عطنا - امروزه شاهد تغییرات عمده در نوع رفتار، عملکرد و سبک زندگی افراد جامعه به ویژه نوجوانان هستیم که گاهی این تغییرات شکلی آزارنده به خود می گیرد و موجبات تعاملات ناسالم و ناخرسندی والدین، اولیای مدارس و به طور کلی افرادی که با نوجوانان در ارتباط هستند را با این قشر مهم از جامعه فراهم می سازد.
بدون شک نسل نوجوان هر جامعه ای به مثابه نیروی بالفعل آن و در واقع سرمایه حیاتی هر جامعه و کشوری به شمار می رود. نیرویی که اگر برای بالندگی روزافزون آن و رشد وتعالیاش در آینده برنامه ریزی نشود قطعا موجبات به تباهی رفتن این گروه مهم و بالتبع سرمایهه ای مادی و معنوی جامعه را فراهم خواهد ساخت.
متخصصان امر تعلیم و تربیت براین باورند که یکی از روش های مناسب مبارزه با مشکلات مربوط به تعاملات ناکارآمد نوجوانان در دوره خطیر بلوغ و کاهش مشکلات اجتماعی ناشی از این کژکاری، آن است که پیشگیری از مشکلات و اصلاح رفتار را از نسل جوان یعنی دانش آموزان در مدارس آغاز گردد.
شفیع آبادی (1393) معتقد است ما در نظام آموزشیمان نیازمند به اعمال تغییرات همه جانبه در زمینه های مربوط به تربیت یک شهروند خوب اعم از تربیت و کاربرد آن هستیم و از آنجا که آموزش و پرورش متولی این امر در جامعه میباشد و میبایست دانشآموزان را بر این مهم آماده سازد.مشاور مدرسه میتواند با استفاده از فنون راهنمایی و مشاوره، و با همکاری و هماهنگی دیگر کارکنان مدرسه یاریرسان خوبی برای دانشآموزان به شمار رود. و نیز با ارائه پیشنهادات مناسب درمورد برنامههای آموزشی و پرورشی تغییرات مورد نظر را به مرحله اجرا رساند.
جایگاه حرفه ای و یاورانه مشاوران در مدارس از اهمیت بسزایی برخوردار است، این رابطه و این جایگاه ویژگیهای منحصربه فردی دارد که متخصصان با بیان علمی خود به تبیین آن پرداخته اند؛ بلکهام مشاوره را رابطهاي منحصربه فرد میداند كه در آن به مراجع فرصتهای خوبی جهت یادگیری، احساس، تفکر، تجربه و تغییر روش داده میشود که البته این امکانی متناسب با هرفرد است، چنانچه که شفیع آبادی به نقل از بلکهام به آن اشاره نموده است. (شفیع آبادی1393)
با توجه به چنین تعریفی از سوی متخصصین است که مشاوره را راهی برای کمک به فرد دارای مشکل در نظر میگیریم که در نتیجه آن علاوه بر توانمند شدن فرد برای شناخت مسائل و مشکلات خود، بتواند به راهحل های احتمالی نیز بیاندیشد و در نهایت قادر گردد به تنهایی به حل مسائل خود بپردازد. همین امر موجب پیدایش این باور است که مشاوره هنر ، علم و مهارتی است که انسانها را به سطح قابل توجهی از خودرهبری خواهد رسانید.
جرج و كريستياني آنچنانکه شفیع آبادی(1393) از ایشان نقل نموده نیز وجود خصایصی همچون توانايي ايجاد رابطه صميمانه و عميق با ديگران، پذيرش خويشتن، آگاهي از ارزش ها و عقايد خود، پذيرش مسئوليت، داشتن تجربه و مهارت لازم، داشتن اهداف و ویژگی های واقع بينانه را در کارآیی مشاوران ضروری دانسته برآن تاکید میورزند.
شرتزر و استون (همان1393) تجربه، نوع رابطه و عوامل شخصیتی را ملاک تفکیک مشاوران كارآمد و غيركارآمد از هم ذکر نموده نسبت به آن توجه داشتند. همچنین هرمن ويژگيهاي شخصيتي مشاور از قبيل ايجاد تفاهم، همدلي، توجه به مراجع و ايجاد رابطه باز را مهمترين عامل كيفيت درمان ميداند .
احمدی و همکاران مطالعهای تحت عنوان بررسی همبستگی شخصیتی با رعایت اخلاق حرفه ای و پاسخگویی فردی مشاوران و روانشناسان انجام دادند که در نتیجه آن همبستگی معناداری بین ویژگیهای شخصیتی با اخلاق حرفه ای و پاسخگویی فردی گزارش کردند. این بررسی از جمله تحقیقات متعددی است که در داخل یا خارج از کشور به دلیل اهمیت ویژگی های شخصیتی مشاوران در میزان اثربخشی ایشان تا کنون انجام شدهاست.(1394) در نتیجه این تحقیق، پژوهشگران نامبرده دریافتند که ویژگیهایی همچون باوجدان بودن و توافق پذیری مرتبط با بهبود پاسخگویی به مراجع و نیز مطابقت با اخلاق حرفهای از جمله ویژگیهای مشاوران موثر میباشد.
از نظر دوکانه ای و همکاران (1387) مشاوران موفق علاوه بر پذیرا و انعطاف پذیر بودن، متواضع، صبور و واجد اعتماد به نفس بالا بودن، داشتن حسن شهرت در بین مردم و همکاران خود نیز هستند و همچنین دارای قدرت خلاقیت و ابتکار بیشتری نسبت به سایرین هستند.
از دیگر ویژگیهای مهم و اساسی که دوکانه ای و همکاران بر آن در مورد مشاوران کارآمد تاکید داشته اند میتوان به واجدیت صلاحیت علمی و حرفهای بالاتر نسبت به دیگران در زمینه دانش پایه و روانشناسی عمومی، یادگیری، شخصیت و انواع نظریههای مشاوره و روان درمانی، آگاهی کامل از فنون مشاوره و تسلط بر آنها، همینطور توانمندی بومی کردن اطلاعات و آموخته های دوران تحصیل متناسب با وضعیت مراجع و توانایی رفتار براساس خود واقعی(همخوان بودن) اشاره نمود.
کیانی و همکاران (1378) نیز در تحقیق خود به وجود رابطه معناداری بین ویژگیهای ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﺑﺎ ﻣﻴﺰان رﻋﺎﻳﺖ اﺻﻮل اﺧﻼﻗﻲ ﺗﻮﺳﻂ روانشناﺳﺎن و ﻣﺸﺎوران پی بردند. همچنین نتیجه پژوهشی با عنوان بررسی میزان شناخت مشاوران و روانشناسان از اصول اخلاق حرفهای، که حمدی نوده خدابخش و همکاران(1389) انجام دادند موید این بود که بيشتر افراد مورد بررسي از شناخت خوبي نسبت به ضوابط اخلاق حرفه اي برخوردار بودند و نیز روشن گردید که تفاوت معناداری در نوع جنسيت، وضعيت تاهل و سطح تحصيلات مشاور و روانشناس با ميزان شناخت ضوابط اخلاق حرفه اي در ابعاد تماس بدني، مسايل بين فرهنگي و سودمندي جلسات وجود دارد.
آنچه دوکانه ای و همکاران (1387) در پژوهش خود تحت عنوان ویژگی افراد موفق بیان نمودند دلالت براین داشت که در ویژگیهایی مانند تواناییهای شخصیتی از قبیل ویژگیﻫﺎي ذﻫﻨﻲ و ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، ﻧﻈﺎم آرزﺷﻲ و اﺧﻼﻗﻲ، ﺑﺮدﺑﺎري و ﺷﻴﻮه ﻫﺎي ﻛﻨﺎر آﻣﺪن ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت، ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ، ﺷﻬﺮت و ویژگیﻫﺎي آراﺳﺘﮕﻲ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ و وﺿﻌﻴﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ بین مشاوران موفق و ناموفق تفاوتی در حد برتری گروه نخست وجود دارد. محق اسحاق و همکاران ( 2012) ضمن طرح پنج اصل اساسی اخلاقی؛ استقلال، عدم خشونت، خیرخواهی، عدالت و وفاداری، اخلاق حرفه ای در مشاوره در میان متخصصان محلی را تاثیرگذار معرفی میکند.
اهمیت رسیدگی به مسائل پیچیده چندفرهنگی همراه با مشخص کردن راهبردهایی به منظور آموزش اخلاق به مشاوران در دیدگاه مشاوره چندفرهنگی و اجتماعی مورد توجه براون و همکاران (2011) بود، و فروکسل و همکاران(2014) نیز به بررسی مسائل اخلاقی مشاوران مدرسه پرداختند. چنانچه از بررسی اجمالی پیشینه ویژگیهای یک مشاور اثربخش بهدست آمد، همراه با ویژگیهای تخصصی و حرفهای، ویژگیهای اخلاقی خاصی هم از الزامات این حرفه یاورانه به شمار میرود که توجه به ملاحظات اخلاقی در مدرسه برای مشاوران دارای اهمیت بالاتری است. زیرا هم از بابت مواجهه با گروه مخاطبین زیر سن قانونی این نیاز بیشتر احساس میشود و هم داشتن گروههای متنوع از مخاطبینی که به نحوی با دانش آموزان در تماس هستند؛ از جمله والدین، معلمان، مدرسان و حتی انجمنهای مختلف که همین موجبات به وجود آمدن ملاحظات بیشتر و معضلات احتمالی پیچیده تر را فراهم میسازد.
گنجی به نقل از گلادینگ میگوید اثربخشی مشاور و فرایند مشاوره به چند متغیر وابسته است از جمله : ۱-شخصیت و خصوصیات مشاور ۲-تحصیلات آکادمیک مشاور ۳-توانایی شرکت مشاور در فعالیت های مربوط به حرفه مشاوره. راجرز سه ویژگی اساسی را که برای اثربخش بودن مشاور مورد نیاز است را تعیین میکند: همخوانی ، همدلی و توجه مثبت نامشروط.
مشاوره و روان درمانی شامل روابط عاطفی و فکری نزدیک میان دو انسان است ، در این رابطه خصوصیات شخصیتی مشاور تاثیر به سزایی در مراجع دارد. موارد زیر از جمله ویژگی های مشاور موثر است (گنجی 1394). گلادینگ ویژگیهایی برای مشاور موثر برمیشمارد که لزوم وجود این ویژگیها در مشاوران مدرسه به دلایلی که ذکر شد بیشتر احساس میکند: ۱. تشویق و دلگرمی، ۲. هنرمند بودن به معنای خلاق و انعطاف پذیربودن و انطباق دادن فنون مشاوره با نیازهای فردی درمان جویان، ۳. ثبات هيجانی، ۴. همدلی و دلسوزی، ۵. خودآگاهی، ۶.پذیرش خود، ۷. عزت نفس بالا، ۸. خودشکوفایی، ۹. خودافشاسازی ۱۰. شجاعت، ۱۱. بردباری، ۱۲. عدم تحمیل عقاید، ۱۳. تحمل ابهام، ۱۴. معنویت.
نویسندگان: مریم اعظمی (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه علامه طباطبائی) و زینب جلالیان (کارشناسی ارشد مشاوره مدرسه دانشگاه علامه طباطبائی)، نشریه پیام همدلی
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: