ارزیابی کافی از نتایج که به معنی یادگیری دانشجویان است و نوشته‌ها هم ثابت و در فرم‌های مشخص است که از خارج از دانشگاه ارسال می‌شود. اما این شرایط در ژاپن و کانادا به طور کامل متفاوت است.»

او گفت: «در ژاپن ارزیابی 4 بخش دارد، بخش اول به دانشجو بر می‌گردد. وقت شناس است، در کلاس و انجام تکالیف توجه دارد و به موضوع علاقه مند است. بخش دوم صحنه پردازی یادگیری توسط استاد است، بخش سوم به جنس پرسش‌ها بر می‌گردد و بخش چهارم به میزان شوق انگیز بودن محیط و سامانه‌ی صحنه پردازی یادگیری در حین و پس از تدریس بر می‌گردد. بحث اساسی این است که آنچه پس از کلاس در ظرف ده دقیقه توسط دانشجویان در رابطه با استاد انجام می‌شود تا چه میزان اعتبار دارد. ارزیابی تدریس مستمر در طول ترم باید بیشتر مورد توجه باشد.  در ایران نظام آموزشی حول تسلط استاد به مطالب درسی، توانایی انتقال، کوشش برای استفاده از منابع به روز، وقت شناسی، شرکت دادن دانشجو در بحث‌ها و مدیریت کلاس و محتوا است.»

وی افزود که تشابه میان این سه گروه، بهره‌برداری تمام آنها از ارزیابی و شریک ساختن دانشجو در خدمت بهسازی آموزش و توانمندسازی اعضای هیئت علمی است. نکته قابل توجه اینکه دانشگاه‌ها در چهارچوب مشخص و با رسالت مشخص کار می‌کنند و نحوه‌ی ارزیابی کلاس‌های درس، حضور و شرکت دانشجویان متفاوت است. شما نمی‌توانید بگوید تمام 850  دانشگاه ژاپن در مرز دانش باشند چرا که زیر 10 درصد از آنها در مرز خلق دانش اند و بخش عظیمی از این دانشگاه به توسعه، ترویج و به کار گیری دانش در حوزه فردی و اجتماعی و درصدی هم به بردن دانش به کارگاه و زیست اجتماعی مشغول هستند.

وی بیان داشت: «آموزش امری نظری، اخلاقی و عملی است. بهسازی آموزش نیز امری سیستماتیک و بافتارمند و کاملا فرهنگی است و از دانشگاهی به دانشگاه دیگر بر اساس آن رسالت هایشان متفاوت است. امروز اگر در سمینار گفته شد که دانشگاه علامه طباطبائی می‌خواهد مشعل و قطب علوم انسانی دانشگاه‌های ایران را داشته باشد؛ نکته اساسی اینجاست که دانشگاه علامه طباطبائی در بهسازی آموزش دانشگاهی چه سیاست‌ها و راهکردهایی را در پیش دارد. بدون آن تامین نیروی انسانی دانشگاه علامه طباطبائی حتی در نسل بعد با چالش مواجه خواهد بود. گسترش آموزش عالی در جوامع مختلف، رویه و روند های گوناگونی برای بهسازی آموزش از منظر کیفی و کمی دارد.»

دکتر مقصود فراستخواه، استاد موئسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی گفت: «موضوعی ای که من را درگیر می‌کند و برای من مسئله‌مند شده این است که آیا ارزیابی به چرخ پنجم آموزش عالی ما بدل شده؟ به نظر می‌رسد که این طور است و ارزیابی به جای اینکه امری اجتماعی باشد به یک امر صوری و اداری تبدیل شد. ما گفتارهای سرد و گرم داریم و کیفیت یک گفتار سرد است و در جان ما نمی‌نشیند. زمانی که از ارزیابی کیفیت حرف زده می‌شود این واژه چنگی به دل ذینفعان نمی‌زند. کیفیت یک انتخاب و نشان اجتماعی است و نمره‌ای است که اجتماع باید دهد.»

وی ادامه داد: «کیفیت ارزیابی یک پرس و جوی اجتماعی است. این به معنای وجود داشتن یک همهمه در رابطه با کیفیت و جامعه می‌باشد و ارزیابی این را توضیح می‌دهد و صورت بندی می‌کند و تبدیل به رسیدگی اجتماعی می‌شود. این جاست که اطمینانی در دل مردم ایجاد و مردم آموزش عالی در مقیاس دانشجو، هیئت علمی، مدیران، مردم، شهروندان، خانواده‌ها و... به نوعی معنای واقعی کیفیت را درک می‌کنند و این یعنی پاسخ موثر به نیازهای جاری دادن. زمانی که ما پاسخ موثری بدهیم که نشان دهد شواهد کیفیت وجود دارد پس برای نشان دادن کیفیت باید تاثیر را دید و متوجه شد تاثیر آموزش عالی چیست. ما در ایران در زمینه‌ی ثبت دانش رشد کمی نداشتیم و از لحاظ ثبت مقالات کنفرانسی آمار بالایی داشتیم اما علم تاثیر گذار نبود.»

او گفت: «ما نمی‌توانیم بگویم رشد آموزش عالی در ایران هیچ تاثیری نداشته است. حداقل از دید من تاثیرات ذهنی علم در ایران همچنان زیاد است و جامعه‌ای که این حجم از تحصیل کرده را دارد؛ جامعه‌ای پویاست که به دنبال توسعه می‌رود و این تنش در ایران نتیجه اموزش عالی است و با رشد آموزش عالی مقیاس دانشجویان از زندگی تغییر و موجب رشد انگیزه و توسعه برای سرزمین است و این ما را نسبت به تمام مسائل حساس می کند. اگر تاثیرات مورد انتظار تعریف شده را بر اساس نیاز سنجی تعریف کنیم و پس از اجرا بگوییم که می‌توانیم از شکاف‌ها عبور کنیم و نیازهایمان تامین می‌شود بعد رهسپار آینده می شویم. واژه کیفیت و تحصیل به این معناست که ما کیفیت را در تحصیل می‌بینیم اما این را با شواهدی در اجتماع باید بررسی کرد.»

دکتر فراستخواه گفت: «مطالعاتی انجام دادم که متغیرهای مداخله کننده و پیش بین این مسئله را بشناسم؛ به دنبال این مطالعات به این نتیجه رسیدم که متغیرها زیاد است پس برای این بحث دو متغیر کانونی را انتخاب نمودم و از صفت گزینشی علم استفاده کردم؛ این متغیرها مرجعیت علم و سیاست هستند که به نظر من متغیرهای بسیار مهمی می‌باشند. مرجعیت و کیفیت باهم اند و علمی که مرجعیت داشته باشد کیفیت دارد. دانشگاه زمانی کیفیت دارد که علم در ایران مرجعیت داشته باشد و این دو با هم کار می‌کنند. ما ایدئولوژی دولت را داریم که یک معرفت کاذب است و دعوی انسجام می‌کند، صدای بلندی دارد، نقد پذیر است، حساس به شواهد نیست و انسجام دارد و بر روی همان انسجام کار می‌کند . زمانی که یک ایدئولوژی برای تصمیم گیری در دست دولت باشد علم نمی‌تواند بر این ایدئولوژی غالب شود و از مرجعیت می‌افتد و نقش دست افزار را پیدا می‌کند.»

او ادامه داد: «ناشنوایی سیستماتیک نسبت به علم وجود دارد و این ناشنوایی فردی نیست. تقاضا برای دانش در سیستم سیاست گذاری کم است اما دانش جدی، انتقادی و رهایی بخش است. تا زمانی که استقلال نهادهای علمی و آزادی آکادمیک را حل نکنیم، مشروعیت و شایسته محوری در ساخت سیاست گذاری باشد، دولت و نظام اداری براساس شایستگی نباشد، دانشگاه‌ها توسعه داده نشوند و حمایت‌های عمومی از علم نهادینه نشود و علم تنها یک هزینه تلقی شود، تعارف با علم داشته باشند، حمایت زیر ساختی و حقوقی از گردش آزاد اطلاعات نشود، حمایت از صنف‌های تخصصی و نهادهای مستقل اعتبار سنجی نباشد وضعیت همین است. دیپلماسی علم حمایت از بین المللی شدن دانشگاه‌ها است و تنش زدایی از دیپلماسی عمومی کشور با تاکید بر واقع گرایی، خرد ورزی، چند جانبه گرایی، روان سازی برای بازار رقابتی دانش و... است.»

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار